Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-03@22:35:26 GMT

رویایی برای هیچ کس - محمد مساوات*

تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۷۹۴۲۷

رویایی برای هیچ کس - محمد مساوات*

تهران-ایرناپلاس- کنکور، نقطه سر خط تحصیل در ایران است. پایان تحصیلات متوسطه و آغاز تحصیلات پرمخاطره عالی.

دیری است که اقتصاد تک‌محصولی و دولت نفتی، برای جوانانی که از دبیرستان‌ها فارغ می‌شوند راهی جز ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل باقی نگذاشته است. تونل وحشت دانشگاه در ایران، گریزی 4 ساله از روبه‌رویی با واقعیت‌های موجود جامعه برای یک جوان در حوالی بیست سالگی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در اواخر دهه 70 و سال‌های ابتدایی دهه 80 سیل جمعیت به سمت کنکور سراسری روانه شد و حتی ورود به دانشگاه به یک آرزو تبدیل شده بود. نردبان فشل کنکور، اما سیل جمعیت داوطلب ورود به دانشگاه‌ها را تاب نیاورد و با شروع به کار دانشگاه‌های آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی و... دیگر صرف ورود به دانشگاه تمام آمال و آرزو‌های داوطلبان نبود. این بار، رشته‌ها و دانشگاه‌های خاصی مقصود کنکوری‌ها بود. هدف این نوشتار، بررسی و نقد نحوه ورود به دانشگاه‌ها در سیستم آموزشی ایران است.

برای درک فضای کنکور، نیاز به جستجوی زیادی نیست. سایه آن بر سر تراکت‌های تبلیغاتی، پوستر‌های روی دیوار‌های شهر، پست‌های اینستاگرامی و کانال‌های تلگرامی، بیلبورد‌های تبلیغاتی و حتی برنامه‌ها و تبلیغات گران‌قیمت تلویزیونی سنگینی می‌کند. در همان بررسی اولیه متوجه می‌شوید که بحث جدی‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کردید و طیف عظیمی درگیر پدیده آزمون سراسری شده‌اند. طبق آمار، سالیانه بیش از یک میلیون خانواده ایرانی درگیر ورود فرزندانشان به دانشگاه‌ها هستند.

«مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور شانس قبولی در کنکور امسال را بالای 70 درصد عنوان کرد». این بخشی از خبری است که دنیای اقتصاد در میانه مردادماه منتشر کرد. خبر در ظاهر مسرت‌بخش است، اما به نظر می‌رسد آقای مشاور عالی تمامی واقعیات را بازگو نکرده باشند. طبق آمار در مقطع کارشناسی، در رشته‌های تجربی و انسانی و ریاضی به ترتیب فقط 25، 12.4 و 35.5 درصد دانشجویان در دوره‌های روزانه پذیرفته می‌شوند. ظرفیت پذیرش دانشجو نیز علی‌رغم افزایش نوزده هزار نفره، نه‌تنها توازنی در آشفته‌بازار عرضه و تقاضا ایجاد نکرده، بلکه با اندکی دقت می‌بینیم شرایط را حادتر هم کرده است. برای روشن شدن شرایط کافی است به تغییرات ظرفیت رشته‌محل‌های پرمتقاضی توجه کنیم.

نکته دیگری که آمار بالا را به خصوص در رشته تجربی معنادارتر می‌کند، تعداد داوطلبان در رشته‌های مختلف در سال‌های 95 و 96 است.

رشته داوطلبان 95 داوطلبان 96 تغییرات (درصد)
ریاضی 162879 148429 9/8-
تجربی 519488 580301 7/11
انسانی 161500 184122 14

در رشته تجربی، در حالی با کاهش ظرفیت در اکثر رشته‌ها مواجهیم که داوطلبان آن در حدود 12 درصد افزایش یافته است؛ یعنی اعلان جنگ تمام عیار برای ورود به دانشگاه! رقابت بسیار تنگاتنگ و دشوار است و سازوکاری درخور می‌طلبد. سؤال، اما اینجاست، این سازوکار را از کجا و با چه هزینه‌ای می‌توان یافت؟

**چند می‌گیری رتبه بگی؟

هرساله مسئولان سازمان سنجش تأکید مؤکد می‌کنند که سؤالات کنکور کاملاً از کتاب‌های درسی طراحی می‌شوند. اگرچه هیچ‌گاه توضیحی در مورد اینکه چرا عمده داوطلبانی که موفق به کسب رتبه‌های برتر می‌شوند از مدارس عادی دولتی نیستند، نمی‌دهند. روزنامه فرهیختگان در گزارشی شرح داد که «مدرسه هر 15 نفر اول کنکور، پولی و غیردولتی است».

