Web Analytics Made Easy - Statcounter

لاهیجان-ایرنا- فرهیختگان لاهیجان با رونمایی از دو جلد کتاب ریاضیدان و دانشمند لاهیجانی زنده یاد دکتر هوشنگ منتصری و کتاب تغذیه و راهنمای زندگی اثر دکتر حسن قره گوزلو از این دو شخصیت علمی تقدیر کردند.

در این مراسم از دو جلد کتاب خاطره های زندگی و آرزوهای برباد رفته زنده یاد دکتر هوشنگ منتصری از ریاضیدانان و شخصیت های علمی نیم قرن اخیر ایران و از رجال سیاسی اواخر دوره پهلوی و کتاب تغذیه و راهنمای زندگی اثر دکتر حسن قره گوزلو در سالن شهید باهنرلاهیجان رونمایی شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


در این مراسم ، استادان دانشگاه ، نگار نادری رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لاهیجان و جمعی از نویسندگان پیشکسوت و شخصیت های علمی لاهیجان حضور داشتند.
کتاب خاطره های ماندگار درباره ماجراهای زندگی دکتر هوشنگ منتصری، ریاضیدان متولد لاهیجان بود که توسط شجاع الدین طایفه ویراستار این مجموعه معرفی شد و کتاب آرزوهای برباد رفته این نویسنده هم با موضوع چگونگی توافق محرمانه و نانوشته بین هیتلر و رضاشاه گوشه ای پنهان از تاریخ معاصر ایران را روایت می کند.
دکتر هوشنگ منتصری 20 تالیف در زمینه ریاضی به یادگار گذاشته و معاونت دانشگاه صنعتی شریف و ریاست دانشگاه تبریز را در سابقه فعالیت خود دارد و در حوزه مسایل سیاسی و اجتماعی کتاب زردهای سرخ را ترجمه کرده است.
منتصری در سال 1302در شهر لاهیجان بدنیا آمد و آموزش ابتدایی را در دبستان حقیقت لاهیجان و تحصیلات متوسطه را در مدرسه فرانسوی سن لویی و دبیرستان دارالفنون تهران گذراند و در خرداد 1321 با احراز رتبه اول در رشته ریاضی به پایان رساند و تحصیلات عالی خود را در دوره لیسانس را در رشته های علوم ریاضی در دانشکده علوم ریاضی دانشگاه تهران پی گرفت و پس از چهار سال معلمی و تدریس به فرانسه عزیمت کرد و دوره دکتری را در دانشگاه سوربن پاریس و سپس در دانشگاه استراسبورگ ادامه داد و در سال 1353 رساله دکترای خود با موضوع پردازش اکونومتریک آمار کارتل های نفتی را با درجه شایان افتخار به پایان برد.
او با برگشت به ایران در دانشکده تازه تاسیس پلی تکنیک (امیرکبیر فعلی) به عنوان مدیر گروه ریاضی به کار گمارده شد و به تدریس در دانشکده های علم و صنعت و دانشکده بازرگانی ، دانشکده افسری و دبرستان البرز پرداخت.
با تاسیس دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر سابق ) به عنوان معاون این دانشگاه منصوب و سپس در سال 1346به ریاست دانشگاه تبریز انتخاب شد و آخرین مقام رسمی او قبل از انقلاب استانداری کرمان بود و بعد از انقلاب نیز به عنوان یک شخصیت علمی و چهره ماندگار از او تجلیل بعمل آمد.
دکتر منتصری علاوه بر تدوین یک دوره کامل بیست جلدی ریاضی برای رشته های مختلف دبیرستان و تالیف چند جلد کتاب کلاسیک ریاضی برای دانشکده های مهندسی را نیز به تحریر درآورد و کتاب صد روز در اروپا را نوشت و به ترجمه چند جلد کتاب نظیر زردهای سرخ که بیست بار تجدید چاپ شد و کتاب بهار پراگ ،کودتای های آمریکای لاتین پرداخت و در دوره دانشجویی کتاب قدرت اثر برتراندراسل فیلسوف و ریاضیدان شهیر انگلیسی را ترجمه کرد.
