Web Analytics Made Easy - Statcounter

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: امروز پاسخ به سوالات روز، از نیازهای جدی است؛ شاهد شبهاتی در مورد ولایت فقیه هستیم؛ یکی از رئیس جمهور های وقت در این موسسه گفته «اگر ولایت فقیه را قبول داریم چون در قانون اساسی آمده» و چون مردم به آن رأی داده اند، وقتی در بین سران این مسائل مطرح است، در میان مردم اوضاع چگونه خواهد بود؟!.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش آخرین نیوز، آیت الله مصباح یزدی پیش از ظهر امروز در اختتامیه اولین دوره تربیت مدرس جامع که در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم برگزار شد گفت: روحانیت به عنوان قشری از جامعه که خصوصیتش سرکار داشتن با تعلقات و مبانی دین است شناخته می شود، این معنای آخوندی است.

وی با بیان اینکه این قشر در جایی است که جامعه سرکارش با دین باشد و در عین حال افرادی باشند، دین را ترویج کنند ابرازداشت: این نگاه که« دین برای جامعه ضروری نبود، طبعا نیازی به آخوند نبود و آن را مزاحم هم بدانند»؛ نگاهی بود که در دوره رضا شاه وجود داشت.

به نوشته مرکزخبرحوزه، عضو جامعه مدرسین اظهار داشت: متأسفانه در درون روحانیت هم رفتارهای ایجاد می شد که این نگاه را تقویت می کرد. در گذشته از آخوند تنها به عنوان روضه خوان نام می بردند و هیچ انتظار دیگر از او نداشتند.

اجازه گذاشتن عمامه به آخوند را نمی دادند

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ابراز داشت: فعالیت روحانیت در دوران گذشته غیر از این نبود؛ حالا از دوران ها بگذریم، حتی زمانهایی بود که اصلا اجازه عمامه گذاشتن به آخوند را نمی دادند. آخوند برای روضه خواندن عمامه اش را بر می داشت، وارد مجلس می شد، عمامه را می گذاشت دوباره موقع رفتن عمامه را برمی داشت.

تلاش سیاست مداران برای مبارزه با دین

وی اظهارداشت: این وضع دین داری در جامعه بود و سیاستمدارن کاری کردند که نگاه به دین و آخوند در همین اندازه باشد و دین زیاد در خانه و زندگی و جامعه بروز و ظهور نداشته باشد.

آیت الله مصباح یزدی گفت: اما در سال 1320 اوضاع کمی برای روحانیت بهتر شد و توانست فضای بهتری برای خود ایجاد کند.

وی افزود: آهسته آهسته نگاه به دین و آخوند درجامعه بهتر شد و شاهد شکل گیری آزادیهای اجتماعی و افول رژیم رضاخانی شدیم، اجماعی بر این بود که جوانانی بیایند و درس دینی بخوانند و برای مردم دین ترویج کنند.

عوض شدن نگاه مردم به دین و آخوند

آیت الله مصباح گفت: سؤال شد درس دینی چه چیزی است، می گفتند« از درس جامع مقدمات شروع می شود تا، سیوطی، مکاسب و کفایه ختم می شود». این نگاهی بود که درجامعه بود. این در حالی بود که کتاب های سیوطی هم در بازار پیدا نمی شد، تنها جامع المقدمات کهنه اش یافت می شد.

معنای آخوندی

عضو جامعه مدرسین اظهار داشت:اوضاع به جای رسید که سؤالات متعددی از سوی جوانان ایجاد شد که جواب آن در این کتابهای ذکر شده نبود، بزرگان به فکر کتابهای دیگر مانند شرح منظومه آن هم به صورت قاچاقی افتادند، چون بعضی معتقد بودند دست زدن به کتابهای فلسلفه چنین و چنان است.

رئیس مؤسسه آموزشی امام خمینی(ره) ابراز داشت: زمان تا جایی پیش رفت که ارتباط بین حوزه و دانشگاه برقرار شد و افرادی مانند شهیدمطهری ها وارد دانشگاه شدند.

شکل گیری کتاب روش رئالیسم

آیت الله مصباح یزدی گفت: اولین کاری که ایجاد شد، شهید مطهری با دیگران به خدمت علامه طباطبایی رسیدند و خواستار شدند درسهایی ارائه شود تا بتوان پاسخ گوی نیاز روز بود که درس اصول فلسفه و روش رئالیسم مطرح، نوشته، تدوین و شکل گرفت. تدوین این دوکتاب برای پاسخ گوی به ایسم های آن زمان بود.

