کاری از عروسکساز ایرانی ساخته نیست/ایرانیها، خارجی میخرند!
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۰۲۴۶۸
خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ: عروسکسازان کشورمان دوست دارند فرهنگ و هنر ایرانیشان را زنده نگاه دارند، هنری که آمیخته از هزاران رنگ، نقش، نگار و زیبایی است، آنان نگران آینده کودکان هستند و میخواهند کودکان سرزمینشان با عروسکهایی بازی کنند که برآمده از فرهنگ اصیل ایرانی است. ولی در جامعه میبینیم گرایش کودکان بیشتر به سمت عروسکهای باربی و غربی است و هیچ هدایتی از سوی والدین برای خرید عروسکهای بومی و ایرانی نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«سیما یزدانی» و «سمانه صلواتی» عروسکساز و تصویرگر عروسکی هر دو فارغالتحصیل رشته هنر هستند و در عرصه عروسکسازی فعالیت گستردهای را آغاز کردند. این دو هنرمند عروسکساز با استفاده از داستانهای کهن تاریخی و زنان روشنفکر قاجاری، عروسکها را طراحی و تصویرسازی میکنند. آنها در ثبت برندشان «شکرخانم» موفق بودند و برند عروسک «شکرخانم» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ثبت رسمی رسیده است.
فرهنگسازی مناسبی برای استفاده از عروسک بومی صورت نگرفته است
«سیما یزدانی» فارغالتحصیل رشته هنر است، او با بهرهگیری از داستانهای کهن و شخصیت تاریخی عروسک میسازد و از سال ۹۳ برند «شکرخانم» را به همراه یکی دیگر از دوستاناش خلق کرده است. او درباره پیدایش «شکرخانم»، نحوی ساخت و نوع فعالیتهایشان، میگوید: «پیدایش عروسک شکرخانم با همکاری دوستم «سمانه» شکل گرفت، ما هر دو فارغالتحصیل رشته هنر هستیم و با توجه به روحیاتی که در این زمینه داشتیم تصمیم گرفتیم با شکل دادن به ایدههایمان عروسکهایی را طراحی کنیم. در ابتدا در مورد شخصیتهای گوناگون تحقیق و پژوهشهایی کردیم، اغلب شخصیتها مرتبط با زنان قاجار بود که بیشتر تحقیقات را «سمانه» انجام داد و مطالبی را مربوط به شخصیت زنان قاجاری برای من بازگو کرد و من در مراحل بعدی به شخصیتپردازی عروسکها پرداختم. البته پایاننامه من در دانشگاه درباره داستانهای کهن «ماهپیشونی» بود و در این رابطه در سال ۹۳ نمایشگاه عروسکی برگزار کردم. با توجه به زمینههای کاری که من و خانم صلواتی داشتیم تصمیم گرفتیم در سال ۹۶ برند شکرخانم را با کمک یکدیگر خلق کنیم.
از «سیما» درباره وجه تربیتی عروسکها میپرسم که او تا چه اندازه به این امر مهم و ضرروی در ساخت عروسکها توجه میکند، او جواب میدهد: با توجه به اینکه در درجه اول مخاطب عروسکها کودکان هستند سعی میکنیم تحقیقات تکمیلی در مورد شخصیتها را بهدرستی انجام دهیم تا عروسکها را از دنیای دیگر و نگاه متفاوتی همراه با پیشینه تاریخی معرفی کنیم تا خانوادهها و کودکان با نوع جدید و متفاوتی از عروسکها آشنا شوند و به نوعی فرهنگسازی درستی در این زمینه داشته باشیم.
به او میگویم کودکان به شدت گرایش به عروسکهای باربی دارند شما به عنوان عروسکساز واکنش مخاطبان را چگونه ارزیابی میکنید، میگوید: متاسفانه خانوادهها در مورد عروسکها مطالعه و نگرش خاصی ندارند و کمتر خانوادهای پیدا میشود که با توجه به روحیات فرزندش و فرهنگ جامعه عروسکی را برای کودکش انتخاب میکند، میبینیم که خانوادهها تنها وجه سرگرمی را توجه دارند نه وجه آموزشی و تربیتی. این موضوع در مورد بازی های فکری فرهنگسازی شده و گسترش پیدا کرده اما در مورد انتخاب عروسک هنوز این مفهوم درک نشده است.
