Web Analytics Made Easy - Statcounter

تین‌نیوز | 

رئیس هیات‌مدیره و مدیرعامل شرکت فرودگاه‎ها و ناوبری هوایی ایران در مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشکده صنعت هواپیمایی، 16 آذر را روز نمایش هویت دانشجوی ایرانی و تاثیر آن در جامعه دانست و پیشرفت کشور را مستلزم تلاش حداکثری دانشجویان در زمینه دانش و فناوری عنوان کرد.

به گزارش تین‌نیوز و به نقل از روابط‎عمومی شرکت فرودگاه‎ها و ناوبری هوایی ایران، رحمت‎اله مه‎آبادی در آغاز سخنان خود ضمن بیان تبریک روز دانشجو، از اینکه برای اولین بار است که پس از انقلاب، وزیری متخصص و آشنا با صنعت هوانوردی در راس سکان اداره بخش راه و شهرسازی قرارگرفته است ابراز خرسندی کرد و این امر را فرصتی مغتنم برای توسعه این صنعت دانست و گفت: روز دانشجو روزی است که باید بیشتر درباره دانش و نقش آن در زندگی بشری و چگونگی دانش‌افزایی و بهره‌گیری از دانش برای توسعه فردی و اجتماعی اندیشید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دانشجویان در این روز دوست دارند که وقتی برایشان گذاشته شود و به‌طورجدی نسبت به مسائل آن‌ها اندیشیده شود. به امروز و فردای آن‌ها، به نیازهایشان، به کسب‌وکار و به ازدواجشان.

وی با اشاره به اینکه این روز، درعین‌حال یک گرامیداشت سالانه برای قشری است که مقتضای سن و سال آنها شادابی است. بنابراین این روزی است که قرار است شاد باشند، شادتر شوند و خاطره خوشی به دفتر خاطرات این دوران خاص از زندگی‌شان افزوده شود، ادامه داد: و البته این روز فرصتی است که دانشجویان باید با کیستی خود هم آشنا شوند. نگاهی عمیق‌تر به تعهدات خود نسبت به جامعه بیندازند. هست ها و نیست‌ها و بایدها و نبایدها را مرور کنند و اتفاقات تاریخی ازجمله چگونگی پیدایش و نام‌گذاری این روز و دلیل بزرگداشت این روز را بشناسند.

مه‎آبادی در بیان کیستی دانشجو از منظر فلسفی گفت: کمال انسان مرهون توسعه دانش و معرفت است و لذا در طول تاریخ بشر، انسان‌ها همواره در جستجوی دانش و معرفت بوده‎اند. منظورم از علم، اثبات مفهوم در ذهن است؛ اعتقادی که داراى دلیل محکم است. چیزی مقابل پندار. معرفت هم کارش جدایی علم از پندار است؛ یعنی علم در برابر جهل؛ یعنی علم صادق موجه. 

وی افزود: دانشجویی، درواقع فرآیند کمال طلبی است. فرآیندی که علم صادق موجه را جستجو می‌کند. خروجی این فرآیند، چیزی جز هویت یا کیستی افراد نیست و این هویت و کیستی افراد است که هویت و کیستی جامعه را ساخته و هویت جامعه نیز سبک زندگی و فرجام جامعه را تعیین می‎کند. انسان‌ها در ابعاد فردی و اجتماعی نقش‌های متفاوتی دارند و لذا هویت، موجودیتی لایه‌لایه و پیچیده است. هویت دانشجویی یکی از این لایه‌ها و البته از لایه‌های مهم هویتی انسان و جوامع انسانی است.

رئیس هیات مدیره شرکت فرودگاه‎ها و ناوبری هوایی ایران با مطرح کردن ای پرسش که هویت یا کیستی افراد و جامعه بر خواسته از چیست؟ گفت: هویت فرد و جامعه بر خواسته از ارزش‎ها و باورها، آداب و سنن و هنجارها است. لذا دانشجوی با هویت، شخصیتی است که ارزش‌ها و باورهای والایی دارد. حقیقت‎طلب و البته واقع‎بین است و از آداب و سنن پسندیده‌ای پیروی می‎کند و به هنجارها معتقد است و از ناهنجاری‌ها می‌گریزد.