وی افزود: این دوران گذشت تا رسید به زمانی که کتابهای دیگر در مورد فقه و بعد از این دوران شاهد پیروزی انقلاب و اتفاقات آن زمان بودیم.

تلاش روحانیت برای مبارزه با تفکرات الحادی

عضو جامعه مدرسین اظهار داشت: در اوائل انقلاب همه این بزرگان نام برده شده، برای پاسخ گویی به شبهات اعتقادی و الحادی به مناطق مختلف کشور می رفتند. امام راحل بعد از پیروزی انقلاب معتقد به تحول و برنامه ریزی در حوزه و در زمان های بعدی شکل گیری دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و ارتباط وسیع تر و شکل گیری علوم انسانی برای دفاع از نظریه اسلام بودند.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بابیان اینکه معتقد بودیم صرف دروس سنتی درحوزه نمی تواند پاسخ گویی نیازهای باشد و لازم بود حوزه به سمت علوم دیگر می رفت، اظهار داشت: معتقد بودیم مردم، رکن اصلی در دینداری و دین خواهی هستند و این مسئله خود در آن زمان بسیار امر مهمی بود.

آیت الله مصباح یزدی با بیان اینکه الان بعضی از افکار مانند آیا نباید پذیرش اسلام، دین و ولایت فقیه را به رفراندم بگذاریم، گفت: این زنگ خطری است که به صدا در آمده و بسیار خطرناک است.

وی افزود: رئیس جمهوری، علنا با دین اسلام طرف می شود، مردم دنیا از او طرفداری می کنند، نشان می دهد اوضاع نسبت به گذشته بسیار متفاوت تر است.

عضو جامعه مدرسین اظهار داشت: اگر در گذشته تنها روحانیت مکاسب می خواند، الان اوضاع بسیار فرق کرده است، نیاز جامعه بسیار متفاوت شده است. الان باید بدانیم چرا طلبه و آخوند شدیم.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ابراز داشت: معتقدیم که جامعه نیازهایی دارد که یکی دین است، اما چگونه می توان دین را شناساند، تا به مراحل بالاتر برسد که شخص حاضر شود برای ترویج دین به آفریقا برود.

نیاز طلاب به مباحث دیگر برای پاسخ گویی

آیت الله مصباح یزدی گفت: اجمالا لازم بدانیم در مورد فلسفه وجودی خودمان تجدید نظر کنیم، آیا جامعه نیاز به آخوند دارد، اگر دارد به چه آخوندی نیاز دارد. مسئله دوم روش کار آخوندی است. اگر خواستیم دین شناس باشیم،باید ازکجا شروع کنیم، چه درس های را باید شروع کنیم. چه رشته های تخصصی را بخوانیم.

شکل گیری دوره های تربیت مدرس

عضو جامعه مدرسین بابیان اینکه طرح ولایت از کجا شروع شده و الان به طرح تربیت مدرس رسیده، گفت: در زمان انقلاب، بعضی ازسپاهیان که علاقه مند به مباحث دینی بودند، متوجه شدند که در دانشگاه مرتبط با این نهاد بعضی اساتید افکار انحرافی ترویج می کنند، جلساتی با حضور بعضی از افراد سپاهی و حوزه شکل گرفت که برای مقابله با این نوع تفکرات در دانشگاه چه باید کرد؟ در نهایت به اینجا رسید که طرح موقتی برای ارائه مبانی با حضور بعضی شخصیتها شکل گرفت.

چرایی نیاز حوزه به مباحث فلسفی و معرفتی

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ابراز داشت: به مرور زمان با جذب اساتید، بخشهایی از مباحث معرفت به اسلام و سیاست و... تنظیم شد. این دوره ها مربوط به سپاه و در دانشگاه امام حسین(ع) بود که الان از آن زمان 23سال می گذرد.

آیت الله مصباح یزدی بابیان اینکه معتقدیم برنامه سنتی حوزه نمی تواند پاسخ گویی نیاز روز باشد، بلکه باید مباحثی را اضافه کرد، گفت: برای چرایی نیاز جامعه به دین، نیاز به مباحث مانند معرفت شناسی به اسلام، فلسفه، سیاست و... هستیم و گرنه به صرف درسهای سنتی نمی توان سؤالات روز را پاسخ داد.

