قیام برای جلوگیری از تحریف دین خدا
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۳۱۲۷۰۸
به گزارش ایکنا؛ محمد آقاسی، رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران، در یادداشتی نوشت: شعاع وجود حضرت امام حسین(ع) آنچنان گسترده است که اندیشمندان فراوانی در طول تاریخ پیرامون شخص و شخصیت بی نظیرشان سخن گفتهاند. سخنانی که در هیاهوی زندگی شیعی این روزهای ما کمتر به گوش میرسد. با این وجود تفاوتهای نگاه آنان به یک پدیده خود میتواند منشأ پاسخ به این سوال باشد که چرا در سال 61 هجری قمری چنان واقعه ای رخ میدهد و این یادداشت بر آن است تا ضمن دسته بندی نگاه متفکران مسلمان، بدین سوال پاسخ دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی رغم تفصیل نظرات و تفضیل متفکران، نقصهایی نقدگونه به تبیینهای آنان وارد است که گاه در نظرات برخی دیگر از متفکران به آن پرداخته شده است. به عنوان نمونه اگر هدف از قیام را فقط تشکیل حکومت بدانیم، محور عقلانیت بسیار پررنگ باید مورد بررسی قرار بگیرد. یعنی نفع تشکیل حکومت باید آشکار شود. رهبری یک حکومت فقط تا جایی پیش میرود.(آیت الله خامنه ای، 1374) هنگامی که رسیدن به این کار منتفی است، و یا حتی نخستین بارقه های آن از بین رفته است نمی توان تشکیل حکومت را به عنوان هدف نهایی قیام برشمرد.
با نگاه به کتاب علامه شهیدی میتوان برای نقد سوال مناسبی پرسید که چرا حضرت امام حسین(ع) پس از 10 سال امر تشکیل حکومت را در شرایطی که شهرهای مهم آن دوره با امام همراه نمیشدند باید آغاز کند؟ و در پی پاسخ بود که مگر در شهرهای مهم آن زمان که محل دست یابی و دست به دست شدن قدرت ایلی و طائفگی و قبیلگی بود، چه میگذشت؟
مدینه که ۳۵ سال محل امور مسلمین بود با شکل دهی طبقه اشراف توسط خلیفه اول دچار دگرگونی شده و مردم به رفاه زدگی جدی دچار شده بودند. از آن شهر جز عده قلیلی با ایشان همراه نگشتند. (شهیدی،) مکه که دارای موقعیت ممتاز چه در دوره جاهلیت و چه در دوره پس از جاهلیت بود نیز ظرفیت حرکت انقلابی سیدالشهدا(ع) را نداشت. از مردم این شهر نه کسی همراه امام گشت و نه حتی به طور جدی درخواست ماندن کرد. مکه در آن زمان شهر تماشاگران بود. تنها پسر زبیر و عده قلیل دیگری برای ظاهر سازی و عوام فریبی از امام(ع) دعوت کردند. حتی حرکت جدی هم جهت مخالفت با ایشان انجام نشد.
بصره در سال ۱۶ یا ۱۷ هجری برای سکونت سپاهیان ساخته شد و به تدریج شهر بزرگی شد. نزدیکی به دریا برای بصره موقعیت تجاری مناسبی فراهم کرده بود. علاوه بر حکومت شخصی چون ابوموسی اشعری بر آنان که از مردمان آن دیار، انسانهای سست عناصری ساخته بود، وقایعی دیگری هم باعث میشد آنان حرکت بهجایی برای یاری امام(ع) انجام ندهند.
در جنگ جمل طلحه و زبیر به آن جا رفتند و عده زیادی از مردم را قتل عام کردند. چنانچه کمتر خانهای بود که عزیز از دست رفتهای نداشته باشد. پس از شهادت حضرت علی(ع)، معاویه آتش کینه توزی را به ناجوانمردی بر ضد خاندان علوی داغ کرد. از این رو وقتی امام به بصره نامه نوشتند از میان پنج قبیله تنها دو قبیله برای یاری راهی شدند که آنان نیز دیرهنگام به صحنه کارزار رسیدند.(همان)
اما سرزمین شامات و شهر دمشق، مسلمانان پاکدل از نگاه مردم آن سرزمین «خالدبن ولید»، «ضحاک بن قیس» و «معاویه» بودند. از سال 18 تا 60 هجری قمری با حکومت بلامنازع معاویه بر دمشق، مردم به زندگی اشرافی خو گرفته بودند و در حقیقت تعلیم یافته تبلیغات معاویه بودند. کوفه نیز در سال 17 یا 18 هجری توسط «سعد بن ابی وقاص» جهت استقرار سپاهیان ساخته شد. (همان) مهاجرت افراد سرزمینهای فتح شده توسط مسلمانان، درگیری با مباحث فکری وارداتی و سست قدمی تاریخی(جنگ حنین) و هویت چندپاره کوفیان بود.
پس بسیار بعید است که شخصیت پرنفوذی چون حسین بن علی(ع) که بیعتش با حکومت وقت برای حکام حیاتی بوده چنین تحلیلهایی را از جامعه معاصر خویش نداشته باشد و برای تشکیل حکومت، حرکت کند. ایشان اگر صرفا قصد بنای حکومت داشتند میتوانستند در آن 10 سال پیشین شرایط حکومت خویش را مهیا کنند.