وی با اشاره به این پرسش که هویت بخشی چه اهمیتی دارد و هویت دانشجو کجا ظهور یافته و چه کارکردی دارد؟ ادامه داد: نقطه بروز و ظهور هویت دانشجویی اجتماع است. درواقع هویت دانشجو در گروه‌ها و میدان‌های اجتماعی بروز می‌یابد. جایی که یک انسان در سرنوشت ملت و کشورش تأثیر عمیق می‎گذارد و  بازیگر اصلی نمایش واقعی زندگی می‌شود و یا فقط سیاهی‌لشکر می‌شود. 

وی با اشاره به اینکه اتفاقی که در 16 آذر سال 1332، رخ داد، مبین هویت دانشجوی ایرانی در دوران خفقان و حکومت سلسله دست‎نشانده قدرت‌های آمریکایی و اروپایی است، گفت: حتماً شنیده‌اید که متعاقب شکست دولت محمد مصدق و پیروزی کودتای آمریکایی 28 مردادماه 1332، در تاریخ 24 آبان همان سال اعلام شد که نیکسون معاون آیزنهاور، رئیس‌جمهور وقت آمریکا از طرف رئیس‌جمهور به ایران می‌‎آید تا به قول آیزنهاور در کنگره آمریکا، نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است»  ببیند. 

مه‎آبادی افزود: دانشجویان مبارز در آن خفقان شدید و در شرایط برقراری حکومت‌نظامی بعد از پیروزی کودتاچیان تصمیم گرفتند هنگام ورود نیکسون، انزجار خود را  نسبت به کودتا و شاه‌نشان دهند، بنابراین اعتراضات در 14 آذر شروع شد. کانون اعتراضات دانشکده‌های پزشکی، داروسازی، حقوق و علوم بود اما متعاقباً بازار و دیگر دانشکده‌ها را هم در برگرفت و سرانجام در 16 آذرماه و در پی ورود غیر‌قانونی نظامیان به کلاس مرحوم مهندس شمس، استاد نقشه‎کشی دانشکده فنی و قصد آن‌ها برای دستگیری دو دانشجوی معترض به این وضعیت به اوج خود می‌رسد. خلاصه دانشکده فنی به هم‌ریخت و در محاصره کامل نظامیان قرار گرفت و به‌یک‌باره فرمان آتش صادر شد و دانشجویان در صحن طبقه اول به خون غلطند.  عده‌ای زخمی شدند و در این میان سه دانشجو به نام‎های قندچی و بزرگ‎نیا و شریعت رضوی هم به شهادت رسیدند.

وی بابیان اینکه درواقع روز 16 آذر روز نمایش هویت دانشجوی ایرانی و تآثیر آن در جامعه است، گفت: روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان در برابر استعمار و استبداد و جلوه‌ای از هویت استعمارستیزی و استبداد ستیزی و حق‌گرایی دانشجوی ایرانی و نمادی از تعهد والای این قشر به ایران و ایرانی است. هویتی که در اواخر دهه 1350 و درصحنه‌های انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، صفحات درخشان دیگری از  آن در تاریخ ایران‌زمین ثبت شد.

مدیرعامل شرکت فرودگاه‎ها و ناوبری هوایی ایران، ادامه داد: اگر از شهدای والامقام، شریعت رضوی، قندچی و بزرگ نیا و هزاران دانشجویی که در انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند سؤال می‌کردیم برای چه به دانشگاه و کلاس و درس آمده‌اید یقیناً پاسخ می‌دادند برای تحصیل. امروز هم اگر این سؤال را از دانشجویان عزیزمان بپرسیم جوابی کمابیش مشابه خواهیم گرفت.

