حکایت یک حضور آزمایشی و کسب طلای آسیا/بیتوجهی به تیم کانوپولو
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۵۲۹۶۶
خبرگزاری مهر - گروه استانها: ورزش بانوان باوجود شعارهای مکرر مسئولان مربوطه همچنان در بسیاری از رشتههای ورزشی با بیتوجهی روبهروست. کمبود زیرساخت و موارد مربوط به سختافزار از یکسو و رفتار نهچندان دلچسب مدیران ورزش کشور و استانها از سوی دیگر سبب شده تا موجی از دلسردی بانوان قهرمان در رشتههای مختلف ورزشی حاکم شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الهه پور عبدیان یکی از پرافتخارترین بانوی ایرانی در رشته قایقرانی است که سالها لباس تیم ملی کشورمان را بر تن دارد و در آخرین حضور خود در رقابتهای آسیایی جاکارتا در رشته کانوپولو موفق شد به مدال باارزش طلا دست پیدا کند.
پور عبدیان کانوپولو را اینگونه معرفی میکند، این ورزش شباهت فراوانی به واترپلو و بسکتبال دارد و با توجه به حضور هر ورزشکار در یک قایق کایاک، درخشش در این ورزش به مهارت در قایقرانی نیاز دارد. برخی از قوانین تاکتیکی آن نیز شبیه به بسکتبال است. مثلاً هیچ بازیکنی نمیتواند بیش از پنج ثانیه مالک توپ باشد و حتماً باید توپ را قبل از پایان این زمان شوت کند یا به همتیمی خود پاس دهد. علاوه بر مهارت در کنترل و راندن قایق، موفقیت در این ورزش نیازمند سرعت عمل و قدرت بدنی بالا است.
گفتگوی ما با دارنده مدال طلای رقابتهای آسیایی جاکارتا را در ادامه میخوانید.
* از ابتدای آشناییات با این ورزش بگو، چه شد که در این رشته ورزشی مشغول فعالیت شدی؟
از نوجوانی رشتههای مربوط به قایقرانی را پیگیری میکردم و میدانستم یکی از رشتههای سخت ولی پر از هیجان است، از سال ۸۸ آموزشهای لازم را آغاز کردم و با توجه به استعداد خوبی که در این رشته ورزشی داشتم خیلی زود به اردوی تیم ملی دعوت شدم و از اواخر سال ۸۹ در تیم ملی حضور دارم.
* این رشته ورزشی کمی برای دیگران ناشناخته است، از پیشرفتهای این رشته در سالهای اخیر برایمان بگویید؟
کاملاً با شما موفق هستم، این در حالی است که ایران در این رشته قایقرانی در آسیا حرف اول را میزند و دربازیهای آسیایی جاکارتا مشاهده کردید که تیم سنگاپور که چندین بار قهرمان آسیا شده بود چگونه مقابل ما شکست را پذیرفت.
* از حضورت در مسابقات آسیایی جاکارتا بگویید؟ همان مسابقاتی که باعث شد شما با مدال طلا به کشور بازگردید؟
مسابقات از سطح بالایی برخوردار بود، همه تیمهای پرقدرت آسیا در این تورنمنت حضور داشتند، ما در مرحله مقدماتی یکبار مقابل سنگاپور شکست خوردیم ولی توانستیم با عملکرد خوب به فینال این مسابقات برسیم به نظر من فینال یکی از بهترین نمایش ما در این مسابقات بود، ما در نیمه نخست یکبر صفر پیروز شدیم و در نیمه دوم نیز با حفظ روند غالب خود درنهایت ۵ بر ۲ مقابل سنگاپور به برتری رسیدیم تا هم قهرمان این رقابتها باشیم و هم انتقام شکست در بازی مرحله گروهی را گرفته باشیم، باید به این نکته اشارهکنم پیروزی بر سنگاپور به معنای بازپسگیری سکوی نخست آسیا برای کانوپولوی بانوان ایران بود. این برای اولین بار بود که کانوپولو در بازیهای آسیایی حضور داشت.
* فکرش را میکردید قهرمان این مسابقات شوید؟
قبل از آغاز مسابقات سختی زیادی کشیدیم و تمرینات ما بسیار سنگین بود، میدانستیم که برای قهرمانی کار سادهای نخواهیم داشت ولی تلاش ملی پوشان و کادر فنی درنهایت با قهرمانی و کسب مدال طلا به پایان رسید.
* این رشته ورزشی مانند بسیاری دیگر از رشتهها با مشکلاتی روبهرو است، از مشکلات ورزش کاناپلو بگویید؟
شاید باورتان نشود ولی یک سالی میشود که ریالی از طرف فدراسیون دریافت نکردیم و بهغیراز قایق تمامی وسایل و تجهیزات را خودمان تهیه میکنیم، متأسفانه فدراسیون توجه ای به ما ندارد. بیتوجهی فدراسیون یکی از بزرگترین مشکلات ورزشکاران این رشته ورزشی است.
