2 دلاور شیعه و سنی در چابهار «فهمیده» دیگری خلق کردند
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۷۷۴۱۵
زاهدان - ایرنا- درهم آمیختن خون شیعه و سنی در حادثه تروریستی پنجشنبه گذشته در چابهار بار دیگر حماسه ای ماندگار و وحدت آفرین در دفاع از مرزهای ایران اسلامی را رقم زد و رشادت سرباز اهل سنت و افسر شیعه در جلوگیری از ورود عامل تروریستی به داخل ستاد، همچون شهید «فهمیده» حماسه آفریدند.
به گزارش ایرنا «شیعه و سنی در دشوارترین میدان ها در کنار یکدیگرند» حادثه پنجشنبه گذشته در چابهار بار دیگر مصداقی روشن تر از روز برای این جمله از مقام معظم رهبری بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ریخته شدن خون دو جوان شیعه و سنی برای هدفی مقدس به نام دفاع از وطن حماسه ای بود که از دل حادثه ای ناجوانمردانه سربرآورد.
حماسه ای که بار دیگر به جهانیان نشان داد گذشتن از جان در راه وطن در ایران اسلامی شیعه و سنی نمی شناسد و حتی یک سرباز در مصاف با دشمنان این مرز و بوم سرداری شجاع است.
حتی فکرش هم شجاعت می خواهد تا دربرابر خودرویی که می دانی قصدش چیست اینگونه مردانه مقاومت کنی اما شهیدان درزاده و رنجبر شجاعت و رشادت را به معنای واقعی در حق مردم و این نظام به جا آوردند و بار دیگر حماسه ای فهمیده وار رقم زدند.
کسی چه می داند داریوش رنجبر آن زمان که بال های شهادتش به روی آسمان باز شد برای دفاع از میهن از چه آرزوهایی در روزهای جوانی اش گذشت.
هیچکس نمی تواند خودش را به جای سربازی تصور کند که در اوج جوانی برای انجام وظیفه اش برای ابد از دیدن دوباره 2فرزند خردسالش محروم شد.
مقاومت ستوان دوم ایوب آماده نیز در راه دفاع از وطن چیزی از شهادت همرزمانش کم ندارد چرا که نشان داد در زمان خطر چگونه برای شهادت آماده است.
اگر چه اوج رشادت و شجاعت این افراد قابل توصیف و درک نیست اما برای کوردلانی که چشم دیدن امنیت و آبادانی این مرز و بوم را ندارند پیامی واضح و روشن دارد و آن چیزی جز ادامه نهضت خمینی و پایداری مردم ایران به انقلاب اسلامی نیست.
حادثه تروریستی چابهار بار دیگر نشان داد که درهای شهادت هنوز هم به روی مردم مرزبان سیستان و بلوچستان باز است و نهضتی که 40 سال قبل امام امت آن را بنا نهاد همچنان ادامه دارد.
این حماسه نشان داد که در راه خدمت به نظام جمهوری اسلامی جوانی شیعه از خطه فارس در کنار جوانی اهل سنت و بلوچ از خطه بلوچستان برای کشورش در قلب توسعه ایران یعنی چابهار خدمت می کند و تا پای جان نیز برای انجام وظیفه اش رشادت به خرج می دهد.
برخی باور نمی کردند همزمان با چهل سالگی و پایداری انقلاب اسلامی روزهای توسعه و پیشرفت تنها بندر اقیانوسی ایران را ببینند اما اکنون که چابهار را رقیب جدی خود در بازار تجارت و ترانزیت جهان می بینند سعی دارند با ایجاد احساس ناامنی این بازار را به نفع خود کساد کنند.
حضور معاون وزیر راه و شهرسازی در روز وقوع حادثه تروریستی در چابهار و کلنگ زنی چندین طرح سرمایه گذاری نشان داد که این بازار به این راحتی ها کساد نمی شود.
حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از گذشت ساعاتی از این حادثه تروریستی در چابهار و شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدای این جنایت نیز از عزم جدی دولت و نظام برای توجه به چابهار خبر داد.