وی افزود: امروز پاسخ به نیاز روز، از نیازهای جدی است؛ شاهد شبهاتی در مورد ولایت فقیه هستیم؛ یکی از رئیس جمهور های وقت در این موسسه گفته «اگر ولایت فقیه را قبول داریم چون در قانون اساسی آمده»و چون مردم به آن رأی داده اند، وقتی در بین سران این مسائل مطرح است، در میان مردم اوضاع چگونه خواهد بود.

عضو جامعه مدرسین اظهار داشت: اگر مطرح شود شک داریم، اسلام حکومتی دارد یا ندارد و نهایتا بخواهیم توقعی درست کنیم، آیا درست می شود یانه؟این هم به جایی می رسد که بعضی ها برسند به امر به معروف و نهی ازمنکر که بگویند؛ اصلا چه کسی گفته امربه معروف واجب است و آخرش یعنی نیاز به دین وجود ندارد.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ابراز داشت: الان بعضی به این فکر هستند که دین را رفراندم کنند. اگر مردم رأی دادند که نیازی به ولایت فقیه نیست!. الان اوضاع و شبهات این است. برای رفع این مشکلات باید درمبانی حقوقی کار کرد که چه نیاز است همه چیز رابه رفراندم بگذاریم. این اوضاع فعلی است و برای این مسائل باید آماده شد. اگر آماده نشویم باید فاتح دین را خواند.

آیت الله مصباح یزدی گفت: شکل گیری دوره های تربیت مدرس، پاسخی برای نیاز روز مانند چرایی نیاز جامعه به دین و اسلام است تا به مباحث مهم تر برسیم.

وی افزود: درکنار همه کمبودهایی که دربخش های سیاسی، اجتماعی و روانشاسی و... داریم، کمبودی که از همه بیشتر احساس می شود، این است افرادی که باید متصدی پاسخگویی نیازها باشند و در عمل پای بند به مبانی دینی باشند، نیستند. یعنی بین رفتار، مبانی فکری و عمل به مبانی دینی ضعف هایی است.

وظائف آخوندی

عضو جامعه مدرسین اظهار داشت: درقدم اول دین را بشناسیم بعد به دیگران بشناسانیم تا به خوبی دین ترویج شود. این معرفت به اسلام و در مرحله بعد عمل به آن درشرایط کنونی بسیار ضروری است.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بابیان اینکه در شرایطی قرار داریم که احساس مسئولیت نسبت به دین و اسلام ضعیف است، گفت: این طرز تفکری است که شکل گرفته و بالاتر برای اثر گذاری باید نوع نگاه به روحانیت عوض شد و فکر نکنیم طلبگی شغلی مانند دیگر شغلها مثل بقالی است و با شهریه بخور و نمیر کاری نمی توان کرد.

منبع: آخرین نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۵۳۵۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...

مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!

من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.

ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!

مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.

توضیح این ادعا چنین است؛

۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.

این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " می‌باید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم می‌آئیم و حرف‌هایمان ‌را می‌زنیم. هیچ کس هم مجبور نیست‌ منطق ما را بپذیرد."

و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."

۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .

اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»

در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود،  ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.

۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.

اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.

آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ‌ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمی‌کشد که بافت فرسوده می‌شود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.

مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم  را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.

امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم‌!

بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.

۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر  بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا  ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.

او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت"  و نقد "ارباب دیانت".

استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."

۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.

او چنین میگفت :

"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولت‌های آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند. تبعیض‌ها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید می‌کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."

استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت‌ میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقده‌های روانی است و عقده‌های روانی تولید انفجار خواهد کرد!"

شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»

بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟

 

دیگر خبرها

  • نامه محرمانه ساواک درباره عروس بزرگ امام(ره)
  • دستور ساواک برای بازرسی از عروس امام (ره)+ سند
  • حمایت چهره نزدیک مصباح یزدی از گشت ارشاد و طرح نور
  • غدیر، اصل و اصول مهندسی دین خداست
  • اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
  • مطهری امام
  • مناظره در باره نقش مردم در حکومت در دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی و آیت الله مرتضی مطهری
  • دهه کرامت؛ فرصتی برای افزایش معرفت مردم به اهل بیت (ع)
  • دهه کرامت؛ فرصتی برای افزایش معرفت مردم به اهل بیت(ع)
  • ترجمه «قلمروزدایی علم و دین» روانه بازار نشر شد