Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اکوفارس»
2024-04-30@20:37:54 GMT

شکست در بهانه جنگ تجاری

تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۲۸۸۲۶

شکست در بهانه جنگ تجاری

به گزارش رویترز، در ماه آگوست، کل کسری تجاری آمریکا به بالاترین رکورد سال رسید و در همین ماه بالاترین رکورد تاریخی کسری تجاری آمریکا با چین نیز شکسته شد. ناظران بر این باورند که به‌دلیل حساسیت روابط تجاری چین و آمریکا که می‌تواند بر روابط سیاسی دو کشور تاثیرگذار باشد، این رکورد تاریخی، دولت ترامپ را به دردسرهای جدیدی گرفتار خواهد کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کسری تجاری آمریکا در برابر چین که در ماه ژوئیه ۰۹/ ۲۸ دلار بود، در ماه پس از آن یعنی آگوست به ۰۵/ ۳۱ میلیارد دلار رسید و به این ترتیب طی ۸ ماه نخست سال میلادی جاری (۲۰۱۸) مازاد تجاری چین در برابر آمریکا افزایشی حدود ۱۵ درصدی را به‌ثبت رساند. در ماه ژوئیه اما این کسری تجاری به ۸/ ۳۶ میلیارد دلار افزایش یافت. کسری تجاری آمریکا با مکزیک نیز به ۵/ ۵ میلیارد دلار و کسری تجاری آمریکا با کانادا با افزایشی ۶/ ۵۷ درصدی به ۱/ ۳ میلیارد دلار رسید. این آمار برای رئیس‌جمهوری آمریکا که کاهش کسری تجاری را از اهداف اصلی خود اعلام کرده بود، یک شکست بزرگ محسوب می‌شود. براساس گزارشی که نشریه تایم در ۱۵ شهریور ماه منتشر کرد، مجموع کسری تجاری آمریکا در حوزه کالا و خدمات از ابتدای سال ۲۰۱۸ تا ۱۵ شهریور سال‌جاری، نسبت به مدت مشابه سال گذشته میلادی، بالغ بر ۲۲ میلیارد دلار یا حدود ۷ درصد افزایش یافته است.

ترامپ از زمان تبلیغات انتخاباتی بارها کسری تجاری آمریکا با چین را مورد انتقاد قرار داده بود و در اولین گام وضع تعرفه بر واردات پنل‌های خورشیدی و ماشین‌های لباسشویی را از چین (به‌عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده این اقلام به آمریکا) هدف قرار داد. افزایش تعرفه فولاد و آلومینیوم در اوایل فروردین‌ و هدف قرار دادن ۵۰میلیارد دلار از واردات چینی در اواسط تیرماه به ترتیب دومین و سومین حملات ترامپ در جنگ تجاری با چین بود. سناریوی چهارمین حمله تجاری نیز وضع تعرفه ۱۰درصدی بر ۲۰۰میلیارد دلار از کالاهای چینی بود که از تاریخ ۲۴ سپتامبر (دوم مهر ماه) آغاز شد. البته انتظار می‌رود این تعرفه‌ها در اول ژانویه سال ۲۰۱۹میلادی (یازدهم دی ماه) به ۲۵درصد افزایش یابد که شعله‌افروزی بر تنش‌های سیاسی و تجاری میان پکن وواشنگتن تلقی می‌شود. در آخرین اقدام، رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرده که بقیه واردات کالایی از چین را که معادل ۲۶۷میلیارد دلار است، هدف افزایش تعرفه قرار می‌دهد؛ با این اقدام عملا کل کالاهای چینی صادر شده به آمریکا مشمول افزایش تعرفه می‌شود. البته وضعیت تجارت آمریکا با کشورهای درحال توسعه و نوظهور نشان می‌دهد که این کسری تجاری تنها مختص کشور چین نیست. گزارشی که از سوی معاونت اقتصادی اتاق تهران منتشر شده است، نشان می‌دهد از میان ۳۴ کشور درحال توسعه و نوظهور شریک تجاری آمریکا، در سال ۲۰۰۱ تنها ۴ کشور دارای تراز تجاری منفی بوده‌اند و در سال ۲۰۱۷ نیز ۱۱ کشور تراز تجاری شان با آمریکا منفی بوده است. بنابراین تراز تجاری مثبت کشورها با آمریکا، موضوع تازه‌ای نیست. در این گزارش به بررسی روند صادرات و واردات کشورها با آمریکا در سال ۲۰۰۱ و ۱۶ سال بعد یعنی ۲۰۱۷ پرداخته شده است. براساس این گزارش، کشورهایی مانند چین و مکزیک با بهره‌گیری از فرصت تجارت با برخی کشورهای توسعه یافته از جمله آمریکا توانسته‌اند صادرات صنعتی خود را بهبود بخشند.

