ماجرای خانههای سازمانی کارخانه شماره پنج دهونک
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۸۱۰۶۶
فارس نوشت: یکی از رفقا میگفت ببین چطور با بیتدبیری یک مشکل محلی را به مسئله ملی تبدیل کردند. دیدم بد نمیگوید. انگار گاهی برای حل شدن بعضی مشکلات باید آنها را ملی کرد تا حداقل صدای مردم عادی و بیرسانه به کسی برسد. ماجرای تخریب خانههای بازنشستگان در دهونک یک ماجرای محلی در شمال شهر تهران بود که حالا به یکی از ماجراهای داغ سراسری در رسانهها و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصل ماجرای خانههای ده ونک چیست؟
منطقه ونک یکی از مناطق قدیمی و اصیل شمال تهران است. در دههی بیست شمسی، آلمانها یک کارخانه ماسکسازی در این منطقه برپا کردند. ده از شهر دور بود و برای کارگرهای کارخانه در اطراف همان جا خانههای کارگری ساخت. بعد از رفتن آلمانها، وزارت راه مالک آن کارخانه شد و کارگرها کار و سکونتشان را ادامه دادند. کسی هم به خانهها کاری نداشت. در دورهای به کارگرها گفتند خانهها به شرط تملیک برای خودتان و مقداری از حقوقشان کم شد. کمکم ساکنان هم به بازسازی خانهها پرداختند ولی در روند واگذاری، بین سازمانهای دولتی اختلاف بود و این اختلاف تا ابتدای انقلاب ادامه داشت.
بعد از انقلاب هم این ماجراها و اختلافات حقوقی ادامه پیدا کرد. ولی حتی قبض آب و برق هم برای ساکنان صادر میشد. هرچند اوایل انقلاب به بعضیها گفتند پولی برای سند بدهند و مالک خانهها شوند که به خاطر هزینهی بالا، فقط تعداد کمی از ساکنین سند گرفتند.
این ماجرا تا سال ۱۳۸۱ ادامه داشت. آن سالها زمین کارخانه به دانشگاه الزهرا واگذار شد. دانشگاه از همان اول مدعی شد که زمینهای اطراف که شامل این خانهها هم میشود هم جزو املاک دانشگاه است و شکایت و شکایتکشی شروع شد تا اینکه بالاخره در ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ دانشگاه توانست حکم قطعی تخریب خانهها را بگیرد.
مردم هیچ وقت فکر نمیکردند کار به اینجا بکشد. در این بین چندتایی خانه را هم خراب کردند. با حضور گروههای دانشجویی و چند سلبریتی اینستاگرامی ماجرای تخریب دچار اختلال شد و در حد همان چند خانه ماند. ولی در حکم و همت دانشگاه برای تخریب خدشهای وارد نشد. حتی فشارهای قانونی به فشارهای رسانهای تبدیل شد.
دانشگاه الزهرا چه میگوید؟
از ۱۳۸۱ که هیأت وزیران سند زمینهای راه آهن را به نام دانشگاه الزهرا کرد، دانشگاه میگفت زمینهای اطراف نیز دولتی و متعلق به دانشگاه است. مسئولان دانشگاه مدعیاند از سال ۹۴ براساس بخشنامه دولت که قرار شد تمام اموال خود را به صورت دقیق شناسایی و در سیستمهای وزارت دارایی ثبت کنند، دانشگاه برای رفع تصرف پیگیری کرده است. هرچند به قول مسئولان دانشگاه، کمبود فضای آموزشی هم باعث این اتفاق شده است.
بعد از برگزاری ۲۰۰ جلسه در دادگاه، نهایتاً رأی خلع ید متصرفین برای دانشگاه الزهرا صادر شد و در جلسه تجدیدنظر هم رأی به نفع دانشگاه صادر شد. دانشگاه مدعی است پس از آن، با تمام ساکنان صحبت شد و اعلام شد که هیچ حق و حقوقی ندارند و باید آنجا را تخلیه کنند. ۲۰ روز قبل از حکم دادگاه مبنی بر تخلیه، در تابستان نماینده دادستانی هم به خانه ساکنان رفت و حکم مربوطه را به همه ساکنین ابلاغ کرد. دانشگاه هم اعلام کرد در حمل بار و بستهبندی اسباب ساکنان کمک میکند. بنا بر اعلام دانشگاه فردی هم پیدا شد که به ساکنان پنجاه میلیون پول بدهد تا جایی برای خودشان اجاره کنند.