حتی در تبلیغات مؤسسات کنکور در رسانه ملی، ابایی از اینکه گفته شود با استفاده از کتاب‌های فلان انتشارات نیازی به هیچ منبع دیگری نیست، وجود ندارد. دیگر مؤسسه‌ای که در برگزاری آزمون‌های آزمایشی شهره است، هرساله به شکل طعنه‌آمیزی قبل از برگزاری کنکور نفرات برتر را معرفی می‌کند تا قدرت خود را در پیش‌بینی نتایج و آماده‌سازی برای کنکور به رخ سازمان سنجش و سایر رقبا بکشد. دیگری به دنبال ایجاد «فرصت برابر» در صداوسیما برای هر برنامه 750 میلیون تومان به جیب این سازمان می‌ریزد. حال بیشتر این سؤال ذهن را درگیر می‌کند که مگر درآمد حاصل از خدمات کنکوری چقدر است؟

گردش مالی سالیانه صنعت کنکور 8000 میلیارد تومان است. فقط یکی از مؤسسات کنکوری که فعالیت زیادی در زمینه کتب کنکوری دارد، سال گذشته بیش از 19 میلیون جلد کتاب به مبلغ حدود 320 میلیارد تومان فروخت. مؤسسه دیگری برای برگزاری هر آزمون از 20 مرحله آزمون، سی هزار تومان دریافت کرده که با احتساب شرکت‌کنندگان 110000 نفری آن، حدود 66 میلیارد تومان درآمد آن است. سال گذشته فقط یکی از مراکز انتخاب رشته برای 2300 داوطلب کنکوری انتخاب رشته کرد و به ازای هر نفر 450 هزار تومان گرفت. به عبارتی بیش از یک میلیارد تومان درآمد فقط در یک هفته! فرض کنید از 900 هزار نفری که امسال انتخاب رشته می‌کنند، 500 هزار نفر به مؤسسات مراجعه و به‌صورت میانگین 500 هزار تومان هزینه کنند، رقم قابل‌توجه است: 250 میلیارد تومان.

هر سخنی که تاکنون رانده شد، توصیفی بود بر آنکه ورود به برخی رشته‌ها و دانشگاه‌ها، چیزی بیش از استعداد و پشتکار می‌طلبد. برای ورود به آزادراه کنکور، باید بهای گزافی پرداخت، هرچند کوره‌راه‌های سنگلاخی پر پیچ و تاب نیز برای سایرین وجود دارند و استطاعت مالی نیز شرط لازم است نه کافی. در متن ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب گردیده که «دستیابی به آموزش عالی باید با تساوی کامل برای همه امکان‌پذیر باشد تا هرکس بتواند بنا به استعداد خود از آن بهره‌مند شود». ماده 1 کنوانسیون مقابله با تبعیض در آموزش مشخصاً از بین رفتن مساوات را در آموزش به‌ویژه محدود شدن به آموزش با کیفیت نازل را مصداق تبعیض می‌داند.

معاون سابق آموزش و پرورش در گفت‌وگو با تسنیم تشریح کرد که «مدارس دولتی فقیرتر می‌شوند و سال 96 نیز هزینه‌های مدارس از جیب خانواده‌ها تأمین می‌شود». در اسفند 95، برای یک مدرسه دولتی با 200 دانش‌آموز -تا آن تاریخ- یک میلیون و 830 هزار تومان پرداخت شده بوده است. طبق ادعای دولت قرار بر آن بوده است که این رقم به سه میلیون و160هزار تومان در کل سال تحصیلی برسد. بودجه‌ای که حتی اگر تأمین هم شده باشد، در مقایسه با شهریه‌های مدارس غیرانتفاعی به یک شوخی می‌ماند.