«سیما» درباره مکانیزم فروش و استقبال مخاطبان ادامه میدهد: نحوی سفارشهای عروسک شکرخانم به صورت اینترنتی و صفحه مجازی صورت میگیرد. با گذشت زمان و ثبت رسمی عروسکها شاهد استقبال بهتری از سوی مخاطبان بودیم البته باید به این موضوع هم اشاره کنم که هدف ما از ساخت عروسکهای شکرخانم تنها فروش یک اثر نبوده است، هدف اصلی خلق اثری خاص با مخاطبان متفاوت بوده که سرگذشت و فرهنگ زنان دورههای تاریخی برایشان قابل اهمیت است و تمایل دارند این خرید این عروسکها به کودکانشان زنان تاریخی را معرفی کنند، امیدواریم که این اعتماد و علاقه به این دست آثار در خانوادهها بیشتر شود و با این وجه از حرفه عروسکسازی آشنا شوند.
از «سیما» درباره اهمیت تبلیغات در فروش و معرفی عروسکها به مخاطبان میپرسم یا شرکت و نهاد خاصی پیشنهاد همکاری برای رسیدن عروسکها به تولید انبوه داده شدده است یا خیر! او جواب میدهد: در حال حاضر نوع تبلیغات از طریق فضای مجازی است و عروسکها شخصیت تاریخی دارند مخاطبان شکرخانم را بیشتر بزرگسالان تشکیل میدهند تا کودکان. البته شعار ما این است که شکرخانم تنها منوط به گروه خاص سنی نیست و تمام سنین به این عروسک علاقهمند میشود البته به ذوق و روحیه افراد هم بستگی دارد. از نهاد خاصی برای همکاری پیشنهادی نشده است.
«سیما» میگوید:خوشبختانه مورد استقبال زیادی از طرف عروسکسازان و دیگر افراد کشورهای مختلف از جمله روسیه و ایتالیا شدهایم اما به علت نداشتن اسپانسر موفق به گرفتن سفارش نشدهایم.
یکی از امتیازهایی که برند شکرخانم و سازندگاناش دارند ثبت برند این عروسک است که بیشتر عروسکسازان این راه پُر فراز و نشیب را نتوانستند طی کنند از «سیما» درباره مراحل ثبت برند و نوع نگاهشان نسبت به ثبت پرسیدم، او جواب میدهد: در ابتدای امر ما به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه کردیم بعد از سپری شدن چندین مرحله در نهایت حاضر به ثبت عروسکها نشدند. بعد از مدتی پرسوجو متوجه شدیم میتوانیم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شکرخانم را ثبت کنیم. باتوجه به اینکه از هر عروسک در حال حاضر یک نمونه میسازیم هرکدام از آنها بعد از ساخت در کانون ثبت میشوند.
از «سیما» میپرسم ثبت برند عروسکهای شکرخانم تا چه اندازه به فعالیت برونمرزی شما کمک کرده و حتی تاثیری در فروش انبوه عروسکها داشته است، او میگوید: متاسفانه خیر! این موضوع خیلی برای مخاطبان عروسکها درجه اهمیت بالایی نداشته است و به این مقوله به شکل هنری نگاه نمیکنند. قطعا برای خالق اثر هنری، شناساندن اثر و ترویج آن به شیوه درست ارزش محسوب میشود زیرا دوست داریم به فرهنگ کشورمان و همینطور کودکانمان در این زمینه کمک کنیم تا نوع دیگری از عروسکسازی و نگهداری عروسک را به همگان نشان دهیم. امیدواریم روزی برسد که نگاه کودکانمان به عروسکها نگاهی وسیعتر به شخصیت آنها و دیدی عمیقتر از طرف کودکان و خانوادههایشان باشد.
عروسکهای بومی در جامعه مغفول ماندهاند
«سمانه صلواتی» تصویرگر عروسک است و تحصیلات او در رشته هنر است. «سمانه» در کنار «سیما یزدانی» تصویرگری عروسکهای شکرخانم را انجام میدهد. او درباره حرفه عروسکسازی و تصویرگری میگوید: «با توجه به اینکه دانشآموخته رشته هنر هستم و در دوره کارشناسیارشد نقاشی و تصویرسازی خواندهام تصمیم گرفتم با یکی از دوستانم در حوزه عروسکسازی فعالیت داشته باشم. از ابتدای سال ۹۶ به صورت رسمی همکاریام را با برند شکرخانم آغاز کردم. زمانیکه پایاننامه دانشگاهیام را به نگارش درمیآوردم تصمیم گرفتم موضوعام درباره تصویرسازی خاطرات دوازدهمین دختر ناصرالدینشاه (تاجالسلطنه) بود تا با نگاهی انتقادی به این موضوع بپردازم. از همین رو، با توجه به زمینه کاری خانم یزدانی مبنی بر ساخت عروسکهایی بر اساس داستانهای ایرانی، تصمیم گرفتیم «شکر خانم» را خلق کنیم.»
