۵ گانه روحانی برای مدیریت کشور تا امروز/ آواربرداری، وعدههای بزرگ، دستاوردسازی، چرخش به سمت اروپا و اینک مردم مسئولین را درک کند!
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۷۲۴۸۵
گروه سیاسی جهان نيوز: از ابتدای دولت یازدهم وعدههای زیادی به مردم برای بهبود اوضاع کشور داده شده اما تا به امروز بیشتر از اینکه دولتمردان به قول هایی که دادهاند عمل کنند، در شرایط مختلف با فضاسازی جالب وضعیت موجود را توجیه کردهاند. اگر نگاهی به مراحلی که دولت تا به امروز ساخته و پرداخته و پشت سر گذاشته بیندازیم متوجه این موضوع می شویم که فضاسازی رسانهای در جهت اقناع عمومی در دستور کار قرار گرفته است تا ارائه گزارش عملکرد از آنچه دولت باید انجام می داد و آنچه انجام گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با بررسی این مراحل ببینم دولت چه کرده و حالا در کجا ایستاده است.
مرحله اول؛ آواربرداری: دولت یازدهم از بدو تشکیل حمله سفت و سخت خود را به دو دولت قبل آغاز کرد. حملات انقدر سنگین و از جانب مهره های مختلف دولتی بود که گویی سیاست دولت برای تثبیت اولیه خود این رویه است. دولتمردان در این مرحله بیان داشتند که دولتی ویران شده تحویل گرفته اند که خزانه آن خالی است و بیاد شق القمری صورت بگیرد تا کشور از این فضا بیرون بیاید. این روش که زمین سوخته تحویل گرفته شده است توسط اصلاح طلبان برای شهر تهران هم انجام شد. این درحالی است که طی سال اخیر این جریان چند شهردار و سرپرست عوض کرده و شاهد آن هستیم که پروژه های به جا مانده از شهرداری دوره «محمد باقر قالیباف» را افتتاح می کند. با این حال «حسن روحانی» مطرح کرد که بایستی خرابی های دوره قبل را ترمیم کنیم و این نیازمند برنامه و وقت است.
مرحله دوم؛ وعدههای بزرگ: در این مرحله وعدههای زیادی به مردم داده شد. عمده وعده ها هم برای به ثمر نشستن برجام و آماده سازی افکار عمومی برای ایجاد توافق بود. در این مرحله رئیس جمهور مطرح می کرد که اگر می خواهیم مشکل اشتغال و ازدواج جوانان و حتی آب خوردن کشور حل شود باید توافق صورت گیرد. بعد از این موضوع نیز توافق صورت گرفت که دیپلمات های هسته ای هم وارد سیکل وعده دادن به مردم شدند. در همین رابطه، «محمد جواد ظریف» بیان می کرد که همه تحریم ها در روز اجرای برجام لغو می شود و رئیس جمهور هم بیان می کرد تمام تحریم ها حتی تسلیحاتی هم لغو خواهد شد.
مرحله سوم؛ دستاوردسازی: در این مرحله برجام اجرا شد و اما شاهد آن بودیم که وعدههایی که دولتمردان به آن اشاره کرده بودند محقق نشد. اینجا بود که دولت دست به دستاوردسازی آنهم از نوع منفی و هراس آلود آن زدند. در این مرحله بیان می شد که اگر اقدامات دولت و برجام نبود مثلا سایه جنگ از سر کشورمان رفع نمی شد. موضوع پوچی که ماهیت آن امروز که آمریکا از برجام خارج شده است به خوبی نمایان می شود. سئوال اساسی اینجاست که چرا امروز که آمریکا در برجام نیست و اروپا نیز در حال تلف کردن وقت است، هیچ جنگی علیه کشورمان احساس نمی شود. این احساس امنیت از برجام بوده یا اینکه اقتدار نظامی کشورمان این حس پایدار را ایجادکرده است؟ با این حال به نظر می رسد که دولت برای توجیه خود از موارد امنیتی هم چشم پوشی نکرده است. دولتی که همه تخم مرغ های خود را در سبد برجام گذاشته و کشور را پنج سال در انتظار و رکود قرار داده حالا نیز همین رویه را در حال طی کردن است. با این شرایط مردم منتظر اقدام عاجل دولتمردان خود هستند تا مشکلات کشور رفع شود.