فهرست مبادی عمده وارداتی درحال توسعه و نوظهور ایالات‌متحده آمریکا در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد که در راس این فهرست دو کشور چین و مکزیک قرار گرفته‌اند که در مجموع ۳۵ درصد از کل واردات آمریکا در سال ۲۰۱۷ را از آن خود کرده‌اند. در عین حال میزان صادرات آمریکا به این دو کشور در این سال مجموعا ۲۴ درصد کل صادرات آمریکا بوده است.  چین در سال ۲۰۰۱ توانسته ۱۰۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار کالا به آمریکا صادر کند. اما این میزان صادرات در سال ۲۰۱۷ بیش از ۵ برابر شده و به رقمی معادل ۵۲۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است. در ازای فروش کالاهای چینی به آمریکا، فروش کالاهای آمریکایی به چینی‌ها در سال ۲۰۰۱ ارزشی معادل ۱۹ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار داشته و در سال ۲۰۱۷ نزدیک به ۷ برابر شده و به ۱۲۹ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار رسیده است. براساس این ارقام، تراز تجاری چین با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۶۹ میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۳۵۵ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بوده است.  صادرات آمریکا از مکزیک نیز قابل‌توجه است. این کشور که در همسایگی ایالات‌متحده است، در سال ۲۰۰۱ فروش ۱۳۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری را در کارنامه صادرات‌اش به آمریکا ثبت کرده و در سال ۲۰۱۷ رشد حدود ۲ و نیم برابری داشته و به ۳۱۷ میلیارد دلار رسیده است. واردات این کشور از آمریکا هم در سال ۲۰۰۱ معادل ۱۰۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بوده و در سال ۲۰۱۷ این رقم به ۲۴۳ میلیارد دلار رسیده که رشدی نزدیک به ۲و نیم برابری را نشان می‌دهد. بر این اساس تراز تجاری مکزیک با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۳۰ میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۷۴ میلیارد دلار بوده است.

از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۷، هندی‌ها توانستند صادراتشان به آمریکا را به بیش از ۵ برابر برسانند. به این معنی که فروش کالاهای هندی به آمریکا از ۹ میلیارد و ۷۰۰ میلیون در سال ۲۰۰۱ به ۵۰ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ رسیده است. واردات هند از آمریکا هم در این بازه زمانی حدود ۷ برابر شده و از ۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۱ به ۲۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۷ رسیده است. بر این اساس، تراز تجاری مثبت ۶میلیارد دلاری در سال ۲۰۰۱ و تراز تجاری مثبت ۲۴ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۷ در کارنامه تجارت دو کشور ثبت شده است.

ویتنام در سال ۲۰۰۱، صادراتی معادل یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار به آمریکا داشته که در سال ۲۰۱۷ به ۴۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار رسیده است. در واقع صادرات این کشور به آمریکا در سال ۲۰۱۷ نسبت به سال ۲۰۰۱ حدودا ۴۴ برابر شده است. واردات این کشور از آمریکا هم در سال ۲۰۰۱ رقمی معادل ۵۰۰ میلیون دلار بوده و در سال ۲۰۱۸ به رقمی معادل ۸ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار رسیده است. بنابراین فروش کالاهای آمریکایی به ویتنام در بازه زمانی مذکور نزدیک به ۱۶ و نیم برابر شده است. تراز تجاری مثبت ۶۰۰ میلیون دلاری در سال ۲۰۰۱ و تراز تجاری مثبت ۴۰ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۷ حاصل عملکرد تجارت ویتنام با آمریکا است.