**فداکاری مدافعان حریم امنیت در چابهار مانع خرابکاری گسترده شد
فداکاری و از خودگذشتگی 2 تن از مدافعان حریم امنیت در مقر انتظامی چابهار مانع خرابکاری گسترده و افزایش تعداد شهدا توسط گروهک تروریستی انصارالفرقان شد.
حمله تروریستی صبح پنجشنبه 15 آذرماه در مقابل درب دژبانی فرماندهی انتظامی چابهار در جنوب سیستان وبلوچستان که 43 زخمی و 2 شهید به همراه داشت، از آنجایی حائز اهمیت است که شهید داریوش رنجبر از کادر انتظامی و سرباز وظیفه شهید ناصر درزاده با نثار جان خود مانع ورود خودروی حامل بمب تروریستها شدند.
تروریست عامل این حادثه تصمیم داشت خودروی وانت نیسان که گفته می شود حدود یک تن مواد منفجره به همراه داشت، پس از ورود از درب دژبانی ساختمان فرماندهی انتظامی را منفجر کند.
این حادثه که صدای انفجار آن تا شعاع حدود 9 کیلومتری شنیده شده و موجب ترک خوردن دیوار برخی ساختمان ها و شکستن شیشه های اماکن اداری و واحدهای مسکونی تا شعاع بیش از 600 متر شده است، خود نمایان گر قدرت تخریب آن بود که اگر نبود رشادت و ایثار مدافعان حریم امنیت، هم اینک شاهد افزایش شمار شهدا و زخمی های زیادی بودیم.
داریوش رنجبر مجرد و اهل یاسوج از پرسنل نیروی انتظامی در چابهار و از دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین است که در مقابله با حمله تروریستی در چابهار به شهادت رسید.
ناصر درزاده نیز سرباز وظیفه و اهل سنت ساکن شهرستان بمپور سیستان و بلوچستان و دارای دو فرزند است.
تشییع پیکر مطهر شهیدان ستوان یکم داریوش رنجبر و سرباز وظیفه ناصر درزاده با حضور سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، احمد علی موهبتی استاندار سیستان و بلوچستان، سردار قاسم رضایی فرمانده مرزبانی، سردار محمد مارانی فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه جنوب شرق کشور، سردار محمد قنبری فرمانده انتظامی سیستان وبلوچستان و شماری از مسئولان /جمعه/ 16 آذرماه جاری در چابهار برگزار شد.
مراسم تشییع پیکر پاک شهید داریوش رنجبر نیز امروز یکشنبه 18 آذر از مقابل ستاد فرماندهی انتظامی استان کهگیلویه و بویراحمد به سمت میدان هفتم تیر و در ادامه به سمت گلزار شهدای یاسوج برگزار شد.
در حالی که گروهکهای تروریستی با ادعای دفاع از حقوق بلوچ و اهل سنت دست به قتل عام مردم بی گناه شیعه و سنی می زنند، دفاع جانانه شهید درزاده سرباز فداکار بلوچ و اهل سنت در جلوگیری از ورود خودروی حامل بمب به داخل ستاد انتظامی و صدور پیام ها و بیانیه های مختلف از سوی علما، معتمدان و ریش سفیدان طوایف مختلف اهل سنت و بلوچ سیستان و بلوچستان و حضور گسترده مردم شیعه و سنی چابهار در مراسم تشییع شهدا و انتشار پیامهایی در محکومیت این جنایت از سوی کاربران اهل سنت و بلوچ فضای مجازی نشانگر ادعای پوچ و بی اساس تروریستها است.
سرپرست فرماندار شهرستان ویژه چابهار در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: چابهار یکی از نقاط راهبردی ایران است که دشمنان امنیت آن را برای فرار سرمایه گذاران هدف قرار داده اند.
رحمدل بامری افزود: دشمنان نظام اسلامی باید بدانند خون تشیع و تسنن در هر حادثه ای با هم آمیخته است و این خونهای پاک نهال انقلاب را آبیاری کرده و هرروز مستحکم تر می شود و نمونه بارز آن شهادت 2 شهید شیعه و سنی در حادثه تروریستی چابهار است.
وی با اشاره به حادثه خونین انفجار در مراسم تاسوعای حسینی چابهار در سال 1389 خاطرنشان کرد: در آن حادثه نیز خون ناحق تشیع و تسنن با هم ریخته شد.
