Web Analytics Made Easy - Statcounter

پروردگار متعال در حساب و کتاب اعمال و مجازات انسان‌ها بسیار دقیق و حساس است و حتی ذره‌ای را از قلم نمی‌اندازد و در این بین اعمالی به چشم می‌خورد که خداوند حتی پس از مرگ نیز پاداش آن را به بندگانش می‌دهد که امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا به بررسی این اعمال و معرفی آن‌ها بپردازد، پس پیشنهاد می‌کنیم این مطلب را از دست ندهید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شرح پاداش الهی

خداوند پاداش کسانی که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، متّقین، ابرار، مقرّبان و … را بهتر از آن چه انجام دهند، می‌دهد. نعمت، آمرزش، بهشت و نعمت‌های آن، رضوان خداوند و … پاداش‌های الهی هستند و خداوند بهترین پاداش و بهترین پاداش دهنده است.

خداوند بهترین پاداش و بهترین فرجام است (کهف/۴۴). سرانجام نیکو (آل‌عمران/۱۴)، پاداش نیکو (آل‌عمران/۱۹۵) و پاداشِ عظیم نزد خداست (انفال/۲۸؛ توبه/۲۲؛ تغابن/۱۵). هرکس در برابر آن چه به دست آورده است، جزا داده شود و به آن‌ها ستم نمی‌شود (جاثیه/۲۲). آیا پاداش نیکی غیر از نیکی است (الرّحمن/۶۰)؟ خداوند به اندازه ذرّه‌ای ستم نمی‌کند. اگر کار نیکی باشد آن را دو چندان می‌کند و از نزد خود پاداشی عظیم می‌بخشد (نساء/۴۰). برای کسانی که در این دنیا نیکی کنند، نیکی خواهد بود (زمر/۱۰). خداوند به آنان که نیکی کرده‌اند بهترین پاداش را می‌دهد (نجم/۳۱). هر که کار نیکی کسب کند، برای او در آن پاداشی نیک بیفزاید (شوری/۲۳). بهتر از آن (قصص/۸۴؛ نمل/۸۹)، ده برابر آن، پاداش خواهد داشت (انعام/۱۶۰) و از هراس آن روز ایمن است (نمل/۸۹). خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند (توبه/۱۲۰). برای کسانی که کار نیکو کرده‌اند، پاداش نیکوتر و افزونِ ِبر آن است. چهره‌های آن‌ها را غبار و ذلّتی نمی‌پوشاند. اینان اهل بهشت هستند و در آن جاودانه خواهند بود (یونس/۲۶)

هر که پاداش دنیا را بخواهد، پاداش دنیا و آخرت نزد خداوند است (نساء/۱۳۴). هر که آخرت را بخواهد، نهایت کوشش را برای آن بکند و مومن باشد از کوشش آنان سپاسگزاری خواهد شد (اسراء/۱۹). هر که پاداش این دنیا را بخواهد، خداوند از آن به او می‌دهد و هر که پاداش آخرت را بخواهد از آن به او می‌دهد (آل‌عمران/۱۴۵). هر که کشت آخرت را بخواهد به کشت او می‌افزاید و هر که کشت این دنیا را بخواهد به او می‌دهد و در آخرت برای او نصیبی نیست (شوری/۲۰). هر که پاکی پیشه کند تنها برای خود پاکیزگی می‌جوید (فاطر/۱۸). هر که میزان اعمال او سنگین باشد، در زندگی خوشی خواهد بود (قارعه/۶-۷). هر که به آن چه با خدا عهد بسته وفا کند به زودی خدا پاداش عظیم به او می‌بخشد (فتح/۱۰).

هر که از بدی درگذرد و نیکوکاری کند، پاداش او بر خداوند است (شوری/۴۰).

اگر آنان [جن و انس]بر راه حق پایداری ورزند، خداوند آنان را از آب فراوان سیراب می‌کند (جن/۱۶). نیکی‌های ماندگار نزد پروردگارت از نظر پاداش، امید و سرانجام خوش‌تر است (کهف/۴۶؛ مریم/۷۶).

