Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: خبر ناپدید شدن «جمال خاشقجی» نویسنده و منتقد سرشناس سعودی بعد از مراجعه به کنسولگری عربستان در استانبول و بعد از آن انتشار خبر ترور وی توسط عناصر رژیم آل سعود موجی از واکنشها را در قبال سیاستهای سرکوبگرانه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به دنبال داشته است؛ ولیعهدی که هیچ گونه انتقادی را علیه سیاستهایش بر نمی تابد و به بدترین شکل ممکن به هرگونه انتقادی واکنش نشان می دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزنامه «آی» چاپ انگلیس در مقاله ای تحت عنوان «اشتباه محاسباتی سعودی ها درباره خاشقجی» نوشت: توطئه کشتن جمال خاشقجی روزنامه نگار مخالف عربستانی نشان دهنده اقدامات و سیاست وحشیانه ای است که ریاض برای ساکت کردن افراد جدا شده از نظام این کشور و ترساندن تمام مخالفان در پیش گرفته است. هدف از این گونه اقدامات این است که عربستان نشان دهد هرگونه نقد حتی به صورت غیر مستقیم شدیدترین درجات خشونت را به دنبال خواهد داشت. این همان ویژگی های یک حکومت دیکتاتوری است که صدای مخالفان در آن شنیده نمی شود.

در این ارتباط خبرگزاری مهر گفتگوهایی با اندیشمندان بین المللی و مقامات سابق آمریکایی انجام داده که در ادامه آمده است.

پروفسور « آرشین ادیب مقدم»، رئیس مرکز مطالعات ایرانی مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی(SOAS) دانشگاه لندن است.

«ریچارد مورفی» دیپلمات پیشین و کهنه کار امریکا و سفیر پیشین آمریکا در عربستان و معاون پیشین وزیر خارجه امریکا است.

پروفسور «شیرین هانتر» استاد دانشگاه جورج تاون امریکا است.

پروفسور «پل پیلار» رئیس سابق بخش تحلیل عملیات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) است.

پروفسور «حسین عسکری» استاد دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا و مشاور پیشین وزارت دارایی عربستان سعودی است.

حسین عسکری مشاور وزیر دارایی(۱۹۷۸ میلادی) و مشاور پادشاه عربستان(ملک عبدالله) بوده و از او به عنوان معمار اقتصاد عربستان نیز یاد می کنند. عسکری استاد تجارت بین‌الملل و امور بین‌المللی دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا و رئیس مؤسسه تحقیقات و مدیریت جهانی است و رئیس پیشین دپارتمان تجارت بین‌الملل دانشگاه جرج واشنگتن بوده است. زمینه تخصصی و بحث‌های او در دانشگاه جرج واشنگتن بر اقتصاد، توسعه سیاسی و انسانی در خاورمیانه، اختلافات و جنگ‌ها در خاورمیانه، اقتصاد سیاسی نفت و اقتصاد اسلامی متمرکز است.

*با توجه به روابط غرب و به ویژه آمریکا با عربستان، چرا موضوع جمال خاشقجی ابعاد گسترده پیدا کرد؟ معمولاً در موارد نقض حقوق بشر به خاطر بحث خریدهای تسلیحاتی عربستان از یک سو و فروش نفت از سوی این کشور از سوی دیگر، نوعی اغماض و چشم پوشی در خصوص عربستان همیشه رکن سیاست خارجی این کشورها بوده است. ولی در قضیه خاشقجی این موضوع متفاوت است. دلیل آن چیست؟

پروفسور « آرشین ادیب مقدم»: دلیل اصلی این است که این مورد، قتل خشن مردی است که نظر خود را به سادگی در مورد کشورش بیان می کرد.

متاسفانه، کشورهای آسیای غربی و شمال آفریقا، با توجه به فرهنگ و مذهب خود، از این جنایات خجالت نمی کشند. اروپا، حتی ایالات متحده، ممکن است استانداردهای دوگانه در برخی مکاتب فکری داشته باشند، اما هنگامی که چنین نقض آشکاری از کرامت انسانی مشاهده می شود، همیشه خشم و نفرت عمومی نسبت به آن وجود خواهد داشت. 

از دیدگاه دولتها، واقعیت این است که کشتن غیرنظامیان در یک وضعیت جنگی - البته به نظر من - با ارسال جوخه های ضربت به اطراف برای کشتن مخالفان تفاوت دارد. باز هم باید بگویم که برخی دولتهای های آن منطقه، در این رابطه تاریخچه ای شطرنجی و شرم آور دارند و هیچکدام از آنها نمی توانند ادعای جایگاه اخلاقی داشته باشند تا زمانی که نهادهای آشتی ملی یا کمیسیون حقیقت را تشکیل ندهند.

«ریچارد مورفی»: من تعهد اساسی ایالات متحده به عربستان سعودی را این گونه توصیف می کنم: تضمین دفاع از عربستان در مقابل تجاوز خارجی در ازای تلاش برای حفظ ثبات در بازار جهانی نفت.

سرنوشت جمال خاشقجی بحثی در مورد ارزشهای حقوق بشر ارائه نموده است که تا حدی در روابط بین عربستان و ایالات متحده امریکا امری غیر عادی است.