سرپرست فرمانداری چابهار ادامه داد: چابهار یکی از بهترین نقاط تجاری و اقتصادی سیستان وبلوچستان است و هیچگاه دشمنان نمی خواهند این منطقه رنگ توسعه و آبادانی ببیند.
وی از هوشیاری قشرهای مختلف مردم و مسئولان در خنثی کردن توطئه های دشمن قدردانی کرد و افزود: همزمان با حادثه تروریستی مقر انتظامی در حدود یک کیلومتر آن طرف تر معاونان وزارت راه و شهرسازی و مدیرعامل سازمان بنادر ودریانوردی سه طرح بزرگ سرمایه گذاری با اعتبار هزار و 700 میلیارد ریال را کلنگ زدند که نشان از اراده آهنین برای توسعه این منطقه است.
امام جمعه اهل سنت چابهار نیز با محکوم کردن این حادثه گفت: اهل سنت همیشه این حرکات را محکوم کرده و ما خواهان مجازات بانیان و عاملان اصلی این ناامنی ها هستیم.
مولوی عبدالرحمن ملازهی افزود: این حرکات ناجوانمردانه کار دشمنان قسم خورده نظام اسلامی است.
امام جمعه چابهار نیز با تسلیت حادثه تروریستی مقابل فرماندهی انتظامی این شهرستان گفت: این حادثه نیاز به تسلیت ندارد و باید به پرسنل دلاور و ایثارگر انتظامی تبریک گفت.
حجت الاسلام سیدمحمد موسوی افزود: دشمن وقتی از تمام راهها برای نابودی نظام اسلامی ناامید می شود دست به چنین کارهای خشونت بار می زند که این اقدام ناجوانمردانه از سوی تمامی قشرهای جامعه محکوم است.
وی از تلاش ها و رشادت کم نظیر پرسنل انتظامی بویژه 2 شهید بزرگوار این حادثه تروریستی که از وقوع حادثه ای به مراتب بزرگ تر جلوگیری کردند قدردانی کرد و اظهار داشت: شهدای حریم امنیت آسمانی شدند و نام و رشادت آنان برای همیشه جاوید و ماندگار است.
مدرس حوزه علمیه جامعه الحرمین الشریفین و امام جمعه موقت اهل سنت چابهار نیز گفت: این حرکت هیچ خللی در عزم و اراده مسئولان و مردم برای توسعه چابهار ایجاد نمی کند و عزم رهبر معظم انقلاب برای آبادانی این منطقه محروم جدی است.
مولوی عبدالواحد بزرگزاده افزود: چابهار یکی از نقاط امن برای سرمایه گذاران و نقطه امید آبادانی استان محرومی نظیر سیستان وبلوچستان است.
وی بیان کرد: حرکات گروهک های تروریستی و ترقه بازی آنان راه به جای نخواهد برد و ادعای آنان مبنی بر دفاع از حقوق اهل سنت پوچ و بی اساس است.
اسماعیل جدگال یکی از شهروندان اهل سنت چابهار نیز گفت: اهل سنت و بلوچ سیستان و بلوچستان ایرانی هستند و همانند سایر هموطنان از حقوق مساوی برخوردارند و هیچ نیازی به این قبیل حرکات و اقدامات تروریستی و مدعیان حقوق خود ندارند.
وی افزود: شاید مشکلات و محرومیت های بجا مانده از گذشته در این منطقه وجود داشته باشد اما هیچ ایرانی حاضر نیست بخاطر حل مشکلاتش که طرح آنها به راحتی از راههای قانونی وجود دارد دست به قتل هموطن خود بزند، کسانی که به بهانه دفاع از حقوق اهل سنت جنایت می کنند بدانند شیعه و سنی در کنار هم، متحد و یکپارچه از میهن و آرمانهای نظام خود دفاع می کنند و قاطعانه در مقابل مخلان امنیت ایستاده اند.
به گزارش ایرنا خودروی وانت نیسان حامل مواد منفجره ساعت 9:55 دقیقه پنجشنبه گذشته قصد ورود به مقر ستاد انتظامی شهرستان چابهار را داشت که با مقاومت ماموران انتظامی روبه رو شد و عامل انتحاری، این خودرو را درب ورودی این ستاد منفجر کرد و به هلاکت رسید.