وی افزود: اما سؤال مهم این است که آیا اگر دوباره صحنه جنگی دیگر برپا شود؛ بازهم در میدان جنگ شاهد تحقق آن صحنه‌های فداکاری و عشق‌بازی به آب‌وخاک و دین و مذهب و ملت‌خواهیم بود؟ بنده اگرچه معتقدم که پاسخ این سوال حتما مثبت است و موفقیت دانشجویان ایرانی در تسخیر قله‌های علوم و تکنولوژی‌های نوظهور و قرار گرفتن کشور در گروه کشورهای قدرتمند در شاخه‌های مختلف علم وفنآوری‌های پیشرفته، بهترین دلیل بر این مدعی است؛ اما واضح است که هویت زدایی از جامعه جوان ایرانی ازجمله جامعه دانشجویی، یکی از راهبردهای مهم دشمن برای تضعیف کشور و جامعه ایرانی- اسلامی است.

مه‎آبادی با خطاب قرار دادن دانشجویان حاضر در مراسم گفت: شما قصد ورود به صنعتی پویا و برخوردار از فناوری برتر رادارید و پس از فراغت شکلی از تحصیل، از کاربران تکنولوژی مدرن خواهید بود. درعین‌حال فن‌آوری‌های شخصی و سازمانی زندگی شخصی و کاری را هم درهم‌تنیده و پیوندی ناگسستنی بین  آن دو برقرار کرده است.

وی بابیان اینکه این رویداد، انواعی از سازمان‌های غیررسمی را با اراده یک فرد باانگیزه‌های پنهان که‌ می‌تواند از داخل و یا خارج از مرزها اداره شود، به‌طور لحظه‌ای می‎آفریند، ادامه داد: نکته مهم این است که تکنولوژی حتی بر روی اخلاق فرد و سازمان و ابعاد مختلف آن‌هم تأثیرات شگرف گذاشته است. البته و متاسفانه این تغییرات، بیشتر تحت تأثیر انحراف نهفته در تکنولوژی به وجود آمده است. انحرافاتی که می‌تواند ماهیت و کارکرد سازمان و کیفیت و کمیت خدمت‌رسانی به جامعه و مردم را تحت تأثیر عمیق خود قرار دهد. 

مه‎آبادی افزود: اما نقطه امیدبخش هم این است که ارزش‌های اخلاقی هم در شکل‌گیری و بهره‌برداری از تکنولوژی مدرن نقش داشته‌اند. همان داستان تولید برق و تولید بمب اتم و نحوه استفاده از دانش الکتریسیته و دانش هسته‌ای است ولی به شکل دیگر و اهمیت معرفت اینجا مشخص می‌شود.

وی در توضیح سخنان خود ادامه داد: البته اشتباه برداشت نشود؛ نگرانی ما مدیران از دانشجو و دانشجویی نیست و پیام ما به اساتید و متولیان محترم دانشکده، نیز کنترل و محدود کردن اندیشه‎ورزی نیست و کسی هم نباید به هر بهانه درصدد محدود کردن این دو عرصه باشد. اتفاقاً باید بیشتر اندیشه کرد و بیشتر ساخت و پرداخت. منظور بنده جهت‎دهی درست است. اقدامی هویت‎بخش که سود تولید و بهره‌برداری از تکنولوژی افزایش‌یافته و مضرات آن کاهش یابد تا سهم هر فرد در خدمت به جامعه افزایش‌یافته و تأثیر آن در کاهش سرعت توسعه و ناهنجاری‌ها به صفر میل کند.

رحمت‎اله مه‎آبادی ادامه داد: دنیای کنونی، دنیایی است که پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از یک‌سو و سبک زندگی و مسائل اخلاقی آن از سوی دیگر، به توسعه علم و تکنولوژی گره‌خورده است. از این نظر پیشرفت کشور هم در تمام ابعادش بدون تردید مستلزم تلاش حداکثری شما در عرصه علم، دانش و فناوری است. دانش و فناوری توأم بامعرفت.

