Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-28@10:40:11 GMT

شعر آیینی و آیین شعر

تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۹۹۸۵۸

شعر آیینی و آیین شعر

شعر آیینی- به غیر از یکی دو شاعر- ترجیح داده است که موضوع و مضمون و فرم جدیدی را نیازماید و این عدم چالش ادبی به نوعی رخوت در شعر آیینی معاصر منجر شده است که لزوم کنکاش و آسیب شناسی را دو چندان می کند.

تحلیل، تحقیق و واکاوی ادبیات معاصر، تبیین و تشریح مؤلفه های آن، کالبد شکافی و آسیب شناسی جریان های ادبی روز ، از ضرورت های انکار ناپذیری است که بی اعتنایی به آن می تواند تبعات جبران ناپذیری برای زبان و ادبیات به همراه داشته باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


در ساده ترین تقسیم بندی، هر اثر ادبی را می توان از دو بعد 'فرم ' و 'محتوا' مورد بررسی قرار داد. اگر 'فرم' را زبان، صنایع ادبی، بلاغت و مجموع اصول و چهارچوب مشخصه یک اثر بدانیم ، 'محتوا' اندیشه و حرفی خواهد بود که یک اثر آن را منتقل می کند. اگر چه مثل خیلی از دیگر علوم انسانی، اصول ادبی نیز از قطعیت تامه برخوردار نیست، ولی این به معنی بی قاعدگی آن نخواهد بود. به زبان دیگر اگر چه در هر عصر و دوره و برای هر سبک ادبی ، مشخصه های خاصی را داریم ، ولی کلیت آنچه ما برای یک اثر ادبی تحت عنوان 'تفاخر محتوا' و 'تعالی فرم' در نظر داریم ، مطرح بوده است.
بدون شک 'ادبیات آیینی' نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. وقتی می گوییم ادبیات آیینی، منظور ما دقیقا تمامی آثار نظم و نثر آیینی می باشد. ولی با توجه به ظرفیت این مقال، موضوع را در شعر آیینی به گفتگو می نشینیم. شعر به عنوان یکی از هنرهای اصیل و قدیمی جهان که با دیگر هنرهایی چون موسیقی، آواز، خوشنویسی، بیان و سخنوری و ... ، از روزگاران گذشته در بین انسانها جای بازکرده و متولد می شود، رشد می کند و اعتلا می یابد. تا جایی که امروزه شعر دیگر یک موضوع سهل نیست و موضوعی نیست که نگاه تخصصی به آن از عهده عوام برآید. چه بسا که گذشته از گستره شعر در بین ملل و زبان های مختلف، شعر در یک زبان نیز در گستره تاریخ و جغرافیای آن زبان، تحت عنوان سبک های مختلف، قالب های گوناگون، درونمایه های زیاد و سایر ابعاد قابل بررسی و واکاوی است.
شعر آیینی امروز، به صورت خاص، به عنوان شعر دینی و تاریخ و ادبیات یک دین خاص، و به صورت عام به عنوان قالبی برای بیان عقاید گوناگون مکاتب و اشخاص مختلف، از دیدگاه ادبی و جامعه شناختی نکات زیادی را جهت کنکاش و بررسی در خود دارد. شاید خیلی از شاعران کم تجربه یا جوان از تیغ تیز نقد بگریزند، ولی واقعیت این است که فقدان نقد ادبی بیش از هر چیز به هرج و مرج می انجامد و مقدمات رشد بی رویه و قارچ گونه ی شعر و ادبیات را فراهم می آورد.
آنچه که امروزه تحت عنوان روند و لزوم رشد و تعالی شعر مطرح است بر کسی پوشیده نیست، اما واقعیت این است که، به همان اندازه که شعر غیر آیینی در زبانهای رایج در ایران- چه در بحث فرم و چه در بحث محتوا - پنجره های متعددی را گشوده است و به تلاش های متعددی دست زده است، شعر آیینی- به غیر از یکی دو شاعر- ترجیح داده است که موضوع و مضمون و فرم جدیدی را نیازماید و این عدم چالش ادبی به نوعی رخوت در شعر آیینی معاصر منجر شده است که لزوم کنکاش و آسیب شناسی را دو چندان می کند.
اگر در آیین مراسمات آیینی ایران رسم است که هر کس هر آنچه را که در توان و توشه دارد از هر نوع نذری ، چون غذا و غیره به یمن نیت خود به هیئات اهدا کند، این رسم تا حدی خواسته و ناخواسته در بین کسانی که قلم را می شناسند، ادبیات را دوست دارند و یا حتی کسانی که با ریتم آشنا هستند، در حوزه ادبیات نیز اتفاق بیفتد. یعنی خیلی ها نوحه ها، مراثی و اشعار آیینی خود را نه به عنوان اثر ادبی ، بلکه به عنوان نذری و یا هر آنچه از دست شان بر می آید به درگاه آیین خود هدیه می کنند. ولی واقعیت این است که اگر نذر غذا و فرش و ... بعد مادی دارد و از بین رونده است، شعر بعد معنوی دارد و علاوه بر ماندگاری آن، بر شیوه و اصول و اسلوب عصر خویش و مابعد خویش موثر است. لذا فرض سرایش شعر آیینی از سوی هر غیر شاعری و یا هر شاعر مبتدی و آماتوری، به ساحت شعر و شعر آیینی ضربه می زند. چرا که تولد هر شعری منوط به شناخت زبانی که به آن شعر گفته می شود، تاریخ ادبیات آن زبان، لزوم احاطه به موضوع و محتوای آن شعر، شناخت اصول شعر و عناصر درونی و بیرونی شعر و ... می باشد. لذا سرایش شعر امری است تخصصی و حتی اشراف به وزن و قافیه نیز به تنهایی دلیل بر توان شاعری نخواهد بود.
اگر به ذکر آنچه یک شاعر به صورت اعم و شاعر آیینی به صورت اخص باید علاوه بر ذوق و قریحه شاعری داشته باشد برآییم ، قطعا گزینه های زیادی برای نام بردن موجود خواهد بود. وزن، قافیه، قالب، زبان، فنون و صنایع ادبی، اشراف به مقتل ها، و ... از جمله موضوعاتی است که باید در این حوزه در نظر گرفته شود.
اگر در دوره ای از تاریخ ادبیات فارسی پیدایش زبان مصنوعی فارسی- عربی را شاهد هستیم، اکنون فاصله گیری زبان شعر آیینی را از زبان ادبی به نظاره نشسته ایم و به صورت عمیق تر و قابل توجه تر، در شعر آیینی ترکی آذربایجانی تولد زبانی ساختگی سه وجهی ترکی-فارسی-عربی را شاهد هستیم. آنچه مبرهن است این است که یک اثر ادبی ماندگار و قابل ارج، 'زبان ادبی' دارد، و صرف توان دیالوگ و گفتگو به یک زبان کسی را به توان نگارش به زبان ادبی آن زبان توانا نخواهد کرد.پس شاعر باید با ساختار دستوری زبان شعر خود آشنا باشد و بتواند آن را بکار ببندد.
در موضوع قالب و قافیه نیز باید گفت، چه بسا اشعاری که در قدم اولیه با شعر نامیده شدن آنها به مشکل برمی خوریم و قالبی برای آن یافت نمی شود و یا در قافیه بندی مشکل دارد. اگر برای تغزل، قالب غزل، برای حماسه مثنوی و برای موضوعات وصفی ، قصیده توصیه می شود. برای نوحه و مرثیه نیز قالب های رایج و مناسبی وجود دارد. از این مرحله که بگذریم، هر موضوعی را وزن و بحر خاصی زیبنده می باشد. عدم رعایت تناسب وزن و موضوع، گاهی در انتخاب وزن های دوری و تندی که برای بیان زبانحال انتخاب می شود و علی رغم زبان خوب و فرم مناسب شعر، و تلاش شاعر برای تاثیر ، به ثمر نمی نشیند و کارگر نمی افتد. چرا که وزن تند و شاد انتخاب شده ، ناخود آگاه به هنگام اجرا ، به جای حزن آور بودن ، مغنی وار خواهد بود.
اگر از شرح مفصل فرم و بلاغت که بگذریم-که قطعا در این مقال و حتی مقال چند کتاب مجمل نیز نخواهد گنجید- به محتوا بر می خوریم. چندی پیش یکی از دوستان شاعر آیینی خرده گرفته بودند که زبانحالی که می خوانید را از کدام 'مقتل ' نقل می کنید؟ جواب داده بودند که :' چه نیازی به مقتل؟ وقتی که جنگی می شود، پدری پسرش شهید می شود، خیمه ای می سوزد، چه پیش می آید و چه ها رد و بدل می شود؟ تقریبا معلوم است، شرح درد است و زجه است و مویه و غیره... ' ولی آیا یکی دو تن از دوستان شاعری که خود را به جای هر کدام از اعاظم هفتاد و دو تن کربلا می گذارند و به شرح شرحه شرحه درد می پردازند واقف نیستند که باید با مقاتل اشراف داشته باشند؟ و آیا صرفا وقوف سینه به سینه بر شرح آنچه در واقعه کربلا گذشته است ، آنها را از مطالعه روضه ها و مقتل ها بی نیاز می کند؟ قطعا که این چنین نیست و وقوف مستند به آنچه بر زبان شاعر نقش می بندد یکی از نکاتی است که در 'تفاخر محتوایی' شعر آیینی ارزشمند می باشد. این امر نه تنها در مورد شعر عاشورایی که در تمام مضامین شعر آیینی نیز صادق می باشد.
مع الوصف آنچه گذشت این را می رساند که شاعر شعر آیینی باید به حرمت آیین و باورهایمان، تا آنجا که می تواند به تفاخر معنایی و تعالی در فرم برسد.به ویژه شعر آیینی امروز ، که باید علاوه بر آنکه تحریریه ای برای شرح و بسط تاریخ و اندیشه هایمان باشد، باید به مانند شمشیر و سلاحی برای دفاع از حریم باورهای ما عمل کند.

* ماهنامه 'سپهر خمسه'، رحمت خداکرمی، شماره اول.
3088/8068

منبع: ایرنا

کلیدواژه: فرهنگي شعر آييني فرم محتوا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۹۹۸۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر شاعر فلسطینی مانند پدرش کشته شد

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه‌های جهان، شیما رفعت الاریر دختر شاعر فلسطینی، چهارماه پس از مرگ پدرش در حمله‌ای مشابه، روز جمعه در حمله هوایی اسراییل به خانه‌ای در غرب شهر غزه، در کنار خانواده‌اش کشته شد.

به گفته شاهدان عینی و دوستان خانواده، شوهر الاریر و پسر دو ماهه آنها نیز در این موشک‌باران جان باختند. طبق این‌روایت سه موشک رژیم صهیونیستی به خانه‌ای که این خانواده در آن پناه گرفته بودند اصابت کرد.

نیروی دفاعی اسراییل درباره این حمله به شبکه سی‌ان‌ان گفت از قوانین بین‌المللی پیروی می‌کند و تلاش می‌کند «آسیب غیرنظامیان را کاهش دهد».

شیما دختر رفعت الاریر شاعر فلسطینی بود. این شاعر همراه چند تن دیگر از اعضای خانواده‌اش در حمله هوایی اسراییل به خانه‌شان در محله شجایا در ماه دسامبر کشته شد.

الاریر اکتبر با سی‌ان‌ان صحبت کرده بود و در آن زمان در حال بررسی بود که آیا در خانه خود در شهر غزه بماند یا همراه همسر و ۶ فرزندش به سمت جنوب فرار کند. در آن زمان، این نویسنده و چهره دانشگاهی ۴۴ ساله گفت که چاره‌ای جز ماندن در شمال ندارند، زیرا «جای دیگری برای رفتن ندارند».

ساکنان محله الریمال گفتند شیما و خانواده اش چهار ماه پیش از خانه خود در شجاعیه آواره شده بودند.

مصعب ابوطها، شاعر فلسطینی اهل غزه و دوست رفعت که اکنون در قاهره آواره است، نیز گفت شیما به تازگی در پیامی خبر مادر شدن خود را منتشر کرده بود و نوشته خود خطاب به پدر مرحومش را به اشتراک گذاشت.

وی نوشت: پدر، این نوه تو عبدالرحمن است، اما هرگز تصور نمی‌کردم تو را به این زودی و حتی قبل از اینکه او را ببینی از دست بدهم.

به گفته دفاع غیرنظامی فلسطین در غزه، شب جمعه در حمله اسراییل به اردوگاه پناهجویان نصیرات در مرکز غزه، حداقل ۱۵ نفر کشته شدند و حداقل دو کودک زیر آوار مفقود هستند.

کد خبر 6090755

دیگر خبرها

  • دختر شاعر فلسطینی مانند پدرش کشته شد
  • برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
  • شایعه عجیب درباره «شهریار»؛ با عالم غیب در ارتباط است!
  • تأکید مدیر شبکه آموزش بر پاسداشت زبان فارسی و شعر و موسیقی اصیل ایرانی
  • اهمیت ویژه به پاسداشت زبان و ادبیات فارسی ، شعر و موسیقی اصیل ایرانی در شبکه آموزش
  • استقبال شاعر «سلام فرمانده» از غزل رهبر انقلاب
  • محافل فضولی‌خوانی در اردبیل برگزار شود
  • قوانین و مقررات در کشور جلوتر از مصادیق مالکیت فکری است
  • ۵۵ درصد از واحد‌های فرسوده در بافت‌های تاریخی قرار دارند
  • «شیخ اجلّ» یکی از چهار عنصر ادبی ایران است