دانشگاه معتقد است ساکنان از قبلِ انقلاب به دلیل دولتی بودن ملک، تحت عنوان خانه سازمانی یا کارگری از این زمینها استفاده میکردند و حالا این تصور برایشان بهوجود آمده است که خانهها مال آنهاست. به نظر دانشگاه آنها باید جریمهای هم بابت اسکان غیرمجازشان پرداخت کنند. چند نفری از ساکنان با همین پول و تهدیدها خانهها را تخلیه کردند.
مردم چه میگویند؟
تهران این روزها حال و هوایی پاییزی دارد؛ علیالخصوص طرفهای دهونک. ساعت ده صبح در کوچه شهید شهامتی محله ده ونک بودم؛ یعنی جایی که دو ماهی است اسمش در شبکههای اجتماعی میچرخد. کوچه تقریباً خلوت بود ولی تک و توک کسانی توی کوچه بودند که با دقت اطراف را میپاییدند. کوچه پر از بنرهای تظلمخواهی مردم بود. اگر کسی از ماجرا خبر نداشت، ازشان سر درنمیآورد.
با یکی از بچههای جنبش عدالتخواه قرار گذاشته بودم تا درباره ماجرا حرف بزنیم. توی خیابان همدیگر را دیدیم. با هم رفتیم حسینیه محل که در انتهای کوچه بود؛ همان جایی که اکثر معترضان جمع میشوند. چند جوان در مسجد بودند که دیشب را توی حسینیه و کوچه کشیک داده بودند. مراقب بودند که اگر بولدوزرها آمدند بقیه را خبر کنند. چند باری این کارشان جواب داده بود. میگفتند شیفت بچههای روز شروع شده و آنها باید بروند به زندگیشان برسند. از مردادماه ده باری بولدوزرها سراغ خانهها آمدهاند و به غیر از بار اول که با زور چندتایی از خانهها را تخریب کردند، تا امروز موفق نبودهاند.
منطقه مورد مناقشه دو تکه بود. از قسمت شمالی فقط دو خانه مانده بود که بزرگتر بودند ولی خانههای منطقه جنوبی خیلی کوچک بودند. حتی بعضیشان بیشتر از ۳۰متر نمیشدند و یک خانواده در آنها زندگی میکردند. همان خانههای کارگری یک جورهایی به یک خانه برای خانواده تبدیل شده بود. دستشویی و حمامهای بعضی از خانهها هنوز مشترک بود.
توی حسینیه منتظر بودیم تا یکی از اهالی که بیشتر از بقیه اطلاعات و سند داشت بیاید. هر کسی میرسید چیزی میگفت. حسینیه در این روزها پاتوق اهالی محل شده بود. یکی از پیرمردها به من گفت صبح که دیدمت میخواستم بپرسم برای چه عکس میگیری؟ برای اهالی مسئله خانهها به مهمترین موضوع زندگی تبدیل شده بود. دانشجوها و آدمهای دغدغهداری هم که میآمدند، آنجا سر میزدند، دوستان جدید اهالی بودند. اکثر اهالی و ساکنان تقریباً بازنشسته و از کار افتاده بودند. تنها راه نجات خود را هم در رسانهها و شبکههای اجتماعی میدیدند و حتی چند نفری قسطی گوشی هوشمند گرفته بودند تا در جریان دعواها قرار بگیرند. آن روز صبح از یک کاربر اینستاگرام شاکی بودند که دیشب علیهشان حرف زده و گفته حق با دانشگاه است. یکی از پیرزنها آن کاربر را نفرین میکرد که گفتیم زیاد جدی نگیرید.
هر کسی فیش و قولنامهای هم داشت برایمان میآورد؛ از قبض آب گرفته تا قراردادهای داخلی. منتظر بودیم تا نفر اصلی از راه برسد. آن وسطها فیلم کتک خوردن روحانی معروف اینستاگرامی را هم که حامی آنها بود دیدیم. فیلم را از دوربین مداربسته گرفته بودند. واقعیت این است که اگر دانشجوها و بعضی از اینستاگرامیها نبودند احتمالاً خانهها تا الان خراب شده بود. اتفاقاً مسئول کلانتری هم با آنها دعوا کرده بود که اگر شما نبودید تا حالا کار را تمام کرده بودیم.
