شهاب حسینی چگونه به شوق پرواز اضافه شد؟
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۷۸۳۲۵۷
ایسنا نوشت: خبر درگذشت یدالله صمدی عصر سه شنبه اعلام شد؛ زمانی که بسیاری از روزنامهها صفحات خود را بسته بودند و خبرگزاریها هم به آمادهسازی خبرهای روز آینده فکر میکردند. دوره بیماریاش هم به درخواست خانواده نسبتا در همین سکوت گذشت.
صمدی در همان بیمارستانی بستری بود که مرحوم ضیاءالدین دری، کارگردان کیف انگلیسی و کلاه پهلوی را هم بستری کرده بودند و در فاصلهای نه چندان از مرگ او، حالا خبر درگذشت یدالله صمدی منتشر میشود که همانند دری به نارسایی کبد دچار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبرنگار رسانه ایسنا به بهانه درگذشت کارگردان سریال شهید بابایی مروری داشته بر پرونده این مجموعه و نقش یدالله صمدی در شکلگیری آن.
ساخت «شوق پرواز» بی هیچ تجربه دفاع مقدسی
زمانی که یدالله صمدی را برای سریال «شوق پرواز» انتخاب کردند تجربه ساخت پروژه دفاع مقدسی نداشت. در حوزه سریال هم پروژه چندانی را در کارنامهاش ثبت نکرده بود؛ یک سریال «شهرآشوب» برای تلویزیون ساخته بود که آنهم پخش نشده بود.
با این حال روزی که به همراه جواد نوروزبیگی (تهیهکننده) و برخی از عوامل سریال به ایسنا آمدند، تهیهکننده گفت که برای این انتخاب با مهدی فرجی (مدیر وقت شبکه دو)، بنیاد شهید و امور ایثارگران، مجید مجیدی و عدهای دیگر از دوستان صحبت کرده و در نهایت به گزینه یدالله صمدی رسیدهاند.
صمدی با انرژی جلو آمد و ایدههای خوبی در فیلمنامه داشت. بازنویسی نهایی فیلمنامه را هم خودش انجام داد.
فخرالدین صدیق شریف دربارهی انتخاب یدالله صمدی به عنوان کارگردان سریال شوق پرواز، به توصیف کارهایش پرداخته بود: «کارهای یدالله صمدی به زندگی واقعی نزدیک است. جنس واقعی آدمها را میتوانیم در این کارها ببینیم. در کوچه پس کوچههای قزوین که لوکیشن سریال شهید بابایی در آن ساخته شده بود، میتوانیم زندگی را بدون اغراق و دروغ نمایشی احساس کنیم. تصور میکنم این مساله خیلی به حقیقت نزدیک بوده با این حال در کنار پایبندی به حقیقت، باید جاذبههای دراماتیک هم برای مخاطب ایجاد کنیم.».
اما صمدی خود در توصیف سریالش چنین گفته بود، «شوق پرواز یک مجموعه داستانی نیست که آغاز، نقطه عطف اول، دوم و فینال داشته باشد. زندگینامهای است که با نوعی نگاه تازه و تازهتر رقم خورده است؛ اما از همان قسمت اول برخی مخاطبان توقع داشتند در این سریال هم مانند سریالهای دیگر سیما روندی خاص و یکسان را تماشا کنند که البته با گذشت پخش نیمی از سریال، این مخاطبان به شکل فعلی روایت عادت کردند.»
نقش مجید مجیدی در ساخت «شوق پرواز»
یدالله صمدی خود درباره روند ساخت سریال «شهید بابایی» هم چنین توضیح داده بود: «ظاهرا این کار در دورهای در سالهای قبل قرار بود ساخته شود و رقم قابل توجهی هم در آن خرج شد، اما این کار فکر نشده و برنامهریزی نشده بود که در نهایت متوقف شد. در آن مقطع بنیاد شهید از مجید مجیدی به عنوان مشاور پروژه دعوت به همکاری میکند. او را به کار میگیرد و او هم برای احترام به این شهید هر کاری که از دستش برمیآید انجام میدهد. مجیدی فیلمنامه را میخواند و میگوید این فیلمنامه دورریختنی است. من هم این فیلمنامه را که حجم زیادی داشت خواندم و دیدم که متاسفانه دورریختنی است. زمانی که مجیدی به دنبال یافتن کارگردانی برای این سریال بود، نمیدانم که چطور شد قرعه به نام من افتاد. او گفت: دلایلی برای خودم دارم که به طور فشرده میتوان گفت: علت احتیاط بود. ممکن است اتفاق عجیب غریبی رخ دهد، اما میخواهم فردی برای ساخت این سریال انتخاب شود که کارش را بلد باشد و حرف یکدیگر را بفهمیم. در آن زمان طرح کلی کار وجود داشت و سیناپسها کامل نبود. خلاصه هر قسمت را در ۱۳ قسمت به من دادند. من هم با خواندن آنها دچار احساس خوبی شدم و حس کردم حاصل این فیلم نامه میتواند کاری درخور شهید عباس بابایی باشد. در این زمان به قزوین زادگاه شهید بابایی که همسر ایشان در آنجا شورای شهر است رفتیم. قول مساعدت به من داده شد و من رسما قرارداد را امضا کردم. از مجید مجیدی و سایر نویسندگان هم کارت سبز داشتم که بتوانم هرجا که میخواهم به سلیقهی خودم در متن دخل و تصرف کنم. من هم متقابلا قول دادم آنها را از تغییرات مطلع کنم.»