**عدالت توزیعی، حلقه گمشده

عدالت، مفهومی است که برخلاف نظریات دوره کلاسیک به دست بازار محقق نمی‌شود و فعالیت‌هایی به‌صورت توزیع مجدد فرصت‌ها با تعامل دولت نیاز است تا از انباشت دانش در اختیار طبقات مرفه جلوگیری شود. فارغ از اهمیت ماهیت علم و برخورداری از حق دانستن برای عموم جامعه، نقش علم از حیث بازتوزیع سرمایه اجتماعی و اقتصادی و توسعه جوامع بسیار حائز اهمیت است. فرصت‌های نابرابر آموزشی عاملی است برای بازتولید نابرابری‌های طبقاتی. در صورتی که روند تبدیل آموزش عالی از یک کالای عمومی (مانند امنیت و امثال آن) به یک کالای خصوصی گران‌قیمت ادامه یابد، دانشگاه نیز از پایگاه تولید علم برای جامعه به ابزار هژمونیک طبقات مسلط تقلیل می‌یابد و این به معنای مرگ خاموش آموزش عالی در یک کشور است.

اصولاً در جوامع طبقاتی مدرن، هیچ‌کس مجبور نیست در طبقه‌ای که زاده شده بمیرد و آزادانه قادر به تغییر طبقه خود می‌باشد. ابزار تغییر، اما «دانایی» است. اینجاست که عدالت توزیعی اهمیت دوچندانی می‌یابد. در ایران با تبدیل آموزش به یک کالای لوکس، عملاً طبقات فرودست از دستیابی به آن و در ادامه تغییر طبقه خود بازمانده‌اند. مافیای کنکور عملاً افراد بااستعدادی را که توان مالی چندانی برای پر کردن جیب سوداگران این بازار ندارند، از گردونه رقابت حذف کرده است و ابررسانه‌های دولتی مانند صداوسیما نیز به بهانه درآمدزایی، بوق‌های خود را در اختیار بنگاه‌های کنکوری گذاشته‌اند.

در این میان، دانش‌آموزان بااستعدادی که می‌توانستند با سرمایه ملی که باید به سویه در اختیار مردم قرار گیرد، به دانشگاه‌های برتر راه یابند، مجبورند آمال خود را از راه‌های دیگری دنبال کنند. روی دیگر این سکه، دانشگاه‌هایی‌اند که از وجود دانشجویان ساعی و خلاق محروم شده و به دانشجویانی که با پرداخت بهای گزاف موفق به کسب رتبه‌های برتر شده‌اند، خدمات ارائه می‌کنند. معامله‌ای دوسر باخت که منجر به توفیق‌زدایی در جامعه می‌شود. به نظر می‌رسد دسترسی به رؤیا‌ها از رهگذر کنکور، بیش از آنکه «فرصتی برابر» برای عموم باشد، کابوسی است برای همه و رؤیایی است برای هیچ‌کس.


--------------------------------------------------------------------------

* دانشجوی دانشگاه تهران

نشریه روجا، دانشگاه تهران

**اداره کل اخبار چندرسانه‌ای**ایرناپلاس**

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اجتماعي ايرناپلاس كنكور سازمان سنجش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۷۹۴۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولویت اول مجلس دوازدهم رفع مشکلات معیشتی مردم باشد

به گزارش خبرنگار مهر، ریحانه اخلاقی یکی از نامزدهای راه یافته به دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی است. گفت‌وگوی خبرگزاری مهر با این نامزد انتخاباتی به شرح زیر است:

پیش بینی می‌کردید این تعداد از فهرست امنا وارد دور دوم شوند؟

امنا و قبل از آن شریان، حدود یکسال قبل با شعار اینکه باید تغییر ایجاد شود و بدنه اصولگرایی گمان نکند جریان مطلقی است که می‌تواند برای کل بدنه اجتماعی انقلابی تصمیم بگیرد، آمد و اعلام حضور کرد.

شریان یک شبکه است و به صورت شبکه ای کار می‌کند، ده شبکه دارد که با شین شروع می‌شود و یکی شبکه شکوه است که کار سیاسی انجام می‌دهد و بقیه کار اجتماعی انجام می‌دهند؛ جلوی این جریان تمامیت خواه ایستاد و خواست که از افراد نخبه بدنه انقلابی استفاده کند. چون آن جریان تمامیت خواه به نوعی دلخوری ایجاد کرده بود که نخبگان بدنه انقلابی امکان ورود و حضور در عرصه قدرت را ندارند و مختص به افراد خاص شده است.