صادرات ۲۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلاری مالزی به آمریکا در سال ۲۰۰۱ و صادرات ۳۸ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلاری این کشور به ایالات‌متحده، در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد خرید کالا از مالزی طی ۱۶ سال نزدیک به دو برابر شده است. همچنین در سال ۲۰۰۱ آمریکا ۹ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار کالا به مکزیک فروخته و در سال ۲۰۱۷ فروش کالاهای آمریکایی به این کشور نزدیک به یک و نیم برابر شده و به ۱۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار رسیده است. این آمار نشان می‌دهد که تراز تجاری مالزی با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۱۳ میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۲۵ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بوده است.  صادرات تایلند به آمریکا در سال ۲۰۰۱ معادل ۱۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار بوده و طی ۱۶ سال بیش از دو برابر شده و در سال ۲۰۱۷ به ۳۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار رسیده است. از سوی دیگر واردات این کشور از آمریکا در سال ۲۰۰۱ معادل ۶ میلیارد دلار بوده و در سال ۲۰۱۷ نیز به ۱۰ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار رسیده که این امر حاکی از آن است که واردات تایلند از آمریکا طی ۱۶ سال نزدیک به دو برابر شده است. تراز تجاری این کشور آسیایی با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۸ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۲۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار است.

برزیل در سال ۲۰۰۱ توانست ۱۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار کالا به آمریکا صادر و طی ۱۶ سال رشد بیش از دو برابری صادرات را تجربه کند. صادرات برزیل به آمریکا در سال ۲۰۱۷ به ۳۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار رسیده است. واردات این کشور از آمریکا نیز در سال ۲۰۰۱ معادل ۱۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ معادل ۳۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار بوده است. این ارقام نشان می‌دهد که تراز تجاری برزیل هم در سال ۲۰۰۱ و هم در سال ۲۰۱۷ منفی است. بر این اساس، تراز تجاری در سال ۲۰۰۱ منفی یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ منفی ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار به ثبت رسیده است.

صادرات اندونزی به آمریکا در سال ۲۰۰۱ معادل ۱۰ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ معادل ۲۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار بوده است. بر این اساس این کشور توانسته طی ۱۶ سال، صادرات خود را به آمریکا به بیش از دو برابر برساند. در مقابل واردات اندونزی از آمریکا در سال ۲۰۰۱ معادل ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ معادل ۶ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار به ثبت رسیده که بر مبنای این آمار، تراز تجاری اندونزی در سال ۲۰۰۱ مثبت ۷ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۱۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بوده است.

عربستان سعودی در سال ۲۰۰۱ معادل ۱۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار کالا به آمریکا صادر کرده و در ازای آن، ۶ میلیارد دلار کالا از این کشور وارد کرده است. اما در سال ۲۰۱۷، صادرات عربستان به آمریکا با رشد یک و نیم برابری نسبت به ۲۰۰۱ روبه‌رو بوده و به ۱۹ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار رسیده است. همچنین واردات این کشور از آمریکا نیز در سال ۲۰۱۷ معادل ۱۶ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار است که نسبت به ۱۶ سال قبل (۲۰۰۱) نزدیک به ۳ برابر رشد کرده است. در نهایت تراز تجاری عربستان با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار است.

