تام استوپارد، همواره در تقابل با مسئله غامض
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۰۳۷۸۹
تام استوپارد این روزها مشغول نوشتن نمایشنامهای است که نمیگوید داستانش چیست یا چه ایدهای پشت آن است، میگوید راوی یک داستان است. ۲۲ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۵ فرهنگی تلویزیون ، سینما و تئاتر نظرات
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، الکسیس سولاسکی، منتقد تئاتر روزنامه نیویورک تایمز اخیراً با تام استوپارد مصاحبهای داشته که بخشی از آن به نمایشنامه «مسئله غامض» بازمیگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
تام استوپارد همیشه روشن نیست. حداقل همانی است که تام استوپارد معتقد است. او خرابکاری نمیکند- خوب، خودنماتر و فلسفیتر و آنچنان بهتر از خرابکاری نیست - که منتقدان عادت داشتند آثار اولیه او را او به عنوان "بیش از حد هوشمندانه از نیمه» بنامند.
استوپارد میگوید «همیشه فکر کردم کاش باهوش بودم. در واقع، من به اندازه کافی باهوش نیستم.»
بقیه ما را کجا ترک میکند؟
در 50 سال کار حرفهای و متناوب، آقای استوپارد، 81 ساله، نمایشنامهها، نمایشنامههای رادیویی و فیلمنامههای سینمایی نوشته است که در از دادایسم تا فلسفه تحلیلی تا فیزیک ذرات تا دوران نخستین پینکفلوید را شامل میشود. بله، شاید هم همه چیز؛ اما نزدیک است. یک بخش قاتل در نمایشنامه «آرکادیا» وجود دارد حول نظریههای مقایسهای باغبانی چشماندازها.
نمایشنامه تازه او «مسئله غامض» را بردارد که پیشنمایش آن در 25 اکتبر در The Mitzi The Newhouse Theatre، به کارگردانی جک اوبراین (کارگردان ساحل آرمانشهر و اختراع عشق) آغاز میشود. در حدود یک ساعت و نیم، نمایش به نوعی شامل علوم اعصاب، متافیزیک، اقتصادسنجی، فلسفه ذهن، نظریه تبادل اجتماعی میشود. به پیلاتس اشاره نشد. همچنین مرموز و به نوعی داستانی عاشقانه است و اکنون در سالن تئاتر است، حداقل یک مهمانی شام است که ناامیدکننده، ناگهانی، سوزان به اشتباه میرود.
من از او پرسیدم آیا یک ساعت و نیم زمان کوتاهی برای تمام این موارد است او گفت: «ممکن است خیلی طول بکشد.»
اولین بار در سال 2015 در تئاتر ملی «مسئله غامض» را دیدم که عنوان خود را از یک معمای علمی عصبیشناسی قاطع برداشته بود: آگاهی چیست؟ به عبارت دیگر، یک توده سه پوندی از دندریتها و آکسونها و کانالهای سدیم چگونه یک احساس دوستداشتنی، غمانگیز و خودآگاهی را ایجاد میکند؟ کار خود را نشان دهید.
به هر حال، آقای آقای استوپارد در یک روز بعدازظهر یک از روزهای هفته، در لابی مرکز لینکلن، تمام شش دقیقه و یک ثانیه آن را به زیبایی روی صندلی کافه چید. او تصادفاً کت و شلوار خاکستریرنگ بافتدار با پیراهن تکرنگ هندی پوشیده بود. یک جفت جوراب قرمز و سفید، پایش را مخفی کرده بود.
صدای او موسیقی است که کاملا انگلیسی نیست - استوپارد متولد چکسلواکی است. او دوران کودکی خود را در سنگاپور و هند گذراند و گفتگو او بیدردسر و جذاب است. اگر همیشه به پرسشهای پرسیده شدهام پاسخ نمیداد، من آن را بعدها متوجه میشدم. همین است که کارها بیدردسر میشود، حدس میزنم. به همین دلیل من خودم را شرمسار نمیبینم. بیاید از همکاری طولانی مدت او با آقای اوبرین چیزی بگوییم «او یکی از اغواکنندهترین آدمهای من است که اطرافم بوده. به زنها گره خورده است.»