خداوند می‌فرماید: بر آنم قیامت را پوشیده دارم تا هر کس در برابر تلاشی که می‌کند، جزا یابد (طه/۱۵). سعی و کوشش هر کس به زودی دیده خواهد شد و سپس هر چه تمامتر او را پاداش دهند (نجم/۴۰،۴۱) و به آن چه انجام می‌دادید، جزا می‌بینید و به هیچ کس ستم نخواهد شد (غافر/۱۷؛ جاثیه/۲۸؛ یس/۵۴). آن روز پاداش شما به طور کامل داده می‌شود پس هر که را از آتش دوزخ دور دارند و به بهشت در آورند به راستی کامیاب شده است (آل‌عمران/۱۸۵). کسانی که از پیش، از جانب خداوند به آنان وعدۀ نیکو داده شده است از جهنم دور داشته خواهند شد (انبیاء/۱۰۱). در آن روز چهره‌هایی شاد، از کوشش خود خشنود، در بهشت برین و … هستند (غاشیه/۸-۱۲). خداوند به فرمان خود به سوی آمرزش و بهشت می‌خواند (بقره/۲۲۱). برای رسیدن به آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن، چون آسمان و زمین است، بشتابید و بر یکدیگر سبقت گیرید (آل‌عمران/۱۳۳؛ حدید/۲۱).

 

پاداشی که بعد از مرگ هم ادامه دارد

ممکن است آثارى از انسان باقى بماند که برکات یا عواقب سوء آن تا سال‌هاى متمادى و حتى تا دامنه قیامت به او برسد.

برخی اعمال نتایجی دارند که نه تنها تا پایان عمر بلکه تا قیامت نیز همراه با آن فرد است. حجت‌الاسلام مکارم شیرازی در جلد ۲۶ تفسیر نمونه ذیل آیات ۶ تا ۱۲ سوره مبارکه «انفطار» به آثاری که از انسان باقی می‌ماند، اشاره کرده است که در ادامه می‌خوانیم؛ ممکن است آثارى از انسان باقى بماند که برکات یا عواقب سوء آن تا سال‌هاى متمادى و حتى تا دامنه قیامت به او برسد.

چنان که در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى‌خوانیم:

لَیْسَ یَتْبَعُ الرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ مِنَ الْاَجْرِ إِلاّ ثَلاثُ خِصال: صَدَقَةٌ أَجْراهَا فِی حَیاتِهِ، فَهِیَ تَجْرِی بَعْدَ مَوْتِهِ، وَ سُنَّةُ هُدىً سَنَّها، فَهِیَ تُعْمَلُ بِها بَعْدَ مَوْتِهِ، وَ وَلَدٌ صالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ:

«بعد از مرگ انسان پرونده اعمال او بسته مى‌شود، و اجر و پاداشى به او نمى‌رسد مگر از سه طریق: بنا‌ها و اشیاء مفیدى که براى استفاده مردم از خود به یادگار گذارده، و بعد از او جریان خود را طى مى‌کند، و سنت هدایتگرى که آن را به وجود آورده، و بعد از مرگ او به آن عمل مى‌شود، و فرزند صالحى که براى او استغفار مى‌کند».

در روایت دیگرى، این امور ۶ چیز شمرده شده که به حال مؤمنان بعد از موتشان مفید است: فرزند صالح، قرآنى که آن را تلاوت مى‌کند، چاهى که حفر کرده، درختى که غرس نموده، تهیه آب، و سنت حسنه‌اى که بعد از او باقى مى‌ماند و مورد توجه قرار مى گیرد.

در بعضى از روایات، روى علم و دانشى که از انسان در میان مردم نیز مى‌ماند تکیه شده است. مخصوصاً در مورد سنت نیک و بد، روایات متعددى داریم که به مردم هشدار مى‌دهد، مراقب باشند که بر اثر اعمال آن‌ها چگونه سنتى در میان مردم باقى مى‌ماند.