نزدیک به انتخابات، شریان به همراه ۵ ضلع دیگر یعنی یک شش ضلعی را تشکیل می‌دادند، امنا را به وجود آوردند. امنا بر مبنای شاخص‌ها و معیارها افراد را انتخاب کرد یعنی با توجه به فراخوانی که در سایت شریان گذاشتیم حدود ۱۵۰۰ نفر از کاندیداها از سراسر کشور ثبت نام کردند و طی فرآیند مصاحبه که ۳۰۰ نفر در تهران بودند ۶۰ نفر اول را انتخاب کردیم و در مصاحبه دوم ۴۵ نفر را انتخاب کردیم. در نهایت هم ۳۰ نفر انتخاب شدند و به فهرست امنا راه پیدا کردند. هم از جبهه شریان و هم از جریان جمعیت ایثارگران که مجموعه آقای زریبافان هستند، مجموعه هیأت‌های مذهبی و یکسری از بدنه دولت و یکسری از بدنه مجلس بودند. این شش ضلع افراد نخبه و مورد اعتماد که با شاخص‌ها هماهنگی داشتند را انتخاب و به عنوان لیست امنا معرفی کردند.

احتمال این را می‌دادیم که تعدادی از این افراد بتوانند ورود پیدا کنند اما با نتیجه‌ای که انتخابات داد به نوعی مردم صدای خود را رساندند، حداقل بدنه اجتماعی انقلابی که اشاره کردم این صدا را رساندند که انتخاب ما عوض شده. اولاً لیستی رأی ندادند چون هیچ لیستی به طور کامل افراد رأی نیاوردند و از بین لیست‌های متفاوت گلچین کردند. البته رهبری هم به این نکته اشاره کردند که از هر لیستی می‌توانید بگردید و افرادی که از نظر شما بهترین و اصلح هستند را انتخاب کنید و مردم نیز لبیک گفتند. به نوعی قابل پیش بینی بود. شاید در تعداد قدری پس و پیش باشد ولی قابل پیش بینی بود که این اتفاق بیفتد.

محور بعدی سوال من درباره اقداماتی است که لازم است مجلس آینده بیشتر به آن بپردازد و کسی که به عنوان نماینده وارد مجلس می‌شود بیشتر به آن بپردازد. به نظر شما این موضوعات چیست؟ اگر شما به عنوان نماینده بخواهید وارد مجلس شوید چه موضوعاتی را بیشتر باید مدنظر قرار دهید؟

مجلس دوازدهم که با انتخاب مردم روی کار آمد و نیمی از آن مشخص است باید مراقب باشد چون مردم علی رغم تمام دلخوری‌ها و تنگناهای اقتصادی و معیشتی که داشتند باز هم پای کار بودند و التزام خود را به نظام نشان دادند که باید در تعیین سرنوشت خود شرکت کنیم و این خیلی اهمیت دارد. تمامی افرادی که وارد مجلس بعد می‌شوند باید این قضیه و این مهم را مدنظر و اولویت خود قرار دهند که ببینند واقعاً اولویت‌های جامعه ما الان چیست.

قاعدتاً اولین مورد مسئله معیشت مردم است که روز به روز با اتفاقاتی که می‌افتد سفره مردم کوچک‌تر می‌شود و متأسفانه با اخباری که یکی دو روز پیش در برخی از محافل کسب کردیم به جهت اینکه کسری بودجه برای سال آینده داریم و ممکن است با تورم ۵۰ درصدی مواجه شویم، این مجدد ممکن است نارضایتی را بیشتر کند اما در همین راستا و حتی چندین برابر مسؤولیت نمایندگان را بیشتر می‌کند که حتماً ببینند مشکلات مردم چیست. بنابراین باید اولویت حل مشکلات مردم خصوصاً مشکلات معیشتی و اقتصادی و بعد مشکلات فرهنگی باشد.

به لحاظ اینکه سابقه آموزشی دارم و ۱۳ سال استخدام آموزش و پرورش هستم و ۳ سالی است که در دانشگاه تدریس می‌کنم، قاعدتاً آن چیزی که برای من اهمیت دارد حوزه تعلیم و تربیت کشور است. بزرگترین دستگاهی که مخاطب خیلی زیادی دارد، حدود ۱۵ میلیون دانش آموز داریم و حدود یک میلیون معلم و دبیر و مربی و کادر اجرایی در سراسر کشور داریم و اولیا نیز قاعدتاً این قضیه هستند مخاطب دستگاه آموزش و پرورش هستند.

چرا این دستگاه اینقدر مهم است؟

چون رهبری بارها در صحبت‌های خود بیان کردند آموزش و پرورش دستگاه انسان ساز است و هر چقدر برای این دستگاه هزینه کنیم به نفع ماست و چیزی را از دست ندادیم و غفلت از این دستگاه ممکن است لطمه بزرگی بزند به جهت اینکه تمام افرادی که در جایگاه‌های مختلف و تخصص‌های مختلف تربیت می‌کنیم از ابتدا خاستگاه آنها در همین آموزش و پرورش است.