ممکن است این سوال پیش آید که چرا این حادثه موضوعی مهم محسوب می شود. واقعیت این است که او  ساکن ایالات متحده امریکا بوده و به طور منظم با یکی از روزنامه های برجسته آمریکا یعنی «واشنگتن پست» همکاری می کرد. علاوه بر این جزئیات وحشیانه مرگ او موجب ناراحتی عمومی شده است.

پروفسور «شیرین هانتر»: قتل جمال خاشقجی یک مورد خاص است زیرا بر اساس گزارش ها وی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول به دستور خود ولیعهد کشته شده است.

قتل جمال خاشقجی با مسئله محدود کردن آزادی بیان روزنامه نگاران و حتی زندانی کردن آنها تفاوت دارد. این مورد بسیار جدی تر است و بنابراین بسیار شرم آورتر برای متحدان غربی ریاض است.

علاوه بر این، خاشقجی روزنامه نگاری بسیار برجسته و مقاله نویس روزنامه واشنگتن پست بود. بنابراین، رسانه ها در آمریکا قتل وی را توهینی مستقیم به خود تلقی می کنند. علاوه بر این، چون  واشنگتن پست در گذشته محمد بن سلمان را خیلی تحسین می کرد، رسانه های امریکایی فشار بیشتری برای نشان دادن بی طرفی خود احساس می کنند و از این رو خواستار واکنش جدی به قتل خاشقجی هستند.

پروفسور «پل پیلار»:در واقع به نظر می رسد، بین اینکه چگونه پرونده خاشقجی مورد بررسی قرار گرفته و چگونه نقض حقوق بشر توسط عربستان سعودی مورد رسیدگی قرار گرفته تفاوت وجود دارد. یکی از دلایل می تواند  برجستگی نسبی جمال خاشقجی در ایالات متحده باشد، جایی که او اقامت داشت و به طور منظم با یک روزنامه مهم در واشنگتن همکاری می کرد. 

دلیل دیگر عامل تکان دهنده ای است که شامل ماهیت جرایم ادعایی، با امکان وقوع  قتل و مثله کردن درون یک مکان دیپلماتیک می شود.

*برخی معتقد هستند از آنجایی که عربستان قیمت نفت را بنا به درخواست ترامپ پایین نیاورد، آمریکا از طریق موضوع خاشقجی درصدد اعمال فشار به عربستان است. نظر شما چیست؟

پروفسور «آرشین ادیب مقدم»: من فکر نمی کنم این قضیه صحت داشته باشد. همانطور که اشاره شد، حتی دولت  ترامپ نمی تواند بر قتل یک مخالف سرپوش بگذارد. علاوه بر این، جامعه مدنی جهانی نیز وجود دارد که بر وقایعی مانند این قتل تمرکز نموده و اخبار مربوط به نقض حقوق بشر در مقیاس جهانی را منتشر می کند، حتی زمانی که دولت ها وظیفه خود را انجام نمی دهند.

«ریچارد مورفی»: رئیس جمهور ترامپ بارها و بارها در مورد ارزش روابط استراتژیک بلند مدت بین عربستان سعودی و ایالات متحده امریکا صحبت کرده است. من اعتقاد ندارم این استدلال که از مرگ خاشقجی جهت فشار بر قیمت نفت استفاده شده است، درست باشد.

پروفسور «شیرین هانتر»: من باور ندارم که عدم تمایل یا عدم توانایی عربستان سعودی در کاهش قیمت نفت تأثیری بر واکنش به قتل خاشقجی داشته باشد. مسئله خاشقجی برای آمریکا که محمد بن سلمان را به طور بسیار صمیمی در آغوش گرفته بسیار مهم و بسیار شرم آور است. اگر امریکا اقدامی جدی در مورد قتل خاشقجی انجام ندهد اعتبارش در زمینه حقوق بشر آسیب جدی خواهد دید.

پروفسور «پل پیلار»: بسیار بعید است که دولت ترامپ به این مسائل فکر کند. رابطه نزدیک با عربستان سعودی، کانون سیاست خارجی دولت امریکا در خاورمیانه است. مسئله خاشقجی، نه به عنوان یک ابزار برای دولت ترامپ بلکه یک تحول بسیار ناخوشایند برای آن است.

*برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا، عربستان را تهدید به تحریم کرده اند. در مقابل عربستان نیز سخن از واکنش مقتضی در صورت تحریم سخن رانده است. به نظر شما تقابل با عربستان در خصوص موضوع خاشقجی تا کجا پیش خواهد رفت؟

پروفسور «آرشین ادیب مقدم»: عربستان سعودی حتی بدون تحریم ها منزوی می شود و این انزوا نتیجه حرکت های تاکتیکی اشتباهی است که تاکنون انجام داده است. جنگ یمن یک فاجعه است، متحدان سیاسی عربستان سعودی در لبنان، عراق و سوریه به حاشیه رانده شده اند و کشور های عضو کمپین PR  که جهت ترفیع درجه و قدرت یابی محمد بن سلمان به عنوان یک فرد مدرن تلاش می کردند، اکنون به عقب رانده شده اند.

