اعترافات هولناک مربی بوکس: دخترهایم را کشتم چون مثل مادرشان بودند و زندگی مرد دیگری را خراب میکردند
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۳۹۸۹۳
جامعه > حوادث - ایران نوشت: مربی حرفهای بوکس که در اقدامی هولناک دو دختر جوان خود را به همراه پدر و مادرزنش در خانه به قتل رسانده بود پساز 14 ساعت خود را به پلیس معرفی کرد.
راز این جنایتهای فجیع در حالی فاش شد که دایی خانواده بهدنبال تماسهای بیپاسخ پدر و مادرش نگران شده و بهدنبال راهی برای اطلاع از سرنوشت آنها بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بشدت نگران شده بود، چند روز قبل خواهرش با شوهرش سیروس دعوایش شده بود و به حالت قهر به خانه او آمده بود. سیروس مردی عصبی و بد اخلاق بود و شهرام احتمال میداد اتفاقی رخ داده باشد. به ناچار با برادر سیروس تماس گرفت و از او خواست تا با وی تماس بگیرد و علت این ماجرا را جویا شود.
جنایتی که نیمه شب رخ داد
در حالی که تلاش شهرام برای پیدا کردن اطلاعی از سرنوشت پدر و مادر و دو خواهرزادهاش ادامه داشت، ساعت 3 بعد از ظهر چهارشنبه 25 مهر، سیروس به همراه مرد میانسالی به کلانتری 132 نبرد رفت. او زمانی که مقابل افسر نگهبان قرار گرفت راز هولناکی را برملا کرد. مرد 47 ساله گفت: بامداد امروز دو دخترم؛ پدرزن و مادرزنم را به قتل رساندم.
ساعتی قبل برادرم با من تماس گرفت و سراغ آنها را از من گرفت. من هم گفتم که آنها را به قتل رساندهام. برادرم باورش نمیشد، با او در خیابان پیروزی قرار گذاشتم و وقتی آمد او را به خانهام بردم و اجساد را نشانش دادم. حالا هم به خاطر عذاب وجدان تصمیم گرفتم که خودم را به پلیس معرفی کنم.
بهدنبال اظهارت مرد میانسال، او به همراه مأموران کلانتری راهی خانهاش که واحدی 120 متری در طبقه اول یک آپارتمان در یکی از خیابانهای نبرد جنوبی بود شدند. با ورود مأموران به محل و مشاهده اجساد خونین 4 قربانی موضوع به بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق اعلام شد. با حضور تیم تحقیق در محل حادثه آنها با جسد خونین دو دختر جوان و مرد و زن 79 و 70 سالهای مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بودند.
سرهنگ ظهیری- رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ - در رابطه با این خبر گفت: با تکمیل تحقیقات، متهم به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
مرد 47 ساله مربی بوکس است او دو دختر و پدرزن و مادرزنش را کشته و حالا دستبند بر دست رو به روی افسر پرونده نشسته و از جزئیات این جنایت میگوید:
چرا دست به چنین جنایتی زدی؟
همسرم دو هفته پیش قهر کرد و از خانه رفت. من و دو دخترم در خانه بودیم. عصر روز سهشنبه پدرزن و مادرزنم برای میانجیگری و سرکشی به وضعیت بچهها به خانهام آمدند. ساعتی نگذشته بود که با مادرزنم بحثم شد. همان حرف و حدیثهای همیشگی و دخالتهای بیجا و طرفداری از دخترش. عصبانی شدم و تصمیم گرفتم که آنها را به قتل برسانم.
قتل ها را چطور انجام دادی؟
مقدار زیادی قرص خواب آور خریدم. بعد از برگشت به خانه شیرموز درست کردم و داخل آن داروی خواب آور ریختم.دخترانم در اتاقشان در حال درس خواندن بودند و پدرزن و مادرزنم داخل پذیرایی بودند. کم کم خوابشان گرفت میهمانهایم داخل پذیرایی رختخواب پهن کردند و خوابیدند.