ولیکن متأسفانه تقریباً با گذشت ۴۵ سال از انقلاب اسلامی و با شعار اصل ۳۰ قانون اساسی که آموزش رایگان باکیفیت حق همه مردم است، هنوز محقق نشده است و این روزها و سال‌های اخیر به جای عدالت آموزشی با تبعیض آموزشی مواجه هستیم. در خیلی از کلانشهرها از جمله تهران مدارس غیرانتفاعی سوپرلاکچری وجود دارند که امکانات فوق العاده ای برای بچه‌ها فراهم کردند فارغ از اینکه سطح استعداد و توانایی بچه چقدر است.

نباید فقط به سبب اینکه پولدار است می‌تواند از بهترین و جدیدترین متدهای تدریس و امکانات بهره مند شود. در سر دیگر طیف متأسفانه در جاهای دورافتاده کشور حتی در تهران، در مناطق کم برخوردار و استان‌های دیگر استعدادهای ما فقط به دلیل اینکه نمی‌توانند وارد مدارس خوب شوند و شاید کلاً نتوانند وارد سیستم آموزش و پرورش شوند، از تحصیل که حق طبیعی آنهاست باز می‌مانند و این امر ممکن است باعث شود این جوانان که جزو افراد برجسته و استعدادهای ما هستند، بعضاً برخی از اینها استعداد هستند، وارد بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی شوند.

آموزش باکیفیت را باید در سراسر کشور پیگیری کنیم

بنابراین در درجه اول آن چیزی که برای من اهمیت دارد این آموزش باکیفیت را که باید عدالت داشته باشد در سراسر کشور پیگیری کنیم یعنی همین اصل ۳۰ را پیگیری کنیم در کل کشور اجرا می‌شود یا نمی‌شود. اگر اجرا نمی‌شود باید به جد پیگیری کنیم یعنی مهم‌ترین قدم یعنی همین نکته را اجرایی کنیم بسیاری از مشکلات حل می‌شود.

مشکلی که وجود دارد این است که متأسفانه برای اداره آموزش و پرورش بر مبنای سند توسعه پایدار که جهانی است، یکسری قوانین جهانی را تدوین کردند که همه کشورها ملزم هستند برای توسعه پایدار و آموزش آن را انجام دهند و بدان پایبند باشند. متأسفانه خیلی از قوانینی که در آن سند توسعه پایدار است در تعارض با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ابلاغیه رهبر انقلاب است و یکی از برنامه‌های من این است که این تناقضات را دربیاورم و احصاء و پیگیری کنم.

وقتی ما اسناد بالادستی در آموزش و پرورش داریم چرا باید سراغ چنین اسنادی برویم یا اگر مجبور هستیم این اسناد را نگهداری کنیم و از آن پیروی کنیم باید بر مبنای ایرانی-اسلامی خود آن را بومی کنیم. این یکی از برنامه‌هایی است که من دنبال آن هستم که بتوانیم در مجلس اگر توفیق راهیابی داشتم حتماً پیگیری کنم.

یک موضوع دیگر به نظر موضوع محتوای آموزشی است که باید در بین سال‌های تحصیلی که به بچه‌ها خوراک داده می‌شود یک انقلابی در محتوای آموزشی صورت گیرد البته در این سال‌ها کارهای زیادی در خصوص محتوای آموزشی و تغییر آن شده است اما خروجی این محتوای آموزشی آن چیزی که ما می‌خواستیم نبوده و فرزندان ما یکسری محفوظات را در ذهن خود دارند که در پایان ۱۲ سال دوره تحصیل نمی‌دانند چطور از اینها استفاده کنند اما به جای این یک مهارت را آموزش ندیدند.

یعنی ما هفته پیش خدمت خانم خزعلی بودیم نکته‌ای که بدان اشاره کردم همین بود. مهارت آموزی را یاد بچه‌ها ندادیم. دختران و پسران نوجوان ما مهارت ارتباط برقرار کردن درست را ندارند و در جای درست نمی‌توانند استفاده کنند. بر مبنای سوادهای تعریف شده از یونیسف که ۱۲ نوع سواد را دربرمی گیرد، سواد کلامی، ارتباطی، عاطفی، مالی، تجزیه و تحلیل، بومی، جغرافیایی، علمی و غیره دارد که در این میان ما فقط به خواندن و نوشتن پرداختیم.