باید گفت اینجا یک درس برای دولتهای منطقه و فراتر از آن وجود دارد: شما واقعا نمی توانید حقیقت را تغییر دهید. یک حقیقت وجود دارد که در کل  به دلایل سیاسی نمی تواند محقق شود: مطمئنا در طول تاریخ جهان قلم همیشه قدرتمندتر از شمشیر خواهد بود.

«ریچارد مورفی»: قطعا تحریم هایی علیه عربستان سعودی اعمال می شود؛ گرچه هنوز مشخص نیست ابعاد تحریم ها تا چه اندازه باشد و تا چه حد بر دولت عربستان فشار وارد کند.

پروفسور «شیرین هانتر»: از لحاظ تئوری، عربستان سعودی می تواند اقدامات آمریکا و دیگر کشورهای غربی را با کاهش تولید نفت یا لغو خرید سلاح های خود تلافی کند. با این حال، در واقع، توانایی ریاض محدود است زیرا پادشاه جهت تامین امنیت به غرب تکیه و اعتماد کرده است.

من فکر می کنم این احتمال وجود دارد که برخی از مدارک پیدا شود که دخالت بن سلمان در این مورد را آشکار می کند. من باور دارم که این اظهارات عربستان سعودی لاف دلیری و خودستایی است.

پروفسور «پل پیلار»: دیگر دولت های غربی در پاسخ به مجموعه ای از تحریم ها نسبت به امریکا کمتر تحت فشار قرار می گیرند. اما ایالات متحده امریکا - به ویژه با توجه به ارتباط  واشنگتن با خاشقجی -  یک بازیگر کلیدی محسوب می شود.

هیاهو این واقعه ترامپ را مجبور می کند اقدامی انجام دهد، اما دولت وی در مقابل انجام اقداماتی بیشتر از «حداقل ضرورت» مقاومت خواهد کرد زیرا نمی خواهد رابطه کلی خود با عربستان سعودی را آشفته کند.

به احتمال زیاد برخی از تحریم ها علیه مقامات عربستان سعودی که توسط ترکیه به عنوان مشارکت کننده مستقیم در قتل شناخته شده، اعمال خواهد شد. اما ترامپ در برابر اعمال سرزنش همه جانبه به مقام ولیعهد محمد بن سلمان مقاومت خواهد کرد.

*موضوع خاشقجی چه آثاری بر آینده قدرت محمد بن سلمان خواهد گذاشت؟

پروفسور «آرشین ادیب مقدم»: هرگز محمد بن سلمان را به عنوان یک رهبر معقول ندیده ام. رویکرد او به سیاست، یکجانبه، سختگیرانه و فاقد مهارت دیپلماتیک لازم است. در این رابطه، او شبیه رئیس جمهور ترامپ است، با این تفاوت عمده که در نظام سیاسی ایالات متحده امریکا، نظارت کامل بر دولت توسط یک جامعه مدنی فعال وجود دارد.

در عربستان سعودی و بیشتر کشورهای دیگر منطقه چنین نظامی وجود ندارد از این رو، مردم همچنان در چنین شرایط فجیعی کشته می شوند.

«ریچارد مورفی»: رهبری عربستان سعودی همچنان در حال مطالعه چگونگی پاسخ به اتهاماتی مبنی بر اینکه وی به طور مستقیم خاشقجی را به قتل رسانده می باشد.

اطلاعات به سرعت در حال تکمیل است و برخی مقامات ارشد عربستان سعودی به علت مرگ خاشقی اخراج شده اند. این که آیا این موضوع بر نقش محمد بن سلمان تاثیر می گذارد یا خیر، هنوز معلوم نیست.

پروفسور «شیرین هانتر»: حتی قبل از حوادث خاشقجی، برخی از ناظران غربی از بن سلمان انتقاد کرده اند. برخی از سیاست های او، از جمله نزاع وی با قطر، باعث ایجاد معضل برای کشورهای غربی شده است. بنابراین، قابل تصور است که آمریکا و دیگر کشورهای غربی از بن  سلمان بخواهند قدرت خود را کاهش داده یا حتی او را از موضع ولیعهدی برکنار کنند.

به هر حال، مسئله خاشقجی مطمئنا مسائل مربوط به جانشینی در عربستان سعودی را پیچیده می کند.

پروفسور «پل پیلار»: او در معرض انتقادات داخلی بیشتری در خانواده سلطنتی قرار خواهد گرفت. زیرا او قادر به پیش بینی واکنش شدید در غرب نسبت به چنین اقدام ظالمانه ای نبود. اما او در حال حاضر قدرت خود را تا حد زیادی مستحکم کرده است به طوریکه این واقعه بسیار بعید است که منجر به سقوط او یا شکست وی در جانشینی پدرش به عنوان پادشاه عربستان سعودی شود.

پروفسور «حسین عسکری»: ترامپ دوست دارد دولت را بر اساس یک اصل ساده – اینکه او رئیس است - مدیریت کند. بنابراین عربستان سعودی بهتر است این موضوع را درک کند و آنچه که ترامپ می خواهد را انجام دهد.