بیایید چیز دیگری از آقای اوبرین بگوید:«با او بودن مثل بودن با یک بیمار خوشخیم است که وحشت زده است، قرار است به سرعت شما شتابی دهد و به طور تصادفی با هوش خود شما را تحریک کند.»
هفتههای منتهی به صحبتمان درباره آگاهی بیش از حد خوانده بودم و به طرز محبتآمیزی به من گفت که نباید ناراحت شوم. (خیلی مطمئنم که ناراحت شدم.) استوپارد به من گفت تمام چیزی که نیاز دارم درک نمایشنامهای بود که در نمایشنامه هست و به یک باره آن را فهمیدم، همه آن صفحات سرسامآور درباره ماتریالیسم و رازگرایی و روانشناسی (ایدهای که شاید آگاهی همه جا هست، میز کافه ما ممکن است احساسات هم داشته باشد) شفاف میشد. میگفت: «شما نیازی به دانستن هر چیز دیگری ندارید، مگر اینکه سراپا گوش شوید و در صورت امکان، مغز شما بیدار شود.»
«مسئله غامض» احتمالاً در اواسط دهه 90 میلادی آغاز میشود، زمانی که آقای استوپارد بحثی میان جان سِرل فیلسوف (که در نمایشنامه منتشر شده از او تشکر شده است ) و دیوید چالمرز، دانشمند علومشناختی و فیلسوف در مجله The New York Review of Books میخواند و این مقالات را استخراج میکند. او بسیار میخواند و بسیار فکر میکند. متوجه میشود در حالی که اکثر دانشمندان علوم عصبشناسب بر این باورند که مغز باعث آگاهی میشود و ما میدانیم که چگونه ریاضی و علم به اندازه کافی یک باره پیشرفت کردند. میگوید «این پاسخ ترجیح میدهد از اینکه چگونه حقهها صورت گرفته، پرش کند.»
او ترجیح میدهد به برخی عناصر غیرمادی را باور کند. اعتقاد بر این است که بسیاری از نمایشنامههایش بیسروصدا ترقی میکنند، که چیزی دیگری وجود دارد - آن را عشق یا فضیلت یا الوهیت بنامید - که پایان ما را شکل میدهد. ادعایی است که هیلاری (Adelaide Clemens)، روانپزشک جوان در دل «مسئله غامض» مطرح میکند. او میگوید: «ایده خدا، خود به زور پیش میرود مثل پزشکی در صحنه تصادف؛ چون وقتی شما به سمت آن برمیگردید، بدن از چیزهایی ساخته شده است و چیزهای فکری ندارند.»
نمایشنامهها البته، اندیشه دارند. نمایشنامههای آقای استوپارد با آنها بستهبندی میشوند. نمایشنامههای بزرگ چیز بیشتری دارند.
آقای استوپارد نمایشنامهنویس نادری است - شاو، پیراندلو و پینتر دیگران نمایشنامهنویسان نادر هستند - تا صفت شخصیش را به دست آورد. کارهای استوپاردی رویکردی هوشمندانه و کمیک به ایدههای پیچیده ارائه میکنند. آقای استوپارد این را نادیده نگرفت، گرچه او آن را «یک روش کمی تنبل برای جمع کردن من» نامید. (او همچنین یک لطیفه خودساخته گفت «اگر مرا جونز صدا میکردند، فکر نمیکنم کسی سعی میکرد از آن صفتی بیرون بکشد.)
آن تعریف مشخص میکنه مسئله آقای استوپارد چه مدت طول کشیده است- البته نه «مسئله غامض»؛ بلکه یک مسئله غامض، حداقل تا آنجا که منتقدانش نگران هستند: چگونه همه آن فکپاره شدنها و بازیهای کلامی پینگپونگی به داستان و شخصیت میچسبد. چگونه نمایشنامهای نوشته میشود که نه تنها ما را به فکر وامیدارد؛ بلکه احساسات ما را هم درگیر میکند.
آسان نیست. همانطور که آقای استوپارد گفت، در گفتگو با زندگینامهنویس خود، هرمیون لی، ماه گذشته در خیابان 92، «ابداع داستان، ابداع ناچارانه از از هیچی است - شما میتوانید هر کاری را بکنید که میخواهید؛ اما شما باید آن را اختراع کنید - برای من سخت است. واقعاً سخت است.»