مرحوم «طبرسى» در ذیل آیات مورد بحث، حدیثى به این مضمون نقل مى‌کند که: روزى شخصى در محضر پیامبر (صلى الله علیه وآله) برخاست و از مردم تقاضاى کمک کرد، همگى خاموش شدند، در این موقع یکى از اصحاب چیزى به سائل داد، بقیه نیز از او پیروى کرده و به مرد فقیر کمک مى‌کردند، پیغمبر (صلى الله علیه وآله) فرمود:

مَنِ اسْتَنَّ خَیْراً فَاسْتُنَّ بِهِ فَلَهُ أَجْرُهُ، وَ مِثْلُ أُجُورِ مَنِ اتَّبَعَهُ، غَیْرَ مُنْتَقَص مِنْ أُجُورِهِمْ، وَ مَنِ اسْتَنَّ شَرّاً فَاسْتُنَّ بِهِ فَعَلَیْهِ وِزْرُهُ، وَ مِثْلُ أَوْزارِ مَنِ اتَّبَعَهُ غَیْرَ مُنْتَقَص مِنْ أَوْزارِهِمْ: 

«کسى که سنت نیکى بگذارد و دیگران به او اقتدا کنند پاداش خود را دارد، و همانند پاداش کسانى که از او پیروى کرده‌اند، بى‌آن که از اجر آن‌ها کاسته شود، و کسى که سنت بدى بگذارد و از آن پیروى کنند، گناه خود را دارد و همانند گناهان کسانى که از او پیروى کرده‌اند، بى‌آن که از گناهان آن‌ها چیزى کاسته شود»، در اینجا بود که «حذیفه» یکى از یاران پیامبر (صلى الله علیه وآله) آیه «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ» را تلاوت کرد.

امیر مؤمنان على (علیه السلام) نیز مى‌فرماید:

فَکَیْفَ بِکُمْ لَوْ تَناهَتْ بِکُمُ الْاُمُورُ وَ بُعْثِرَتِ الْقُبُورُ هُنالِکَ تَبْلُوا کُلُّ نَفْس ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقُّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ:

«چگونه خواهید بود آنگاه که همه امور پایان پذیرد، قبر‌ها زیر و رو شود، و همه شما در عرصه محشر حاضر شوید، آنجا است که هر کس هر عملى را قبلاً انجام داده مى‌آزماید، و همگى به سوى خداوند که مولا و سرپرست حقیقى آن‌ها است باز مى‌گردند، و کسانى را که به دروغ همتاى او قرار دادند از خاطر آن‌ها مى‌رود». 

این آیات و روایات، ابعاد مسئولیت انسان را در برابر اعمالش از دیدگاه اسلام منعکس مى‌کند و نشان مى‌دهد: تا چه حد هر انسانى در مقابل اعمال خویش مسئول است، تا آنجا که ممکن است بعد از گذشتن هزاران سال آثارش براى او پاداشى نیک بیافریند، یا وزر و لعن و گناه به بار آورد.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۶۷۵۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خداوند برای انسان‌ها رستگاری می‌خواهد

از سلسله جلسات تدبر در سوره «رعد» که از سوی مدرسه دعا و نظام‌سازی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار می‌شود، شب گذشته یکشنبه 16 اردیبهشت در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد. طی آن هانی چیت‌چیان با اشاره به آیات 11 تا 15 این سوره مبارکه، دلایلی متقن در باب ولایت الهی و اینکه تنها ولایت خداوند و هر آن کس که ولایت او از جانب خدا تأیید شده است، وسیله‌ای برای رستگاری و کمال انسان است، به میان می‌آورد.

در بخشی از آیه 11 سوره مبارکه «رعد» چنین بیان می‌شود که «... إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...»(یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را به سوی بلا، نکبت، شکست و شقاوت تغییر نمی‌دهد تا آن که آنان آنچه را از صفات خوب و رفتارشایسته و پسندیده در وجودشان قرار دارد به زشتی‌ها و گناه تغییر دهند) از معنای این فراز از آیه مشخص می‌شود که هر جامعه‌ای سهمی از رشد و هدایت دارند و این امر به شکل پیش‌فرض برای آنها تعیین شده است به این معنی که خداوند برای همه انسان‌ها با هر ظرفیت و جایگاهی چیزی غیر از فلاح و رستگاری نمی‌خواهد حال آن که عده‌ای اصرار به آن دارند تا با تغییر سرنوشت خود آن را به سمت زشتی و شقاوت منحرف ساخته و تغییر دهند.