انجام هر کاری که ممکن است ترامپ بخواهد از جمله: خرید تسلیحات بیشتر از ایالات متحده آمریکا، تولید نفت بیشتر برای کاهش قیمت نفت، انجام هر کاری که در یمن و سوریه مورد نیاز است، همکاری لازم با اسرائیل و مهمتر از همه، تشویق قبیله ال سعود و سایر ثروتمندان سعودی جهت توانگر کردن شرکت های خانواده ترامپ.

این ها اقداماتی است که ترامپ می خواهد، اما اینکه چرا او این سخن را به ویژه در این زمان مطرح نموده می تواند با انتخابات میان دوره ای کنگره در ایالات متحده امریکا ارتباط داشته باشد. عربستان سعودی می تواند به راحتی از طریق شرکت های آمریکایی که به طور جدی در عربستان سعودی فعالیت می کنند، به کمپین های انتخاباتی پول پرداخت نماید.

سعودی ها نمی توانند بر اساس قانون در کمپین های انتخاباتی ایالات متحده امریکا سرمایه گذاری کنند اما آنها می توانند به راحتی قراردادی را با یک شرکت آمریکایی امضا کنند با درک اینکه آنچه که مورد توافق قرار گرفته به حساب کمپین های انتخاباتی جمهوری خواهان واریز شود.

محمد بن سلمان می داند که چنگ زدن او به قدرت و حکومت خانواده اش کاملا وابسته به ایالات متحده بوده و هست. او فقط یک چیز می خواهد - بر عربستان سعودی حکومت کند و هر کاری می کند تا این مهم را تضمین کند. اجازه بدید تکرار کنم: هر اقدامی.

محمد بن سلمان هر اقدامی را انجام خواهد داد همانطور که به او توسط ترامپ و کوشنر گوشزد می شود. او شرکت های خانواده ترامپ-کوشنر را توانگر خواهد کرد و هر اقدامی را جهت حفظ ترامپ و جمهوریخواهان در قدرت انجام خواهد داد. 

اما مطمئن هستم که او در مورد روزی که ترامپ در دفتر نخواهد بود، عصبی است. او سعی کرده با نزدیک شدن به اسرائیل، خلاء نبود ترامپ را پوشش دهد. او متوجه می شود که نزدیکی به اسرائیل به او کمک خواهد کرد در این صورت مهم نیست که چه کسی رئیس جمهور ایالات متحده امریکاست یا چه حزبی کنگره را کنترل می کند.

در واقع این خط مشی بیمه اوست. در جهان محمد بن سلمان هیچ جایگاهی برای  فلسطینی ها و دیگر نهضت های عرب وجود ندارد. او به فلسطینی ها و نهضت های عرب توجه چندانی ندارد.  به طور کلی حکومت خانواده او و عمدتا حکومت او فقط مهم است.

تردید هایی وجود دارد که سیاست های ایالات متحده امریکا را احاطه می کند. رؤسای جمهور می آیند و می روند. کنترل کنگره دست به دست می چرخد. اما در حال حاضر، حمایت از اسرائیل باعث برخی حمایت ها از ال سعود می شود اما حتی این واقعیت را نمی توان برای همیشه محاسبه کرد.

عربستان سعودی دقیقا آن اقداماتی را انجام می دهد که قطر به انجام آن اقدامات در تاریخ متهم شده است – یعنی پایش را بسیار بیشتر از گلیمش دراز می کند. عربستان با عراق و به ویژه با ایران مخالفت می کند.

این چیزی است که ایرانیان به زودی فراموش نخواهند کرد و روز محاسبه خواهد آمد زمانی که شرایط در خاورمیانه تغییر کند و در آن زمان عربستان سعودی و ایالات متحده امریکا خود را برهنه خواهند یافت.

زمانی که ایالات متحده دیگر نمی تواند جنگ های خارجی را تامین کند و اسرائیل و ایران راه سازش را خواهند یافت و ایران و عراق هر روز نزدیکتر می شوند و یک جمعیت عرب مضطرب وجود خواهد داشت، کسانی که حقوق سیاسی و حقوقی نداشته اند و از تخلیه نفت سودی نبرده اند.

اصلاحات او جهت تغییر نتیجه بالقوه ای که من متصور شده ام بسیار بزرگ است اما مردم کور نیستند. او و سایر اعضای خانواده حاکم نمی توانند به قانون مشت آهنین خود ادامه دهند و در وفور نعمت زندگی کنند و انتظار داشته باشند تا سعودی های متوسط به راه دیگری توجه کنند.

دیکتاتورها بذرهای نابودی خود را می پاشند. آنها در مورد تهدید خارجی اغراق می کنند – امروزه تروریسم مورد علاقه همه کشورها است - اسلحه های بیشتر برای انباشتن حمایت خارجی کشورهای صادر کننده اسلحه می خرند، تسلیحاتی که علیه مردم خود از آنها استفاده می کنند.

حاکمان سرکوبگر، اصلاحات منظم را به سمت ایجاد جوامع دموکراتیک قبول نمی کنند زیرا آنها می بینند که در انتهای جاده چیست – عدم وجود قدرت مطلق و عدم دسترسی ترجیحی آنها به درآمدهای نفتی.