43 نفر در این حادثه تروریستی زخمی و 2 نفر شهید شدند.
10 نفر از حادثه دیدگان از کادر نیروی انتظامی و بقیه شهروندان عادی هستند که در آن حوالی در حال تردد و مشغول فعالیت روزمره بودند.
گروهکی موسوم به «انصارالفرقان» مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفته است.
این گروهک تروریستی شنبه شب با انتشار عکسی از عامل این حادثه تروریستی وی را عبدالله عزیزی معرفی کرده است.
به گزارش ایرنا شهرستان چابهار از شرق با کشور پاکستان، از جنوب با دریای عمان(مکران)، از غرب با بندر کنارک و از شمال به شهرستانهای دیگر سیستان و بلوچستان متصل است.
بندر و منطقه آزاد چابهار در فاصله 645 کیلومتری جنوب زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان واقع شده است.
9908 ** 3043 **6081
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي شجاعت و رشادت وحدت شيعه و سني
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۷۷۴۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پروژه جعل تاریخ شیعه
بگذارید به قرنها پیش بازگردیم، دقیقا درهنگامه اولین چکاچک شمشیر درمیدان جنگهای صلیبی.ریشه اولین تحولات امررذیلانه در برخورد مستقیم را همینجا میشود رهگیری کرد؛جایی که ازهردو جبهه درگیر جنگ، شالودهای ازشایعه وحقیقت درهم تنیده و به خورد دیگری داده میشود تادررقابتی سهمگین هرکدام بتوانند نقشی صریحتربرنمایندگی حق راایفا کنند.شفافامنظور نظر نگارنده بحث راجع به احقاق حق درجبهههای جنگهای صلیبی نیست بلکه این دوره بهعنوان مطلع بسیاری ازدوغ ودوشابهای جعل حقیقت برای تاریخسازی مدنظر است؛چیزی که براساس مستندات ونقل تحلیلگران تاریخی درجبهه صلیبیون بهعنوان امری سازمانیافته غیرقابلانکار است؛ امری که همانطورکه گفته شددردانش اطلاعاتی امروز اصطلاح سازمانیافته بر آن نهاده میشود؛ سازمانیافته به معنای استواربرزیرساختی متشکل ازروابط ودکترین طراحیشده مختص رسیدن بههدفی خاص درقالب عملکردهایی هماهنگ و هدفمند،جعلی سازمان یافته که طی آن پروژه ازآن خودسازی هماره مفهومی مورد تاکیدومهم بوده است،ردپای این از آن خود کردن را میتوانید ازسرقت دانش جهان اسلام تا ربودن زمینهای بومیان آمریکاواشغال فلسطین تاهمین امروزرهگیری کرد.صلیبیون، از گذشته تا امروز
همانطور که گفته شد ریشه انتقال عادات و دکترین جرایم سازمانیافته غرب را میتوان در اولین ابداعات صلیبیون دانست که در انتقالی سری و محرمانه از طریق تأدیب نسل اربابان بالادست سیستم فئودالی تا اروپای پیشامدرن و قلب تقدیس و توصیل قدرت مفسدانه آن یعنی بریتانیای کبیر طی طریق کرده است؛ بریتانیایی که براساس اطلاعات و مطالعات خاص و عام پدر معروف استعمار نوین نام میگیرد، جزیرهای که آفتاب غصبیاش بر آسمان خیلیها تابیده و میتابد. مدینه فاضله اول فضایی را تصور کنید که فشار هژمونی نوخاسته اسلام چنان معادلات پیشین جهان غرب را درنوردیده که عملا طبقه اشراف و روحانیت مسلط بر امور دست به فروپاشی از درون زده است و جذام فساد گسترده در این طبقه گریبان جنگ و انتقال نیرو و ثروت به میدان را گرفته است. شرایطی مملو از فلاکت، رسوایی و مرگ. در یک سو جریان