صادرات روسیه به آمریکا در سال ۲۰۰۱ معادل ۶ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ معادل ۱۷ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار بوده که نشان می‌دهد صادرات روسیه طی ۱۶ سال نزدیک به ۳ برابر شده است. همچنین در سال ۲۰۰۱، واردات روسیه از آمریکا ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ معادل ۷ میلیارد دلار بوده که نشان می‌دهد خرید کالاهای آمریکایی توسط روسیهطی۱۶ سال بیش از دو و نیم برابر شده است. تراز تجاری این کشور در سال ۲۰۰۱ مثبت ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۱۰میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار بوده است.

 تراز تجاری کلمبیا با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۹۰۰ میلیون دلار بوده است. تراز تجاری فیلیپین با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۱۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۱۲ میلیارد دلار است. تراز تجاری شیلی با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۴۰۰ میلیون دلار بوده اما در سال ۲۰۱۷ منفی ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار را به ثبت رسانده است. تجارت آمریکا و عراق هم نشان می‌دهد که در سال ۲۰۰۱ تراز تجاری دو کشور مثبت ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ نیز مثبت ۱۰ میلیون دلار به نفع عراق است. تراز تجاری ترکیه با آمریکا در سال ۲۰۰۱، صفر است و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۲۰۰ میلیون دلار به ثبت رسیده است. تجارت آفریقای جنوبی با آمریکا نشان می‌دهد که در سال ۲۰۰۱، صادرات آفریقا به آمریکا از واردات سبقت گرفته و تراز تجاری معادل مثبت یک و نیم میلیارد دلار را به ثبت رسانده است. در سال ۲۰۱۷ نیز تراز تجاری آفریقای جنوبی با آمریکا مثبت ۲ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار است. تراز تجاری پرو با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۳۰۰ میلیون دلار بوده ولی در سال ۲۰۱۷ این رقم به منفی یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار رسیده است. لهستان در سال ۲۰۰۱ تراز تجاری مثبت ۲۰۰ میلیون دلار را با آمریکا به نفع خود ثبت کرده است. در سال ۲۰۱۷ نیز تراز تجاری این کشور با آمریکا ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار بوده است. تراز تجاری بنگلادش با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار به ثبت رسیده است. تراز تجاری مجارستان با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت ۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بوده است. تراز تجاری آرژانتین با آمریکا در سال ۲۰۰۱ منفی ۹۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ منفی ۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار بوده است. صادرات الجزایر به آمریکا در سال ۲۰۰۱ از واردات از این کشور در همان سال سبقت گرفته و تراز تجاری مثبت یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار را به ثبت رسانده است. در سال ۲۰۱۷ نیز تراز تجاری این کشور با آمریکا مثبت ۲ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بوده است. تراز تجاری پاکستان با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار بوده است و در سال ۲۰۱۷ مثبت یک میلیارد دلار.

تراز تجاری نیکاراگوئه با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۲۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ مثبت یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار بوده است. صادرات از کویت به آمریکا در سال ۲۰۰۱ توانسته از واردات آمریکا به این کشور سبقت بگیرد و تراز تجاری مثبت یک میلیارد و صد میلیون دلاری را ثبت کند. اما در سال ۲۰۱۷ تراز تجاری کویت با ایالات‌متحده منفی ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار بوده است. سریلانکا تراز تجاری یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلاری را با آمریکا در سال ۲۰۰۱ ثبت کرد. همچنین در سال ۲۰۱۷ تراز تجاری این کشور با آمریکا مثبت ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار بوده است. رومانی در سال ۲۰۰۱ توانسته تراز تجاری با آمریکا را به نفع خود و مثبت ۱۰۰ میلیون دلار ثبت کند. در سال ۲۰۱۷ نیز تراز تجاری این کشور با آمریکا یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار رقم خورده است. اما اردن و مصر در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۱۷ تراز تجاری‌شان با آمریکا منفی است. تراز تجاری اردن با آمریکا در سال ۲۰۰۱ منفی ۱۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ منفی ۲۰۰ میلیون دلار است. همچنین تراز تجاری مصر با آمریکا در سال ۲۰۰۱ منفی ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ منفی ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار است. در سال ۲۰۰۱ تراز تجاری مراکش با آمریکا مثبت ۲۰۰ میلیون دلار بود؛ اما در سال ۲۰۱۷ به منفی ۸۰۰ میلیون دلار رسیده است. تراز تجاری قطر با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۲۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ منفی یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بوده است. تراز تجاری عمان با آمریکا در سال ۲۰۰۱ مثبت ۱۰۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۱۷ منفی یک میلیارد دلار است. اوکراین در سال ۲۰۰۱ تراز تجاری مثبت ۵۰۰میلیون دلار با آمریکا را به نفع خود ثبت کرد. اما در سال ۲۰۱۷ تراز تجاری دو کشور منفی ۸۰۰ میلیون دلار شد. در سال ۲۰۰۱ تراز تجاری بحرین با آمریکا صفر و در سال ۲۰۱۷مثبت ۱۰۰ میلیون دلار رقم خورده است.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۲۸۸۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیش‌بینی نتیجه انتخابات آمریکا توسط پیش‌گوی معروف