بنابراین آنها در برابر اصلاحات معنی دار مقاومت می کنند اما آنها نمی توانند ببینند که در پایان این جاده حکومت ظالمانه چیست - سرکوب، جنگ  و سرنگونی احتمالی آنها. آنها در حال حاضر از وضعیت لذت می برند و در آینده به عقب برمیگردند.

متأسفانه، ایالات متحده امریکا منافع طولانی مدت در این کشورها در اصل ندارد. اجازه دهید دلیل آن را شرح دهم. دولت ایالات متحده امریکا هر چهار سال یکبار عوض می شود و گاهی اوقات به طور اساسی تغییر می کند همانطور که ما شاهد تغییر دولت از اوباما به ترامپ بودیم.

روسای جمهور امریکا همیشه خواهان ثبات منطقه و تامین منافع شرکت های امریکایی هستند. بنابراین  رئیس جمهور  ایالات متحده امریکا می خواهد اسلحه و هر چیز دیگری که می تواند را بفروشد، به نفت با قیمت مناسب دسترسی داشته باشد، و ثبات را برای نگه داشتن چیزهایی که با هم همخوانی دارد حفظ کند.

وضعیت دراز مدت کشور و مردم آن نگرانی ثانویه است. مطمئنا، رؤسای جمهور به حقوق  سیاسی و انسانی توجه اندکی دارند فقط تا حدی که مجبورند. اما آنها ثبات و صادرات ایالات متحده امریکا را به خطر نمی اندازند تا به این اهداف شریف دست یابند. این واقعیت است.

بنابراین امنیت در این کشورها از نظر  ایالات متحده امریکا به معنای عدم آشفتگی، عدم تغییر رژیم، عدم تبلیغ مخرب در مورد نقض حقوق بشر، عدم وجود خطر برای منافع امریکا و حفظ منافع تجاری ایالات متحده امریکاست.

کد خبر 4436793 فاطمه صالحی

منبع: مهر

کلیدواژه: ایالات متحده آمریکا جمال خاشقجی حسین عسکری ریچارد مورفی شیرین هانتر عربستان سعودی محمد بن سلمان اربعین ۹۷ عربستان سعودی جمال خاشقجی ایالات متحده آمریکا ترکیه سوریه روسیه رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ ایران عراق فلسطین افغانستان اتحادیه اروپا محمد بن سلمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۶۸۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

به وقتِ بیداری

بیش از ۲۰۰ روز از آغاز نسل کشی مردم فلسطین در نوار غزه می‌گذرد و حالا فریاد حمایت از فلسطین و اعتراض به جنایت‌های بی‌شمار رژیم صهیونیستی صدها تن از دانشجویان آمریکایی را به تحصن و تجمعات اعتراضی در بزرگترین دانشگاه‌های ایالات متحده کشانده است، تجمعاتی که با وجود سرکوب گسترده نیروهای پلیس ادامه دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، بیش از ۲۰۰ روز از آغاز نسل کشی مردم فلسطین در نوار غزه می‌گذرد و حالا فریاد حمایت از فلسطین و اعتراض به جنایت‌های بیشمار رژیم صهیونیستی صدها نفر از دانشجویان آمریکایی را به تحصن و تجمعات اعتراضی در بزرگترین دانشگاه‌های ایالات متحده کشانده است تا جهان شاهد صحنه‌های متعدد سرکوب خشونت بار دانشجویان آزادی خواه آمریکایی باشد.

با گذشت حدود ۵ ماه از موج اول اعتراضات دانشجویان غربی که در نهایت منجر به محاکمه، استعفا و اخراج سه تن از رؤسای معتبرترین دانشگاه‌های آمریکا یعنی ام آی تی، پنسیلوانیا و هاروارد به بهانه «حمایت از حرکت‌های یهود ستیزانه» شد، حالا دانشجویان دانشگاه کلمبیا بیش از یک هفته است که در محوطه دانشگاه خود تحصن کرده‌اند و خواستار پایان همکاری دانشگاه با تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان سلاح به صهیونیست‌ها شده‌اند، آنها در ادامه از دیگر دانشگاه‌ها نیز دعوت کردند تا به آنها بپیوندند. طولی نکشید که دانشگاه‌های هاروارد، ییل و نیویورک نیز به این کمپین پیوستند. البته پلیس نیز بیکار ننشست و تاکنون با حمله به دانشجویان، اساتید دانشگاه و تعدادی از خبرنگاران، جمعی از آنها را دستگیر کرده است. با این وجود اکنون بیش از ۲۰ دانشگاه بزرگ و مطرح آمریکا چون دانشگاه نیویورک، اوهایو، نیوانگلند‏، ‏پرینستون، کالیفرنیا‏، ‏تگزاس، میشیگان، فلوریدا، مینه‌سوتا، کارولینای شمالی، نورث وسترن، جرج تاون و جرج واشنگتن شاهد راهپیمایی‌های گسترده در اعتراض به تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و همچنین صحنه زد و خورد پلیس هستند.

مقامات ایالات متحده تلاش می‌کنند برای توجیه خشونت نیروهای پلیس این اعتراضات دانشجویی را به عنوان تجمعات یهود ستیزانه معرفی کنند در حالی که در بسیاری از فیلم‌های منتشر شده، یهودیان بسیاری نیز در اعتراضات دانشجویی حضور داشته و حتی از ابتدای طوفان الاقصی به طور جداگانه‌ای علیه سیاست‌های خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی تحصن و اعتراض کرده بودند.

