خونِ دامنگیرِ روزنامهنگاران
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۲۳۹۰۳
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- ماجری قتل و در واقع مُثله کردن «جمال خاشقجی» روزنامهنگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول، به یک بحران جدی برای حکومت پدر و پسر حاکم در این سرزمین بدل شده و مشخصا مهمترین چالشی است که «محمد بن سلمان» را درگیر کرده و او را از چشم جامعۀ جهانی انداخته است.
درست است که جمال خاشقجی ارتباطاتی با دیگر اعضای خاندان سعودی داشت که مورد غضب و طرد جانشینان ملک عبدالله قرار گرفتند اما صفت و شهرت غالب او روزنامهنگاری بود چندان که پس از مهاجرت به ایالات متحده همکاری خود با یک روزنامۀ معتبر آمریکایی را به عنوان حرفۀ اصلی برگزید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قتل روزنامهنگاران به دست حکومتهای استبدادی و اقتدارگرا اما انگی نیست که زدوده شود و روزی دامان مسببین را می گیرد.
در تاریخ معاصر ایران نیز قتل چند روزنامهنگار چه به صورت ترور و چه با حکم اعدام بسیار برای حکومت گذشته گران افتاد.
در سال های پیش از انقلاب 57 نام چند روزنامه نگار به قتل رسیده یا اعدام شده به عنوان اسطوره روزنامه نگاران مطرح بود و خون آنان دامان حکومت پهلوی دوم را گرفت و در دلایل سقوط، نمی توان به این موارد نپرداخت.
جالب تر از همه مورد «محمد مسعود» مدیر نشریۀ « مرد امروز» است که در تمام سی سال پس از وقوع در افکار عمومی به دربار نسبت داده می شد و بعد از انقلاب فاش شد که کار حزب توده بوده نه دربار منتها آن قدر دربار بدنام شده بود که نخواست یا نتوانست از خود رفع اتهام کند.
از صبحگاه پنجشنبه 29 مرداد 1321 که اولین شماره مجله هفتگی «مرد امروز» به صاحب امتیازی و مدیر مسؤولی «محمد مسعود» منتشر شد تا تا 23 بهمن 1326 که اوبه قتل رسید لحن خود را تند تر می کرد تا جایی که یک هفته قبل از آن در مقالهای به اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه به خاطر خرید پالتو پوستی بسیار گرانقیمت و پوشیدن آن در منظر دیگران به شدت تاخت و آن را نمک پاشیدن به زخم مردم فقیر و تازه برخاسته از آسیب های دوران جنگ دانست.
«مرد امروز» در توضیح عکسی با این پالتوپوست نوشت: «یک میلیون و پانصدهزار ریال قیمت پالتو پوست شاهزاده والا تبار ماست که همیشه در تشویق از صنایع داخلی و حمایت از فقرا و بینوایان پیشقدم بودهاند»؛ طعنه ای آشکار به سخنان خواهر شاه در آیین افتتاح یک واحد نساجی در توصیه به پوشیدن پوشاک داخلی.
شامگاه 23 بهمن 1326 و کمی مانده به یازده شب، محمد مسعود به آرامی از محل دفتر مرد امروز در خیابان لالهزار خارج شد و به طرف اتومبیل خود رفت. دو گلوله شلیک شد و به زمین افتاد. پس فردا تیتر اول روزنامه مرد امروز این بود: «پریشب محمد مسعود کشته شد».
انگشت اتهام متوجه دربار بود و جالب این که روزنامه «مردم» ارگان حزب توده ایران در سرمقاله خود نوشت: «قتل محمد مسعود اعلام خطری است برای تمام کسانی که از تجدید دوران دیکتاتوری گذشته وحشت دارند. اگر دولت در کشف ریشههای قوی این جنایت سهلانگاری کند آن وقت ملت ایران حق دارد مظنون شود و تصور کند که مقامات بالاتر در این نقشه بیباکانه و فجیع بیدخالت نیستند.»
درتمام سال های حکومت شاه، متهم اصلی قتل مسعود، دربار و شخص اشرف بود تا این که بعد از انقلاب و با اظهارات صریح احسان طبری تءوریسین حزب توده فاش شد:«محمد مسعود، بر اثر گلوله یک تروریست کشته شد. ارگانهای رسمی حزب نمیدانستند که تروریست، سروان عباسی و آمر آن خسرو روزبه بوده است.روزبه، بعدها این گونه توجیه کرد که می دانسته قتل صددرصد به حساب دربار تمام خواهد شد».
در دهۀ 30 سید حسین فاطمی وزیر خارجه دولت دکتر مصدق اعدام شد. اما علت اعدام او وزارت در دولت مصدق نبود. چون هیچ وزیر دیگری چنین سرنوشتی نیافت. فاطمی اولین ایرانی بود که در خارج از کشور به دریافت دکتری در روزنامه نگاری نایل آمد بر خلاف آنچه در زندگی نامه های او از دکتری حقوق نوشته می شود.