کتاب های آن سوی فراموشی ، سراب آرمان ها ، سال های خاکستری ،خاطره های ماندگار ،یادداشت های پراکنده و آروزهای بربادرفته از جمله نوشته های او پس از انقلاب اسلامی هستند.
دکتر هوشنگ منتصری در سال 1394در آستانه 92سالگی چشم از جهان فرو بست.
شجاع الدین طایفه روزنامه نگار و نویسنده لاهیجانی و ویراستار یک جلد کتاب او در این مراسم در باره شخصیت و جایگاه علمی دکتر هوشنگ منتصری چنین گفت: دکتر هوشنگ منتصری بیش از 20تالیف در زمینه های تخصصی ریاضی دارد که کتاب زردهای سرخ او در زمان گذشته عبور از خط قرمز تلقی می شد.
وی افزود :او در زمینه های علم و اندیشه و فرزانگی از نادره های زمان خود بود یا بهتر بگویم در زندگی استاد، رازی بود که حاکی از خدمت ، پای بندی و استواری به کشور در شرایط بحرانی و هوشمندی کم نظیرش در صحنه های خطیر است و استواری که مبتنی بر خردگرایی و هوشمندی بود.
وی یادآورشد:او انسانی چندبعدی و پیچیده و به گونه ای جمع اضداد محسوب می شد و در عین سرشاری از روحیه ای عاطفی و از عزم عقلایی و اندیشه گرا برخوردار بود و منتصری را می توان مانند دیگر همشهری کم نظیرش دکتر ابوالحسن ضیاء ظریفی مرد بحرانها دانست .
هوشنگ منتصری در سال 1394 در آستانه 92 سالگی چشم از جهان فروبست.
از دیگر جلوه های این مراسم تقدیر از دکتر حسن قره گوزلو نویسنده کتاب تغذیه و راهنمای زندگی بود که به عنوان گیاه شناس و با 97 سال سن در جلسه حضور داشت . از جمله سرفصل های این کتاب تامین سلامتی و طول عمر، پرورش اعصاب و مغز، پرورش قوای دماغی، اخلاقی و درونی و روحی است که در بخش دیگر این مراسم توسط خود نویسنده معرفی شد.
دکتر حسن قره گوزلو نویسنده کتاب تغذیه و راهنمای زندگی با وجود کهولت سن ایستاده سخن می گفت.
وی اظهارداشت: تاکنون مریض نشده ام و هیچ دارویی حتی یک قرص مصرف نکرده ام و نگاهم همواره به آسمان و لطف خدا بوده است .
وی افزود: از دنیا چیزی ندارم و از کسی پاداشی نمی خواهم زیرا حافظه ی من به من لطف دارد، فقط باید احساس کنم که مفید واقع شوم و زندگی و وجود من برای جامعه ام مفیدباشد .
بانی این مراسم مدیر انتشارات شادمان در باره این مراسم گفت:این مراسم از سوی انتشارات شادمان لاهیجان که ناشرکتاب نویسنده های بومی است با برنامه ریزی قبلی و با هماهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد تا از زنده یاد دکتر هوشنگ منتصری بخاطرکتاب هایش و نوشتن کتاب های علمی برای دانش آموزان و دانشجویان تجلیل شود.
آناهیتا علی نیا اظهار داشت :این انتشارات تاکنون حدود 80عنوان کتاب چاپ کرده است که از جمله آنها دیلمان در گذرتاریخ ،شهر من لاهیجان ، زنان اسطوره ای یونان ،ایران و روم و برخی دیگر از آثار نویسندگان لاهیجانی می باشند .
6029 /6030

منبع: ایرنا

کلیدواژه: فرهنگي فرهنگ و ارشاد اسلامي رونمايي از كتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۸۰۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

موفقیت به لطف حجاب و ۳ فرزند

قصه امروز از آن قصه‌هایی است که پای دل در میان است و فرمول همیشگی، سر سوزن ذوق و خرده‌‍‌هوش و یک عالمه ایمان. قصه‌ای که در هیاهوی «نمی‌شود و نشد و نکن» درست دیوار به دیوار هجمه فرهنگ منحط غرب و شلوغی‌های امروز و فردا و پسین فردا؛ درخشیده و باب همدلی و همراهی شده و گوش به گوش تا آن سر فلک رسیده.