وی افزود: درعین‌حال در این مسیر بحران هویت به‌عنوان مهم‌ترین بحران بشر در هزاره سوم سبب شده تا بشر عالم و فناوری نیز اسیر خزان تو به توی فناوری شود و به عبارتی هویت خود را از دست بدهد. چنین بشری برای گریز از خزان توبه‌توی بی‌هویتی، فقط باید به سلاح معرفت، اخلاق و پذیرش مسئولیت اجتماعی و در یک‌کلام به تقویت هویت باید روی آورد. در غیر این صورت بشر در عصر فناوری به‌عنوان یک انسان زندگی نخواهد کرد بلکه آرام‌آرام  به‌عنوان جزئی از تکنولوژی درآمده و فقط به بازیگری آن‌هم در حد سیاهی‌لشکر در این عرصه تبدیل خواهد شد.

مدیرعامل شرکت فرودگاه‎ها و ناوبری هوایی ایران در پایان سخنان خود گفت: از این نظر معتقدم که تقویت بیش‌ازپیش هویت دانشجوی مسلمان ایرانی و غنای آن به‌عنوان مهم‌ترین عامل توسعه شتابان و پایدار کشور که قطعاً بیش از هر چیز به تقویت خدامحوری و خودباوری بازمی‌گردد مهم‌ترین وظیفه مشترک، دانشجویان، اساتید و مسئولان محترم دانشگاه و دولتمردان کشور است. اقدامی که البته بیش از هر چیز به رفع مشکلات، کاهش نگرانی‌ها، ارتقای امید و افزایش نشاط این قشر مهم و آینده‌ساز کشور وابسته است. 

این مراسم امروز یکشنبه 18 آذر یا حضور علی عابدزاده، معاون وزیر و رئیس سازمان هواپیمایی کشوری و استادان و دانشجویان دانشکده صنعت هواپیمایی برگزار شد و در پایان مراسم رحمت‌اله مه‎آبادی و علی عابدزاده در جوی صمیمی به گفتگو و پاسخگویی به دغدغه‌های دانشجویان پرداختند.

منبع: تین نیوز

کلیدواژه: شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۹۱۳۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ایرانی‌هایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند

به گزارش قدس خراسان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از شروع جنگ تحمیلی از سوی صدام، دولت بعث عراق اقدام به اخراج ایرانی‌ها از این کشور کرد؛ کسانی که هنوز پس از گذشت ۴۵سال، نه ایران آن‌ها را به عنوان ایرانی قبول دارد و نه کشورعراق آن‌ها را عراقی می‌داند.

قصه ایرانی‌های ساکن شهر حلّه استان بابل که حالا در گوشه‌ای از شهر مشهد ساکن هستند نیز از این جنس است. ساجده و لعیمه خواجه نعمت دخترعموهایی هستند که پس از اخراج از عراق با کمک یک خیر مشهدی در این شهر صاحب خانه شدند؛ اما با وجود داشتن پدر و مادر ایرانی، هنوز پس از ۴۵ سال مدرک هویتی ایرانی ندارند.

ساجده خواجه نعمت که ۶۷ سال دارد و مادرزادی کم‌بیناست، هشت سال از ازدواج با پسرعمویش یعنی شهید مفقودالاثر وهاب خواجه نعمت گذشته بود که حکومت بعث عراق خودش و همسر ۳۰ ساله‌اش را دستگیر کرد. او پس از هشت روز آزاد شد؛ اما هنوز پس از ۴۵ سال هیچ خبری از همسرش ندارد.

وی در این باره می‌گوید: صدام، شوهرم را به دلیل تابعیت ایرانی دستگیر کرد. گفتند تو برو ایران او خودش می‌آید؛ اما پس از ۴۵سال هنوز هیچ خبری از او ندارم.

