نامه هیئت مدیره خانه مطبوعات استان به استاندار گلستان / تعیین تکلیف وضعیت ثبت و عذرخواهی مدیر کل ارشاد
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۶۱۹۰۷
هیات مدیره خانه مطبوعات گلستان طی نامه ای خطاب به استاندار خواستار تعیین تکلیف وضعیت ثبت خانه مطبوعات و عذرخواهی مدیرکل از خانه مطبوعات بابت انتشار نامه اخیر شد .
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گلستان ما ؛ هیئت مدیره خانه مطبوعات استان گلستان طی نامه ای خطاب به استاندار گلستان نوشت:
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر سید مناف هاشمی
استاندار محترم استان گلستان
سلام علیکم
همانطور که مستحضر هستید خانه مطبوعات استان گلستان ۳۰ بهمن ماه ۹۶ طی انتخابات قانونی زیر نظر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان به صورت الکترونیک و با مشارکت ۷۰ درصدی و بی سابقه اعضای خانه مطبوعات جهت تحولی جدید بعد از سالها تجربه های ناموفق برگزار شد .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شورجوانی همراه با بکارگیری تجربه باعث شد تا نویدهایی جدی در بخش مطبوعات استان دیده شود ، رویدادهایی چون رتبه بندی خبرنگاران ، قانونمند شدن توزیع عادلانه آگهی ها ، برگزاری مراسم روز خبرنگار ، برپایی نمایشگاه مطبوعات استان ، پیگیری و هماهنگی با مرکز مطالعات و برنامه ریزی برای برگزاری دوره های آموزشی تخصصی ؛ برگزاری جلسات با مدیران مسوول رسانه های مکتوب و مدیران خبرگزاری ها ، معرفی اعضا برای دریافت وام از بانک ها و موسسات مالی برگزاری دوره آموزشی فن بیان در گرگان و گنبد کاووس برگزاری دوره تربیت شهروند خبرنگار ، پیگیری بیمه تعدادی از خبرنگاران ، ارائه تسهیلات رفاهی نظیر بلیط استخر و بن کت و شلوار و ... ، هماهنگی با دانشگاه علوم پزشکی جهت ویزیت رایگان و ارائه خدمات پزشکی و دندانپزشکی ، همه و همه طی این مدت کوتاه انجام شده است.
اما روز۱۴ مهرماه امسال خانم کشمیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان طی نامه ای به مدیرخانه مطبوعات که متاسفانه رونوشت آن را به تمامی دستگاههای اجرایی زده ، خواستار توقف فعالیت خانه مطبوعات تا گرفتن شماره ثبت شد.
اساسا" نیازی نبود این نامه در این مقطع که همه ادارات و دستگاهها برای کمک به جامعه بحران زده رسانه های استان همراهی و همکاری می کنند، نوشته شود و بی شک ضربه مهلکی را به اعتماد ایجاد شده ، بین رسانه ها ، خانه مطبوعات و دستگاههای اجرایی خواهد زد.
این نامه اینقدر ناشیانه و بدون اطلاع کافی زده شد که متاسفانه بیش از همه خود ارشاد را زیر سوال برد که چرا هنوز نتوانسته مقدمات را برای ثبت خانه مطبوعات را فراهم نماید، در حالیکه وجود یک خانه مطبوعات دیگر در استان باعث عدم ثبت خانه جدید و قانونی شده است .
دیر یا زود خانه مطبوعات شماره ثبت خود را می گیرد اما تاثیرات نامطلوب این نامه در روابط خانه مطبوعات و ادارات که تاکنون بر مبنای تعامل و اعتماد شکل گرفته ،تاثیرات منفی عمیق را می گذارد و اگر هر کدام از نهادهای مربوطه بخواهند تسهیلات خود به خانه را قطع کنند باعث نارضایتی زیادی در این قشر خواهد داشت و معلوم نیست که مجددا برقرار شود یا نه .
نکته دیگر اینکه خانه مطبوعات تشکل صنفی و غیر دولتی است و وظیفه ندارد در قبال فعالیت هایش نظیر دریافتهای نقدی و غیرنقدی از ادارات و دستگاهها به مدیر کل پاسخگو باشد و تنها مرجع ارائه گزارش هییت مدیره طبق اساسنامه ، مجمع عمومی است و اینکه ایشان نامه رسمی می زند و چنین درخواستی می کند مصداق دخالت در کار یک تشکل مردم نهاد و غیردولتی است.
در پایان عارضیم که احتمال قوی وجود دارد که ایشان به دلیل بی اطلاعی از اساسنامه خانه مطبوعات و ناآشنایی با حوزه رسانه ، از مشاوره های سیاسی برخی دوستان هم حزبی اش بهره جسته که سعی کرده اند در کار خانه اخلال ایجاد کنند وگرنه واضح و مشخص است که اگر خانه مطبوعات هر چه بهتر کار کند رزومه مدیر کل و نهایتا اعتبار و آبروی دولت کریمه خواهد بود.
انتظار اینست که حضرتعالی این موضوع را هر چه زودتر مدیریت و تدبیر کنید تا موضوع ثبت خانه مطبوعات به پایان برسد تا از عمیق شدن شکاف بین رسانه ها و مدیریت ارشاد جلوگیری شود .
والسلام
هیئت مدیره خانه مطبوعات و رسانه های استان گلستان
انتهای پیام /
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۶۱۹۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شارلاتانبازی نشریات توقیفشده به روایت اصلاحطلبان
روزنامه هممیهن، توقیف نشریات زنجیرهای در اردیبهشت ۱۳۷۹ را «شکستن بال دوم اصلاحات» وانمود کرده و حال آن که کارکرد آنها، شارلاتانیسم و ویرانگری منافقانه بود و نه اصلاحات.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هممیهن مینویسد: «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاهمدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
درباره ادعای هممیهن مبنی بر اصلاحطلب بودن نشریات مذکور و شکسته شدن بال اصلاحات گفتنی است که اولاً اصلاحطلبی (reformism) در همهجای دنیا، ذیل قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر و برای ارتقای آن انجام میشود؛ نه برای کودتا و براندازی. بسیاری از فعالان نشریات زنجیرهای، در مرور زمان نقاب از چهره برداشتند و از رسانههای معاند- حتی معاند با اصل ایران-
سر درآوردند. از BBC انگلیس که بیسیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و دولت متبوعش، دیکتاتوری پهلوی را به مدت ۵۴ سال به ملت ایران تحمیل کرد؛ تا شبکه ویرانیطلب «ایران اینترنشنال» وابسته به موساد که سردبیریاش برعهده معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی(سردبیر روزنامه زنجیرهای آفتاب امروز) است.
از این واقعیت گذشته، برخی فعالان طیف مدعی اصلاحطلبی بارها به تندروی، قانونشکنی و ساختارشکنی نشریات یادشده اعتراف کردهاند؛ چنان که مسعود بهنود (همکار نشریات زنجیرهای و بیبیسی) چند سال قبل گفت: «تازگیها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که در آن دوره (اصلاحات) همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود میگفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم.».
همچنین عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی، درباره کارکرد روزنامههای زنجیرهای جامعه و توس گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند. به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیفشده خرداد هم تیرماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشینکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد- یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریکبازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید»...
در همین حال، روزنامه جوان نوشت: روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده (فقط میدانیم کل سرمقالههای ۱۴۰۲ و بدون نام این روزنامه در مجلدی به اسم عباس عبدی منتشر شد!)، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای پرداخته.این یادداشت، فضای رسانهای را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است.
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توئیتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه، اتفاق
۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟ یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.»