قصه درخشان لیلا بانو، قصه مادرانگی توام با شکوه است و موفقیت؛ قصه خدمت‌رسانی همزمان با تحصیل و تخصص و فرزندآوری، او مرزهای نشد و نمی‌شود و کاش و ای کاش را درنوردیده و جایگاهی والا در اجتماع ترسیم کرده است.

جایگاهی که با الگوبرداری از ریحانه‌النبی به منصه ظهور رسیده و چندین و چند بُعد را در مقام عمل به مرحله اجرا درآورده است. لیلا بانو تا دلت بخواهد رخ در رخ موفقیت و پیشرفت گام برداشته و پزشک متخصص شده و سه فرزند صالح به ایرانِ جان هدیه کرده است. او باز هم دست از تلاش برنداشته و تصورات موهم آن‌ور آبی‌ها را برملا ساخته، او اشتغالزایی و خدمت به محرومان را در کارنامه دارد و به گمانم روز به روز نعمتش افزون می‌شود آخر نگاهش به سیره‌ای اصیل و الگویی تمام عیار چون خانم فاطمه زهرا(س) گره خورده است.

  ازدواج نخبگانی

لیلا رمضانی، متخصص رادیولوژی، دهان فک و صورت سیر تا پیاز قصه امروزش را نقل می‌کند و می‌گوید: «اهل لرستان هستم و بزرگ شده تهران؛ بیشتر از شهر اهل درس و کتاب و مطالعه هم هستم، از همین بابت در سال ۸۱ با کسب رتبه ۵۲ در دانشگاه آزاد تهران در رشته دندانپزشکی عمومی مشغول به تحصیل شدم.

شب و روز توام با درس و کسب علم را در سال ۸۷ به اتمام رساندم و ظرف یک سال با همسری نخبه و هم رشته خودم ازدواج کردم؛ همسری با رتبه ۱۷ کنکور رشته دندانپزشکی.

پایان تحصیلم مصادف شد با آغاز کار اما با قید خدمت در مناطق کم‌برخوردار، هدفی که سبب شد، از سال ۸۸ تا ۹۴ در شهرستان فامنین همدان مشغول به خدمت دندانپزشکی عمومی شوم.

البته نه تنها شهرستان، طی این مدت روستاگردی داشتم، از روستاهای شیرین‌سو و گل‌تپه تا روستاهای فامنین را زیر پا گذاشتم و اقدام جهادی کردم.

خدمت به مردم در مناطق کمتربرخوردار، جزو علاقه شخصی یا هدفی متعالی من است، با این کار حس نوعدوستی در من غلیان می‌کند، گاهی درمان و وقت دیگر اصول پیشگیری را به خانواده‌های روستایی می‌آموزم و خدمتی از سر ذوق ارائه می‌دهم.»

یک قصه واقعی از پیشرفت

لیلا بانو سکان ادامه کلام را به دست می‌گیرد تا افزون بر شرح قصه کوچک اما موفقش، پرده از رازی بردارد که یحتمل پاسخ خیلی از بانوان این سرزمین است، او ادامه می‌دهد: «مابین مشغولیت‌های دندانپزشکی، کانون گرم خانواده دو نفره‌مان گرم‌تر شد و خداوند در سال ۹۰ دو فرزند پسر و دختر دوقلو به ما هدیه کرد. خب هماهنگ کردن کار و بچه‌داری و خانه‌داری مشکل بود بالاخص که محل زندگی و کارم از اقوام و خانواده دور بود و باید یک تنه از عهده این برهه از زندگی برمی‌آمدم.

البته همین شد که انتظار داشتم، بر سختی اداره امور فائق آمدم و دل به ادامه تحصیل دادم، در کنار فرزندان دوقلو، در سال ۹۴ تصمیم گرفتم تحصیلاتم را ادامه دهم.