سوادهای دیگر را خیلی نپرداختیم. الان شما هم برخورد کردید و در بسیاری از موارد افرادی را داریم مثلاً دکترها و مهندس‌هایی داریم که درجه بالای علمی را دارند اما توانایی برقراری ارتباط مؤثر و کلامی و تعامل را با مخاطب خود ندارند. این دقیقاً کمبود یا نبود مهارت ارتباطی را در بین افراد نشان می‌دهد یا خیلی از افراد دیگری که سوادهای دیگر را دارند اما توانایی بودجه بندی درست آن چیزی که در دست دارند را ندارند و متأسفانه شاهد بودیم که ممکن است ورشکسته شوند که به دلیل نداشتن همان سواد مالی است.

به نظر من بهتر است توجه به بومی کردن این سوادها بر مبنای فرهنگ ایرانی و اسلامی خود این محتواها را به صورت مهارت مخصوصاً در دوران ابتدایی که دوران طلایی دوره یادگیری است وارد محتوای آموزشی بچه‌ها کنیم و آنها را واقعاً دانش آموزانی مهارت محور تربیت کنیم، هم به لحاظ مهارت‌های ارتباطی و هم به لحاظ مهارت‌های فنی و حرفه‌ای و کسب و کار! یعنی دانش آموزان حداقل یک نوع مهارت کسب و کار را یاد گرفته باشد برای اشتغال خود مشکلی ندارد و می‌تواند کسب و کار راه اندازی کند و معیشت خود را به نوعی کنترل و تأمین کند. به نظر من محتوای آموزشی نیز می‌تواند خیلی مهم باشد که ان شاءالله توفیق راهیابی به دور دوم داشتیم حتماً باید پیگیری شود.

پس دورنمای شما در صورت منتخب شدن کمیسیون آموزش است؟

ان شاءالله.

نکات کاملی را بیان کردید. کمیسیون آموزش شاید یکی از چیزهایی که بتواند به خوبی پیگیری کند آن است که دست مافیای کنکور را در حد خود کوتاه کند. درباره این اگر نکته‌ای است بفرمائید.

همان عدالت آموزشی است که درباره آن صحبت می‌کردیم، دقیقاً خروجی به همین کنکور برمی گردد. من آمار و ارقام را نگاه می‌کردم، نمی دانم تا چه حد درست است، درصد بالایی از افراد قبول شده در کنکور سال گذشته از مدارس غیرانتفاعی و اگر غیردولتی بودند از مدارس سمپاد بودند و عملاً بچه‌هایی که در مدارس معمولی دولتی درس خوانده‌اند شانس خیلی کمتری نسبت به سایر بچه‌ها داشتند و این نشان می‌دهد یک جای کار ایراد دارد.

در کنکور بحث زیاد است. صرفاً ۱۲ سال یا دو دوره ۳ ساله آخر یا حداقل سه ساله آخر را محدود به این کنیم که دانش آموز آن را بخواند و وارد کنکور شود خیلی نمی‌تواند عدالت باشد چون روند یادگیری افراد و روند بازدهی افراد در کل سال خیلی مهم است و نباید به دوران کنکور بسنده کرد.

نمی‌خواهم اسم از برند خاصی بیاورم ولی چند برند خاص هر سال تبلیغ می‌کنند برای اینکه کلاس‌های کنکور را برقرار کنند و باز هم افرادی که متمول هستند می‌توانند از اینها استفاده کنند و افرادی که ندارند عملاً نمی‌توانند استفاده‌ای از این کلاس‌ها و دروس با معلم خصوصی داشته باشند و این باعث می‌شود تبعیض آموزشی می‌شود. بنابراین کنکور باید بیشتر، مخصوصاً سه سال آخر تحصیل را در نظر بگیرد.

تلاشی که بچه‌ها در سه سال انجام دادند مهم‌تر از شب کنکور است. متأسفانه محتوای آموزشی ما طوری شده و حتی بچه‌های ما را طوری تربیت می‌کنند که صرفاً کنکور محور درس بخوانند و سراغ موارد کنکوری، نکات کنکوری می‌روند و خیلی به محتواها و مهارت‌ها کار ندارند که این هم ظلم بزرگی در حد بچه‌های ماست. بنابراین حتماً باید سراغ کنکور هم رفت و این ترسی که در خیلی‌ها اتفاق افتاده که نمی‌توان با مافیای کنکور مقابله کرد، اتفاقاً باید کلید آن را بزنیم که بخاطر فرزندان خود ماست، بخاطر اینکه وقتی شعار اولیه ما عدالت آموزشی باکیفیت است یکی مربوط به نتایج کنکور می‌شود که باید تمام بچه‌های ما در تمام جای جای کشور این امکان را به صورت برابر داشته باشند که بتوانند وارد کنکور شوند و شانس خود را امتحان کنند.