بر این اساس مبنای آفرینش الهی بر پایه هدایت انسان استوار است و اینگونه نیست که خداوند حتی با لحظه‌ای رها کردن انسان، موجبات لغزش و به ورطه ضلالت و گمراهی افتادن او را فراهم سازد؛ به زبانی عامیانه تنظیمات کارخانه‌ای آفرینش انسان بر مدار هدایت و ارزانی ساختن مواهب و نعمات الهی مقرر شده است و البته چه بسا در طول تاریخ بشریت اقوامی بوده و هستند که درصدد برهم زدن و خراب کردن این قانون الهی بوده و سعی در تغییر آن داشته‌اند.

براساس آنچه که قرآن به آن اشاره دارد، چه بسیار اقوامی که سعی در برطرف ساختن زندگی هدایتگر و سعادتمند از خود داشته و راه ضلالت و گمراهی را در پیش کشیدند، همچوم قوم «ثمود»، «اسرائیل» و «لوط» و وقتی صحبت از قوم می‌شود، یعنی تشکلی که بر انجام کاری و فعلی مشترک اجماع دارند. این تعبیر با عبارت امت که هدف و سرانجامی مشترک را برای خود تعیین کرده و به سمت آن پیش می‌روند، متفاوت است.

به بخش دیگری از آیه 11 این سوره توجه کنید: «... وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ...»(و هنگامی که خدا نسبت به ملتی آسیب و گزند بخواهد [برای آن آسیب و گزند] هیچ راه بازگشتی نیست؛ زیرا برای آنان جز خدا هیچ یاوری نخواهد بود) با دقت در این فراز، متوجه می‌شویم که حتی اگر قرار باشد بر قومی مورد و پیشامد ناگوار و سوئی وارد شود آن نیز از اراده خداوند ناشی می‌شود. در نتیجه اینگونه نیست که حتی به فرض قومی راه انحراف و نگون‌بختی را برای خود انتخاب کرده باشد، خداوند نیز رأی و نظرش بر این باشد، بلکه ممکن است به آن قوم مهلتی برای جبران اشتباه و خطایش را بدهد. این امر از جمله اوصاف صبور و بخشندگی خداوند است و نکته جالب توجه اینکه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نیز به این امر صحه گذاشته است.

در روایات زیادی از معصوم(ع) این امر نیز مشهود است که خداوند به محض مشاهده ارتکاب بندگان به عمل خیر و صلاح، فوراً به ملائک خود فرمان به ثبت و نگهداری آن را می‌دهد، حال آن که در مورد انجام عمل ناشایست تعللی در ثبت و ضبط اعمال دارد تا فرد یا قوم مرتکب درصدد جبران برآمده یا از کرده خود پشیمان شوند و توبه کنند.

اما سرآخر همه اینها برای اثبات یک مفهوم راستین و حقیقی است و آن اینکه انسان به غیر از خدا ولی و سرپرستی ندارد و سرپرستی اگر به ابنای بشر در طول تاریخ سپرده شده باشد، تنها آن قسم از آن موجه و قابل قبول است که مورد تأیید و تأکید خداوند قرار گرفته باشد. همچنانکه که ما در مقابل ولایت خیر و حق، ولایت کفر و شرک را  نیز داریم و در هر دو جبهه نیز پیروانی وجود دارند، اما تفاوت فاحشی میان آنها قابل مشاهده است.