یک دست کتاب و یک دست خانه‌داری و بچه‌داری طی طریق کردم و در آزمون تخصصی رشته رادیولوژی دهان، فک و صورت همدان شرکت و پذیرفته شدم.

دور از غلو و صحبت‌های شعاری، سخت بود اما غیرممکن نه! حتی لذت‌بخش هم بود، طنین تلاش در کنار زندگی خانوادگی و رشد فرزندانم طنین خاصی بود و هر صبح این آهنگ زیبا شنیدنی‌تر هم می‌شد.

پذیرش در دانشگاه برهه جدیدی شد در روزمرگی‌های ما، به این ترتیب که از سال ۹۴ تا سال ۹۷ مشغول تحصیل شدم و در همین سه سال موفق به کسب رتبه برتر و اتمام تحصیل شدم.

علاوه کنم، بیشتر از دانشجوی برتر دوره تخصص، چاپ مقالات مختلف داخلی و خارجی هم داشتم و این یعنی آهنگ زندگی بر وفق مرادم بود.

در این میان تحول دیگری بر زندگی چهار نفره ما حادث شد و آن خوش‌قدمی فرزند سومم در دوره تخصص بود؛ درس و بحث و تحصیل جای خود و فرزندآوری هم جای خود، اصلا منافاتی نداشت.

به گمانم فرزند سومم، نوزاد بود که در آزمون دانشنامه تخصصی شرکت کردم و با رتبه عالی این مرحله را گذراندم و به‌ عنوان هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در رشته رادیولوژی انتخاب شدم.»

الگویی برای بانوان

خانم دکتر، موفقیت یک زن، نام‌آشناترین واژه در ایران اسلامی را پیوند می‌دهد به باقی قصه‌اش، به اهدای یک الگوی تمام‌عیار به بانوان این دیار و می‌گوید: «پایان تحصیلات در دوره تخصص هم باز مصادف شد با ارائه خدمت، آن هم خدمت‌رسانی در مناطق کم‌برخودار؛ قرعه فال این بار به شهرستان ملایر افتاد به ویژه که ملایر، مرکز تخصصی رادیولوژی دهان، فک و صورت نداشت.

نبود مرکز تخصصی سبب شد، یک مرکز در ملایر راه‌اندازی کنم و از عضویت هیأت علمی خارج شوم؛ اولین مرکز در ملایر برای هشت نفر مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی به دنبال داشت و چندجانبه خدمت‌رسانی صورت گرفت، خدمتی از صمیم قلب.»

خانم دکتر سه‌فرزندی

سطر به سطر زندگی خانم دکتر، پرطمطراق است و پر از تلاش؛ آنقدری پر تلاش که سه فرزند کوچک، خانه و کاشانه و مرکز رادیولوژی را با نمره بیست اداره کرده، زین پس باز هم کلام را می‌سپاریم به لیلا بانو تا بیشتر از قبل راز باز کند، او اضافه می‌کند: «فرزند هدیه خداست و با آمدنش خیر و برکت در زندگی جریان پیدا می‌کند، حالا اگر صاحب سه یا چهار فرزند شوی که گویی لطف خداوند جانانه نصیب حالت شده؛ من مادری هستم که لطف خداوند جانانه قسمتم شده.

حتی بی‌اغراق، سه فرزند کوچکم را موثر در پیشرفتم می‌دانم نه مانع، مراحل کار و زندگی را در کنار مشکلاتش توامان با عشق و انگیزه کودکانم پشت سر گذاشتم و کوچکترین لحظه‌ای دلم نلرزید یا گلایه نکردم، فرزندانم مسیر موفقیتم را تضمین کردند و چه حسی از این زیباتر.

نعمت خداوند، همیشه راهگشا و چاره است، فرزندان من هم انگیزه‌سازم شدند خصوصا با انتقال حس زیبایی به نام مادر شدن و آرامشی که به شیره جانم نشست.

تولد فرزند برکت با خود دارد و به نظرم برخلاف نظر خیلی‌ها همین برکت خودش موفقیت و پیشرفت در زندگی است نه مانع برای رسیدن. حتی خداوند هم در قرآن می‌فرماید «اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً» همراه هر سختی آسانی است، به هر حال هر برهه از زندگی با سختی‌هایی مواجه است که نباید به خاطر فرار از سختی و مصائب از نعمت فرزند داشتن محروم شد.