کمی که گذشت کسی که منتظرش بودیم آمد. در جریان ماجرا بود و یک سری کاغذ و سند برای من کپی کرده بود. توی حرفهایش چیز جدیدی نداشت. سندها و حرفها میتوانست نشان دهد که چرا ساکنین احساس میکنند که حق دارند ولی دادگاه حکم دیگری داده. آنها از وضعیت دادگاهها راضی نبودند و دربارهاش حرفهایی داشتند.
بعد از صحبت با معتمد، نماز خواندیم و توی کوچه راه رفتیم و به خرابهها و خانههای باقیمانده سر زدیم. از جلوی در دانشگاه الزهرا که رد شدیم، مأموران حراست حواسشان حسابی جمع بود. دیروز چندتایی از دانشجویان دختر را که در حمایت از اهل محل به حسینیه آمده بودند، فرستاده بودند حراست.
برای خانههای ده ونک چه کار میتوان کرد؟
مسئله خانههای ده ونک راهحلهای زیادی ندارد. زمینهای مورد مناقشه ۱۳ هزار مترمربع است که بخشی از آن تخلیه شده است. امروز زمین در این منطقه بعضا با قیمت سرسامآور متری ۳۵ میلیون تومان هم معامله میشود. بنابراین زمینها ارزش بالایی دارند. با باز شدن منطقه، برجی هم که کنار دانشگاه است سود میکند.
راهحل آسان و قانونی برای دهونک، تخریب خانهها و بیرون کردن ساکنان هشتاد ساله آن است. آنها باید برای خودشان فکری بکنند و سرنوشت آنها به دولت و دانشگاه الزهرا ربطی ندارد. اما شاید راههای دیگری هم برای حل مناقشه وجود داشته باشد.
یکی اینکه نامهای برای رییس قوه قضاییه تنظیم شود و ایشان براساس اختیاراتشان در ماده 477 آیین دادرسی، اعاده دادرسی کنند و پرونده دوباره از اول بررسی شود. برخی از مردم و حتی حامیان آنها معتقدند که در روند قضایی اتفاقات مشکوکی افتاده است که البته هیچ کدام را نمیتوان ثابت کرد ولی شاید با طرح مجدد آنها، رأی پرونده جور دیگری صادر شود.
یک راه دیگر این است که دانشگاه الزهرا با ساکنان به توافق برسد یا حداقل جای دیگری برای سکونت آنها پیدا کند و اسکان مناسب خانوادهها را تضمین کند و آرامش را به ساکنان بازگرداند.
در پایان چه خواهد شد؟
خیلیها میگویند نمیشود که هر کسی هر جا زندگی کند مالک آنجا شود. حرف درستی است، ولی شواهد و قرائنی وجود دارد که ساکنان این محل حقوقی دارند؛ ازجمله اینکه براساس بعضی سندهای موجود بارها حتی توسط بعضی وزرا عنوان شده که آنها مالک خانهها هستند.
اما بالاتر از اینها، حقوق انسانی و کرامت ساکنان این منطقه مطرح است و اینکه دانشگاه میتواند با فروش بخش کوچکی از این زمین، برای این مردم سرپناهی درست کند. ضمن اینکه طرف دعوای مردم دولت است، نه شاکی خصوصی. بنابراین میتوان کمی با آنها مهربانتر و با مدارای بیشتر رفتار کرد. این برخورد اتفاقاً به نفع دولت هم هست چون مردم میبینند که دولت در عمل هم حامی آنهاست.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۸۱۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رادان: دشمن می خواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذردY اگر موفق شود دیگر چیزی برای ما نخواهد ماند/ 32 سازمانی که در این نظام مسئول بودند برای ساماندهی حجاب و عفاف نه تنها کار خودشان را نمی کنند بلکه شبهه و شک و تردید در دل مردم نیز می اندازند
به گزارش جماران؛ فرمانده کل انتظامی کشور گفت: دشمن میخواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذرد، بعضی از خاکریزها تعیین کننده است چه حفظ آن و چه از دست دادن آن.