به آیه 12 سوره «رعد» می‌رسیم که می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ» و البته بعد هم متوجه آیه 13 می‌شویم که در آن آمده است: «وَیُسَبِّـحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ» در این دو آیه صحبت از رعد و برق است. منظور از برق همان زخمه نوری است که به واسطه برخورد دو ابر باردار، آسمان را روشن می‌کند و منظور از رعد نیز صدای نسبتاً مهیبی است که کمی نگرانی و ترس را نیز به دنبال می‌آورد. اما برای چه این مثال در این بخش از سوره «رعد» آمده است؟

در بخشی از آیه 12 این سوره رعد و برق آسمان مایه ترس و امید ذکر شده است. ترس از این ناحیه که ممکن است خطراتی متوجه انسان یا جنبندگان روی زمین داشته باشد و امید از اینکه به واسطه چنین رویداد طبیعی، شاهد بارش رحمت الهی باشیم که به واسطه آن زمین و هر آنچه در آن است، زنده و بارور می‌شود. چنین حالتی میان خوف و رجاء برای اثبات این نکته است که ولایت الهی بر این اساس مقرر شده است. این می‌تواند امری نسبی باشد به این معنا که پذیرفتن ولایت خدا حتماً با سختی‌ها و مرارت‌هایی همراه است، اما در کنار چنین مفهوم در صورت صبر و مداومت انسان، پذیرش ولایت الله سویه‌هایی به غایت نیک و خوشایند نیز دارد. اتفاقاً براساس آنچه که پیشتر اشاره شد، اراده خدا بر آن است تا انسان‌ها ولو با داشتن لغزش و انحرافاتی به سوی کمال و رستگاری حرکت کنند.

در آیه 13 در کنار صحبت از صدای رعدی که گویی از آن تعبیر همه کائنات به جهت تسبیح خداوند برای ارزانی داشتن همه مواهب و نعمات است، صحبت از صواعق می‌شود، ارتعاشی برق‌آسا که اگر با هر جنبنده‌ای از جمله انسان برخورد کند، کار او را یکسره خواهد کرد. مراد از این تشبیه پذیرش ولایت خدا و غیر خداست که با وجود آنکه به فاصله‌ای بسیار کم از یکدیگر قرار دارند، اما در یکی رحمت و سلامت است و در دیگری فنا و نیستی و در ادامه به این نکته تأکید می‌شود که با وجود چنین مثال بلیغ و روشنی همچنان جمعی از افراد سر جنگ با خدا و نافرمانی از ولایت الله را دارند.

مورد دیگری که پس از پذیرش ولایت خدا مطرح است و آیه 14 این سوره به آن اشاره دارد، بحث دعوت است که می‌فرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَی الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ» دعوت تنها از جانب خداست و هر آن کس که دعوت خدا را لبیک گوید که در امتداد ولایت الهی است، می‌تواند به فلاح و رستگاری برسد، هر چند که ولایت شیطان و کفر نیز دارای دعوت است و همانطور که به آن اشاره شد، آنها نیز پیروانی دارند، اما نکته جالب توجه اینجاست که ولایت کفر قادر نیست او را به هدفی مشخص و سعادتمند برساند.

وقتی دعوتی صورت می‌گیرد، چه از جانب حق و چه از جانب کفر، دعایی نیز به وجود می‌آید که به نوعی اجابت دعوت است. وقتی بنیان ولایت کفر بنیانی سست و بی‌پایه باشد و دعوت آن نیز با وجود همه زرق و برقش، از وجاهت برخوردار نباشد، لذا دعایی که از سوی پیروانش صورت می‌گیرد، قادر نخواهد بود او را به سرمنزل مقصود و هدف غایی انسانی یعنی کمال و سعادت رهنمون سازد.

دیگر خبرها

  • «کشتی نیکی» حامل کمک‌هایی برای غزه به العریش مصر رسید+ تصاویر
  • آقایی‌پور: ناخودآگاهانه بلند شدم و به سپاهان گل زدم!
  • سهمیه شنای المپیک بگیریم وایلدکارت منتفی می‌شود
  • زمینه انجام پروازهای حج از فرودگاه‌های سمنان و شاهرود فراهم شود
  • چگونه از کلاس خصوصی زبان انگلیسی نتیجه بگیریم؟
  • نقش ویژه مهندسی مکانیک سنگ را در توسعه کشور جدی بگیریم
  • «آفرینش تو برای ما مهم است» در برج آزادی آغاز به کار می‌کند
  • دبیر درباره المپیک: یک طلا بگیریم هنر کردیم!
  • خداوند برای انسان‌ها رستگاری می‌خواهد
  • چگونه اضطراب را درمان کنیم؟