* در خصوص پاداش بازیهای آسیایی حرفوحدیثهای شنیده میشود، آیا پاداشی برای قهرمانی در این دوره از بازیها دریافت کردید؟
تا این لحظه خیر، هیچ پاداشی دریافتی کردهایم، حتی شنیدهشده چون رشته ما بهصورت آزمایشی در این مسابقات حضورداشته است حتی پاداشی که قرار است از سوی وزارت ورزش به مدالآوران داده شود به تیم کانوپولو داده نخواهد شد.
* از وضعیت این ورزش در استان بگویید، آیا مسئولان استانی حمایت میکنند، آیا لیگ استانی برگزار میشود؟
برخلاف فدراسیون و وزارت ورزش، مدیرکل ورزش و جوانان استان البرز قبل از حضور در مسابقات جاکارتا به دیدن ما آمد، همین دیدار باعث شد تا روحیه تیمی ما بالا برود، سپس بعد از کسب مدال در فرودگاه امام خمینی (ره) حاضر شد که جا دارد از تلاشهای مدیرکل ورزش و جوانان استان البرز تشکر ویژهای داشته باشم.
اما در ادامه باید بگویم؛ مشکل اصلی رشته کانوپولو این است که حتی بهصورت منطقهای و استانی هم نمیتوانیم مسابقات را برگزار کنیم، زیرا برخی از استانها پتانسیل بالایی در این رشته ورزشی ندارند و بالطبع توان تیماری شاید نداشته باشند. البته برخی از استانهای صاحبنام در این رشته ورزشی نیز بهواسطه نبود بودجه نتوانستند در مسابقات کشوری حضور یابند و میتوان گفت این رشته ورزشی مشکلات فراوانی دارد.
باوجود همه مشکلات و کاستیها هدف من از حضور در این رشته ورزشی رفتن به المپیک است، امیدوارم با حضور موفق قایقرانی و رشته کانوپولو ، این رشته جواز حضور در المپیک را مثل بازیهای آسیایی دریافت کند.
در حال حاضر مسابقات قهرمانی آسیا را پیش داریم و بهزودی تمرینات آمادهسازی خود را آغاز خواهیم کرد، درنهایت خیلی از ورزشکاران به دلیل نداشتن فضای تمرین و حامیان مالی باعث شده قید حضور در این رشته ورزشی را بزنند که میتواند زنگ خطری برای رشته قایقرانی باشد، امیدوارم مسئولان نگاه ویژهای به این رشته ورزشی داشته باشند.
کد خبر 4408484منبع: مهر
کلیدواژه: جاکارتا قایقرانی ورزش بانوان ماه محرم بوشهر کرمانشاه خبرگزاری مهر عاشورا هفته دفاع مقدس مشهد مراسم عزاداری شهرکرد گرگان رژه نیروهای مسلح سانحه تصادف تاسوعا و عاشورا خطبه های نماز جمعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۵۲۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بانوان پلیس؛ مامن زنان آسیب دیده/ کسب ۴۰ مدال ورزشی
خبرگزاری مهر، گروه استانها- سمیه اسماعیل زاده: یک نفس از سالن مسابقات تیراندازی تا نزدیکیهای حرم امام رضا (ع) دویده بود، باجه تلفنی را دید و اولین حرفش با بغض و شوق و اشک این بود: «مادر مسابقه را بردم».
از آن روز، نزدیک به ۲۴ سال میگذرد و این قهرمانیها ادامه دارد و این روزها نیز، خبر کسب مقام قهرمانیاش در مسابقات تیراندازی نیروهای مسلح کشور را میتوان در رسانه و کانالهای مجازی شهرستان سوادکوه دید؛ درست چند روز قبل از مسابقه بود که از او وقت مصاحبه خواستم و تنها باشگاه تیراندازی شهر زیراب محل ملاقاتمان شد.
هوا تاریک شده بود و پیش از او وارد باشگاه شدم، باشگاهی که عایداتش وقف معلولان و جانبازان است و مدیریت آن را نیز رمضان صالحنژاد که قهرمان پارالمپیک تیراندازی و جانباز ۷۰ درصد است بر عهده دارد.
وارد باشگاه میشود و اولین مواجه رو در رویم با تنها بانوی سرهنگ پلیس سوادکوه، محجوبه بهاری، کسی که همزمان هم ابهت یک سرهنگ پلیس را دارد و هم عطوفت یک بانوی مهربان.