زایمان در زندان حزب بعث

ساجده خواجه نعمت با بیان اینکه صدام جوانان شیعه و متدینی را که تابعیت ایرانی داشتند، دستگیر کرده تا با سفر به ایران در جبهه علیه حزب بعث نجنگند، می‌افزاید: من را هشت روز در زندان انداختند، ۱۵۰ زن و بچه را در یک مکان کوچک زندانی کرده بودند، غذای خوبی نمی‌دادند و تنها دو ساعت در روز اجازه داشتیم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم که با این جمعیت زیاد خیلی سخت بود. زندانبان‌ها به ما توهین می‌کردند و رفتار خیلی بدی داشتند، در این وضعیت بسیار بد، یکی از زنانی که حامله بود، در زندان زایمان کرد و اصلاً به او رسیدگی نکردند.

وی ادامه می‌دهد: با یک خودرو از جلو زندان، ما را به مرز ایران بردند و از آنجا سه روز پیاده در زیر باران و در سرما راه رفتم تا به سرپل‌ذهاب رسیدم. از سرپل‌ذهاب با خودرو نیروهای ایرانی به اردوگاه آوارگان جهرم آمدم و سه ماه در این اردوگاه ساکن بودم.

ساجده خواجه نعمت که به تنهایی روزگار می‌گذراند، عنوان می‌کند: دخترعمویم که پیش از ما به ایران آمده و در مشهد ساکن بود، من را تحت تکفل خود قرار داد و از اردوگاه جهرم به مشهد آورد.

وی که از نداشتن شناسنامه ایرانی با وجود داشتن نسب ایرانی گلایه می‌کند، می‌افزاید: برادرم در عراق متولد شده و با ما به ایران آمده است. با پیگیری‌هایی که انجام داد، کمتر از یک سال است شناسنامه ایرانی گرفته؛ اما هنوز به ما شناسنامه نداده‌اند.

صدام ۶۰ پسر بچه و مرد در بستگان ما را دستگیر کرد

لعیمه خواجه نعمت؛ همان دخترعمویی است که پیش از ساجده به ایران آمده و به کمک او ساکن مشهد شده است. درباره قصه اخراجش از عراق می‌گوید: همسرم شهید مفقودالاثر صالح خواجه نعمت ۲۹ سال داشت و چهار سال بود ازدواج کرده بودیم و دو دختر سه ساله و دو ساله داشتیم. ساعت ۹ شب مأموران آمدند در خانه ما در شهر حلّه و به تمام خانواده گفتند پنج دقیقه بیایید چند تا سؤال داریم. وقتی رفتیم، من را سه روز با دخترانم به زندان انداختند و سپس در مرز ایران رهایم کردند. پیاده به سمت ایران آمدم و ایرانی‌ها با خودرو من را تا اردوگاه خرم‌آباد رساندند.

وی می‌افزاید: من یک سال پس از پیروزی انقلاب و سه ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران آمدم. صدام همسرم را دستگیر کرد و تاکنون هیچ خبری از وی ندارم و مفقودالاثر شده است.

لعیمه خواجه نعمت با اشاره به اینکه صدام خیلی ما را اذیت کرد و به ما که تابعیت ایرانی داشتیم، خیلی ظلم کرد، بیان می‌کند: ۶۰نفر از مردان اقوام ما را که سنشان از ۱۴ تا ۴۲ سال بود، در شهر حلّه عراق دستگیر کردند. تنها به دلیل اینکه تابعیت ایرانی داشتیم و شیعه متدینی بودیم و تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آن‌ها نداریم. از مسئولان عراقی که پیگیری کردیم، اطلاع دقیقی از سرنوشت آن‌ها نداشتند. برخی هم می‌گویند صدام همه آن‌ها را در گور دسته‌جمعی دفن کرده است.

وی با بیان اینکه بیشترین زمان نگهداری زنان اقوام آن‌ها در زندان ۲۵ روز بود، ادامه می‌دهد: صدام خانه، خودرو و اموال این افراد را مصادره و زنان و خانواده آن‌ها را از عراق اخراج کرد. چهار نفر از فامیل ما را در زندان شکنجه دادند و پسردایی ۱۴ ساله‌ام را با برق شکنجه کردند و به شهادت رسید.