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در واکنش به تظاهرات و تحصن دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا ضد این رژیم سخنان تندی بر زبان آورد. بنیامین نتانیاهو که از این حد تظاهرات در آمریکا ترسیده است به دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا حمله کرد و گفت: افراد یهودستیز دانشگاه‌های پیشرو را تصرف کرده‌اند. آنها خواهان نابودی اسرائیل هستند. آنها به دانشجویان یهودی حمله می‌کنند. این یادآور اتفاقی است که در دهه ۱۹۳۰ در دانشگاه‌های آلمان رخ داد.

در مقابل «برنی سندرز» نماینده مجلس سنای ایالات متحده با رد اتهامات نتانیاهو که اعتراضات دانشجویان آمریکایی علیه جنگ غزه را یهودستیزی خواند، گفت: این اعتراضات ضد یهود نیست، وقتی شما ۳۴ هزار فلسطینی را کشته و بیش از ۷۷ هزار نفر را مجروح کرده‌اید.

این سناتور مستقل ایالت ورمونت آمریکا افزود: این [تظاهرات دانشجویی حامیان غزه در آمریکا] یهود ستیزانه نیست اگر به این نکته اشاره کنیم که بمباران شما بیش از ۲۲۱ هزار واحد مسکونی در غزه را به طور کامل ویران و بیش از یک میلیون نفر، یعنی نیمی از جمعیت این باریکه را بی‌خانمان کرده است. وی ادامه داد: این ضد یهودی نیست اگر بدانیم اسرائیل زیرساخت‌های غیرنظامی غزه از جمله برق، آب و فاضلاب را از بین برده، سیستم بهداشت و درمان نوار غزه را نابود کرده، ۲۶ بیمارستان را از فعالیت انداخته و بیش از ۴۰۰ کارمند خدمات درمانی را کشته است.

سناتور ارشد آمریکایی همچنین خاطرنشان کرد رژیم صهیونیستی «به طور غیرمنطقی جلوی ورود کمک‌های بشردوستانه به نوار غزه را گرفته و شرایطی را ایجاد کرده است که صدها هزار کودک با سوءتغذیه و قحطی مواجه هستند.»

این روزها انتشار تصاویر بازداشت اساتید مطرحی چون نوئل مکافی، رئیس دپارتمان فلسفه دانشگاه اموری در شهر آتلانتا و کارولین فولین، استاد اقتصاد دانشگاه اموری آمریکا که توسط پلیس با خشونت مورد حمله قرار می‌گیرد به طور گسترده در حال بازنشر در شبکه‌های اجتماعی است تا به جهان ثابت کند، شعار «آزادی عقیده» و «آزادی بیان» که برای سال‌ها به ابزار اعمال فشار ایالات متحده علیه دیگر کشورهای جهان تبدیل شده بود، در مقام عمل تا چه اندازه پوچ و بی معناست و امروز به خوبی بر مردم جهان آشکار شده است که ندای حقوق انسانی تنها در جهتی کاربرد دارد که منافع کاخ سفید و رژیم صهیونیستی را تأمین نماید و اگر آزادی از این چهارچوب تخطی کند، ایالات متحده خود سردمدار مقابله با آن خواهد شد.

پس از این تظاهرات مستمر و البته دخالت و خشونت‌های پلیس آمریکا، حلقه‌های حمایتی در سایر دانشگاه‌های جهان چون استرالیا، انگلیس، فرانسه، بلژیک، پرتغال، آلمان، سوئیس، ایرلند و کانادا در امتداد خیزش ضد صهیونیستی تشکیل شد. ‏دانشجویان دانشگاه پیتسبورگ در انگلیس با برپایی تجمعی در حمایت از فلسطین، خواستار توقف فروش سلاح به رژیم صهیونیستی شدند. همچنین، مؤسسه مطالعات سیاسی فرانسه نیز به اعتراضات دانشجویی آمریکا در حمایت از غزه پیوست و پس از آن پلیس فرانسه دانشجویانی را که همزمان با سخنرانی رئیس‌جمهور فرانسه در دانشگاه، تظاهراتی را در نزدیکی دانشگاه سوربن برای پایان دادن به تجاوزات اشغالگران در غزه ترتیب داده بودند، سرکوب کرد.