در این مدت من به ظاهر مشغول دیدن تلویزیون بودم و زمانی که مطمئن شدم به خواب رفتهاند به آشپزخانه رفتم و چاقوی دسته زرد رنگ بزرگی را برداشتم. ابتدا به سراغ دختر بزرگم- سولماز - که 19 سال داشت ودانشجوی حقوق بود رفتم. میخواستم او را خفه کنم که بیدار شد و مجبور شدم با چاقو او را بکشم.
دختر کوچکم - ساناز- که روی تختش خوابیده بود با سرو صدای ما بیدار شد او هم مقاومت کرد اما درنهایت او را هم کشتم. بعد به سراغ پدرزنم - سبزعلی- رفتم پس از قتل وی مادرزنم- بمانی- را نیز با چند ضربه چاقو کشتم.
این جنایات چقدر طول کشید؟
شاید نیم ساعت، زمانی که قتلها تمام شد به ساعت دیواری که نگاه کردم ساعت یک بامداد را نشان میداد.
بعد از قتل چه کردی؟
خیلی تشنهام شده بود به سراغ یخچال رفتم و دو بطری آب و کمی میوه خوردم. بعد از آن هم به بالای سر دخترهایم رفتم و تا ساعت 6 صبح گریه کردم.
چرا دخترهایت را کشتی؟
دخترهایم را کشتم چون مادرشان الگویشان بود. میدانستم که در آینده مثل مادرشان خواهند شد و زندگی مرد دیگری را مثل من بهم میریزند. مادرزن و پدرزنم را هم به خاطر دخالتهایشان به قتل رساندم. مخصوصاً مادرزنم که با دخالتهایش زندگیام را بهم ریخته بود.
از چه زمانی با همسرت مشکل داشتی؟
4 سال است باهم مشکل شدید داریم، مدام سر کوچکترین موردی قهر میکرد. اصلاً باهم تفاهم نداشتیم.
آخرین بار سر چه موضوعی همسرت خانه را ترک کرد؟
دو هفته قبل بود که همسرم به خانه آمد متوجه شدم شیشه خودرواش را باز گذاشته است خیلی عصبانی شدم و سر همین موضوع باهم بحثمان شد و کتک کاری کردیم. او هم قهر کرد و به خانه برادرش رفت.
در این مدت با همسرت تماس نگرفتی؟
نه ولی میخواستم او را هم به قتل برسانم. اما از آنجایی که خانه برادرش بود و من با برادرش اختلاف داشتم به سراغش نرفتم.
چه شد که تصمیم گرفتی خودت را معرفی کنی؟
بعد از گریه بالای سر بچهها، ساعت حدود 7 صبح بود که از خانه بیرون زدم. بیهدف در خیابانها پرسه میزدم تا اینکه برادرم با من تماس گرفت. او گفت برادر خانمم به او زنگ زده و از آنجایی که پدرزن و مادرزنم پاسخ تلفنهایش را نداده بودند نگران شده بود. به برادرم گفتم که آنها را کشتهام. بعد هم با برادرم به کلانتری آمدیم و خودم را معرفی کردم.
شغلت چیست؟
کار اصلیام خرید و فروش موتورسیکلت است. اما از 25 سال قبل در رشته ورزشی بوکس حرفهای کار میکنم و مربی هم هستم.
23231
کلید واژهها : دادگاه - اختلافات خانوادگی - خانواده - بازداشت - قتل -
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: دادگاه اختلافات خانوادگی خانواده بازداشت قتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۳۹۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد
بهمن سال گذشته زن جوانی با پلیس تماس گرفت و ازمرگ شوهرش در خانه خبر داد. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم. قرار بود امروز صبح همسرم دنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد. با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم، اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم. بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است.