یا آنگونه که او به من گفت:«تمام مشکلات نوشتن نمایشنامه - دلیل اینکه نوشتن یک نمایشنامه دو یا سه سال نیست - همین چیزهای زیادی است که تلاش برای استنتاج اندیشه و محاسبه در فضای داخل، گفتن، یک داستان عاشقانه یا داستان پیروزی و شکست است.»
او در چند نمایشنامه موفق به چنین کاری شده است. قطعاً «آرکادیا». البته «چیز واقعی». «اختراع عشق» و «جوهر هندی»؟ چرا که نه. او فکر میکند او در آخرین نمایشنامه خود، «راک اند رول»از پسش برآمده است.
از تمام نقدهایی روی نمایشنامه که خوانده است - «من چیزی که درباره نمایشنامههایم نوشته شده را نمیخوانم. واقعاً کسانی که میگویند نقدها را نمیخوانند را باور ندارم. منظورم این است که من خیلی کنجکاوم.» - نقدی که دوستش داشته توسط زنی نوشته شده بود که میگفت در مسیر خانه گریه کرده بود. استوپارد گفت: «این چیزی است که واقعاً، واقعاٌ خوب است.»
درباره «مسئله غامض» چطور؟ وقتی در سال 2015 در لندن اجرا شد، منتقدان تقسیم شدند. مایکل بیلینگتون در گاردین نوشت که «استدلالهای رقابتی همیشه یک پایه احساسی قوی دارند.» در نیویورک تایمز، بن برانتلی آن را «اولین کاری که من از این نمایشنامه همیشه خواستنی فهیمدم که در آن ایدهها، شخصیتها را غافلگیر میکنند» نامید.
نقدهای مشابه که را به عنوان یک اثر غافلگیرکننده نمیدانستند. استوپارد در مورد تولید لندن، به کارگردانی نیکلاس هیتنر میگوید «کاملاً نمیشد که ما آنجا هستیم.» (در تئاتر کنسرواتوار آمریکایی، تئاتر ویلما، تئاتر شیکاگو هم هیمن طور بوده، از روی نقدها میگذرد). او با این ممتن روبهرو شده است، به طوری که ترتیب دو قسمت از صحنه را عوض میکند، خطوطی را که متقاعد شده بود قرار دهد را بیرون میکشد.
امیدوار است کجا به آن برسد؟ آی این تولید، که در 19 نوامبر افتتاح خواهد شد؟ اینها پرسشهایی بود که او پاسخ کامل نداد؛ اما میگوید: «امروزه، واقعاً معتقدم که یک نمایشنامه یک روایت عاطفی است که روی اشتیاق مخاطبان کار میکند.»
کارگردان و بازیگران میتواند یاری کنند تا اثر کار کند. تام هولاندر، که نقش اصلی را در بازاجرای سال گذشته «عاریهپوشان» آقای استوپارد در برادوی داشت، به یاد می آورد که «ما در حال تلاش برای پیدا کردن بشریت گاهی بین خطوط بودیم.» (آقای هولاندر از طریق تلفن در یک تعطیلات پس از فیلمبردای یک سریال کارآگاهی - «یک داستان تیره، یک داستان غمانگیز» - در آنتورپ، به نظر ملول میآمد که که شخصیت او به دور از آن بود). او همچنین اعتراف کرد که «مسئله غامض» را در لندن دیده و «واقعا آن را نفهمیده.»
آقای اوبراین آن را میفهمد. وقتی نمایشنامه برای اولین بار به او پیشنهاد شد، آن را خواند و آن را دیوانهوار یافت، میگوید «یک دیوار فکر».آن را دوباره میخواند. سپس بار سوم. ادامه داد «و من در پایان گریستم. داشتم گریه میکردم. خیال کردم، اُه همینه.»
میگوید شغلش «گرفتن آن برای هدایتش با قلب آن است، به جای آنکه احساس کنید یک دوره تحصیل گذراندهاید وقتی از دلش بیرون میآیید.»
اوبراین گفت امیدوار بوده گند نزده باشد؛ اما آن را به شدت غافلگیرکننده میداند.