صفحه اول روزنامۀ باختر امروز در 26 مرداد 1332 و فردای شکست کودتای اول (25 مرداد) و تیتر « خائنی که می خواست وطن را به خاک و خون بکشد فرار کرد» کار دست فاطمی داد و سال بعد در آبان ماه در برابر جوخۀ آتش قرار گرفت.
سومین روزنامه نگار مشهور در دهۀ 50 خورشیدی اعدام شد و او خسرو گلسرخی بود.
رژیم شاه تصور می کرد تأکید خسرو گلسرخی بر مارکسیست بودن خود، او را از چشم مردم مذهبی می اندازد اما از قضا سرکنگبین صفرا فزود و جامعه تحت تأثیر نطق احساسی او قرار گرفت خاصه آنجا که از مولا حسین سخن گفت.
انقلاب که پیروز شد خود مردم نام پارک فرح را به پارک گلسرخی تغییر دادند و به چشم دیدم پلاکارد آن را نصب می کنند هر چند بعدا شورایی در شهرداری این نام گذاری را مناقشه انگیز دانست و نام پارک به لاله تغییر یافت.
نام خیابان آریامهر را هم به دکتر فاطمی تغییر دادند.
محمد مسعود مربوط به قبل بود و گرنه نام او را هم بر خیابانی می گذاشتند.
خون روزنامه نگاران دامان حکومت ها را رها نمی کند و حتی اتهام قتل محمد مسعود اشرف پهلوی را به بدنام ترین چهرۀ رژیم سابق تبدیل کرد و سلطنت طلبان نیز تقصیراتی را متوجه او می کردند هر چند بعدها معلوم شد کار اشرف نبوده است. با این حال قتل او تا به اشرف نسبت داده می شد دامان پهلوی ها را گرفت ووقتی معلوم شد کار حزب توده و خسرو روزبه بوده دامان او را.
این سیاهه البته محدود به سه نفر نیست و قطعا بیشتر است اما همین سه نام کافی است تا نشان داده شود قتل یک روزنامه نگار فقط قتل یک نفر نیست.
رضا براهنی در سال 1354 در مجموعۀ شعر «ظل الله» گناه قتل خسرو گلسرخی را چنان سنگین می داند که همه افتخارات و دستاوردهای ادعایی را زیر سؤال می برد:
« شما خسرو گلسرخی را کشتهاید
گرچه مطبوعات فقط افتخارات شما را به رخ میکشد
گرچه آقای ژرژ پمپیدو هم شاعر است
ولی ما میدانیم که شما شاعری بنام خسرو گلسرخی را کشتید
آخر ما هم بین آجانها، گروهبانها و ماموران سازمان امنیت جاسوسانی داریم
- شما خسرو گلسرخی را کشتهاید-
این به افتخارات شما در مطبوعات مربوط نیست»
قتل هایی از این دست چنان ننگین است که کارنامه های عمرانی را هم زیر سؤال می برد.
قتل های سیاسی مانند آنچه بر سر تیمورتاش آمد و حتی دربارۀ دکتر منوچهر اقبال هم گفته می شد مرگ او طبیعی نبوده و مسموم شده یک طرف، خون روزنامه نگاران اما بدجور دامن گیر است و اگر شکی باقی نماند که قتل جمال خاشقجی کار ولیعهد سعودی بوده قسر در نمی رود و دامن او را می گیرد. حالا چه ده سال بعد و چه بیست سال بعد...
ذهن خواننده این سطور البته به جاهای دیگر هم می رود اما چون صحبت از قتل است نمی تواند به صراحت موارد پیش گفته موارد دیگر را برشمرد اما این قدر هست که قتل روزنامهنگار انگار از جنس قتل های دیگر نیست...
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: محمد مسعود حسین فاطمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۲۳۹۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گلایه خسرو حیدری از علی دایی!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ خسرو حیدری خاطرات جالبی از دوران حضور در تیم ملی مطرح کرد، گلایهای که سالهای طولانی از علی دایی داشته تا قهر یک ماهه با کارلوس کیروش و داستان تلخی که اجازه خداحافظی با پیراهن تیم ملی به او داده نشد.
به نقل از ورزش سه خسرو حیدری با حسرت درباره نیمکت نشین شدن در بازی معروف شکست دو بر یک مقابل عربستان صحبت کرد و گفت: زمان آقای دایی به تیم ملی دعوت شدم، در آن زمان مجید غلامنژاد بود و من هم اضافه شدم، در بازی دوستانه ای که با کویت برگزار کردیم نیمه دوم به جای حسین کعبی وارد زمین شدم و مهدویکیا هافبک راست بود و یک زوج خیلی خوب تشکیل دادیم، بعد از آن در تمرینات هم خیلی خوب با مهدویکیا هماهنگ شده بودم و زوج خوبی تشکیل داده بودیم، بازی با عربستان بود و تا روز بازی فکر میکردم که ترکیب اصلی قرار دارم و در تمرینات هم همینطور به نظر میرسید اما حسین کعبی مقابل عربستان در ترکیب اصلی قرار گرفت، برای آن مسابقه خیلی انگیزه داشتم و اصلا برایم مهم نبود که چه بازیکنی مقابلم است و زوج خوبی با مهدویکیا تشکیل میدادیم، بعد از آن هروقت علی دایی را دیدم به او گفتم که تا روز بازی فکر میکردم که فیکس هستم اما حسین کعبی دفاع راست بازی کرد.