بسیاری از کارشناسان معتقد هستند آنچه این روزها در دانشگاه‌های آمریکا در حال وقوع است از زمان جنگ ویتنام تا به امروز در ایالات متحده، در مورد یک موضوع خارجی، بی سابقه بوده است. ماجرا از این قرار است که در خلال سال ۱۹۷۰ میلادی، جمعی دانشجویان ایالت کنت بر علیه سیاست‌های خارجی نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده و اعتراض به گسترش جنگ ویتنام ۴ روز تظاهرات کردند. این ایالت ۲۱ هزار دانشجو در خود جای داده بود و سابقه زیادی در اعتراضات و تظاهرات داشت و همین موج مخالفت‌ها بود که سبب تک دوره‌ای شدن لیندون جانسون، سی و ششمین رئیس جمهور آمریکا شده بود. در روز ۴ می اعتراضات به اوج خود رسید و در نهایت ۴ نفر از دانشجویان توسط نیروهای نظامی مستقر در دانشگاه به ضرب گلوله کشته و تعداد زیادی از دانشجویان نیز مصدوم شدند. حالا با گسترش روز افزون تجمعات دانشجویان در سراسر ایالات متحده، بسیاری وقایع امروز مشابه وقایع سال ۱۹۷۰ می‌دانند و این تظاهرات را از عوامل اثرگذار در انتخابات آتی آمریکا عنوان می‌کنند، تظاهراتی که با سیاست‌های سرکوبی گسترده آمریکا می‌تواند بایدن را به سرنوشتی مشابه جانسون دچار کند.

سرنوشت مشابه جانسون در انتظار بایدن؟

محمد عباسی در همین راستا در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: نکته مهمی که در زمینه اعتراضات کنونی در آمریکا وجود دارد این است که بعد از جنگ ویتنام تا به امروز، تجمعات دانشجویی گسترده‌ای تنها در دو یا سه مورد رخ داده است که آخرین مورد آن در رابطه با جورج فلوید بود اما بعد از جنگ ویتنام ماجرای خارجی نداشتیم که توانسته باشد تا این حد دانشگاه‌های مختلف را درگیر کند و حتی تجربه جنگ عراق و افغانستان نیز این حجم از اعتراض دانشگاه‌هایی که امروز درگیر شده‌اند را به دنبال نداشت.

وی افزود: در حال حاضر حدود ۲۰ دانشگاه در تجمعات حضور دارند و ۱۳ دانشگاه که دانشگاه هاروارد نیز به آنها افزوده شده است چندین روز است که تجمع و تحصن دارند، بنابراین نباید فراموش کرد که چنین اتفاقی منحصر به فرد و بی سابقه است.

این کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: نکته مهم دیگر این است که در زمان جنگ ویتنام تجمعات دانشجویی تبعات سیاسی گسترده‌ای داشت و در آن زمان یکی از دلایل تک دوره‌ای شدن لیندون جانسون، اعتراضات دانشجویی به دلیل جنگ ویتنام بود، تجربه‌ای که می‌تواند برای بایدن نیز در انتخابات آتی آمریکا تکرار شود.

تصویب بسته حمایتی کنگره آمریکا و جرقه موج جدید اعتراضات دانشجویی

عباسی در خصوص علت اوج گرفتن این اعتراضات گفت: اولین دلیل این اتفاق گسترش جنایات رژیم صهیونیستی است چراکه هرچه جلوتر رفتیم این جنایات و تلفات انسانی افزایش پیدا کرد و نسل جدید آمریکا شاهد این کشتار بود و علت دوم نیز بسته مالی بود که کنگره آمریکا اخیراً با همکاری دو حزب جمهوری خواه و دموکرات در حمایت از اسرائیل تصویب کرد و این اقدام نیز افکار عمومی را بیش از پیش برانگیخت که پای کار بیایند و اعتراض کنند.

وی تصریح کرد: امروز یکی از حرف‌های اصلی جنبش‌های دانشجویی این است که میگویند ایالات متحده در جنایت‌های رژیم صهیونیستی شریک است و به این مسئله معترض بودند، و حتی طیف ترقی خواه حزب دموکرات در انتخابات مقدماتی در میشیگان و ویسکانسین رأی اعتراضی دادند تا اعتراض خود را به سیاست‌های بایدن در جنگ غزه اعلام کنند اما با وجود تمام این اعتراضات، کنگره بسته حمایتی از اسرائیل را تصویب کرد و همین امر بیش از پیش خشم جنبش‌های دانشجویی، جریانات چپ، مسلمان و معترضان به سیاست‌های خارجی ایالات متحده را برانگیخت.

آزادی بیان به سبک آمریکایی

کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه متمم اول قانون اساسی ایالات متحده صریحاً اشاره کرده است که حق آزادی بیان وجود دارد گفت: بنابراین قانونی در سطح قانون اساسی که بتوان به واسطه آن با این تجمعات مقابله کرد وجود ندارد اما در سطح ایالتی قوانینی وجود داشته است که اگر دانشگاه‌ها یا فلان گروه‌های دانشجویی از واژه‌های خاصی استفاده کنند، ممنوع است و حتی برهه‌ای در برخی مناطق آمریکا شعار معروف از بحر تا نهر را ممنوع اعلام کردند اما هرگز برخورد در سطحی که امروز پلیس با دانشجویان و حتی اساتید دانشگاه‌ها انجام می‌دهد، وجود نداشت و این رسماً خلاف چیزی است که آمریکا سال‌ها شعار داده بود و حتی بابت آن کشورهای مختلف را محکوم کرده بود.