به نظر شما مجلس آینده در حوزه فرزندآوری چه اقدامات تشویقی می‌تواند انجام دهد؟ به طور کل چه اقداماتی می‌تواند انجام دهد که امر فرزندآوری روی ریل درستی بیفتد که مورد تاکید رهبری نیز است؟

اولویت اول در فرزندآوری امنیت شغلی مادران است

فرزندآوری و قانون افزایش جمعیت و جوانی جمعیت یک بستری را لازم دارد. همینطور بگوییم فرزندآوری انجام شود وقتی مادر امنیت شغلی نداشته باشد و نگران باشد پس از مرخصی زایمان ممکن است کار خود را از دست بدهد ترسی خواهد داشت که فرزندآوری نداشته باشد و این خود مانع است. اولویت اول امنیت شغلی مادران است.

مادران وقتی مطمئن باشند شغل خود را از دست نمی‌دهند و بعد از مرخصی زایمان می‌توانند با خیال راحت به کار خود برگردند این نوعی مشوق است. مشوق بعدی نزدیکی مادر و فرزند در ۵ سال اولیه زندگی کودک است. در شغل خودم که آموزش و پرورش و معلمی است، مثلاً منطقه دو محل زندگی فرد است اما چون سال‌های اولیه کاری اوست مجبور است در اطراف تهران تدریس کند. در مجموع ۴ ساعت در رفت و آمد است. فرزند خود را نزد چه کسی بگذارد؟ مخصوصاً فرزند شیرخوار باشد. این نگرانی در مادر ایجاد می‌شود و ممکن است مشکلات تغذیه‌ای هم برای نوزاد او ایجاد شود و این باعث می‌شود این مانعی باشد برای اینکه فرزند نمی آورم که این مشکلات را نداشته باشم.

با قرار دادن مهدکودک در هر مدرسه یا در نزدیکی محل کار، در هر سازمان و هر ارگانی یک حالت مادر و کودک برای مادران قرار دهند که مادران با فراغ بال به کار خود برسند به نظرم خیال مادر راحت است که فرزند را همراه خود به سر کار ببرد یا محیط امنی باشد که هر زمان بخواهند به فرزند خود سر بزنند. از همه مهم‌تر وام‌هایی است که می‌دهند چون بسیاری مشکل معیشتی و اقتصادی را دلیل عدم فرزندآوری بیان می‌کنند. اگر وام‌هایی که برای فرزندآوری می‌دهند به موقع و بدون بروکراسی اداری به خانواده پرداخت شود یا مشکل مسکن خانواده‌ها حل شود به نظرم طرح‌های تشویقی است بنابراین تنها یک دستگاه و یک نهاد مسئول نیست. به نظرم یک تصمیمی است که چندین نهاد و دستگاه باید با هم به اجماع برسند که شرایط و بستر را برای افزایش جمعیت فراهم کنند.

پیش بینی برای دور دوم در جبه امنا چیست که چه اقداماتی بناست انجام شود و پیش بینی می‌شود چه تعدادی از امنا به تعدادی که در دور اول وارد مجلس شدند اضافه شوند؟

دور دوم کمی سخت‌تر از دور اول است چون اینکه مردم را بخواهیم تشویق کنیم و انگیزه بدهیم بیایند و پای صندوق رأی حاضر شوند سخت‌تر از دور اول است. ولیکن از سوی دیگر نیز ممکن است افرادی که دور اول شرکت نکردند یا افرادی که در این فاصله به سن رأی دهی، یعنی همان رأی اولی‌ها رسیده باشند شرکت کنند معادلات را بهم می‌زند و برای همه مبهم است. با اقبالی که در مرحله اول صورت گرفته تقریباً می‌توان این احتمال را داد که این اتفاق در دور دوم نیز رقم بخورد.

در بین لیست امنا، شانا و صبح ایران هم صبح ایران از اقبال بیشتری برخوردار بوده است. قطعاً کسانی که از این لیست‌ها حمایت می‌کنند از حمایت خود دست بردار نیستند و این را ادامه می‌دهند ولی با توجه به متغیرها ممکن است خیلی قابل پیش بینی نباشد یعنی نمی‌توان درست حدس زد. ولیکن من امیدوارم لیست امنا بتواند این شانس را داشته باشد.

