ازدواج مجدد با ترانه زندگی ام را سیاه کرد / من و او از دبیرستان عاشق هم بودیم!
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۹۷۳۴۹
رکنا: آن روز که از روی احساسات و هیجانات نوجوانی با دختری آشنا شدم و رابطه دوستی برقرار کردم هیچگاه فکر نمی کردم در آینده روزگارم به خاطر این ارتباط خیابانی سیاه شود و از نظر روحی و روانی تا این اندازه شکسته شوم و ... مرد 32 ساله با ابراز پشیمانی از وضعیت نابه سامان و سردرگمی که خودش باعث و بانی آن شده بود و روی بازگشت به سوی خانواده اش را نداشت به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: در یک خانواده مذهبی و از طبقه متوسط جامعه به دنیا آمدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، از آن جا که دو خواهر داشتم بعد از به دنیا آمدن من پدر و مادرم خیلی خوشحال بودند و سعی می کردند در حد توان مالی شان همه نوع امکانات را برایم فراهم کنند که من هیچ کمبودی را احساس نکنم. تا این که در سن 16 سالگی دلباخته دختری در خیابان شدم. «ترانه» هم مانند من دانش آموز بود و در کلاس اول دبیرستان تحصیل می کرد.
رابطه من و او خیلی زود صمیمانه شد به طوری که هر روز در خیابان منتظرش می ماندم که او را تا مدرسه اش همراهی کنم. اما این وابستگی شدید عاطفی باعث شد تا به اشتباه تصور کنم که او را می شناسم اما در واقع من نتوانستم در مدت چندین سال آشنایی، اخلاق و رفتار او را به خوبی بشناسم این گونه بود که بعد از گرفتن دیپلم و پایان خدمت سربازی تصمیم گرفتم به خواستگاری ترانه بروم ولی خانواده ام با این وصلت موافق نبودند چرا که خانواده ترانه را از لحاظ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هم سوی خانواده خودمان نمی دانستند و همچنین به عاقبت این نوع آشنایی خوش بین نبودند اما به خاطر اصرارهای زیاد من و این که تک پسرشان دلگیر نشود راضی به ازدواج ما شدند و خیلی زود زندگی مشترکمان را آغاز کردیم این در حالی بود که در یک شرکت خدماتی و نظافتی استخدام شده بودم.
همسرم نیز که علاقه زیادی به ادامه تحصیل داشت در آزمون دانشگاه آزاد پذیرفته شد و با ورودش به دانشگاه بدبختی های ما نیز ریشه گرفت.
من از شدت علاقه ای که به همسرم داشتم پذیرفتم که او به خواسته هایش برسد ولی او با بدبینی و بدگمانیهایش روزگار شیرین ما را تلخ کرد به طوری که هیچ گاه روز خوشی را در کنار هم تجربه نکردیم.
کار به جایی رسید که دامن اختلافات ما به خانوادههایمان نیز کشیده شد و آن ها هم در جریان مشاجرات ما قرار گرفتند و بدین ترتیب من و ترانه از یکدیگر جدا شدیم.
از این که در زندگی ام شکست خورده بودم در بین خانواده ام احساس حقارت و کوچکی می کردم اما آنها با حمایت کردن از من به من روحیه تازه ای دادند. هنوز یک سال بیشتر از ماجرای طلاقم نگذشته بود که روزی ترانه با من تماس گرفت و با ابراز پشیمانی از من خواست که به او فرصت دوباره ای بدهم و زندگی جدیدی را شروع کنیم.
پدر و مادرم با ازدواج مجددم با ترانه مخالفت کردند و گفتند هرگز راضی به این کار نیستند.
اما من بار دیگر دچار وسوسه شدم این بود که بدون اجازه پدر و مادرم زندگی تازه ای را با همسر سابقم آغاز کردم که ای کاش به حرف پدر و مادرم گوش می کردم!
اوضاع و احوال زندگی ام نه تنها بهتر نشد بلکه اختلافات ما شدت گرفت و روز به روز با مشکلات و گرفتاری های سختی روبه رو می شدم و کاری از دستم برنمی آمد این در حالی بود که ما صاحب فرزندی نیز شده بودیم ترانه آن قدر مغرور بود که حاضر نشد برای حفظ زندگی مان لحظه ای غرورش را زیر پا بگذارد و به مراکز مشاوره مراجعه کند.
او با توهین و فحاشی شخصیت مرا خرد می کند و آبروی خانوادگی مان را از بین برده است به همین دلیل مجبور شدم برای رهایی از این وضعیت به قانون Law پناه آورم چرا که با یک نوزاد شیرخواره در دو راهی تردید مانده ام و دیگر روی بازگشت به سوی خانواده ام را نیز ندارم و ...
شایان ذکر است به دستور سرهنگ حمیدرضا علایی (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) مرد جوان به مراکز مشاوره ای پلیس Police معرفی شد.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
نقشه زن موقت برای برج ساز مشهور تهرانی / او مرا باردار کرد و ناپدید شد !+ عکس
بهروز از مرد قصاب فیلم و عکس های وحشتناک گرفت / او عاشق زن قصاب شده بود ! + تصاویر
شلیک مرگ به وکیل دادگستری در گردنه نور آباد
سرنوشت تلخ عروس 12 ساله زاهدان / افشین نمی آمد و من عروس پدر شوهرم بودم!
تصادف در جاده شمال راز برادر نماینده زن شورای شهر تهران را برملا کرد
قتل مرد پولدار تهرانی به خاطر شیر طلایی
پشت پرده رشوه 600 میلیونی معاون وزیر برای فرار از قانون !
پیشنهاد رشوه ۲۵ بنز به مدیران آموزش و پرورش
جنجالی شدن شرکت یک روحانی و مقام سیاسی در مجلس رقص دختران سفارت چین در افغانستان + عکس
دختر جودوکار ایران به خاطر حجاب از مبارزه محروم شد + عکس
انتشار اولین عکس و نام 15 فرد مشکوک در پرونده قتل خبرنگار معروف
تجاوز وحشیانه 3 پسر به دختر دانش آموز 15 ساله + عکس
ترامپ مرد ایده آلی برای همخوابی با یک زن نیست ! + عکس
زردچوبه، قاتل سریع سرماخوردگی
منبع: رکنا
کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها مهم ترین های 24 ساعت ارز و سکه حمله تروریستی اهواز حوادث Accidents اقتصادی استخدام قانون Law پلیس Police اخبار حوادث خانواده طلاق مرد خیابانی بازگشت عکس زن دختر مرد قتل روزنامه نگار ازدواج فیلم مرگ زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۹۷۳۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همهتان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
سید رضا اکرمی در گفتگو با رویداد ۲۴، تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
بخشهای مهم این گفتگو را در زیر میخوانید:
*همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
*مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
*اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
*ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
*اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
*اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.