عباسی تاکید کرد: در یکی دو هفته گذشته تقریباً تمام خبرنگاران مستقل این کنایه را به دولت آمریکا می‌زدند که اگر این اتفاق در کشوری مثل چین، روسیه و یا ایران رخ می‌داد واکنش دولت آمریکا چه بود؟ قطعاً بیانیه می‌داد، محکوم می‌کرد، وزارت خارجه آمریکا پیام می‌داد و حتی شاید ماجرا را به شورای امنیت می‌کشاند اما امروز شاهدیم که دانشجوها را با خشونت تمام دستگیر می‌کنند و حتی دختر یکی از نمایندگان کنگره آمریکا در مینسوتا دستگیر شد و این یعنی آمریکا صریحاً شعارهای خود را نقض می‌کند.

وی افزود: ممکن است در این بین شعارهای محدودی در حمایت از حماس که به زعم آنها گروه تروریستی است داده شود اما به بهانه همان یک نفر کل جنبش دانشجویی را سرکوب می‌کنند.

نسل زد آمریکا را متحول می‌کند؟

کارشناس مسائل بین‌الملل در خصوص پیامدهای این موج اظهار کرد: یکی از مهمترین اتفاقاتی که در جامعه آمریکا در حال وقوع است بحث بیداری نسل زد و نسل جوان در آمریکا است، این مقوله بسیار مهم است و حتی استفن والتز، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد در مصاحبه جدید خود اشاره کرد که زمانی که کتاب لابی صهیونیسم در آمریکا را همراه با مرشهایمر می‌نوشت هرگز این میزان بیداری درمورد این موضوع وجود نداشت اما امروز نسل جدید کاملاً با این مسئله آشنا شده است و نسبت به نسل‌های قبلی آمریکا، تصویر دیگری از اسرائیل دارد.

عباسی ادامه داد: این یعنی نسل جدید بیدار شده است و این جنبش‌ها باعث می‌شود به مرور جوان‌های بیشتری به این ماجرا بپیوند، همانطور که دیدیم این ماجرا ابتدا با دانشگاه کلمبیا آغاز شد و در روزهای گذشته دانشگاه هاروارد نیز اضافه شد و به نظر می‌رسد بیش از اینها گسترش پیدا خواهد کرد، بنابراین این بیداری نسل جوان نسبت به اسرائیل و به طور کلی نسبت به سیاست خارجی آمریکا روز به روز بیشتر می‌شود.

وی در انتها بیان کرد: پیامد دیگر این موج، تأثیر در انتخابات آمریکا است و آبان ماه بسیار مهمی در پیش است که مقوله‌های مهم اقتصادی و بحران مرزی نیز در آن اثرگذار است اما عامل بسیار جدی که می‌تواند موجب تک دوره‌ای شدن بایدن شود، بحث سیاست خارجی و عملکرد وی در جنگ غزه است که علائم آن نیز وجود دارد و ممکن است بایدن به دلیل همین سیاست‌ها، مانند لیندون جانسون تک دوره‌ای شود.

بسیاری از کارشناسان معتقد هستند آنچه این روزها در دانشگاه‌های آمریکا در حال وقوع است از زمان جنگ ویتنام تا به امروز در ایالات متحده، در مورد یک موضوع خارجی، بی سابقه بوده است. ماجرا از این قرار است که در خلال سال ۱۹۷۰ میلادی، جمعی دانشجویان ایالت کنت بر علیه سیاست‌های خارجی نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده و اعتراض به گسترش جنگ ویتنام ۴ روز تظاهرات کردند. این ایالت ۲۱ هزار دانشجو در خود جای داده بود و سابقه زیادی در اعتراضات و تظاهرات داشت و همین موج مخالفت‌ها بود که سبب تک دوره‌ای شدن لیندون جانسون، سی و ششمین رئیس جمهور آمریکا شده بود.

در روز ۴ می اعتراضات به اوج خود رسید و در نهایت ۴ نفر از دانشجویان توسط نیروهای نظامی مستقر در دانشگاه به ضرب گلوله کشته و تعداد زیادی از دانشجویان نیز مصدوم شدند. حالا با گسترش روز افزون تجمعات دانشجویان در سراسر ایالات متحده، بسیاری وقایع امروز مشابه وقایع سال ۱۹۷۰ می‌دانند و این تظاهرات را از عوامل اثرگذار در انتخابات آتی آمریکا عنوان می‌کنند، تظاهراتی که با سیاست‌های سرکوبی گسترده آمریکا می‌تواند بایدن را به سرنوشتی مشابه جانسون دچار کند.

کد خبر 748211

دیگر خبرها

  • سناتور آمریکایی، عادی سازی روابط تل آویو و عربستان را توافقی مخاطره آمیز خواند
  • آیا چین می‌تواند؟
  • چین هنوز سال‌ها از ایالات متحده عقب است
  • کمک‌ های جدید آمریکا چه معنایی برای اوکراین و پوتین دارد؟
  • کمک‌های جدید واشنگتن چه معنایی برای کی‌یف و پوتین دارد؟
  • به وقتِ بیداری
  • (ویدئو) ثبت اولین شهادت علیه ترامپ در پرونده «حق السکوت»
  • ثبت اولین شهادت علیه ترامپ در پرونده حق السکوت به بازیگر جنجالی
  • ثبت اولین شهادت علیه ترامپ در پرونده حق السکوت برای فیلم‌های مستهجن !
  • ببینید | ثبت اولین شهادت علیه ترامپ در پرونده حق السکوت