لعیمه خواجه نعمت درباره ماجرای آمدنش به مشهد می‌گوید: ۱۷روز در اردوگاه آوارگان عراقی خرم‌آباد بودیم که یک تاجر مشهدی به نام آقای اخوان، ما و ۱۵ خانواده دیگر را کفالت کرد و به مشهد آورد. ابتدا نزدیک یک سال در هتل زندگی کردم و سپس این تاجر مشهدی خانه‌ای برای ما تهیه کرد.

وی درباره سایر اعضای خانواده‌اش خاطرنشان می‌کند: بقیه افراد خانواده ما در عراق ساکن هستند و ما به دلیل اینکه در ایران مهاجر هستیم، تنها می‌توانیم در ایام اربعین حسینی پاسپورت موقت برای سفر به عراق بگیریم و پس از اتمام آن مدت که کمتر از دو ماه است، باید به ایران برگردیم.

پدر و مادرم شناسنامه و کد ملی ایرانی دارند؛ اما به ما نمی‌دهند

لعیمه خواجه نعمت که در ابتدای صحبت گفته بود مادرش اصفهانی و پدرش شوشتری است، می‌گوید: نزدیک ۴۵ سال است در ایران ساکن هستیم؛ با وجود اینکه پدر و مادرمان ایرانی هستند و شناسنامه و کدملی دارند؛ اما هنوز به ما شناسنامه ایرانی نداده‌اند. به همین دلیل بنیاد شهید به ما مانند ایرانی‌ها حقوق پرداخت نمی‌کند.

وی با بیان اینکه صدام ما را به دلیل ایرانی بودن، پیش از شروع جنگ تحمیلی از عراق اخراج کرد، متذکر می‌شود: برای گرفتن شناسنامه ایرانی خیلی اقدام کردیم حتی دادگاه رفتیم و دادگاه نسب ما را پذیرفته؛ اما به ثبت احوال که مراجعه کردم، موافقت نکردند و شناسنامه ندادند. دلیلش را نمی‌دانم. 

لعیمه خواجه نعمت با اشاره به سختی‌های زندگی به عنوان یک مهاجر در ایران می‌گوید: پس از ۴۵ سال سکونت در ایران، بلاتکلیف مانده‌ایم. در ایران به ما می‌گویند عراقی هستید و در عراق هم به ما می‌گویند شما ایرانی هستید. ما فقط هویت و شناسنامه می‌خواهیم.

بی‌هویتی پس از ۴۵ سال سکونت در ایران با وجود نسب ایرانی، زندگی سختی را برای این افراد رقم زده است. با وجود اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران، همسران این افراد را به عنوان شهدای سپاه بدر پذیرفته؛ اما با حقوق کمتر از ۲میلیون تومان به سختی روزگار می‌گذرانند. امیدواریم این خلأ قانونی در کشور بازبینی شود و کسانی که هویت ایرانی در اجدادشان بوده به عنوان یک هموطن مورد پذیرش قرار گیرند تا برای همسران شهدای مفقودالاثری که ظلم صدام به جرم ایرانی بودن، زندگیشان را به اینجا رسانده، روزگار بهتری رقم بخورد.

خبرنگار: فریده خسروی

دیگر خبرها

  • نگاهی به فیلم هویت حاتمی‌کیا، به مناسبت بازپخش از شبکه نمایش
  • نصراللهی با اعتقاد به «ما می‌توانیم» روحیه جهادی را معنا می‌کرد
  • پیام تسلیت رییس دانشگاه تهران در پی درگذشت دانشجوی نخبه
  • ایرانی‌هایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
  • بازداشت بیش از ۲۳۰۰ دانشجوی حامی فلسطین در آمریکا
  • سرکوب دانشجویان آمریکایی نماد دموکراسی دروغین غرب است
  • گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در استرالیا
  • سرکوب دانشجویان در آمریکا، تابلوی تمدن غربی است
  • سرکوب دانشجویان در آمریکا حقیقت تمدن غرب را نشان داد
  • استادان، دانشجویان را برای تبدیل دانایی به توانایی ترغیب کنند