بنابر اعلام خبرگزاری پلیس، سردار احمدرضا رادان در جمع اساتید و طلاب مدرسه عالی فقهی امام علی بن موسی الرضا (ع) و خانواده های معزز شهدای حریم و حرم، اظهار داشت: قصه پرغصه امروزهای ما در آمیختگی شبهه، شک، تردید با یقینی حاصل از فقه و علم و عمل است؛ یعنی شبهه بین حجاب با دلایل و برهان قانون مسائل فقهی و عقلی با شبهاتی که حریف و دشمن و خودی نادان در برابرش قرار می دهند.
وی به اظهارات مقام معظم رهبری در این باره اشاره کرد و افزود: این قصهای که صورت گرفته، برنامه دشمن است دشمن با برنامه کامل با هدفگذاری کامل و دقیق و البته پا به کار و مصمم است چون اگر به هدف برسد به همه چیز رسیده است و اگر از این مسیر عبور کند از همه جا می گذرد.
سردار رادان ادامه داد: دشمن میخواهد از خاکریز عفاف و حجاب بگذرد، بعضی از خاکریزها تعیین کننده است چه حفظ آن و چه از دست دادنش وقتی به شهید "علم الهدی" گفتند خرمشهر سقوط کرد گفت دعا کنید دل را از دست ندهیم خرمشهر را می توان پس گرفت اما اگر دل سقوط کند خرم شهرها پس از خرمشهر سقوط می کند وآن وقت است که در شهرهای سقوط کرده زندگی خواهیم کرد.
فرمانده کل انتظامی کشور اضافه کرد: دشمن دست روی موضوع مهمی برای شکستن ما قرار داده است، اگر موفق شود دیگر چیزی برای ما نخواهد ماند.
وی اضافه کرد: 32 سازمانی که در این نظام مسئول بودند برای ساماندهی حجاب و عفاف نه تنها کار خودشان را نمی کنند بلکه شبهه و شک و تردید در دل مردم نیز می اندازند، دل کسانی که ایجاد شبهه و شک و تردید میکنند، تسخیر دشمن شده است.
سردار رادان با اشاره به داستان "اندلس" توصیه کرد که چگونه خانوادهها از هم پاشیدند این یعنی سقوط و شکست، مسئله حجاب یک مسئله فرهنگی و اجتماعی است و ما به این مسئله معتقد هستیم، همچنین اعتقاد داریم خیلی از آسیب های اجتماعی ریشه در مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد.
فرمانده کل انتظامی کشور اعلام داشت: بی حجابی دل ها را به سقوط می کشاند و بی غیرتی، بی حیایی و بی عفتی را به دنبال خواهد داشت در این صورت دیگر کسی برای ارزش های اسلامی سینه سپر نمی کند و به افرادی بی تفاوت بدل خواهند شد. الحمدالله خداوند مردم را پشت سر ما قرار داد و این را به دل مردم انداخت که به میدان آمده و حمایت و پشتیانی می کنند.
سردار رادان تصریح کرد: امروز ما افتخار داریم در محضر خانواده شهدا، اساتید علم و عمل سوگند یاد می کنیم، در مسیر اجرای طرح نور به لطف خدا و نظر ائمه اطهار (ع) و حمایت و پشتیبانی شما، هیچ تردیدی به خود راه نخواهیم داد، تیرهایی که به سمت ما رها می شود مبارک می دانیم و اگر زخمی به ما برسد آن را ذخیره آخرت خود می دانیم.
وی تاکید کرد: ما پای همه کار هستیم البته طلاب، خانواده های شهدا و اساتید اگر ساکت باشند مطمئناً در دل شما هم تردید ایجاد می کنند و بعد خواهند گفت همه مخالف شما هستیم پس ما معتقدیم مسئله حجاب و عفاف نباید به سطح انتظامی برسد و باید با فرهنگی و اجتماعی حل شود که کار به جایی برسد تا نگویند چرا حل نکردید.
فرمانده کل انتظامی کشور خاطرنشان کرد: هدف دشمن سنگ افکنی به پیشانی ماست از همه شما عزیزان و از مسئولان این مدرسه فقهی و از خانواده شهدا و از قلم و بیان شما قدردانی می کنم و از همکارانم نیز تشکر می کنم که زخم می بینند، ولی کم کاری نمی کنند و محکم پای کار ایستاده اند