قدرت پنهان کلیسا در فرهنگ دالانی و زیرزمینی خویش و در سوی دیگر اربابان اشرافزاده تشنه حفظ قدرت که سالها در فساد و تجمل و توحش بیرقیب فئودالی ریشه دواندهاند. ماحصل ترکیب این دو با هم چیزی شد که جهان امروز را براساس تسلط بر جریان ثروت و رسانه میچرخاند؛ جریانی که براساس موارد ژئوپلیتیکی و منابع مورد نیاز و البته نقش بیچون و چرای امپراتوری بریتانیا از ابتدا در جغرافیای فرهنگ صلیبی، تمرکز حساسی را در بریتانیا تشکیل داد، به گونهای که بریتانیای اروپای پیشامدرن و گذر کرده از عصر صلیبی عملا قرارگاه اصلی غرب و مدینه فاضله جریان صلیبیون برای فرماندهی و ارسال سیاستها شد. جریانی که بعدها در انگلستان ثانی به آمریکا بهعنوان مدینه فاضله دوم نگاه کرد و در آخرین تکمله خود، اسرائیل را بر خاکهای اشغالی بنا نهاد؛ جریانی حاکم متشکل از اربابان و روحانیون مسلط که تجربه سالها خونخواری و البته رویارویی با مسلمانان و از آن خودسازی بسیاری از منابع همچون دانشهای عینی و غیرعینی، علوم ماده و فراماده توانستند به تمکنی بیش از پیش دست یابند؛ جریانی که اروپای مدرن را پایهریزی کرد و جهان خاصه خویش را در قالب همان حکمیت آمرانه زیرزمینی و چند لایه کلیسا که فضایی مبهم و مرموز را ایفا میکرد بنا نهاد. جهانی که به رسم عتیق صلیبیون واقعیتش مرکبی از حقیقت و دروغ است تا بتواند حقیقت القایی خود را جایگزین حقیقت واقع کند. جاییکه حقیقت واقع در نقابی اجباری از تئوری توطئه گم میشود و جایش را حقایق القایی و سطحی مد نظر اربابان میدهد.
چرا حشاشین؟
درپاسخ آنکه چرا درواکنش به سریال حشاشین این نوشته را نوشتهام،باید تصریح کنم که حشاشین مصداق کاملی از همان چیزیست که از آن بهعنوان پروژه از آن خودسازی و جعل حقیقت در راستای تاریخسازی نام بردم؛ سریالی که بر مبنای مفاهیم خاصه جریان قدرت غرب و با بودجه مستقیم صهیونیستها در سینمای به اصطلاح مصر ساخته و پرداخته میشود؛ اثری که ماحصل همان رفتار سازمانیافته در جهت میل به خواستههای معین است، محصولی که در شش ماه از آب و گل در میآید و میلیون دلاری خرجش کردهاند. شاید از خودتان بپرسید چرا سینمای مصر؟ باید درجواب بگویم که مصر وجریانهای خفته در خاک غرب و نظم نوینش در آن پیوندی دیرینه با یکدیگر دارند که ریشه در عقاید کابالیستی و پروژه ایجاد رشتههای عقایدی غرب براساس تاریخ مصر دارد. در حقیقت تاریخ باستانی مصر و ماوراءالنهر بهعنوان بستری مورد علاقه و مهیا از نظر پتانسیل برای ریشهگذاری عقاید جدید و انحرافی تاریخسازی شده مد نظر جریان قدرت غرب مورد توجه است؛ موضوعی که صحبت راجع به زوایا و ابعاد آن در حوصله بحث فعلی نمیگنجد. بنابراین مصر بهعنوان یکی از اصلیترین نقاط سرمایهریزی جریان قدرت در منطقه ماوراءالنهر محسوب میشود؛ جغرافیایی که براساس گزارشات اطلاعاتی دارای چندین و چند شاخه فعال بهعنوان بازوی جریان غرب است؛ جایی که بهراحتی میتواند بهترین نقاب برای ساخت اثری هدفمند باشد. سریعالسیر بودن ساخت چنین پروژهای ردپای دیگر مختص جریان قدرت است؛ جریانی که ارباب بیچون و چرای رسانه، مبدع و مرسل آن است و در شش ماه پروژه حاضر و آماده تحویل مارکتش میدهد.
