Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-07@18:39:14 GMT

سوءظن زن به همسر ، قتل دردناکی را رقم زد

تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۲۲۷۸۰

سوءظن زن به همسر ، قتل دردناکی را رقم زد

به گزارش برنا، متهم یک‌سال قبل درحالی‌که پیرمردی را به بیمارستان رسانده ‌بود، بازداشت شد و در تحقیقات ادعا کرد که قصدی برای کشتن مقتول نداشته و آنچه باعث شد تا او مرتکب قتل شود، سوء‌ظنی بود که نسبت به همسرش داشت. 

براساس کیفرخواست صادره، متهم یک‌سال قبل، بعد از درگیری با مقتول به سمت او قیچی پرتاب کرد و باعث مرگش شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعد از بازداشت مرد جوان که کیوان نام دارد، او در بازجویی‌ها گفت: همسرم در خیاطی مقتول کار می‌کرد. من به دلیل اینکه همسرم را در مغازه، جایی غیر از میز کارش دیدم، به او مشکوک و با صاحب مغازه درگیر شدم. نمی‌خواستم او را بکشم؛ من فقط می‌خواستم از همسرم بپرسم چرا آنجاست. بعد که پیرمرد زخمی شد، بلافاصله او را به بیمارستان بردم و سعی کردم کمکش کنم. پزشکان و پرستاران هم خیلی تلاش کردند، اما فایده‌ای نداشت و او فوت کرد. من قصدی برای کشتن او نداشتم. 

در ادامه، همسر متهم بازجویی شد. او گفت: من در یک مغازه خیاطی کار می‌کردم؛ ما خانواده فقیری بودیم و من برای پول ناچیزی کار می‌کردم، همسرم خیلی غیرتی بود ولی به ‌دلیل احتیاجی که داشتیم، چیزی نمی‌گفت؛ با این حال حساسیت زیادی داشت و مدام من را کنترل می‌کرد. روز حادثه من برای گرفتن دستمزدم به مغازه خیاطی رفتم. پیرمردی که صاحب‌کارم بود به من گفت چند دقیقه پشت دخل بنشین تا من به مغازه بغلی بروم و از همسایه پول بگیرم و دستمزد تو را بدهم. من به‌خاطر کارهایی که همسرم می‌کرد دیگر قصد نداشتم آنجا کار کنم. زمان حادثه به خواست صاحب‌کارم پشت دخل نشستم تا او پول را بیاورد، در همین حین همسرم سر رسید. او یک‌دفعه عصبانی شد که چرا پشت دخل نشسته‌ای و به سمت من حمله‌ور شد؛ صاحب‌کارم که پیرمردی ۹۰ ساله‌ بود، سر رسید و با شوهرم دعوا کرد و گفت چرا چنین می‌کنی. شوهرم قیچی را برداشت و به سمتش پرت کرد و گفت در کار ما دخالت نکن. شوهرم فکر می‌کرد من با آن مرد خوش‌وبشی دارم که پشت دخل نشسته‌ام، او اصلا فرصت نداد من توضیح بدهم. وقتی چاقو را به سمت پیرمرد پرت کرد، چاقو به شکمش برخورد کرد. شوهرم درجا پشیمان شد و او را به بیمارستان برد، اما فایده‌ای نداشت و پیرمرد فوت کرد. 

با توجه به گفته‌های متهم و همسرش که شاهد حادثه بود و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهم روز گذشته پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه کیفرخواست علیه او خوانده شد و تنها ولی‌دم حاضر در دادگاه نیز درخواست صدور حکم قصاص کرد. او گفت: خواهران و برادرانم خارج از ایران زندگی می‌کنند آنها به من گفته‌اند که درخواست قصاص کنم و خواسته‌ آنها هم همین است. 

در این هنگام، قاضی به ولی‌دم گفت که او نمی‌تواند از طرف دیگر اولیای‌دم درخواستی را مطرح کند مگر اینکه وکالت‌نامه رسمی داشته‌ باشد.  همچنین قاضی ولی‌دم را دعوت به سازش کرد و گفت: از آنجایی که متهم به قصد قتل قیچی را به سمت مقتول پرت نکرده و ضربه به قسمت حساس بدن برخورد نکرده‌ است و همچنین تلاش متهم برای نجات مقتول و همه آنچه در بیمارستان رخ داده و در پرونده نیز بازتاب داشته‌ است، پیشنهاد گذشت می‌کنم و از شما می‌خواهم سازش کنید. ضمن اینکه ممکن است بعد از رسیدگی ما به این نتیجه برسیم که قتل غیرعمد بوده‌ است. بنابراین بهتر است آنچه را رخ داده است با اولیای‌دم دیگر هم در میان بگذارید و با وکالت‌نامه رسمی به دادگاه مراجعه کنید.

  پسر مقتول هم گفت: من نمی‌دانستم ممکن است قتل عمدی نباشد، ما فکر می‌کردیم این مرد به‌عمد پدر ما را کشته ‌است. از دادگاه مهلت می‌خواهم تا با خواهران و برادرانم موضوع را مطرح کنم و بعد تصمیممان را به دادگاه اعلام کنیم؛ درحال‌حاضر شکایت داریم.

  سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: زن من جوان و زیبا بود و من از اینکه میان مردان باشد، خوشم نمی‌آمد و دوست نداشتم کسی به زنم نگاه کند. ضمن اینکه مقتول کار زیادی به زنم می‌داد و پولی هم که می‌داد کم بود. من می‌خواستم زنم کارش را در آنجا تمام کند و دیگر سر کار نرود سر این موضوع با هم خیلی بحث کردیم و من از او خواستم که دیگر به خیاطی نرود. روز حادثه همسرم گفت برای گرفتن حقوقش می‌رود؛ وقتی به محل کارش رفتم و دیدم او پشت دخل نشسته است، خیلی ناراحت شدم؛ چون آنجا جایی نبود که صاحب‌کارش اجازه دهد هرکسی بنشیند. در یک لحظه عصبی شدم و به زنم گفتم چه رابطه‌ای با این مرد داری که پشت دخلش می‌نشینی و بعد هم به کارکردن با او اصرار می‌کنی. صبر نکردم جوابم را بدهد، داشتم سرش داد می‌زدم که پیرمرد آمد و فحاشی کرد. من هم قیچی را سمتش پرت کردم که بترسد و ساکت باشد؛ من قصد کشتن او را نداشتم بلافاصله هم او را به بیمارستان رساندم، اما زنده نماند.

  متهم افزود: من از اولیای‌دم عذرخواهی می‌کنم، اما واقعا قصدم کشتن پدرشان نبود.  با پایان جلسه دادگاه، قضات برای تصمیم‌گیری دراین‌باره وارد شور شدند.

 

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: ایران خانواده دادگاه کیفری استان تهران قتل مردان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۲۲۷۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این زن شوهرش را با چاقو کشت

صبح ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ فریاد‌های کمک خواهی زن جوانی به نام مینا در یکی از خیابان‌های پاکدشت پیچید. همسایه‌ها که هراسان از خانه شان خارج شده بودند با زن پریشان روبه رو شدند که می‌گفت شوهرم را کشتم.
همسایه‌ها پلیس را با خبر کردند و وقتی ماموران به خانه زن جوان رسیدند با جسد خونین همسر ۴۲ ساله اش به نام محمود روبه رو شدند که با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود.

جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت.

اعتراف به قتل شوهر
زن جوان در بازجویی‌ها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: ۴ سال پیش با محمود ازدواج کردیم. اما از همان روز‌های اول زندگی مان با هم اختلاف داشتیم.

تااینکه خانواده‌های مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلاف‌های مان کمرنگ شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق‌تر از قبل می‌شد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به باد کتک می‌گرفت. 

وی ادامه داد: صبح خواب بودم که بار دیگر همسرم عصبانی شد و مرا کتک زد. او از من خواست تلفنم را به او بدهم که مخالفت کردم و او هم من را روی زمین انداخت و با دستانش گلویم را فشار داد. برای چند لحظه چشم هایم سیاه شده بود و دست و پا می‌زدم. نفسم بند آمده بود. در حالی که تقلا می‌کردم دستم به چاقویی خورد که روز زمین قرار داشت. من برای نجات جانم چاقو را برداشتم و ضربه‌ای به شوهرم زدم. محمود مرا رها کرد و خونین روی زمین افتاد. من که ترسیده بودم با جیغ و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستم تا او را به بیمارستان برسانند، اما وقتی اورژانس به محل آمد شوهرم جان باخته بود. 

وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی شریان‌های قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. برای مینا کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خودشان و نوه خردسالشان درخواست قصاص را مطرح کردند.

پدر محمود به قضات گفت: عروسم برای تبرئه خودش دروغ می‌گوید. پسرم هرگز او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که در درگیری چه اتفاقی افتاده که این زن با بی رحمی پسرمان را به قتل رسانده است. ما حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص داریم. 

وقتی زن جوان روبه روی قضات ایستاد گفت: آن روز خواب بودم که با شوک از خواب بیدار شدم. محمود یکباره شروع به داد و فریاد کرد و مرا به باد کتک گرفت. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم. نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری خورد و آن را به طرف همسرم گرفتم. باور کنید می‌خواستم او را 

بترسانم تا رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. او او روی زمین افتاد و من خودم را نجات دادم. ولی متوجه شدم محمود غرق خون است. آنقدر شوکه شده بودم که نمی‌دانستم چه کاری باید انجام دهم. من شروع به داد و فریاد کردم و از همسایه‌ها کمک خواستم.

قاضی گفت: چاقو را برای ترساندن همسرت جلوی قفسه سینه اش گرفتی یا برای دفاع از خودت؟

که زن جوان پاسخ داد: من برای ترساندن همسرم چاقو را مقابلش گرفتم. محمود با دو دستش گلویم را گرفته بود و آرنج هایش را هم روی قفسه سینه ام گذاشته بود. نفسم بند آمده بود و هر لحظه فکر می‌کردم دیگر زنده نمی‌مانم. من برای دفاع از خودم چاقو را به دست گرفتم.

با پایان دفاعیات زن جوان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

منبع: رکنا

tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • جزئیات تازه از دادگاه پسران معاون اول سابق قوه قضائیه | سهم‌ ۱۴۰ میلیارد تومانی در پرونده ۹۰۰ میلیاردی در قیطریه | قاضی از متهمان خواست فحاشی نکنند!
  • جزئیات جدید از دادگاه پسر معاون اول سابق قوه قضائیه که اعترافات خود را پس گرفته بود
  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • شوهرم را کشتم که خودم را نجات دهم | ضربه مرگبار کارد به قلب مرد جوان
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • این زن شوهرش را با چاقو کشت
  • وقوع سه همسرکُشی در مشهد
  • شب هولناک در مشهد / جزئیات ۳ همسرکُشی
  • مزاحمت ناموسی موجب قتل در شهرستان مهاباد شد