وقتی «مسئله غامض» اولین اجرایش را داشت، بود، اولین نمایشنامه جدید استوپارد در 9 سال گذشته بود. استوپارد خیال نمیکرد که آخرین نمایشنامهاش خواهد بود. او اخیراً یکی از درامهایش را پس از چهار صفحه رها کرد - «فقط یک نوع مکالمه زن و شوهری، درگیر یک ربات میشد»- اما در حال حاضر او را به یکی از نمایشنامههای جدیدش چسبیده است. نمایشنامه را امسال با خوششانسی تمام میکند. نمیگوید نمایشنامه درباره چه چیزی است، چه ایده هایی به آن حمله میکنند، چه نظریههایی؛ اما میگوید روایتگر یک داستان است.
میگوید «یک شب در تئاتر یک شب در یک داستان است.نقریبا همه زمانها. تقریباً بیشتر هر زمانی.»
انتهای پیام/
R1369/P1356/S4,34/CT10 واژه های کاربردی مرتبط تئاترمنبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۰۳۷۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۶ سال زندگی با «در انتظار گودو»!/ بازی با زمان بر صحنه تئاتر
امیرحسین جوانی کارگردان جوان تئاتر درباره برنامه خود برای اجرای اثری نمایشی در سال جاری، به خبرنگار مهر گفت: بعد از مواجهه اولم با نمایشنامه «در انتظار گودو» در سال ۹۵ و آشنایی با فضای خاص این نمایشنامه، همیشه در فکر طراحی یک اجرای متناسب با شرایط و حال و هوای روز جامعه ایران برای این متن بودم. این فرصت به کمک سیامک صفری در سال ۹۷ مهیا شد و به مدت ۶ ماه با یک گروه دانشجویی که نخستین تجربیات صحنهای خود را کسب میکرد، روی متن کار کردیم و در هشتمین جشنواره دانشجویی «ثمر» به صحنه بردیم. کار در آن دوره بهترین کار جشنواره شد و چندین جایزه دیگر را از آن خود کرد.
وی ادامه داد: جشنواره در سالن نوفل لوشاتو برگزار میشد و همین امر باعث شد مدیریت مجموعه از ما دعوت کند تا نمایش را در نوفل لوشاتو در قالب اجرای عمومی روی صحنه ببریم. ما «در انتظار گودو» را در سالن نوفل لوشاتو روی صحنه بردیم و هر شب با استقبال خوب تماشاگران مواجه شدیم.
جوانی تاکید کرد: متن «در انتظار گودو» یک کنجکاوی را در مخاطب بر میانگیزد و همین باعث پرمخاطب بودن این اثر میشود. گروهی که با این متن آشنا هستند به تماشای اجراهای مختلف از آن مینشینند تا ببینند که چگونه اجرا شده است و گروهی هم که آشنایی با متن ندارند همیشه اسمی از «در انتظار گودو» را شنیدهاند و کنجکاویشان در این باره است که ببینند این متن چه موضوعاتی را مطرح میکند و چه حال و هوایی دارد.
این کارگردان تئاتر یادآور شد: اجرای «در انتظار گودو» در آن سال با استقبال خوب مخاطبان همراه بود که شاید بیش از همه کنجکاوی خانواده تئاتر نسبت به این متن باعث این استقبال شد. دلیل دیگر تمرینهای خیلی فشرده، دقیق و ظریف ۶ ماهه ما روی متن بود و به همراه گروه نمایش توانستیم اجرایی سر حال را برای این متن داشته باشیم. اجرا به جایی رسیده بود که صندلیها خالی نبود و مخاطبان چند ردیف روی زمین مینشستند. من مجبور شدم در برخی شبها طراحی اجرای خود را تغییر دهم تا میزبان مخاطبان باشیم.
وی با بیان اینکه طی سالهای اخیر تمایل به اجرای مجدد نمایش «در انتظار گودو» را داشته است، اظهار کرد: بعد از اجراهای موفق سال ۹۷ و ۹۸ «در انتظار گودو»، همیشه این سودا را داشتم که این نمایش میتوانست اجراهای بیشتری را تجربه کند و همیشه به گروه میگفتم که دور جدیدی از اجرا را آغاز خواهیم کرد. متاسفانه شرایط مختلف از جمله شیوع ویروس کرونا باعث شد تا این امر میسر نشود. پاییز سال ۱۴۰۲ فکر اجرای مجدد «در انتظار گودو» بار دیگر به ذهنم آمد. در ابتدا به سراغ گروه اولیه اجرا رفتم ولی آنها امکان حضور در دور جدید را نداشتند. با سجاد افشاریان برای اجرای مجدد «در انتظار گودو» صحبت کردم و دوست داشتم با همراهی او دور جدید اجراها را روی صحنه ببرم. در پاییز سال گذشته به توافق رسیدیم و شروع به جمعکردن ایدهها و ایدههایی که در آن اجرای اولیه نمایش نبود رفتم. سپس شروع به گفتوگو با بازیگران جدید برای حضور در این نمایش کردم و حالا با بازیگران با سابقه تئاتر در حال تمرین هستیم تا نمایش را روی صحنه ببریم.