فرارو- این مورخ از سال ۱۹۸۴ میلادی نتیجه تمام انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده را به درستی پیش بینی کرده است. او اعلام کرده که برای شکست بایدن در مقابل ترامپ در ماه نوامبر "اشتباهات زیادی باید رخ دهد".

به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، این استاد تاریخ در دانشگاه امریکایی در واشنگتن دی سی سیستمی را ابداع کرده که آن را "سیزده کلید" می‌نامد و کتابی در دهه ۱۹۸۰ میلادی نوشت که این ایده را توضیح می‌داد. او نظریه خود را با الهام از  "ولادیمیر کیلیس" دانشمند روس زلزله شناس مطرح کرده است.

کیلیس پس از وقوع یک زلزله عظیم در ژاپن و زلزله‌ای دیگر در مرکز کالیفرنیا در سال ۲۰۰۳ که در دوره زمانی پیش بینی شده توسط تیم بین المللی وی رخ داده بودند توجهات زیادی را به خود جلب کرد.

 لیچمن می‌گوید تکنیک اش او را قادر می‌سازد نتیجه آرای رای دهندگان را صرفا بر اساس عوامل تاریخی و نه با استفاده از نتایج نظرسنجی ها، تاکتیک‌ها یا رویداد‌های تبلیغاتی ترجیحی نامزد‌ها پیش بینی کند.

علیرغم نتایج نظرسنجی‌ها که نشان می‌دهند بایدن در سطح ملی با مشکل مواجه است و در چندین ایالت نوسانی عقب‌تر از نامزد رقیب اش می‌باشد لیچمن معتقد است که او کماکان رئیس جمهور باقی خواهد ماند و با چالشی جدی مواجه نخواهد بود. او می‌گوید: "برای آن که بایدن در انتخابات متحمل شکست شود خیلی مسائل باید اشتباه پیش بروند".

نظرسنجی‌هایی که نشان می‌دهند وضعیت ترامپ در سطح ملی و در ایالت‌های کلیدی در حال تغییر جدی است لیچمن را تحت تاثیر قرار نمی‌دهند. او می‌گوید: "آنان مسحور چیز‌های اشتباهی شده اند که همانا نتایج نظرسنجی‌ها است. نخست آن که نتایج نظرسنجی‌هایی که شش تا هفت ماه پیش از انتخابات پیش بینی کنند از نظر من ارزشی معادل صفر دارند. همواره ممکن است یک رویداد فاجعه آمیز به اندازه کافی خارج از محدوده کلید‌ها رخ دهد که می‌تواند بر انتخابات تاثیر بگذارد. در اینجا ما برای اولین بار نه فقط یک رئیس جمهور سابق بلکه یک نامزد اصلی حزب را داریم که محاکمه می‌شود و چه کسی می‌داند که اگر او محکوم شناخته شود که احتمال تحقق این سناریو نیز زیاد است چگونه ممکن است همه چیز تغییر کند".

