ذبح شایسته سالاری در پای رابطه سالاری
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۱۹۹۴۲
تهران- ایرنا- نبود فرصت و امکان برابر در کنار کم توجهی به نخبگان موجب شده تا هر ساله شماری از آنها بار سفر بسته و راهی دیگر کشورها شوند و این مساله گویای آن است که دفاع از شایسته سالاری همچنان در شعارها باقی مانده است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، این ها تنها بخشی از قصه پر غصه نخبگانی است که قدر نمی بینند و به حاشیه رانده می شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درخصوص دلایل بی توجهی به شایسته سالاری به ذکر چند نکته می پردازیم؛
1- دیوان سالاری و روند اداری شدن امور یا به عبارتی قواعد دنیای مدرن که قرار بود به تسهیل امور بیانجامد خود به مثابه امری دست و پاگیر، روند تسریع بخشی به امور را کُند ساخته است. به ویژه آن که قواعد و قانون را افراد با ذینفع بودن خود، تفسیر می کنند و دست به تصمیماتی می زنند که نظم و نسق قانونی را چندان مورد توجه قرار نمی دهند. این جا است که بحث محدودیت سازی اختیارات به میان می آید تا استثناها بر قاعده اولویت پیدا کنند و تصمیمات درست و صحیح اتخاذ نشود.
2-تاکنون از خود پرسیده ایم، نخبه ای که بار سفر می بندد و اندوخته های علمی اش را با خود می برد، تنها از سر شوق و اختیار بوده یا اجبارهایی او را ناگزیر کرده که پای به غربت بگذارد.
در این زمینه دیدگاه های مختلفی مطرح می شود برخی این مساله را ناشی از منفعت طلبی و رسیدن به رفاه بیشتر می دانند و افراد را مورد شماتت قرار می دهند. دسته ای دیگر اما معتقدند که افراد در بیشتر مواقع از سر اجبار و نبود فرصت های برابر برای به ظهور و بروز رساندن استعدادهای قدر نادیده خود بار سفر می بندند.
3-بررسی لایه های عمیق تر، حاکی از آن است که رابطه سالاری به جای ضابطه سالاری از بزرگترین آفت هایی است که نخبگان را به انزوا می برد. این مساله در فرایند زمانی از انگیزه و توان افراد کاسته و به ناامیدی و بی انگیزگی می انجامد.
این مساله نشان می دهد نگاه تباری و دوستی های پیشین نقش مهمی در جابجایی صندلی هایی دارد که نیازمند توان و مهارت خاص در حوزه تخصصی و تجربه کافی است.
4- بهره گرفتن از نخبگان تصمیم گیری و تصمیم سازی را تسهیل می کند. از طرفی دیگر گردش نخبگان شکل عملی پیدا کرده و قابلیتهای واقعی به منصه ظهور می رسد. از این رو دولت ها نمی توانند نسبت به نخبگان جامعه بی توجه باشند چرا که با گردش و چرخش نخبگان، قانونمندی و شفافیت نهادینه می شود.
در سیستم شایسته سالار، افراد بر اساس معیارهای متغیری از شایستگی مورد قضاوت قرار می گیرند که این معیار ها می توانند زمینه های گسترده ای، از هوش گرفته تا پایبندی به اخلاقیات را در بر بگیرد. اما در سیستمی که رابطه گرایی جای شایسته سالاری را گرفته، عواملی غیرتخصصی مطرح می شود.
5-به نظر می رسد پاسخگویی، پذیرش مسئولیت، شفافیت و عمل به قانون در کنار اصلاح قوانین نظارتی و پیگیری و کنترل مستمر فعالیت های سازمان ها و نهادهای مختلف می تواند تا میزان بالایی از رابطه گرایی بکاهد و ضوابط را اولویت دهد.
پژوهش**458**1552
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي شايسته سالاري نخبه گرايي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۱۹۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ستارههای والیبال علیه تیم ملی و پائز؛ دوباره بازیکن سالاری زیر تور
به گزارش قدس آنلاین، با حضور پائز در ایران، تمرینات تیم ملی والیبال جدیتر از گذشته دنبال میشود و حالا باید امیدوار بود این تیم بتواند به هدفی تقریبا محال یعنی رسیدن به سهمیه المپیک پاریس، برسد. هرچند روی کاغذ، والیبال ایران شانس کسب سهمیه دارد اما واقعیتها چیز دیگری میگوید و تیم ملی باید به ۱۰ پیروزی دست پیدا کند تا بتواند مسافر پاریس شود که این تعداد پیروزی حتی برای تیمهای بزرگ همچون برزیل و لهستان هم کاری بسیار سخت محسوب میشود.
با این حال توقع جامعه والیبال از ملیپوشان این تیم، تلاش حداکثری برای دفاع از حیثیت والیبال ایران است. بازیکنانی که در لیست نهایی تیم ملی قرار گرفتهاند باید این نکته را در نظر داشته باشند که پوشیدن پیراهن این تیم، بزرگترین افتخار ممکن برای آنهاست. امروز لیست تیم ملی والیبال اعلام شد و مطابق پیشبینیها برخی بازیکنان که هر چه دارند از بازی در تیم ملی بوده است، در این لیست ۳۰ نفره حضور ندارند.
این بازیکنان مصدومیت را بهانه کردهاند تا به تیم ملی نیایند؛ اما عجیب اینکه آنها تا آخرین بازی تیمشان در لیگ برتر و همچنین لیگهای بیکیفیت خارجی به میدان رفتند و هیچ خبری هم از مصدومیت آنها نبود!
به نظر میرسد واقعیت این است که آنها به دلیل ترس از مصدومیت در تیم ملی و اینکه نتوانند برای فصل بعد قراردادهای میلیاردی امضا کنند، به تیم ملی کشورشان پشت کردند. قطعا اگر تیم ملی شانس بیشتری برای صعود به المپیک داشت این بازیکنان چنین تصمیمی نمیگرفتند؛ چرا که حضور در المپیک میتوانست پیشنهادهای باشگاهی بهتری برای آنها فراهم کند.
یادمان نرفته در دورهای بازیکن مطرح تیم ملی والیبال به دلیل اینکه به آنها پاداش لیگ ملتها داده نشد، خودش را به بیماری زد اما زمانی که پول به او رسید شفا پیدا کرد و برای تیم ملی به میدان رفت!
حالا دیگر نمیتوان به سرمربی اسبق تیم ملی خرده گرفت. زمانی که بازیکنان باتجربه تمایلی به بازی برای این تیم نداشتند برخی عنوان کردند که دلیل این مسئله حضور بهروز عطایی روی نیمکت تیم ملی است. عجیب آنکه کسانی که حالا منتقد بازیکنانی شدهاند که از حضور در تیم ملی امتناع کردهاند در آن زمان یا سکوت کردند یا به حمایت از بازیکنان انصرافی پرداختند.
مشکل جای دیگریست؛ همانجایی که به صورت سیستماتیک از بازیکنسالاری حمایت میشد. باید امیدوار بود این بار و در دوره ریاست میلاد تقوی دیگر خبری از بازیکنسالاری نباشد. بازیکنی که در دوره مربیگری عطایی به یکباره از همراهی تیم ملی امتناع کرد، نباید بار دیگر به این تیم دعوت میشد؛ اما هنوز هم فرصت کافی برای مقابله با این معضل هست؛ در غیر این صورت در روی همان پاشنه قبلی خواهد چرخید.