پسران سادهلوح طعمه سرقت دیجی متین و نازنین
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۲۰۰۲۷
هدفشان سرقت از خانههای پسران جوان بود. نازنین در شبکههای مجازی و خیابانها پسران را فریب میداد و بعد از ورود به خانههایشان، نقشه سرقتهای خشن این باند دو نفره کلید میخورد.
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: چند سال پیش بود که در یک پارتی شبانه با هم آشنا شدند و بعد از آن با عضویت در یک باند سرقت تبدیل به دزدان حرفهای شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پسر جوان در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» از ماجرای سرقتهایش گفت.
چند سال داری؟
٢٧ سال.
شغلت چیست؟
دیجی هستم؛ در میهمانیها و پارتیها آهنگ میگذارم و میخوانم.
چی شد که سارق شدی؟
نخستینبار وارد یک باند سرقت شدم. یکی از دوستانم به من این پیشنهاد را داد، با نازنین موضوع را مطرح کردم و او هم قبول کرد. وارد باند پنجنفرهای شدیم و از طریق تخریب قفلِ در از خانهها سرقت میکردیم.
بعد چه شد؟
به زندان افتادیم، نازنین آن زمان نوجوان بود و دو سال در کانون اصلاح و تربیت ماند. من هم دو سال زندانی شدم.
بعد از آزادی از زندان چه کار کردی؟
دوباره به سراغ شغلم رفتم و کارم را ادامه دادم اما درآمدم زیاد نبود برای همین دوباره با نازنین تصمیم به سرقت گرفتیم ولی این بار شگردمان را تغییر دادیم.
با چه شگردی سرقت میکردید؟
نازنین در تلگرام و اینستاگرام و حتی در خیابان با پسرهای پولدار دوست میشد. او به آنها میگفت که هنرپیشه است و کار موسیقی هم میکند؛ با این حرفها خودش را یک دختر هنرمند نشان میداد. بعد از طرح دوستی و چند قرار در خیابان به خانه آنها میرفت، وقتی در خانه بود کلید آن خانه را میدزدید که سر فرصت سرقت کنیم و یا همان زمان اگر محیط امن بود، در را باز میگذاشت و من وارد خانه میشدم. در آنجا من پسر جوان را کتک میزدم و با نازنین او را در اتاق حبس میکردیم. دست و پایش را میبستیم و بعد هم سرقت میکردیم.
معمولا چه چیزهایی را سرقت میکردید؟
پول و طلا و وسایل گرانقمیت مثل ساعت. یک دوربین قدیمی هم سرقت کردیم که ارزش مالی زیادی دارد.
چند وقت است که سرقت میکنید؟
٦ ماهی میشود.
از چند نفر با این شیوه سرقت کردهاید؟
دقیقا یادم نمیآید.
با نازنین کجا آشنا شدی؟
چند سال پیش بود، در یکی از میهمانیهایی که من دیجی بودم، نازنین هم بود؛ آنجا با هم آشنا شدیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۲۰۰۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
همشهری آنلاین ؛ حوادث: تصویر تاجی را روی بدنش خالکوبی کرده و میگوید که سردسته یک باند سرقت است. همه او را پادشاه صدا می زنند چون عاشق دستور دادن است. گفتوگو با او را میخوانید.
جرمت چیست؟
سند نمره کردن. تا حالا چنین اصلاحی شنیده اید؟ اجازه بدهید توضیح بدهم. کار من این است که ماشین های تصادفی را می خرم و بعد به اعضای باند سفارش همان مدل را می دهم تا سرقت کنند. مثلا اگر ۲۰۶ سفید تیپ دو تصادفیبخرم به همدستانم سفارش همان مدل را می دهم. به بعد از سرقت، شماره شاسی و موتور خودروی تصادفی را با دستگاه هک روی خودروی سرقتی می زدم. سپس ماشین جدید را با مدارک خودروی تصادفی به فروش می رساندم. به این پروسه می گویند سند نمره کردن.
چه شد که پایت به دنیای سارقان کشیده شد؟
ماجرایش جالب است. چند سال قبل عاشق یک دختر بودم. به من گفتند فلانی مثلا اصغر آقا به دختر موردعلاقه ام متلک پرانده است. رفتم سراغش اما او قسم خورد که متلک نگفته است. همین موجب شد تا با اصغر آقا دوست شوم. او گفت سارق است اما متلک پران نیست. بعد که فهمید مکانیکم پیشنهاد سرقت داد. این شد که با او و دوستانش آشنا شدم و پایم کشیده شد به دنیای سارقان خودرو.اما حالا سابقه ام زیاد شده و دیگر کمتر سرقت می کنم. سرکرده گروهم و برای خودم نوچه هایی دارم. به من می گویند پادشاه.
برای همین است که روی دستت تاج خالکوبی کرده ای؟
درسته. من عاشق قدرت و سلطنت هستم.فقط روی دستم نیست، همه جای بدنم را تاج تتو زده ام. همه دیگر از من حساب می برند و ریاست باند را به عهده دارم.
نوچه هایت چطور سرقت می کنند؟
با شاه کلید. گاهی هم شیشه می شکنند. مابقی هم فوت و فن های ما سارقان است که نمی توانم عنوانش کنم. البته اغلب ۲۰۶ و ال ۹۰ سرقت می کنند. مشتری های زیادی هم دارد و بازارش خوب است.
از هر خودرو چقدر گیرت می آمد؟
کف قیمت خرید خودروی تصادفی ۵۰ میلیون تومان است و خودروی ۵۰ میلیونی را حدود ۲۵۰ میلیون تومان می فروشم. اما چون با سارق شریک هستم تقسیم بر دو می کنیم. از هر سرقت ۱۰۰ میلیون گیرم می آید.
با پول های سرقتی چه کردی؟
خرج عشق و صفا می کنم. پول دزدی که برکت ندارد، اصلا نمی فهمم چطور خرج می شود.