بعد از سلام و احوالپرسی، تپانچه مخصوص تمرین تیراندازی را میگیرد و با هم به سالن تیراندازی میرویم؛ سالنی که شاید اگر در کودکیِ او در شهر وجود داشت، استعدادش در عرصه تیراندازی زودتر کشف میشد و علاوه بر مقامهای کشوری، با کسب مقام در مسابقات بینالمللی میتوانست برای کشور افتخارآفرینی کند و خودش میگوید: این سالن کم نظیر در استان، با فداکاری استاد صالحنژاد که سرمایهاش را وقف کرده، ساخته شده و ایجاد امکانات برای استعدادیابی فرزندان این شهرستان، همت مسؤولان را میطلبد و در رابطه با من نیز، آنچه که اکنون هستم، به مدد دانشگاه افسری نیروی پلیس است که استعدادم در این عرصه کشف شد و از نیروی انتظامی ممنونم.
اتفاقی که انتخابش شد
ماجرای پلیس شدنش انگار سرنوشتش بود؛ مادرش عقیده داشت که درس باید پیشزمینه کار باشد و همین باعث شد که او برای رتبه خوب، دو سال پشت کنکور بماند و زمانی که رتبه خوبی آورد، مصادف با سالی شد که دانشگاه علوم انتظامی برای اولین بار پس از انقلاب، جذب نیروی زن داشت و او هم بدون هیچ پیشزمینهای، پس از معلمی و پرستاری، این رشته را انتخاب کرد و قبول شد؛ رشتهای که به بیان خودش موجب کشف استعدادهایش در ورزش شد، به شخصیتش وجوه جدیدی بخشید و اگر به گذشته برگردد بهعنوان اولین رشته انتخابش میکند.
آمادگی جسمانی یکی از فاکتورهای مهم در نیروهای پلیس است و او یکی از بخشهای خوب نیروی انتظامی را فعال بودن در حوزه ورزش میداند؛ دانشگاه علوم انتظامی، جایی که برای اولین بار با رشتههای رزمی و تیراندازی آشنا شد و در کنار کارش در نیروی انتظامی، به مدت ۱۷ سال مستمر در لیگ کشوری حضور دارد و حاصلش بیش از ۴۰ مدال رنگارنگ در رشتههای تیراندازی، والیبال، اسکی و آمادگی جسمانی است.
همه کسانی که به ما مراجعه میکنند آسیب دیده هستند و توقع دارند با صبر بالا به حرفهایشان گوش کنیم، همراهشان شویم و کمکشان کنیم
سرهنگ بهاری در کنار فعالیت و ورزش مستمر برای موفقیت یک پلیس، به فاکتور مهم معنویات و صبر و استقامت اشاره میکند و میگوید: همه کسانی که به ما مراجعه میکنند آسیب دیده هستند و توقع دارند با صبر بالا به حرفهایشان گوش کنیم، همراهشان شویم و کمکشان کنیم؛ پس اولین فاکتور صبر و معنویت است و بعد از آن توان جسمانی بالا که باید با فعالیت مستمر تقویت شود.
در تصور بسیاری کار پلیسی خشن است اما او به احساسات و رقت قلب نیروی پلیس اشاره میکند که گاه در مواجه با برخی صحنههای تاثرانگیز پلیسهای مرد و زن، بغض و حتی گریه میکنند و میافزاید: با وجود این احساسات اما کار ما ایجاب میکند که جدی باشیم چرا که اگر جدیت نباشد، تابعیت هم نیست؛ همچون ناظم یا معلمی که برای اداره خوب مدرسه یا کلاس و توجه دانشآموز به درس، امر و عتاب دارد و این رفتار دال بر خشونت آنها نیست.
کار در نیروی انتظامی را نه تنها منافی ظرافت زنانه نمیداند بلکه بر این عقیده است که دلیل جذب نیروی زن در نیروی انتظامی این است تا آنها بتوانند مامن و پناهگاهی برای بانوان مراجعهکننده به مراکز انتظامی باشند و این بانوان راحتتر بتوانند مشکلاتشان را بیان کنند؛ امری که از همان اولین مأموریت به آن رسیده است.
اولین تجربههای کاری عموماً سخت و پراضطراب است؛ خصوصاً در شغلهایی که مردانه مینماید و باید ثابت کنی که بهعنوان یک زن از پس کار بر میآیی و اولین تجربه مأموریتی این بانوی پلیس، همراهی با یک زن متهم به قتل و ماندن در کنارش برای یک شب بود؛ از نگرانیهایش میگوید، اینکه مدام حواسش به این بود که او چه عکسالعملی دارد و چطور میتواند ماموریتش را به درستی انجام دهد اما کم کم به این دید رسید که هرچند او یک قاتل است اما باید با او صحبت انساندوستانه داشته باشد تا همه چیز در آرامش پیش برود و در همان اولین مأموریت پی برد که به پلیس زن نیاز است چراکه حتی یک مجرم زن هم ترجیح میدهد که یک همراه پلیس زن داشته باشد.
تمام دخترانی که اطرافش هستند، بواسطه دیدن او علاقمند به حرفه پلیسی هستند، و این بانوی سرهنگ میگوید: هر وقت که به مدارس برای صحبت میروم؛ ابتدا دخترها از اینکه یک خانم پلیس است، تعجب میکنند و بعد کنجکاوانه میپرسند که میخواهیم پلیس شویم و من واقعیت کار را میگویم هم سختیها و هم خوشیها اما به همه (چه دختر و چه پسر) توصیه میکنم اول خودشان را بشناسند تا انتخاب درست داشته باشند و بتوانند موفق شوند.
در کنار یک زن موفق، یک مرد خوب وجود دارد
ورزش قهرمانی، کار مدیریتی در نیروی انتظامی، مادری، همسرداری و ارتباطات خانوادگی، وقتی میپرسم پیشبرد همه اینها با هم چگونه میسر شده؟ او برنامهریزی، سخت کوشی و حمایت خانواده و همسر را مهم میداند و میگوید: اول برنامهریزی، وقتی در دانشگاه افسری درس میخوانی یک سین کاری هر روز تکرار میشود و من بعد از ۲۴ سال همچنان ساعت ۵ بیدار میشوم و تا ساعت هفت که سرکار بروم یک سری کارهای مشخص را انجام میدهم و بعد از آن هم تا شب برنامهام مشخص است، دوم سختکوشی، پس از قبولی در دانشگاه، در رشتههای ورزشی مرتبط با کار انتظامی کارت مربیگری گرفتم و وارد مسابقات قهرمانی شدم و خودم را بهعنوان پلیسی که میتواند در این رشتهها موفق شود نشان دادم و در کنارش وقتی که صاحب فرزند شدم کنار مسؤولیت کاری، از تلاش در حوزه ورزش دست نکشیدم و کار و ورزش نیز موجب نشد که وظیفه مادری خود را فراموش کنم و البته حمایت مادر و پدرم و همسرم غیرقابل انکار است.
همسرش نیز مانند خودش پلیس و ورزشکار است؛ یک دوست، یک همراه و یک مشوق و به بیان خودش در کنار یک زن موفق یک مرد خوب وجود دارد و میگوید: بواسطه ورزش قهرمانی و شغلمان، سفر و انتقالی زیادی داشتهایم و در این مسیر، همسر و والدینم بسیار کمک کار بودهاند، حتی میتوانم بگویم من تا قبل از ازدواج، در حوزه ورزش در شهرستانم کمتر شناخته شده بودم و همسرم مبلغ من شد و با وجودی که خودش رزمی کار و قهرمانی جهان دارد اما بسیار سعی کرده است که راه را برای من هموار کند.
یک دلواپسیِ ناب
شهرستان سوادکوه امکانات چندانی ندارد و شهرهای کوچکی مانند زیراب و پلسفید، چندان که باید برای بانوان امکانات ورزشی در هر زمان مهیا نیست و همین بهانهای شد تا او و همسرش، زیرزمین خانهشان را تبدیل به یک باشگاه کوچک کنند؛ جایی که با هم ورزش میکنند و استرس یک روز کاری را میزدایند و حتی دختر کوچکشان هم یاد گرفته که انرژیاش را آنجا تخلیه کند و به بیان او، ما هر سه باهم در آنجا ورزش میکنیم و به هم یاد دادهایم که چگونه در کنار هم به آرامش و مسرت برسیم.
سرهنگ بهاری، با تمام ابهت پلیسی و مهارت ورزشیاش وقتی از فرزندش صحبت میکند، پر از احساس مادرانه و دغدغه میشود؛ با وجود گذراندن روزهایی که برای تمرین از دیوار ۳۰ متری با طناب بالا میرفته، همواره با ورزشهای رزمی خود را از نظر بدنی آماده نگه میدارد و در مهارت تیراندازی در میان همکارانش حرفی برای گفتن دارد اما در برابر فرزندش پر از دلواپسیِ نابِ مادرانه است و میگوید: همیشه در این فکرم که اگر اتفاقی برای من بیفتد فرزندم چه میشود؟ چراکه میدانم اکنون که من به اینجا رسیدهام به مدد حمایت مادر و پدرم بوده است و اولین تماسم پس از پیروزی در مسابقه با مادرم بوده و حالا دوست دارم این حمایتها را برای فرزندم داشته باشم تا روزی او با شوق، خبر موفقیتش را به من بگوید.
کد خبر 6086984