با این حال مجیدی مجیدی چند بار بیشتر سر صحنه شوق پرواز نرفته بود. وقتی یکی از عوامل پروژه هم درباره نقش و حضورش در پروژه «شوق پرواز» سوال کرده بود، مجیدی تاکید کرده که در این پروژه فعالیتی نداشته و همه زحمات در مرحله ساخت توسط گروه سازنده صورت گرفته است.
البته به احترام کمکهای موثر و تلاشهای وی در بخش راهاندازی پروژه، نام او در عنوانبندی سریال ابتدایی سریال آمده بود.
شهاب حسینی چگونه به شوق پرواز اضافه شد؟
وقتی از شهاب حسینی به عنوان بازیگر نقش اصلی ـ. شهید بابایی ـ. نام برده میشود، از سوی یدالله صمدی هم با استقبال مواجه میشود.
او در عین حال از بازیگرانی حرف زده بود که «آمدند و گفتند این سریال سفارشی دربارهی شهید است و با اینکه دوست دارند در آن کار کنند، اما به این دلیل که ممکن است حرفهای زیادی پشت سرشان باشد، بازی نمیکنند! من در دلم به اندازه این آدمها که خیلی کوچک است، میخندیدم؛ کما اینکه امروز میبینیم بازیگرانی که در سریال بودند کار کوچکی انجام ندادند. هنرمند یا آرتیست باید بتواند همه نقشها را بازی کند «پاسخ صمدی به منتقدانش
یدالله صمدی در دورهای که سریال شهید بابایی را ساخت با انتقادهایی هم مواجه شد؛ مثلا اینکه چرا اینقدر شخصیت این شهید را زمینی کرده است.
صمدی در پاسخ به منتقدانش به فعالیت شبکههای ماهوارهای در فضای رسانه اشاره کرده بود و اینکه تلویزیون ما باید با آنها رقابت کند.
«برنامهای که از تلویزیون پخش میشود، باید جذاب باشد و مخاطب احساس نکند که سرش کلاه رفته است. نگه داشتن مخاطب پای تلویزیون سختتر از سینماست؛ چون در سینما مخاطب بلیت میخرد، اما در تلویزیون علاوه بر وجود چند کانال متعدد، جاذبههای دیگری نیز مثل تلفن، موبایل، اینترنت و ... هم وجود دارد.»
کارگردان «شوق پرواز» با ابراز گله نسبت به برخی نقدها، گفته بود، «در برخی موارد انتقاداتی را میخواندم و آرزو میکردم کسانی که این مسائل را میگویند بیگانه باشند، اما نبودند.»
