وقتی یک زن کانادایی در راهپیمایی اربعین مورد لطف امام حسین(ع) قرار میگیرد
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۵۰۰۵۵
مهدی امینی مستندهای متفاوتی را درباره راهپیمایی بزرگ اربعین کارگردانی کرده است. او خاطراتی خواندنی از تجربه مستندسازی اربعین دارد. ۲۲ مهر ۱۳۹۷ - ۰۵:۱۲ فرهنگی تلویزیون ، سینما و تئاتر نظرات
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، مهدی امینی مستندساز است. او تجربه مستندسازی از راهپیمایی بزرگ اربعین را دارد و تاکنون دو مجموعه مستند «جاماندهها» و «نامه به حضرت سیدالشهدا» را پیرامون این راهپیمایی میلیونی تولید کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امینی از تجربیات مستندسازی در مسیر کربلا سخت گفت و تاکید کرد: در راهپیمایی اربعین هیچ تفاوتی بین فقیر و غنی نیست. راهپیمایی اربعین جلوهای از روز قیامت است به این معنی که همه در روز قیامت محشور میشوند و با هر نژاد، اندیشه و دینی به سوی پروردگار میروند. راهپیمایی اربعین نیز چنین است. در آن از همه قشر آدم با هر فرهنگ و اندیشهای میبینید. کسی را میبینید که پول قرض کرده است و به کربلا آمده است و در مقابل کسی را میبینید که مولتی میلیاردر است و شاید حتی مسلمان هم نباشد. در حقیقت همه طیف آدمها در یک ردیف قرار میگیرند و به سوی یک حقیقت میروند. این موضوع ویژگی اصلی اربعین است که همه را میآورد و در یک صف قرار میدهد. در آن جا بین آدمها نیز هیچ فرقی وجود ندارد؛ از یک طفل شیرخواره گرفته تا یک پیرمرد قد خمیده 90 ساله. هیچ فرقی بین افراد نیست و همه به یک سو میروند.
وی ادامه داد: البته در این مقایسه، راهپیمایی روز اربعین یک تفاوتی با روز قیامت دارد و آن هم این است که در روز قیامت همه نگران هستند در حالی که در روز اربعین همه با انرژی هستند و هیچ کس خلاهای روحی، بیماریهای جسمی و مشکلاتش را حس نمیکند. یک پیرمردی که در حالت عادی باید چند نفر دست او را بگیرند تا بتواند راه برود، برای زیارت امام حسین علیهالسلام مشتاقانه حرکت می کند و اصلا احساس ضعف نمیکند. خاطرم هست که در یکی از تصویربرداریها در مرز مهران، پیرمردی 90 ساله را دیدم که به تنهایی مسیر برگشت را طی میکرد. وقتی با او صحبت میکردم میگفت که اکثر مسیر را پیاده رفته است و هیچ احساس ضعفی هم نداشته است. دقت کنید که معنویت عشق به امام حسین علیه السلام و محبت به ایشان مانند اکسیری است که هر درد و رنجی را از بین میبرد و به نوعی داروی هر دردی است.
این کارگردان و مستندساز جوان کشور، به پذیرایی مردم عراق در این زمان اشاره کرد و گفت: دقت کنید که در حالت عادی وقتی یک نفر چیزی را به شما میدهد، کمی انتظار از شما دارد و شاید خود را یک بالادستی شما احساس کند اما در عراق و در مسیر پیادهروی اربعین، خدماتی که از سمت مردم عراق داده میشود واقعا همراه با التماس است. اینگونه نیست که بگویند همینی که هست و دیگر هیچ. هر کس هر چیزی که در توان دارد را خالصانه عرضه میکنند و حتی برای این کار التماس میکنند. گویا که به زائران اباعبدالله بدهکار هستند و میخواهند دین خود را ادا کنند. آنان اعتقاد دارند که وقتی شما زائر امام حسین(ع) این خدمات را از من دریافت میکنید، علاوه بر برطرف شدن نیاز شما، خلا من پر میشود. در حقیقت او خودش را بیشتر از شما نیازمند دریافت این خدمات میداند چرا که اعتقاد دارد این کار یک امتیاز ویژهای برای خود او است. شما در هیچ جای دنیا چنین چیزی را نمیبینید.
او در بخش پایانی صحبت های خود به بیان یک خاطره از یک گروه خارجی که برای حضور در راهپیمایی اربعین حضور داشتند اشاره کرد و گفت: من سال گذشته در مسیر پیادهروی اربعین همراه با یک تیم از مسافران خارجی بودم. در بین این گروه یک خانم کانادایی حضور داشت که مسلمان هم نبود. او در بین مسیر راهش را گم کرده بود و از دوستان خود جدا افتاده بود و در نهایت آنان را در کربلا پیدا کرده بود. فرض کنید که یک شخص خارجی در مسیری که دو سه روز پیادهروی دارد تنها شده است، زبان عربی بلد نیست و از دوستانش دور افتاده است. با این اوصاف، وقتی در کربلا از او پرسیدم که آیا احساس اضطراب یا احساس غربت داشتید؟ در پاسخ من گفت که اصلا احساس تنهایی نکردم. این قدر عشق به امام حسین(ع) در این مسیر و افرادش وجود داشت که جای خالی دوستانم را حس نمیکردم. اینها صحنههای تکرار نشدنی است که فقط در اربعین رخ میدهد و در جای دیگری اتفاق نمیافتد. در مقابل وقتی با بسیاری از اعضای این گروه خارجی حرف میزدم، بسیار تعجب میکردند. میگفتند که اوضاع اقتصادی این مردم از نوع لباس پوشیدنشان، خانههایشان و ... مشخص است اما دار و ندارشان را در طبق اخلاص ریختهاند و در راه امام حسین(ع) انفاق میکند.
انتهای پیام/
R1013149/P1439/S4,34/CT1 واژه های کاربردی مرتبط مستند اخبار "عراق" اربعینمنبع: تسنیم
کلیدواژه: مستند اخبار عراق اربعین مستند اخبار عراق اربعین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۵۰۰۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه دختر امام خمینی در خارج از کشور مشغول چه کاری است؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»