اما آیا امام(ع) تنها برای شهادت حرکت میکند؟ برخی میگویند که امام(ع) میخواست با شهادت خویش، امتش را نجات دهد. آیا این سخن را می توان در مدارک اسلامی و منابع شیعی دارای وجهی مناسب یافت؟ واقعیت این است که در اسناد و مدارک اسلامی «برو خودت را به کام کشته شدن بینداز» نداریم. معنای شهادت آن است که انسان به دنبال هدف والا و مقدس برود و در آن راه تن به کشتن دهد.(آیت الله خامنهای، 73) پس حرکت فقط برای شهادت به معنای آنکه انسان خودش را به کام نابودی بگذارد چندان مشروع به نظر نمیرسد.
مرحوم صفایی حائری(1383) نیز پاسخ ظریفی در نقد این نظریه دارند و این گونه طرح سوال میکند که چگونه است که مرگ عالم جانشین ندارد، «اذا مات العالمُ ثُلِمَ فی الاسلامِ ثُلمَهٌ لا یسُدُّها شیءٌ». چگونه است که رضایت برای مرگ امام جایز شمرده میشود؟ آنجایی که مرگ عالم شکاف پر نشدنی است معلوم است که فقدان منبع علم چه خسارتها به بار میآورد. این درست است که شهادت امام مجاهد میسازد، اما زندگانی او بیشتر و بهتر سازندگی ندارد؟ حتی اگر جانشینی هم برای او باشد.( صفایی حائری، 1383)
مشی مبارزاتی حضرت در مبارزه دو سال پیش از هلاکت معاویه(سال 58 هجری قمری) در مکه توسط ایشان ترسیم شده که با هیچ کدام از سه گانه اهداف بیان شده هم خوانی ندارد که به فراخور مباحث آتی بیشتر آنرا بررسی میکنیم. از دیگر سو سیره اهل بیت(ع) نیز حرکت برای تشکیل حکومت و یا برای شهید شدن نبوده است. یعنی سیر این خاندان رسیدن به حکومت یا شهادت را به عنوان هدف برای خود قرار نداده است.
در مجموع به نظر میرسد در نظریات پیش گفته بین «هدف» و «نتیجه» برای قیام سید الشهدا(ع) خلطی صورت گرفته است. بی شک ایشان هدفی از حرکت عظیم خویش داشتهاند و آن را نیز در بیاناتشان فرمودهاند. ممکن است اهداف متعدد کوچکی را هم در سخنان گوهربار و درربار ایشان یافت، اما ایشان هدف بزرگ دیگری داشتند که رسیدن به آن هدف حرکتی را میطلبید که این حرکت یکی از این دو نتیجه را داشت: حکومت یا شهادت. حضرتش بارها و بارها به عنوان رهبری بینظیر از دلایل حرکت خود سخن میگوید: «ایها الناس ان رسول الله قال من رئا سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهدالله یعمل فی عبادالله بالجور و العدوان فلم یغیر علیه بقول و لا فعل کان حقا علی الله ان یدخله مدخله»
حضرت سید الشهدا(ع) پیش از این نیز در خطبهای طولانی که در منی و در اجتماع عظیم خواص و بزرگان آن روز ایراد کردند، اتمام حجت نموده و هرگونه جهت حرکت در آن روزگار را تبیین کردهاند: «اللهم انک تعلم انه لم یکن منا تناسفا فی سلطان و لکن لنری المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک و یامن المظلومون من عبادک«و یعمل بفرائضک و سننک و احکامک.فانکم ان لا تنصرونا و تنصفونا قویت الظلمه علیکم و عملوا فی اطفاء نور نبیکم ، و حسبنا الله و علیه توکلنا و الیه انبنا و الیه المصیر؛ خدایا ! بیشک تو میدانی آنچه از ما سرزده (مبارزه بر ضد دستگاه حاکمه اموی) نه رقابت در به دست آوردن قدرت سیاسی است و نه جستجوی ثروت و نعمتهای زائد، بلکه برای آن است تا اصول و ارزشهای درخشان دین تو را بنماییم و در کشورت اصلاح پدید آوریم و بندگان ستمزده ات را ایمن و برخوردار از حقوق مسلمانی نماییم.(نجمی ، 1371) و نیز به وظایف، سخن، قوانین و احکامت عمل شود. بنابراین شما (علمای دین) اگر ما را یاری نکنید و در گرفتن داد با ما هم صدا نگردید، ستمگران در مقابل شما قدرت بیشتری پیدا خواهند کرد و در خاموش کردن مشعل فروزان نبوت گستاختر میشوند. خدای یگانه برای ما کفایت است و بر او تکیه میکنیم و به سوی او روی میآوریم و سرنوشت ما به دست او و بازگشت ما به سوی اوست.»(همان منبع)
همانگونه که در سخنان حضرت کاملا مشخص است، مسأله از بین رفتن دین خدا با انحراف موجود در آن تبیین شده است و حضرت به طور واضح بزرگان و دانشمندان امت اسلامی را به مبارزه برای انجام این واجب الهی دعوت می کنند؛ حرکتی که ممکن است هر نتیجهای را در پیش داشته باشد و تنها در این میانه خداوند تبارک و تعالی یار و یاور این گروه است.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: قران ایکنا عاشورا کربلا قیام حسینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۳۱۲۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در زمانه ای که حکومت حاکمان به نام دین بود، امام صادق (ع) چه کردند؟
گفتاری از آیت الله العظمی جوادی آملی
حجم ویدیو: 15.58M | مدت زمان ویدیو: 00:02:27 دانلود ویدیو