سریال شهید بابایی در این هفت سال بارها از تلویزیون ایران پخش شده که آخرین آن به همین شهریور ماه و پخش از شبکه آی فیلم برمیگردد. ساخته یدالله صمدی در نبود کارگردانش همچنان به روی آنتن میرود و نام و یاد سازندهاش را در ذهنها زنده نگه میدارد.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۷۸۳۲۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نسل زد آمریکا علیه پدران اوانجلیست
تحولات و اعتراضات این روزهای دانشگاههای آمریکا، همه رسانهها را به گونهای تحت تاثیر قرار داده است. سلسله اعتراضات دانشجویان که کمتر از جامعه آمریکا انتظار میرفت، حالا به زد و خورد بین معترضان و پلیس ایالات متحده کشیده شده است. ایالاتمتحده که همواره خود را ملزم به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی میدانسته - پشتیبانی افراطی که بدون آمریکا، اسرائیلی وجود نداشت - در سطح نخبگانش دچار یک تضاد عجیب و عمیق با سیاستمداران و دولتمردانش شده است.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو گفتوگوی «وطن امروز» با مجتبی صمدی درباره اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در ایالات متحده است که در ادامه میتوانید بخوانید: ماجرا از تحصن و تظاهرات دانشجویان در برخی دانشگاههای مطرح آمریکا نظیر دانشگاه کلمبیای نیویورک شروع شد و با دخالت پلیس به سرعت به سمت یک بحران پیش رفت. این تجمعها به صورت زنجیرهای دانشجویان دیگر دانشگاهها مثل آستین تگزاس، هاروارد، سیاتل، برکلی، اموری جورجیا و... را نیز تحت تاثیر قرار داد و آنها را وارد صحنه اعتراضات کرد. حالا شعارها علیه اسرائیل و پایان دادن به جنگ در غزه به یک جنبش سراسری در آمریکا تبدیل شده است اما سرکوبها گسترده است و اگر پلیس در میدان نتواند بر دانشجویان غلبه کند، رسانههای آمریکایی وارد عرصه میشوند؛ چنانکه یکی از کارشناسان شبکه فاکسنیوز میگفت: «شعار آزادی فلسطین از نهر تا بحر همان شعاری است که حزبالله لبنان و کشورهایی چون ایران آن را سر میدهند».
کار به جایی رسید که نتانیاهو هم نسبت به این اعتراضات ادامهدار که بهرغم هجوم وحشیانه پلیس آمریکا همچنان با قدرت ادامه دارد، بشدت انتقاد کرد و از دولت آمریکا خواست این حرکات به زعم او «یهودستیزانه» را سرکوب کند. در این میان جواب دانشجوها با باتوم و گاز اشکآور داده میشود. استقرار تکتیراندازها روی بام ساختمان برخی از این دانشگاهها و البته دستگیری اساتیدی که با دانشجوها همراهی میکردند، از صحنههای تکاندهندهای بود که در روزهای اخیر در اعتراضات دانشجویان آمریکا مشاهده شد؛ تا آنجا که اساتید فلسفه غرب، یعنی همانهایی که مفاهیم حقوق بشر، دموکراسی و آزادی موجود در این فلسفه را تدریس میکردند نیز جزو دستگیرشدگان قرار گرفتند! جالب آنکه این دانشجوها در شرایطی سرکوب میشوند که خواستار براندازی نیستند و علیه حکومت مستقر دست به شورش نزدهاند، بلکه نسبت به نسلکشی مردم فلسطین در حال اعتراض هستند. حضور نظامیها در دانشگاهها و فشار بر اساتید برای استعفا از جمله جلوههایی است که پس از عملیات توفان الاقصی شاهد آن هستیم. پیش از این مساله سرکوب دانشجوها از طریق نرم و ممنوعیتهای اجتماعی پیگیری میشد اما این روزها وضعیت در آمریکا متفاوت شده و یادآور روزهای جنگ ویتنام است.
برای درک این شرایط با مجتبی صمدی، پژوهشگر حوزه فرهنگ و جامعه آمریکایی به گفتوگو نشستیم که طی آن وی به تشریح شرایط اجتماعی - سیاسی ایالات متحده پرداخت.
صمدی درباره ریشههای اعتراضات شکل گرفته در دانشگاههای آمریکا گفت: اتفاقی که شاهد هستیم در ۲ بعد کلی قابل بررسی است؛ یکی حمایت ساختار سیاسی آمریکا از اسرائیل که یک مساله مهم است و از گذشته تاکنون شاهد آن هستیم. در اینجا ما شاهدیم افکار و تفکرات مذهبی و به نوعی تفکر فرقهگرایانهای که در آمریکا وجود دارد، با تفکرات صهیونیسم پیونده خورده است. در دوران کارتر هم شاهد چنین رویکردی بودیم اما با روی کار آمدن جورج بوش پدر، این پیوند ناگسستنی در حوزه مذهب و سیاست به وجود آمد و یک جور الهیات سیاسی و یک حزب سیاسی - مذهبی پررنگی را در آمریکا پدید آورد.
وی افزود: نسلی که الان در ساختار سیاسی حاکمیتی آمریکا نقش ایفا میکند، از اواخر قرن ۱۹ شکل گرفت و کمکم در ساختار سیاسی این کشور نقش ایفا کرد و عملا یک ترکیب کلیدی برای ایالات متحده شده.
صمدی گفت: اما در بعد دوم، جریان دیگری که در سمت دیگر این نزاع قرار دارد، از تغییرات نسلیای ریشه میگیرد که در جامعه آمریکا به وجود آمده است و الان ما شاهد به وجود آمدن یک نسل جدید هستیم با تجربیات متفاوت که به نظر میآید در جامعه دانشگاهی آمریکا این تجربیات متفاوت اثرگذار بوده است. نسل بومرها که بعد از جنگ دوم جهانی متولد شدند و تجربیات بعد از جنگ را داشتند و همچنین نسل ایکس که خود را پیوند زدند، با به وجود آمدن اسرائیل، اینها به نسل زدی منتهی شدند که سبک زندگیاش، مصرفش، توجهاتش و... کاملا متفاوت با آن ساختارهایی است که در واقع از رژیم صهیونیستی حمایت میکرد و این نکتهای حائز اهمیت است.
* هشدار جدی نسل زد
استاد دانشگاه در تشریح شرایط جامعه آمریکا گفت: بعد از ماجرای ۷ اکتبر یک نظرسنجی در جامعه آمریکا انجام شد. بویژه نظرسنجیهایی که موسسههای «هاروارد» و «هریس» انجام دادند. ۱۳ دسامبر این نظرسنجی انجام شد. خروجیاش یک تلنگر جدی در آمریکا به وجود آورد به این نحو که ۵۱ درصد نسل زد خواهان پایان حاکمیت اسرائیل و به وجود آمدن یک حکومت مستقل فلسطینی بودند. این یک اتفاق خیلی خاصی بود که از یک تغییر دیدگاه در جامعه آمریکا حکایت میکرد و برای جامعه آمریکا یک هشدار جدی بود. در آن نظرسنجی مشخص شد دوسوم نگاهشان نسبت به یهودیان اینطور است که آنها را یک طبقه کاملا ظالم و ستمگر میبینند که در دنیا فعالیت میکنند. این نظرسنجی نشان میدهد ما با یک تغییر نسل در دیدگاه و تفکر و عملکرد روبهرو هستیم.
وی ادامه داد: الان مقطع سنی ۱۸ تا ۲۴ سالهها در دانشگاهها هستند و از آن طرف هم آن نسل حاکمان و سردمداران ایالات متحده هستند که پیوند خوردهاند با اندیشه صهیونیستی و نهایتا این تضاد یک تناقض شدید به وجود آورده است.
* آزادی بیان و مشت آهنین
صمدی در پاسخ به این سوال که چرا آمریکا که خود را سردمدار دموکراسی میداند و از آزادی بیان دم میزند، رفتاری وحشیانه و سرکوبگرانه با دانشجوها و حتی اساتید دانشگاه در پیش گرفته است، گفت: دهه ۱۹۷۰ هم ما با یک جنبش دانشجویی در ارتباط با قضیه ویتنام و طولانی شدن جنگ روبهرو بودیم که با آن هم برخورد شدیدی شد. در دهه ۷۰ فضای دانشگاهها درگیر اعتراضات شد و کمکم افکار عمومی همراه این اعتراضات شد و وضعیت جنگ تعدیل شد.
وی افزود: اما به هر حال در قانون اساسی آمریکا روی آزادی عقاید، مذاهب، آزادی بیان و... تاکید زیادی شده است. دقیقا کسانی وارد آمریکا شدند که خودشان تحت ظلم و ستم دولتهای دیگر مثل بریتانیا قرار داشتند یا پروتستانهایی که تحت فشار کاتولیکها بودند به آمریکا میرفتند. به همین خاطر در قانون اساسی آمریکا آزادی بیان مساله مهمی است ولی اتفاقی که در عمل رخ میدهد، متفاوت است. مثلا در ماجرای مرکانتیلیسم، به بهانه ترس از جریانهای کمونیستی، هنرمندان را به دادگاه کشیدند، چرا که ترس از دست رفتن حاکمیت باعث میشد خط قرمزهایی برای آزادی تعریف شود. در همین ماجرای اخیر هم حاکمیت و همینطور رسانههای جریان اصلی، از شگردهایی استفاده میکنند تا از آزادی بیان علیه همین اعتراضات استفاده کنند!
