تولد 61 سالگی «حمید جبلی»/سال ها خاطره با بازیگر محبوب دهه 60
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۸۸۴۰۰۹
حمید جبلی بازیگر، نویسنده و صداپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون امروز جشن تولد ۶۱ سالگی خود را برگزار کرده و شمع سالها فعالیت در عرصه تئاتر را خاموش خواهد کرد.
بخشی زیادی از شهرت حمید جبلی به دلیل اتفاقهای هیجان انگیزی است که او همراه با عروسک کلاه قرمزی رقم زده است. حمید جبلّی در بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما، کارگردان و فیلمنامهنویس در سال ۱۳۳۷ متولد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جبلّی فعالیت خود را در سال ۱۳۵۱ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ نیز در تئاتر مشغول به کار شد. فعالیت در تلویزیون ایران را از اوایل دهه شصت با بازی در مجموعه تلویزیونی محله بر و بیا آغاز کرد. یکی از دلایل شهرت او صحبت بهجای شخصیتهای عروسکی کلاهقرمزی و پسرخاله بودهاست.
جبلی در مورد خانواده اش می گوید: من متولد ۱۳۳۷ تهران هستم. میدان عشرت آباد سابق به دنیا آمده ام، همان جا هم مدرسه رفتم، دوره ی دبیرستان را هم در منطقه نارمک گذراندم. فرزند دوم. خواهر بزرگتری داشتم که فوت کردند، برادر کوچکترم هم پزشک هستند.
الان هم خیلی از پدر و مادرم دور نشده ام و هنوز نزدیک آنها زندگی می کنم. علاقه ام به سینما و بازیگری و در مجموع کارهای هنری هم واقعا یادم نیست چرا و از کجا شروع شد، ولی از زمانی که یادم می آید یعنی حتی قبل از دبستان به شدت به این حرفه علاقه مند بودم.
صدای جبلی روی بسیاری از عروسک ها به ویژه "کپل" و "کلاه قرمزی" خیلی ماندگار است و پرطرفدار، جنس صدا مهم نیست، صحبت او به جای کلاه قرمزی و پسرخاله به این دو عروسک جلوه ای ماندگار بخشید.
در کارنامه هنری جبلی در عرصه بازیگری آثار زیر دیده میشود:
• کلاهقرمزی و بچهننه (۱۳۹۰)
• رفیق بد (۱۳۸۶)
• زیر درخت هلو (۱۳۸۴)
• خواب سفید (۱۳۸۲)
• کلاهقرمزی و سروناز (۱۳۸۱)
• دختر شیرینیفروش (۱۳۸۰)
• یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)
• مرد آفتابی (۱۳۷۴)
• کلاهقرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)
• مرد ناتمام (۱۳۷۱)
• مریم و میتیل (۱۳۷۱)
• یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
• دلشدگان (۱۳۷۰)
• دیگه چه خبر؟! (۱۳۷۰)
• قُرُق (۱۳۷۰)
• سایهٔ خیال (۱۳۶۹)
• گربهٔ آوازخوان (۱۳۶۹)
•ای ایران (۱۳۶۸)
• ریحانه (۱۳۶۸)
• مادر (۱۳۶۸)
• در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
• ستاره و الماس (۱۳۶۷)
• تحفهها (۱۳۶۶)
• شیرک (۱۳۶۶)
• شیر سنگی (۱۳۶۵)
• جادههای سرد (۱۳۶۴)
• خط پایان (۱۳۶۴)
• مردی که موش شد (۱۳۶۴)
همچنین جبلی صداپیشگی مجموعههای زیر را بر عهده داشته است:
• کلاهقرمزی و بچهننه (۱۳۹۰)
• کلاهقرمزی و سروناز (۱۳۸۱)
• یکی بود، یکی نبود (۱۳۷۹)
• کلاهقرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)
• شهر موشها (۱۳۶۳)
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: تلویزیون تولد تئاتر عروسک کانون پرورش فکری کودکان ایران بازی خانواده مدرسه فوت پزشک پدر خواب شیر موش حمید جبلی کلاه قرمزى بازیگر مشهور ایرانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۸۴۰۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه درخشان کاپیتان تیم ملی 18 ساله شد
به گزارش ورزش سه، وقتی نخستینبار برای تیم ملی در جام ملتهای آسیا به میدان رفت، هجده سال سن داشت. سنوسالی که برای همه جوانها عصری در آغاز دوران فوتسالی به شمار می رود ولی او با پیراهن تیم ملی به شکوفایی رسیده و هرگز آن جامه مقدس را از تن در نیاورده. او در اولین نبرد ملی در پیروزی پرگل مقابل ترکمنستان با چهارده گل نقش داشته و یکی از گلها را به ثمر رسانده. با همان تبسم همیشگی و بازیگوشیهای کودکانه در جوانیاش. آن روز، برای علیاصغر، هم بالاترین قله بود و هم آغازی برای قصههای پریان گونه. داستانی به بلندای هجده سال و حتی بیشتر از آن. او نسل به نسل، فصل به فصل و از عصری به عصری دیگر ادامه میداد. افتخارات مفرط این سالها سد راهش نشد و هرگز طعم تلخ عقدهی ضعیف بودن و نزول کردن را نچشید. همیشه آن بالای بالا بود. بهترینِ بهترینها. بعد ها او را مردی برای همه فصول میخواندند و میگفتند علیاصغرحسن زاده تا چهلویک سالگی در وسط ماجرا، وسط میدان و نمایشها میماند.
پنج قهرمانی در جام ملتهای آسیا به معنای پرافتخارترین بازیکن این روزها. در سی وهفت سالگی نقش تعیین کنندهای را در نخستین قهرمانی شمسایی در نقش مربیگری تیم ملی داشت. وقتی حسنزاده راه میرفت، همه راه میرفتند. وقتی حسن زاده به گوشهای خیره میشد، خیلیها خیره میشدند. وقتی او لب به سخن گشود، همه سکوت میکردند. وقتی او توپی را به تور میچسباند، همه حیرت میکردند. زمانی که او خوشحالی پس از گلش را به اجرا در میآورد، همه دور مرد الهامبخش خود حلقه میزدند و به آغوش میکشیدند.
رسانهها تلاش کردند حالت او را پیش از ضربهی جادویی پنالتیاش به قرقیزستان را با دقت تعریف کنند. اینکه حسنزاده شق و رق و بدون دورخیز ایستاده و دستهایش را حلقه زده پایین کمرش. سپس توپ را چرخانده به کنج دروازه. حالت پای او جای دیگری را نشانه رفته، اما توپ مسیر دیگری را پیموده. بازیکنان قرقیزستان میخکوب شدهاند و تماشاگران مات و مبهوت ماندهاند. چرا و چگونه توپ در جای دیگر آرام گرفته و قرار بوده سوی دیگری را میرفته. شبیه به آبی که بر خلاف مسیر رودخانه به حرکت در آمده. یک گل استثنایی تمام عیار که تا سالیان سال به تصویر کشیده میشود.
واقعیت این است که کمتر ستارهای را با کیفیت او شناختهایم و درخشش در جام ملتهای آسیا بازتابنده این کیفیت است. سوالاتی جلب نظر میکند که آیا حسن زاده تا چهلویک سالگی میتواند به همین نمایش های خود ادامه بدهد؟ سپس به عملکرد او در جام جهانی آینده چشم خواهیم دوخت.