جوانی درباره زمان و مکان مدنظر برای اجرای مجدد نمایش «در انتظار گودو»، گفت: قرار است اواخر فصل بهار سال جاری و در تماشاخانه هیلاج، نمایش «در انتظار گودو» را روی صحنه ببریم.
وی درباره دلایل خود برای به صحنه بردن مجدد نمایش «در انتظار گودو»، یادآور شد: «در انتظار گودو» یکی از پر اجراترین آثار به صحنه رفته ادبیات نمایشی در جهان است و دلیل آن بعد فلسفی موجود در متن است که از زمان و جغرافیا فراتر است. جامعهای که با مسایل اقتصادی و اجتماعی مختلف مواجه است با فضای ابزورد داخل متن ارتباط برقرار میکند. با توجه به اتفاقات اقتصادی و اجتماعی ایران، خودم را به ۲ شخصیت اصلی این نمایشنامه نزدیک میبینم و از این رو این اثر برای جامعه امروز ما حرف برای گفتن دارد. ضمن اینکه اجرای دقیق و درست نمایشنامه «در انتظار گودو» میتواند مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند.
این کارگردان تئاتر درباره شیوه اجرایی مدنظر خود برای این اثر نمایشی، توضیح داد: همیشه به نمایشنامه «در انتظار گودو» علاقه داشتم و هر چقدر که بیشتر ادبیات نمایشی جهان را مطالعه میکنم، این متن برایم خاصتر میشود چون مهندسی بسیار دقیق نویسنده اثر را روی این متن میبینم. «در انتظار گودو» واقعا در ادبیات نمایشی جهان کمنظیر است. خیلی زیاد به ساختار اصلی نمایشنامه وفادار هستم. بر اثر آزمودن روشهای مختلف به این نتیجه رسیدم که هیچ چیزی بیشتر از آنچه ساموئل بکت در این متن گفته از عهده ما بر نمیآید. بکت آنقدر جهان دقیق، مهندسیشده و منظمی را طراحی کرده که یک دیالوگ یا یک توضیح صحنه بیعلت نیست. من نه از سر یک سادهانگاری بلکه به دلیل درگیری ۶ ساله خود با این متن به این نتیجه رسیدم که توصیههای بکت بسیار توصیههای دقیق و به جایی هستند و به گروه اجرایی کمک خواهند کرد.
جوانی افزود: قسمتی از نمایش را به صورت فست موشن اجرا کردم که در آن هم به ساختار نمایشنامه وفادار هستم. چون مساله زمان را جزو کلیدواژههای بکت میبینم، قبض و بسط زمان در نمایشی که در آن سال طراحی کردم وجود داشت و در اجرای جدید هم تلاش میکنیم به آن طراحی برسیم و بازی زمان را که در ساختار نمایش هست در فرم هم پیدا کنیم.
کارگردان نمایش «در انتظار گودو» در پایان سخنان خود تصریح کرد: امیدوارم در سال جاری هم برای این اجرا و هم اجراهای دیگر بازدید حداکثری از سوی مخاطبان تئاتر انجام گیرد زیرا جامعه ما به این اتفاق نیاز دارد. تئاتر بیش از آنکه در فضاهای خصوصی در جریان باشد باید در فضاهای عمومی و برای مخاطبان بسیاری در جریان باشد و امیدوارم تئاتر پرمخاطب دهه ۷۰ احیا شود. در شرایط جنگ جهانی تئاتر و موسیقی فعال بود و باید در جامعه ما نیز با وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی تئاتر فعال باشد زیرا تئاتر میتواند مامن و محفلی باشد که به آن پناه ببریم.
کد خبر 6086660 فریبرز دارایی