او درباره ساخت عروسکها، ادامه میدهد: من براساس شخصیتها طراحیهای عروسک را انجام میدهم و خانم یزدانی به ساخت آنها مشغول میشود بیشتر سعی کردیم بر روی شخصیتهای زنان مختلف دوره قاجار کار کنیم و تمرکزمان تا حدودی بر روی زنان روشنفکر قاجار است. برای مثال کتاب «خاطرات تاجالسلطنه» درباره وسعت اطلاعات او موضوعاتی را بیان کرده، که این کتاب منبع تاریخی بسیار خوبی است او از مشروطیت، حقوق زنان، آزادی، برابری و قانون دفاع کرده و انتقادهای جدی به وضعیت حکومت و سلطنت قاجاری داشته است. کتاب خاطرات تاجالسلطنه ارزش تاریخشناختی زیادی نیز دارد زیرا اطلاعات روشنی دربارهٔ پنج سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه و دربار ناصری و مظفری دارد، همچنین دربارهٔ رویدادهای مهمی مانند واقعه رژی، قتل ناصرالدینشاه، غارتخزانه پس از او، سلطنت مظفرالدین شاه، نقش سیدجمال الدین اسدآبادی و امین السلطان نوشتهاست. از همین رو، سعی کردیم در قالب عروسک این شخصیتها را معرفی کنیم.
«سمانه» درباره پرداخت به وجه تربیتی عروسکهای «شکرخانم»، میگوید: با توجه به اینکه بازی فعالیت طبیعی و دلخواه برای کودکان است، ولی بزرگترها این حقیقت را جدی نمیگیرند که از این طریق میتوان در جهت رشد و تربیت کودکان گام برداشت. گامهائی که از دریچه لطافت «بازی» شروع شده و به دنیای خیال و رویاها و ابعاد احساسی، عاطفی و شناختی کودکان پایان مییابد. بههمین دلیل پرداختن به «بازی» خصوصاً بازیهای عروسکی، اهمیت زیادی دارد. با توجه به پیشینه تحقیقی و تاریخی که هر عروسک شکر خانم در بردارد تا حدودی به این وجه توجه کردیم.
به «سمانه» میگویم، عروسکهای ایرانی یا دستساز در تقابل با عروسکهای باربی، قرار گرفتهاند و کودکان گرایش خاصی به باربی دارند، نظرت در اینباره چیست؟ او جواب میدهد: یکی از مهمترین مسائلی که باید در مورد عروسکها به آن توجه کرد اطلاعرسانی دقیق و درست است اما تا به امروز انجام نشده و والدین اطلاعات درستی در این زمینه ندارند که چه نوع عروسکی برای کودکانشان مفید و کدام غیر مفید است. متاسفانه در جامعه امروز ما توجه چندانی به عروسکهای بومی نشده و نمیشود. ما در این مجموعه تلاش کردیم با توجه به فرهنگ و عادتهای اجتماعی و تاریخی گذشتگانمان عروسکها را بسازیم. اما عروسک باربی به نوعی فرهنگ غرب را بههمراه دارد و فرهنگ غربی را ترویج میکند. کودک با دیدن این عروسک فکر میکند کسی زیباست که مثل باربی باشد. یعنی مانند او اندام کاملا لاغری داشته باشد. مانند باربی لباس بپوشد و موهایش مثل او باشد. در صورتی که معیارهای زیبایی در هر دوره تغییر میکند و متناسب با فرهنگ هر جامعه تعریف میشوند. باربی روسری یا مانتو نمیپوشد اما مادر کودک در جامعه حجاب دارد و این موضوع کودک را دچار تضاد میکند و قادر به درک این نوع تفاوتها نیست زیرا او نمیتواند به این درک که بالاخره باید حجاب داشت و این خوب است یا خیر، برسد. در حالی که عروسکهای مجموعه «شکرخانم» بیشتر شبیه مادر و مادربزرگ کودکان هستند و بچهها بهتر میتوانند این تصویر را با هم تطبیق دهند.
کد خبر 4438032 مریم علی باباییمنبع: مهر
کلیدواژه: صنایع فرهنگی عروسک باربی عروسک بومی اربعین ۹۷ کتاب و کتابخوانی ادبیات نمایشگاه فرانکفورت نمایشگاه کتاب فرانکفورت معرفی کتاب ادبیات جهان ترجمه بازار نشر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری جشنواره مد و لباس میراث فرهنگی ادبیات ایران گردشگری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۰۲۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی