Web Analytics Made Easy - Statcounter

رکنا: برام خیلی جالب بود که دعانویس همه جزئیات زندگی ام رو می دونست، اما اینقدر به نرگس اعتماد داشتم که حتی یک درصد هم احتمال رابطه بین این دو نفر رو نمیدادم.

مینا هستم 38 ساله. 15 سال پیش با مردی که 20 سال از خودم بزرگتر بود با اجبار پدرم ازدواج کردم.میدونستم که زندگی شیرینی نخواهم داشت اما مطمئن بودم که راه برگشت به خونه پدرم هم ندارم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هر طوری بود زندگی متاهلی رو می گذروندم، البته شوهرم مرد بدی نیست فقط هیچ وقت نتونست منو درک کنه، اون یه دنیایی داشت ولی در دنیای من چیزای دیگه ای می گذشت.بهتر بخوام بگم تقریبا آسایش داشتم اما آرامش نه.

بعد یکسال، خدا نیما رو بهمون عطا کرد که شد شیرینی زندگی من و عصای دست پدرش. اما همچنان من در آرزوی زندگی بودم که بتونم با همسرم عاشقانه دردل بکنم، نه همسرم مثل پدرم فقط به فکر پول تو جیبیم باشه.

مشکلات روحی و افسردگی ام با نیما بزرگ و بزرگتر شد و هیچ کس توجهی به این مشکل من نداشت.همسرم در طول روز سر کار بود و شبها هم خسته بعد از خوردن شام می خوابید.

هم صحبتی با مادر و اطرافیان جای عشق همسر رو برام نگرفت، گذشت زمان هم این احساس نیاز رو کمتر نکرد و من رو بعد از 15 سال از پا درآورد.

افسردگی شدیدم باعث شد تا جایی که کارهای خونه رو اطرافیانم انجام می دادند، ولی بعد از مدتی اونها هم خسته شدند و از شرکت خدماتی، نرگس رو معرفی کردن برای انجام دادن کارهای خونه.

نرگس چند سالی از من کوچکتر و مجرد بود، بیشتر وقتش توی خونه ما میگذروند. خوب صحبت می کرد و تونست براحتی اعتمادم رو جلب کنه.

کم کم با گفتن سیر تا پیاز زندگی ام از همه احساسات پنهان شده 15 ساله ام مطلع شد.رابطه خوبی باهاش پیدا کردم و بیشتر از مبلغ توافقی بهش حق الزحمه میدادم، جای خواهر نداشته ام رو گرفت.

یه روز خوشحال اومد خونه و گفت: " یک نفر دعا نویس بهم معرفی شده که میتونه با نوشتن دعا حال تو رو بهتر کنه، فقط یه کم هزینه اش سنگینه.نظرت چیه؟"

منم بدون فکر کردن گفتم: "موافقم، پولش رو هر طور شده جور میکنم".

مقداری پول از بستگان قرض کردم و دست پر پیش دعا نویس رفتیم. برام خیلی جالب بود که همه جزئیات زندگیم رو می دونست اما اینقدر حواسم پرت بود و به نرگس اعتماد داشتم که حتی یک درصد هم رابطه این دو نفر رو احتمال نمیدادم. یک جلسه ملاقات با دعانویس و چند تا کاغذ برام دو میلیون تومان حساب کردند.

یه روز نرگس بهم گفت: "دعا نویس گفته لازمه که یک نسخه دعا هم توی خونه وقتی کسی نیست بنویسه". بهش گفتم: شرایط که جور شد، خبرت میدم.

من ساده لوح هم باور کرده بودم و قصد داشتم با جور شدن شرایط به نرگس خبر بدم که یک شب شماره ای ناشناس بهم زنگ زد، خودش رو معرفی نکرد ولی بعدها فهمیدم برادر زاده نرگس بوده، بهم گفت: "میدونم زن خوب و پاکی هستی.مراقب باش که نرگس و دعا نویس دست شون توی یه کاسه هست، طلاها و آبروت رو نشونه گرفتند."

با تموم شدن مکالمه چند ثانیه ای با شخص ناشناس به خودم اومدم و انگار از خواب بیدار شدم.

حالا اومدم اداره پلیس Police تا با دادن اطلاعات جلوی نرگس و همدستش بگیرم که دیگه با دلسوزی و محبت ظاهری، کلاهبرداری Fraud نکنند.

سعیده جمال زاده

اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

 

حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:

سود سهام عدالت فردا واریز می شود حمید مرا برای همخوابی به خانه پدری اش می برد ولی با دختر همسایه ازدواج کرد عروس یک شبه پرویز بودم ! / حجله ای که در خانه پدرم بود اولین فیلم از لحظه اعدام 3 سارق مسلح در شیراز / آنها یک پلیس را شهید کرده بودند +عکس این مرد کثیف به 90 زن تجاوز کرد و با سیگار روی جسد آنها علامت گذاشت+عکس وحشت از حکم اعدام برای مدیران خودرویی در ایران ! مهم ترین اخبار 24 ساعت گذشته رکنا فروش نخ به جای زعفران در آبادان ! گرانفروشی وحشتناک قطعات ماشین در بازار / مسئول کیست؟! انتشار عکس های لحظه مرگ مادر و کودک در رودهن! + جزییات این عروس و داماد هیچ وقت نخندیدند + عکس زنده شدن زن بابلی پس از مرگ + عکس وجزییات راز جسد تکه تکه شده یک دختر و پسر در سطل آشغال! تصاویر جالب از سلفی مرد تایلندی با بوفالوی خندان! افزایش دستمزد کارگران هفته آینده مشخص می شود!

منبع: رکنا

کلیدواژه: پلیس Police کلاهبرداری Fraud اخبار حوادث خوردن اعتماد زندگی جزئیات احتمال عکس فیلم اعدام ایران ازدواج دانشجو زن پاکستان دختر کشف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۱۹۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حجازی: خوشحالم که در تیم پدرم حضور دارم

به گزارش "ورزش سه"، آتیلا حجازی سرپرست جدید استقلال در نخستین روز کاری خود و در محل تمرین آبی ها در کمپ مرحوم ناصر حجازی گفت: از هواداران بسیار خوب استقلال تشکر ویژه می‌کنم، نه به خاطر حضور امروزشان در محل تمرین بلکه به خاطر حمایت همه جانبه شان از ابتدای فصل. امیدوارم که در انتهای فصل، به موفقیتی که مد نظر همه هست، برسیم.

وی در مورد حضورش در استقلال و اینکه از قبل با او صحبتی در این خصوص شده بود یا نه، گفت: نمی‌توانم بگویم که از قبل صحبت کرده بودیم چون پیش از این زمزمه‌هایی مبنی بر آمدن من بود. با من تماس گرفته شد و با اینکه من در ایران نبودم، به تهران برگشتم. بالاخره حضور در استقلال که تیم محبوب و مورد علاقه دوران بچگی من و همچنین تیم پدر من است، بی‌درنگ دوست داشتم بتوانم به این باشگاه خدمت کنم هر چند که این خدمت کوچک باشد. خوشحالم که در این باشگاه حضور دارم.

سرپرست جدید آبی ها در مورد اینکه تغییرات مدیریتی در استقلال آن هم در فاصله ۵ هفته مانده به پایان مسابقات را چگونه ارزیابی می‌کند، پاسخ داد: من اصلاً نمی‌خواهم درباره گذشته صحبت کنم، دید ما رو به آینده است. جا دارد از تمام کسانی که برای استقلال زحمت کشیدند، تشکر شود. ما اکنون فقط به آرامش و تمرکز نیاز داریم، چون وضعیت برای ما حساس است. امیدوارم که بچه‌ها بتوانند با تمرکز بالا ادامه مسابقات را برگزار کنند.

حجازی در پاسخ به این سوال که باشگاه استقلال در خصوص مکان برگزاری هفته پایانی لیگ مقابل پیکان در ورزشگاه دستگردی چه تمهیداتی اندیشیده است، توضیح داد: فوتبال با تماشاگر زیبا است. اینکه در یک بازی تماشاگران حضور داشته باشند و در مسابقه دیگر آنها به استادیوم نیایند، نمی‌شود. آخرین بازی ما طبیعتاً حساس‌ترین مسابقه ما است و استقلال نیز باید از حضور تماشاگرانش بهره ببرد. حتی اگر میزبان بازی نباشیم، باید از حداقل حضور هواداران برخوردار باشیم. امیدوارم که تمهیداتی اندیشیده شود تا این اتفاق رخ بدهد.


تکمیل می شود...

دیگر خبرها

  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
  • آخرین قهرمانی استقلال در جام حذفی مقابل شگفتی‌ساز
  • حجازی: خوشحالم که در تیم پدرم حضور دارم
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران
  • دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو
  • دخترم عکس‌های شرم‌آوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمی‌‌توانم او را تحمل کنم!
  • شیطان با نقاب خواستگار
  • معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است