Web Analytics Made Easy - Statcounter

مدیر خانه کاریکاتور اصفهان از رونمایی کتاب «جیغ»، مجموعه جمع‌آوری‌شده از آخرین نمایشگاه خانه کاریکاتور اصفهان خبر داد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پیام پورفلاح در گفت‌وگو با صاحب نیوز با اشاره به رونمایی از کتاب جیغ، اظهار کرد: این کتاب منتخب از آخرین نمایشگاه و مجموعه‌ای به نام جیغ است که منتشر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مدیر خانه کاریکاتور اصفهان گفت: این مجموعه در بخش‌های موضوعی، چهره و آزاد جمع‌آوری و منتشرشده است.

وی بیان کرد: از اعضای خانه کاریکاتور که حدود ۴۳ نفر در این کتاب اثر دارند و اخذ مجوز این کتاب طولانی شد به همین خاطر، آخرین نمایشگاه ما دوسال قبل برگزارشده است.

پور فلاح ادامه داد: در حاشیه این برنامه، پرسش و پاسخ در مورد نمایشگاه دونالد سلمان با حضور کاریکاتوریست این نمایشگاه برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۴۱۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رونمایی از «شب آبستن» در نمایشگاه کتاب تهران

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «شب آبستن» نوشته محدثه قاسم پور به تازگی توسط نشرصاد در ۱۱ فصل و ۱۵۲ صفحه منتشر و روانه بازار نشر شده است.

این کتاب مجموعه داستانی کوتاه است که نام داستان‌ها یا فصل‌های آن به ترتیب عبارتند از: چشمت را باز کن! گذشته نمی گذره! به خاطربچه ام، دروغگو نیستم، بلیط دارم، ذهنم که فلج نیست، برگه رو نمی‌دید؟ بده به من، کشتنش، تو خدایی؟ و چشمم را باز می‌کنم.

در بخشی از «دروغگو نیستم» فصل چهارم این کتاب می‌خوانیم:

«پادویی برای من افتخار نبود، حتی پله ترقی هم نبود. آقاجان می‌گفت: «کاسب نیستی. فقط از کاسبی حرافی و فضولی را خوب بلدی.» بعد از گرفتن مدرک مهندسی و شنیدن رفتار مامان با فاطمه بی خیال زندگی شدم. هرچه آقاجان اصرار کرد که کاسبی راه بنداز، توی گوشم نرفت. کسی نیاز به کار و کاسبی داشت که قصد ازدواج داشته باشد. برای امیدی که عمه از ازدواج نهی اش کرده بود چه امیدی به کار و کاسبی مانده بود. جواب آزمایش ژنتیک هم که آمد مطمئن شدم ازدواجم کار درستی نیست. دردهای عمه را دیده بودم بهترین کار همین ازدواج نکردن بود. شبیه کشیش‌های مسیحی رهبانیت پیشه کردم. شیره سوهان قم گیرم انداخت. از حجره داری بازار تهران رسیدم به حجره طبقه دوم حوزه.

چندپایه که گذشت، درس‌های سخت حوزه، محیط رسمی غیرقابل تشبیه به دانشکده مهندسی، دلسردم کرده بود. حوزه شبیه مهندسی نبود. دلم کنجکاوی و فرمول پیدا کردن خواست. سرگرمی ام ویندوزنصب کردن روی لپ تاپ هم حجره‌هایم بود. تیپ و قیافه ام را هم تغییر کردم. عمراً از بچه‌های قدیم و هم دانشگاهی‌ها کسی مرا تشخیص می‌داد. خودم هم این امید جدید را نمی‌شناختم.»

کد خبر 6099565 الناز رحمت نژاد

دیگر خبرها

  • کتاب جدید بهمن پگاه راد رونمایی می شود
  • بنیاد سینمایی فارابی، ۱۶ عنوان کتاب جدید را در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی می‌کند
  • کتاب جدید بهناز ضرابی زاده با نام «پری خانه ما» رونمایی می‌شود
  • انتشارات راه یار با ۲۱۰ عنوان در نمایشگاه کتاب حضور دارد
  • تازه ترین کتاب اسماعیل امینی درباره مردم کوچه و بازار است
  • عرضه ۶ عنوان کتاب جدید درباره حاج قاسم سلیمانی در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
  • رونمایی از «شب آبستن» در نمایشگاه کتاب تهران
  • رونمایی «دیپلماسی اقتصادی و برندسازی ملی» در نمایشگاه کتاب
  • انتشارات خط مقدم با ۷۰عنوان به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • «اصپاک» در شهر اصفهان ۱۳ هزار مشترک دارد/ بیش از ۱۰ هزار خانه بیمه آتش‌سوزی شد