مرحله چهارم؛ چرخش به سمت اروپا: بعداز تهدیدات و بالاخره شدن از برجام توسط «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا دولت به سمت اروپا چرخید که البته اروپا هم تا به امروز بیشتر وقت تلف کرده است تا اقدامی عملی از خود نشان دهد. حالا حتی دیپلماتها نیز نسبت به این موضوع به اروپا هشدار می دهند.این چرخش دولت بسیار معنی دار بود، چراکه «حسن روحانی» در ابتدا مطرح کرده بود که اروپا «آقااجازه» است و آمریکا «کدخداست» و عقل سلیم حکم می کند به پیش کدخدا رفت. موضوعی که ماهیت آن از اینکه آمریکا را آقای جهان بنامیم هم قابل تامل بود. به هر جهت اروپای آقا اجازه هم امروز در حال خریدن زمان برای خود است و آمریکا نیز درحال اعمال تحریم های جدیدی است که قعطنامه 2231 شورای امنیت را به طور کلی نقض کرد.
مرحله کنونی؛ درک کردن مسئولان: حالا به مرحلهای رسیده ایم که نه تنها وعده های گذشته محقق نشده بلکه با گرانی سرسام آور کالاهای مختلف مردم در عسرت و سختی بسیار گرفتار آمدهاند. در این مرحله بسیاری از واحدهای صنعتی از کار افتاده اند و بسیای بی کار شدهاند. بازار و تولید با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کنند و مشخص نیست آینده به چه شکل خواهد شد. افزایش قیمت به طور نجومی بالا رفته است و حالا به طور کاملا جزئی کاهش یافته است. بی تعادلی و بی ثباتی در بازار سبب سردرگمی بسیاری شده و ریسک پذیری بالایی برای تجارت به بار آورده که نتیجه آن رکود شدیدتر در بازار است. مردم منتظر اقدام فوری مسئولان هستند اما حالا بیان می شود که مردم بایستی مسئولان را درک کنند. به طوری که گویی اب سربالا می رود؛ ظریف بیان می کند که این گرانی ها باید چند سال قبل اتفاق می افتاد و معصومه ابتکار بیان می کند که دولت نسبت به گرانی بی حس نیست. با این شرایط مسئولان سعی دارند اینطور جا بیندازند که مردم باید آنان را درک کنند. اما سئوال اینجاست که با همه این مراحلی که طی شد که مسئولان مردم را درک می کنند؟
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۷۲۴۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت روحانی چگونه سفره مردم را کوچک کرد؟
دولت یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی سفره مردم را کوچک کردند و دهه ۹۰ را به علت ناکارآمدیها و ترک فعلهای بیشمار با میانگین رشد اقتصادی ۰.۶درصد به پایان رساندند.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه ایران در گزارشی در اینباره نوشت: دهه ۹۰ به علت ناکارآمدیها و ترک فعلهای بیشمار دولت موسوم به تدبیر و امید از رشد اقتصادی محروم شد و میانگین رشد اقتصادی ۰.۶درصد به ثبت رسید. جهشهای شدید نرخ ارز و تورمهای مستمر بالا و تحقق تورم ۶۰درصدی، عدم تأمین واکسن در دوره کرونا، تشدید بیکاری در کشور، افت سرمایهگذاری خارجی، رشد فزاینده حجم نقدینگی و ثبت نرخ رشد نقدینگی ۴۰درصدی، تورم عدم ساخت مسکن و جهشهای قیمتی بخش ساختمان در دوره روحانی و کاهش درآمد سرانه ایرانیان در این دوره زمانی تنها لیست کوتاهی از خسارتهای دولت حسن روحانی است که این روزها وی از آنها به عنوان هدایایی برای دولت سیزدهم یاد میکند(!) وضعیت دولت تحویل داده شده توسط روحانی در سال ۱۴۰۰ در مقایسه با وضعیت پایان دولت دهم در سال ۹۲ نشان میدهد که روحانی میراثی از مجموعهای از ناکارآمدیها را برجای گذاشته است. در دولت احمدینژاد تورم ۳۸درصد، نرخ رشد نقدینگی ۲۹درصد و میانگین رشد اقتصادی ۲.۰۵درصدی تجربه شد که در مقایسه با وضعیت تحویل دولت روحانی به دولت سیزدهم، بهمراتب وضعیت بهتری بوده است. همچنین به لحاظ نابرابری، دولت روحانی کشور را در وضعیت نامطلوبی قرار داد؛ ضریبجینی به عنوان شاخصی برای سنجش نابرابری در دولت روحانی و عدم اتخاذ سیاستهای حمایتی از اقشار کمدرآمد روندی صعودی را طی کرد. در حالی که در دولت احمدینژاد به دلیل اجرای سیاست هدفمندی یارانهها شاخص نابرابری بهشدت در کشور کاهش یافت و توزیع درآمد نیز نسبتاً بهبود یافت.