وی تصریح کرد: اولا که درباره اسرائیل عمده رسانههای آمریکایی حق ندارند آن را محکوم کنند. حتی اگر گزارشهای میدانی نیز از اعتراضهای دانشگاهها تهیه میکنند، میگویند درست است که دانشجوها حق دارند آزادی بیان داشته باشند ولی این آزادی بیان با یهودستیزی تداخل پیدا کرده است! اینها دارند آزادی دیگران (یهودیها) را تهدید میکنند، لذا باز از مقوله آزادی برای مقابله با آزادی بیان استفاده میکنند اما اکنون که ما با کشتار ۳۵ هزار انسان طرف هستیم، دیگر نمیشود این جنایت را پنهان کرد. دیگر آن اسطورههایی که در روایتسازی اسرائیل به وجود آمده بود در حال فرو ریختن است و قابلیت توجیه ندارد. اکنون اگر ما از فضای درگیری دانشگاهها و رسانهها فاصله بگیریم، میبینیم آن اسطورهسازی از اسرائیل که شکستناپذیر است، به دنبال صلح و آرامش است و... رو به اضمحلال است و قطعا دارد در جامعه آمریکا این تصورات تغییر میکند و این خیلی مهم است.
صمدی درباره سرنوشت دانشجوها یا اساتیدی که در اعتراضات دستگیر میشوند، میگوید: تصویب یکسری مجموعه لوایح در کنگره آمریکا برای محدودسازی و کنترل فعالیت و ورود این افراد به دانشگاهها قابل پیشبینی است. نمونه چنین کارهایی از قبل هم وجود داشته است. پیشتر هم کسانی در جامعه نخبگان آمریکا و حتی یهودیانی که علیه اسرائیل موضع گرفتند، از فعالیت آکادمیک محروم شدند و همانطور که در شرکت گوگل هم یک تعداد نخبه از کار اخراج شدند، به نظر میرسد شاهد تصویب یکسری لوایح در کنگره باشیم که باعث طرد شدن این اساتید و دانشجوها از فعالیتهای آکادمیک شود.
کارشناس مسائل آمریکا تاکید کرد: یک نکتهای را اینجا عرض کنم که ۲۵ درصد بدنه دانشگاههای معتبر آمریکا را یهودیها تشکیل میدهند. در این درصد، حتی اساتید یهودی نیز وجود دارند. یعنی آنها هم در میان نخبهها و هم تربیت نخبگان جامعه آمریکا نقش داشته و دارند و اتفاقهایی که الان در دانشگاههای آمریکا رخ میدهد، با وجود این نخبگان یهودی است، لذا کسی تصور نمیکرد چنین اتفاقی بیفتد. در این درگیریها میبینیم که همراه با پرچم حمایت از فلسطین، گروههای یهودی مخالف صهیونیسم هم هستند.
وی در این باره که آینده تحولات رخ داده در جامعه آمریکا ویژه دانشگاههای این کشور را چطور میبیند، اظهار داشت: ممکن است با قوانین و بگیر و ببند، فضا را کنترل کنند ولی شما با یک جامعه مواجه هستید که نسل زد آن تفکراتش فرق کرده است. همین الان در کنگره چندین نماینده با چفیه به مجلس نمایندگان میروند و در حمایت از فلسطین صحبت میکنند. ممکن است این نمایندگان یا حتی فرزندانشان تهدیدهایی شده باشند و حتی با خطر اخراج از مدرسه و دانشگاه روبهرو شده باشند ولی همه اینها نشان میدهد در آینده در سطح حاکمیتی آمریکا نیز شاهد تغییرات اساسی خواهیم بود.
صمدی در پایان گفت: البته یک نکتهای درباره تغییرات نسلی در آمریکا وجود دارد. از این لحاظ که ترکیب جمعیتی آمریکا دیگر آن اکثریت سفیدپوست با تفکرات عموما اوانجلیستی که صهیونیستگرا بودند، نیست. حجم و میزان و تعدادشان کمتر شده و در همین نسل زد که روی صحبت ما است، تقریبا ۵۰ درصدشان اقلیتهای نژادی هستند. هیسپانها، سیاهپوستها، رنگین پوستان و... که خودشان طعم تبعیض نژادی را چشیدهاند، اکنون در جامعه آمریکا به لحاظ جمعیتی به مرحلهای رسیدهاند که رفته رفته اکثریت را از سفیدپوستها میگیرند و ترکیب جمعیتی دیگری با تفکرات و رویکردهای جدیدی را رقم میزنند. این مسالهای است که آمریکا با آن روبهرو است و بدون شک برای کنترل و مدیریت آن در حال برنامهریزی است.
انتهای پیام