حیدری در ادامه گفت: بعد از نیمکت نشین شدن هم امیدوار بودم که خودم را نشان دادم و در بازی بعدی فیکس باشم، وقتی یک بر صفر از عربستان جلو بودیم و بازی یک بر یک شد استرس گرفتم، قبل از بازی گفته بودند که علی دایی اگر ببازد عوض میشود، استرس داشتم که گل دوم را نخوریم و دوباره باید خودم را به مربی جدید ثابت کنم که بعد از کنار گذاشته شدن دایی افشین قطبی آمد و کمتر بازی کردم تا سال 2011 که دوباره فیکس تیم ملی شدم.
حیدری درباره دوران: تیم ملی جدیدی در حال شکل گیری بود - زمان انتقالی - فوتبال ما در افت بود -
من در بازی با نیجریه فیکس بودم و بین تمام بازیکنان دو تیم بیشترین دوندگی را داشتم، پژمان منتظری دفاع راست بازی میکرد و من وینگر راست بازی میکردم، در بازی با آرژانتین کیروش مسعود شجاعی را از اول در سمت راست گذاشت و بعد از بازی با آرژانتین از من عذرخواهی کرد که از ابتدا به من بازی نداده و البته بین نیمه به زمین رفتم، بازی با بوسنی هم به میدان رفتم.
من در مقدماتی جام جهانی 2018 برای تیم ملی بازی میکردم و زمانی که به مسابقات نزدیکشویم تیم را تغییر داد، متوجه شدم که در یک اردو من را نمیخواهد دعوت کند و رفتم با او صحبت کردم که بعد از این همه سال که در تیم ملی حضور دارم جالب نیست که دعوت نشوم، خواستم بدانم اگر واقعا نظری روی من ندارم خداحافظی بکنم و شاید ایشان هم استقبال بکند، کیروش آدم عجیب و زرنگ بود، به او گفتم اگر نظری روی من ندارید خداحافظی کنم و دوست ندارم که من را کنار بگذارید، به من گفت که همچین نظری ندارم و مقابل کره چه کسی میخواهد بازی کند، شما باید باشید و بازی کنید.
او در ادامه گفت: حتی اگر یادتان باشد سیدجلال را در 2018 لحظه آخر کنار گذاشت، من از او صادقانه خواستم که نظر بدهد و این شخصیتش را دوست نداشتم، یک اردو من را دعوت نکرد و در اردوی بعدی که در ارمنستان بود من را مجدد در لیست 36 نفره تیم ملی قرار داد، بعد از آن در زمان علی منصوریان 8 بازی در استقلال انجام دادم و دیگر هیچوقت من را دعوت نکرد و فرصت این را پیدا نکردم که از تیم ملی خداحافظی کنم.
حیدری در ادامه نسبت به مشکلی که بین قلعه نویی و کیروش ایجاد شد گفت: یک مشکل دیگر وجود داشت که ایشان با قلعه نویی به مشکل خورده بود، من یادم هست که بعد از جام ملتها که به عراق باختیم به من و امید ابراهیمی گفت که میخواهم درباره مربی شما مصاحبه کنم، تعجب کردیم که چرا به ما میگوید؟ به او گفتیم که ما زمانی که در استقلال هستیم صدمان را میگذاریم و برای تیم ملی هم همینطور است!
حیدری در صحبتهایش از قهر یک ماهه کارلوس کیروش با خودش پرده برداری کرد و گفت: یادم هست که زمانی که با استقلال در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشتم، مقابل بوریرام گلزنی کرده بودم، بوریرام را بردیم و صعود کردیم، بازی با افسی سئول در دقایق پایانی مصدوم شدم، دکتر نوروزی بررسی کرد و گفت نمیتوانی بازی کنی اما قلعه نویی از من خواست که بازی کند، در زمین حضور داشتم اما بخاطر مصدومیتی که داشتم نمیتوانستم بازی کنم، بعد از این ماجرا کارلوس کیروش یک ماه با من قهر کرده بود و صحبت نمیکرد و به او گفتم آقای قلعه نویی از من خواسته که بازی کنم و او از من شاکی بود که به عواقبش فکر نمیکنی که ممکن است فوتبالت تمام شود!
حیدری از تجربه کار کردن با مربیان مختلف خود در دوران بازیگری صحبت کرد و گفت: کی روش در کار دفاعی در دنیا بهترین است، قلعه نویی فوتبال هجومی خوبی به نمایش میگذارد و حتی در تیم ملی هم میبینید که خیلی هجومی بازی میکند، دنیزلی مربی قویای بود که در پاس هم سابقه کار کردن با او را داشتم، هرکدام از آنها ویژگیهای خاص خود را داشتند.
257 251
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898930