لیچمن می‌گوید پاندمی کووید – ۱۹ یک رویداد تاریخی بود که او را وادار کرد پیروزی بایدن در انتخابات سال ۲۰۲۰ را پیش بینی کند. او می‌افزاید: "ترامپ فکر می‌کرد کارزار انتخاباتی اولویت و اهمیت بیش تری دارد و به طور اساسی با پاندمی کووید مقابله نکرد. همین موضوع باعث باخت اش شد".

با این وجود، برخی از "کلید"ها به نفع ترامپ عمل می‌کنند. یکی از آن کلید‌ها وجود نامزد سوم است که ممکن است "رابرت اف کندی جونیور" نقش آفرین اصلی ان در رقابت انتخاباتی باشد. دو کلید دیگر مربوط به اقتصاد هستند. علیرغم آن که برخی از اعداد و آمار‌های اقتصادی ممکن است به نفع بایدن باشند، اما او از این نظر هنوز با بهبود رتبه در زمینه محخبوبیت مواجه نبوده است. ناآرامی‌های اجتماعی کلید دیگری می‌باشد که علیه بایدن عمل می‌کند. بسیاری از دانشجویان معترض ضد اسرائیل بایدن را به دلیل حمایت از اقدامات اسرائیل علیه مردم غزه، "جو نسل کُش" خطاب می‌کنند. هم جذابیت رئیس جمهور فعلی و هم کاریزمای رقیب نیز به عنوان یک کلید در نظر گرفته می‌شود و در حالی که بسیاری احساس می‌کنند هر دو نامزد بسیار پیر هستند به نظر می‌رسد سن بیش‌تر بایدن در مقایسه با ترامپ عاملی به ضرر بایدن باشد.

البته لیچمن در سال ۲۰۰۰ میلادی از نظر فنی نتیجه انتخابات امریکا را اشتباه پیش بینی کرد او پیش بینی کرده بود که "ال گور" برنده انتخابات می‌شود. البته لیچمن خود معتقد است که نتیجه آن انتخابات "به سرقت رفت" و می‌گوید ال گور رای مردم را کسب کرده بود. او می‌افزاید: "افراد زیادی هستند که دوست دارند شکست من را ببینند. واقعیت آن است که من یک انسان هستم. در نتیجه، نمی‌توان گفت که سیستم پیش بینی من هرگز دچار خطا نمی‌شود. هیچ چیز در دنیای انسانی کامل و قطعی نیست".

از جمله کلید‌ها در سیستم پیش بینی لیچمن می‌توان به این عوامل اشاره کرد: ماموریت حزب، رقابت، رئیس جمهور مستقر، نامزد سوم، وضعیت اقتصاد در کوتاه مدت، وضعیت اقتصاد در بلند مدت، تغییر سیاست، ناآرامی اجتماعی، رسوایی، شکست نظامی یا شکست در عرصه سیاست خارجی، موفقیت خارجی یا موققیت نظامی، کاریزمای مقام فعلی و کاریزمای رقیب.


دیگر خبرها

  • تجارت ایران و چین می تواند به ۵۰ میلیارد دلار برسد
  • پیش‌بینی نتیجه انتخابات آمریکا توسط پیش‌گوی معروف
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • واردات ۵۰۰ هزار دستگاه گوشی تلفن همراه در یک ماه گذشته
  • در یک ماه گذشته ۵۰۰ هزار دستگاه گوشی تلفن همراه واردات شد
  • واکنش همتی به برگزاری نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی ایران/ دنبال اصلاح شیوه حکمرانی باشید
  • ریز ارز پرداختی کالاهای اساسی و تجاری/چقدر ارز پرداخت شد؟
  • چین از اتحادیه اروپا می‌خواهد تا سیاست‌های تجاری «تبعیض آمیز» را متوقف کند
  • تراز تجاری منفی ۱۶ میلیارد دلار واقعی نیست
  • آمریکا برای تداوم حضور نظامی در عراق، داعش را بهانه کرده است