بیتوجهی دولت روحانی به اصلاح اساسی ساختارهای اقتصاد باعث شد، کاهش تصنعی تورم با جرقه بازگشت تحریمهای آمریکا از بین رفته و دولت روحانی را رکورددار بزرگترین تورم دو دهه اخیر کند و باعث کوچک شدن سفرههای مردم شود.
در یک دهه گذشته تشکیل سرمایه و تولید ناخالص داخلی کشور با رشدهای پایین و بعضاً منفی روبهرو بوده است. نتایج عدم ثبات در شرایط اقتصاد کلان به دلیل ناکارآمدی و بیبرنامگی دولت گذشته در کاهش سرمایهگذاری و تولید و همچنین ترغیب فعالان اقتصادی به فعالیتهای سفتهبازانه در دهه ۹۰ قابل مشاهده است. بر اساس آمارهای بانک مرکزی، متوسط نرخ رشد یک دهه اخیر تشکیل سرمایه ثابت ناخالص کل، ماشینآلات و ساختمان طی دوره ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ بهترتیب معادل ۶.۹-، ۹.۱- و ۵.۲- درصد بوده است. البته بر اساس آمار بانک مرکزی سال ۱۴۰۱ میزان سرمایهگذاری یا همان تشکیل سرمایه ثابت ناخالص با رشد ۶.۷درصدی، رکورد این شاخص را زده است. موردی که روحانی همواره سعی داشت بر آن تأکید کند، بلد بودن زبان دنیا و نوید ارتباطات اقتصادی- سیاسی با جهان بود، اما فارغ از کارنامه سیاسی که مشخص شد بلد بودن زبان دنیا، تنها بلوف بود، دولت در این زمینه در حوزه اقتصاد رفوزه شد. شاهد این مدعا هم میزان سرمایهگذاری خارجی به روایت بانک مرکزی است. با آنکه میزان سرمایهگذاری خارجی در سالهای ۹۰ و ۹۱ در اوج تحریمهای نفتی و هستهای بیش از ۴میلیارد دلار در سال بود اما پس از برجام روندی نزولی به خود گرفت به طوری که سال ۹۵ به ۳میلیارد و ۲۲۳میلیون دلار و سال ۹۶ به ۲میلیارد و ۴۳۰میلیون دلار رسید. این عدد سال ۹۶ به رقم ناامیدکننده یکمیلیارد دلار هم رسید.
شاخص درآمد ملی سرانه، یکی از مهمترین مؤلفههایی است که برای نشان دادن وضعیت اقتصادی یک کشور به کار میرود و بهبود این شاخص بیانگر وضعیت مناسب خانوارها، بنگاههای اقتصادی و بخشهای مختلف است. درآمد سرانه در یک دهه اخیر از ۹.۲میلیون تومان در سال ۹۰ به ازای هر نفر در سال ۹۸ به ۸/۴ میلیون تومان (به قیمت ثابت سال ۹۰) کاهش یافته است. این یعنی درآمد مردم در یک دهه اخیر نهتنها افزایش نداشته که کاهش هم یافته است. مرکز آمار در حالی این ارقام را اعلام کرده که اصلیترین دلیل این بحران، تورم فزاینده سالهای اخیر بوده است.