امیدوارم افرادی به مجلس راه یابند که واقعاً مشکلی را از جامعه حل کنند

مهم‌تر از هر لیستی من امیدوارم افرادی به مجلس راه یابند که واقعاً مشکلی را از جامعه حل کنند و این نظر شخصی من است. با تمام احترامی که برای لیست امنا، صبح ایران و شانا و سایر دوستان قائل هستم، افرادی که مستقل توانستند در بین ۳۲ نفر باشند؛ امیدوارم افرادی که درد جامعه را دارند و حق مردم برای آنها اولویت است راه یابند.

البته در این میان به نظرم نباید سیاه مطلق نسبت به مجلس یازدهم نگاه کنیم، بالاخره این افراد نیز طرح‌های خوبی را در خصوص برخی از مشکلاتی که قبل از آن در جامعه بوده ارائه دادند و کارهای خوبی انجام شده است. به نظرم نیاز نیست مجلس دوازدهم با هر ترکیبی که دارد تمام آن طرح‌ها را کنار بگذارد و از اول شروع کند. طرح‌هایی که خوب بود، جواب داده یا به نفع مردم بوده را می‌توان ادامه داد و طرح بهتری و زودبازده تر است آنها را طراحی و استفاده کنند.

اگر سخن پایانی است بفرمائید؟

یک گله مندی یا یک نقصی وجود دارد. به همان میزان که همیشه و همواره روی رأی بانوان به عنوان ۵۰ درصد و شاید افراد بیشتر جامعه حساب می‌کنند، اینکه در رأی گیری و تعیین سرنوشت خود شرکت کنند توقع بر این می‌رفت سیاست گذاری ها به نوعی باشد که نوعی عدالت وجود داشته باشد که به همان میزان نیز بانوان نخبه به مجلس راه یابند. متأسفانه درصد بانوان راه یافته به مجلس خیلی پایین است مخصوصاً در دور اول در تهران هیچ خانمی نیست.

باید صبر کنیم و ببینیم نتیجه دور دوم چطور می‌شود. از سایر استان‌ها هم همینطور است. تعداد بانوان راه یافته، اگر اشتباه نکنم، ۱۱ یا ۱۶ نفر است. این آمار پایینی است. وقتی انتظار داریم خیلی از قوانینی که مربوط به خانواده و بانوان است و حتی به نظرم خیلی از مشاغل را خانم‌ها بهتر از آقایان می‌توانند تصمیم گیری کنند حیف است نتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم مخصوصاً این چند مدت منتهی به انتخابات با بانوانی آشنا شدیم که خیلی توانمند هستند و جزو نخبگان به شمار می‌روند. یعنی چند نفری می‌شناختم که با توجه به اینکه تمکن مالی کاملی در تهران داشتند تمام وقت و هزینه خود را برای مناطق محروم سیستان و بلوچستان می‌گذاشتند یا بانویی را می‌شناسم که در زمینه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کامل کار کرده و حرف برای گفتن دارد. کاش اگر کاری از دست ما برمی آید یا هر بانویی که راه پیدا کرد، بر مبنای شاخص‌ها و شایسته گزینی بتواند کاری انجام دهد که بانوان حاضر در مجلس بیشتر شوند.

کد خبر 6084229 هادی رضایی

دیگر خبرها

  • انتخاب رشته بیش از ۸۹ هزار داوطلب آزمون دکتری
  • آخرین آمار انتخاب رشته دکتری ۱۴۰۳ اعلام شد
  • شیب داوطلبان ورود به دانشگاه در رشته‌های علوم انسانی بالاست/ کشور با خطر کمبود تکنسین مواجه است
  • اعلام آمادگی دانشگاه مطرح ایرانی برای آموزش زبان فارسی به دانشجویان اخراجی آمریکا
  • ورود پیکر شهید محمد شفیع فیضی زاده به ایلام
  • افتتاح مرکز آموزش وتوسعه ی فناوری های دانشگاه آزاد اسلامی سنندج
  • اولویت اول مجلس دوازدهم رفع مشکلات معیشتی مردم باشد
  • انتصاب رییس جدید هیات کوراش مشهد
  • کارگروه آمایش و مدیریت طرح تحول آموزش عالی استان برگزار شد
  • تجربه آموزش‌های ترکیبی در مسیر پیشرفت و هوشمندسازی را ادامه می‌دهیم