به گزارش ایران، در حالی که زن جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی بیشتر ماجرا وارد عمل شدند. اما بررسی شیلنگ گاز نشان داد علت پارگی پوسیدگی نبوده است بلکه حدود یک ماه قبل تعویض شده بود و با یک برش عرضی و عمدی پاره شده است. بدین ترتیب فرضیه گازگرفتگی و حادثه رنگ باخت و تحقیقات روی موضوع قتل متمرکز شد.
این بار کارآگاهان در تحقیق از همسر مرد جوان با سناریوی دیگری از جانب وی روبهرو شدند، زن جوان در ادعای جدیدی گفت: تصور میکنم همسرم دست به خودکشی زده باشد. او این اواخر دچار افسردگی شده بود و صحبت از خودکشی میکرد. احتمالا خودش با بریدن شیلنگ اجاق گاز به زندگیاش پایان داده است.
دو مظنون برای قتلدر حالی که وی چنین ادعایی داشت، بررسیها نشان میداد مرد جوان کاملا سالم و در حالت طبیعی بوده و هیچ مشکل روحی و مالی نداشته است. اما در ادامه مشخص شد وی با همسرش اختلافات خانوادگی زیادی داشته است؛ اختلافاتی که میتوانست انگیزهای برای قتل باشد.
بدین ترتیب زن جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و بررسیها نشان میداد وی با یکی از همکاران شوهرش به نام کیوان در تماس بوده است. شب قبل از حادثه نیز با این مرد تماس گرفته و با هماهنگی او خانه را ترک کرده است.
نام کیوان نیز به عنوان دومین مظنون پرونده در لیست مأموران نوشته شد و تحقیقات نشان میداد که کیوان با مقتول بر سر مسائل کاری اختلاف شدیدی داشته است. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه مقتول پرداختند.
دوربینها نشان میداد که ساعت یک بامداد کیوان با کلید وارد ساختمان محل زندگی مقتول شده و حدود ساعت ۵ صبح از ساختمان خارج شده است. این ورود و خروج در شبی رخ داده بود که به نظر میرسید آرش بر اثر گازگرفتگی جانش را از دست داده بود.
به دستور بازپرس جنایی زن و مرد جوان بازداشت شدند. این بار زن جوان کیوان را عامل قتل شوهرش معرفی کرد و گفت: کیوان در ظاهر با شوهرم دوست صمیمی بود، اما در باطن به شدت به او حسودی میکرد. چند روز قبل از جنایت، به صورت اتفاقی، زمانی که قصد داشتم به محل کارم بروم، کیوان را کنار خیابان دیدم. او مرا به محل کارم رساند. نمیدانم چطور او کلید خانه را از کیفم برداشته بود که من متوجه نشدم. شب حادثه هم که به خانه مادرم رفتم، او از فرصت استفاده کرده بود و همسرم را به قتل رسانده بود.
دو ادعا برای قتلباتوجه به مدارکی که در تحقیقات به دست آمده بود، از کیوان به عنوان عامل جنایت تحقیق شد. مرد جوان ابتدا منکر قتل شد، اما در ادامه گفت: با مقتول اختلاف داشتم. همه او را دوست داشتند. با اینکه من و او همکار بودیم، اما حقوق او بیشتر از من بود و همکارانم جور دیگری با او برخورد میکردند. همه اینها باعث شده بود به او حسودی کنم و دلم میخواست از او انتقام بگیرم. در رفت و آمدهایی که به خانهاش داشتم، رابطهام با همسرش صمیمیتر شد و متوجه شدم که او نیز دل خوشی از شوهرش ندارد. حسادت من و اختلاف همسرش باعث شد که رابطهمان بیشتر شود. درنهایت تصمیم به قتل او گرفتیم.
در ادامه تحقیقات مرد جوان به قتل همکارش به خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل، او به بهانه دیدن مادرش خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود، وارد خانه شدم و به او داروی بیهوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد.
در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.