حشاشین چه میخواهد؟
باورتان بشود یا نه، تنها ابزار برنده غرب همین رسانه است. شاید از نظرتان ساختن یک سریال برای ایجاد رفرنس تاریخی امری مجهول و نامعقول باشد اما کافی است نگاهی به اطرافتان بیندازید، جایی که منبع اطلاعات کودکانمان به جای کتاب و تحقیق و تفحص و آن همه زحمت که معمولا نیاز به علم تحلیل دیتا و دانستن چندین زبان دارد، میشود گوگل و انیمیشن و سریال، انتظار دارید ۲۰ سال بعد آنچه در ذهنها میماند و در تاریخچه سرچ موتورهای جستوجو بالا میآید، نگاه زاویه دید تحلیلگران راستین مایه با سواد باشد یا تصاویر مهیج و دیتای مانده از امثال حشاشین؟ بنابراین انکار آنکه رسانه یگانه تیغ برنده جریان غرب برای تفهیم مفاهیم خویش و تاریخسازیاست امری محال است، جایی که پروژه جعل حقیقت در حشاشین پا روی مفاهیمی از جنس تاریخ نظامی و تاریخ شیعی ایرانی میگذارد. از چریک نخبه تا داعشی متوحش آنچه در جعل تاریخ نظامی ایران و مفهوم اخص رزم ایرانی در حشاشین بر آن تلاش شده، خط زدنی عمدی بر نام ایران بهعنوان اولین مبدع جنگ چریکی در جهان و تنزل آن به امر تروریستی است، جایی که براساس مستندات مطالعاتی نیروهای تادیبی حسن صباح نیروهایی زبده، نخبه و مقید به اصول اخلاقی شیعی بودهاند، نیروهایی که زهد و ریاضت پایه اصلی آموزشهای ایشان بوده است، نیروهایی که در جهت مأموریتهای سری و سخت خود حتی از تزویج هم سر میپیچیدند تا آمادگی روحی و جسمی خویش را شبانهروز در جهت مأموریتها حفظ کنند، حالا این را بگذارید در برابر عیاشانی چاقو به دست که حشاشین برایتان تصویر میکند که تمام خواست و طلبشان زن و زیور و شراب و مخدر است. جالبتر روایات ساختگی انگلیسیزبانهای تاریخنویس و جهانگرد است؛ همچون فیتزجرالد و مارکوپولوی جعلی که آنقدر دروغ میگویند که نمیتوانم همهشان را یکجا برایتان نقل کنم، از ربط دادن نیروهای صباح به نام غلط حشاشین به معنای دونمایه بگیرید تا ربط دادن خود کلمه حشاشین به کسانی که حشیش مصرف میکردند تا به دل خطر بزنند، فارغ از اینکه گذشته از منابع مسلم و صحیح راجع به تاریخ پربار ایران نباید نادیده گرفت که حسن صباح و نیروهایش ایرانیانی بودند برخاسته از روحیه ضداستعماری و آزادیخواه که علاوه بر آن مقیدات شیعی نیز داشتهاند، همانطور که در تاریخ نظامی ایران حتی در شاهنامه از زبان رستم میخوانیم که روهام را بهدلیل باده بهدست بودن مورد شماتت قرار میدهد و مرد رزم را ننگ میداند که دست بر عیاشی برد؛ حال اینها را بگذارید کنار آزادیخواه بودن و شیعه بودنشان که نقل مسلم است که بسیار زاهد بودهاند، علاوه بر اینها کدام عقل سلیمی میپذیرد که چنان مأموریتهای دشواری را بشودیک عده لات عیاش نشئه انجام داده باشند، مأموریتهایی که به استناد تاریخ لرزه بر اندام حاکمان خونخوار انداخته بود. پس آنچه در سریال موهوم حشاشین پیگیری میشود؛ جعل این حقایق است که ایران اسلامی مبدع اولین واحدهای چریکی نخبه در جهان است، جعل این حقیقت که ایران اسلامی نقشی بی بدیل در تاریخ نظامی جهان و تولید سیاستهای چریکی داشته و دارد، نقشی که همچنان ایران بهعنوان طراح جنگ و معمار بیبدیل موازین بدیع جنگ چریکی درجهان بازی میکند وغرب سعی دروصلهزدن آن به نیروهای دمپایی بهدست خود، چون داعش و جیشالعدل و امثالهم دارد و از طریق جعل تاریخ سعی بر آن دارد ایران را مبدع تروریستهای عیاش و متوحش معرفی کند.