کار و مشغله سر جایش، نشاطی که فرزندان‌ با خود دارند و رنگ و بوی متفاوتی که به زندگی می‌دهند سرجای خودش، ناگفته نگذرم شلوغ کاری و هیاهوی بچه‌ها مثل بمب انرژی است برای من، پیش‌تر گفتم از بچه‌ها انرژی می‌گیرم و یک لبخند آنها روزم را کامل می‌سازد.

صدالبته که همراه و همسر در کسب موفقیت‌ها بی‌تاثیر نیست، آرامش خانه و برقراری کانون گرم خانواده‌ام را مدیون همراه و همسرم هستم؛ تا جایی که دکتر فلاحی طی ۱۲ سال گذشته زندگی مشترکمان در بسیاری از امور پشتیبان من بوده است.»

حجاب، عامل موفقیت یک دکتر

قصه خانم دکتر، قهرمان خانوادگی زیاد دارد، اما او به عنوان یک زن مسلمان آهنگی از زیستن را تجربه کرده که گویی تا حد امکان بی‌نقص است؛ ادامه این قصه را او نقل می‌کند: «و قصه حجابم که از سال‌های دور اولویت اولم بود، خودمانی‌تر بگویم حجابم را دوست دارم آن هم تمام و کمال، در محیط کار و تحصیل و دانشگاه هم توفیری نداشته و ندارد.

حجاب کامل، زیبنده زن مسلمان و ایرانی است، یا بهتر بگویم حجابِ زن معرف شخصیت اوست، منم زن هستم و حجاب را پوششی می‌دانم برای یک زن، خیلی هم به محدویت حجاب و سخت نگیرید و این حرف‌ها اعتقاد ندارم. من نمونه یک زن شاغل و درس خوانده هستم که در هیچ زمانی حجاب برایم محدویت نبوده، انگار می‌کنم که شناسنامه زنان باحجاب معنا پیدا می‌کند و غرورآفرین است، چه چیزی بهتر از حجاب که حافظ یک زن مومنه است، خلاصه که اعتقادم در این زمینه راسخ است و از محجبه بودنم لذت می‌برم.

و اینکه هر زنی حس خوب حجاب را درک کند هرگز از محجبه بودن دست نمی‌کشد، به گمانم لذت پوشش و حجاب در سرشت زنانه نهادینه شده.

در این مقوله اقتدا به الگوها هم کم تاثیرگذار نیست، شخصیت حضرت زهرا(س) در ابعاد مختلف گویای حجاب فاطمی است و این کرور کرور غرور و ارزش است، چیزی بیشتر از حجاب؛ ایمان و اخلاص، فرزندداری، همسرداری و ازدواج و هر بعدی که نظاره‌گر باشید، الگویی تمام‌عیار است.

امیدوارم به تاسی از خانم فاطمه(س) ما هم در این زمینه حرف برای گفتن داشته باشم.»

منبع: فارس

دیگر خبرها

  • یک هرمزگانی استاد نمونه کشوری شد
  • تجلیل از ۲ عضو هیات علمی دانشگاه مازندران به عنوان استاد نمونه کشوری
  • عضو هیأت علمی دانشگاه، ولی عصر (عج) رفسنجان استاد نمونه کشوری شد
  • عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی، استاد نمونه کشوری
  • ۵ اصفهانی در بین پراستنادترین استادان دانشگاه آزاد اسلامی
  • معلمی که امام خمینی(ره) خطبه عقدش را خواند
  • استاد دانشگاه کهگیلویه و بویراحمدی نمونه کشوری
  • تجلیل از ۶۵ عضو هیئت علمی برگزیده/ جوان‌ترین استاد ۴۵ساله و تقدیر از ۶ استاد زن
  • موفقیت به لطف حجاب و ۳ فرزند
  • تولید اثر فاخر سینمایی از زندگی محیط بان شهید «هوشنگ نصیری»