داعش، دکترین شکستخورده جریان قدرت
جالب اینجاست که بدانید پروسه تأمین و تجهیز گروهکهایی همچون داعش و دیگر گروههای تروریستی یک از اصلیترین دکترین جریان قدرت علیه قدرت چریکی ایران در خاورمیانه و جهان بود که نهفقط نتوانست نقش خود را ایفا کند، بلکه چنان آتش کبریتی زیر نسیمی ملایم از شیربچههای ایرانی در خاورمیانه خاموش شد، پروسهای که قرار بود برای ما قد علم کند اما همانقدر که غرب را تخریب کرد، قدرتنمایی ما را بالا برد، حربهای که چنان توسط قدرت معادلهچینی ما در میدان خفه شد که تمام اهدافش در خاورمیانه محدود و به بهانه فعالیت پایگاههای آمریکایی، پروسهای که منجر به توقف غرب در استراتژیهای تدوینی خود شد و باعث گردیدغرب تن به جنگ غزه در اسرائیل بدهد تا شاید بتوانداهدافش راازآن طریق پیش ببردکه باز هم در خطای محاسباتیشان با سد ایران وسیلی محکم بعدی درقالب وعده صادق روبهرو شدند،چیزی که آنها را دربازی پیچیدهتر ازپیش انداخت. داراماتیزهای که رنگ و لعاب جاعلان است. مجموعه حشاشین که محصولی میلیون دلاری وحاصل همکاری چندین کشور با یکدیگر است که همچون دیگر محصولات رسانه غرب در پس رنگ و لعاب اکشن و هیجان و کیفیت تصویربرداریاش آنچه میخواهد را بادملهای چرکینش به خورد مخاطب میدهد،خوراندنی که حتی مخاطب عامه هم متوجه حس بدولزجش میشود، اثری که غلو میکند و دروغهای صد من یک غازش رادرپس صحنههای عاشقانه و اکشنهای مهیج و توفانی پنهان مینماید.
چرا زبان عربی و چرا رمضان؟
جالب این استکه جریان غرب تصمیم گرفت این اثررا بازبان عربی ودرماه رمضان برای مخاطب عرب پخش کند،یعنی در زمانی که بیشترین تمرکز بر اثر ازجانب مخاطبی که با فرهنگ ایرانی بیگانه است وجود دارد، امری که منجر به مورد توجه قرار گرفته شدن و پسندیده شدن اثروهمچنین اسم درکردن آن میشود،حال آنکه بیش ازنیمی ازجماعت عرب زبانش میتوانند وهابیهایی باشند که خصومتی گره خورده با ایرانی شیعه دارند که حتی در صورت فهمیدن دوغ ودوشاب سریال خوششان هم میآید که لجنزار به تصویر کشیده شده توسط غرب را به تماشا بنشینند و تبلیغش کنند که خود امری حساب شده درجهت توفیق عمل آنهاست. آنچه میماند حقیقت است. لجاجت شاید بزرگترین خصیصه جریان قدرت باشد. ازهرچه بگذرندوهرچه بخواهند خودشان را پنهان کنند لجاجتشان با نظم هستی را نمیتوانند پنهان کنند، لجاجتی که منجر به این میشودکه هرچه میبینند آخر تیرشان به سنگ میخورد و به استناد آیه صریح قرآن مکر خدا بر مکرهایشان فائق میآید.بازهم عبرت نمیگیرند و چنانچه قرآن میفرماید انگار که از خشم دست بر گلوی خویش انداختهاند. همچنان در لجاجت خود حیرانندواین حیرانی آنها را بازمیدارد از آنکه بفهمند تاریخ ایرانی ـــ اسلامی را با رسانه و بازی تصویر نمیتوان به گیجی کشاند، چراکه ما همچنان ایستادهایم و میدان امروز گویای آنچیزی است که ما و آنها در چنته داریم. میدانی که رستم تیغ به دست ماییم و توران بازیانداز که فردوسی ازآنها بسان شیونکنان شوی مرده یاد میکند آنها، حالا شما بگویید هیبت رستم پیروز است یا بازی اندازی آنها... .