تلاش چین و پاکستان برای به چالش کشیدن آمریکا در افغانستان
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۲۶۷۶۱
سرهنگ بازنشته ارتش آمریکا با اشاره به تحولات اخیر در افغانستان تصریح کرد که چین و پاکستان از طریق جنگ و صلح در صدد اخراج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان هستند. ۲۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۴ بین الملل آسیا-اقیانوسیه افغانستان نظرات - اخبار بین الملل -
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم ، «لورنس سلین» سرهنگ بازنشسته و تحلیلگر مسائل سیاسی اظهار داشت: پکن و اسلامآباد تلاش میکنند تا از طریق جنگ و صلح نیروهای آمریکایی و ناتو را از افغانستان خارج کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کارشناس آمریکایی تصریح کرد که چین و پاکستان اهداف مشترکی را در افغانستان دنبال میکنند که تحقق آن بستگی به خروج نظامیان آمریکایی از این کشور دارد.
کابل میزبان نشست 3 جانبه چین، افغانستان و پاکستان میشود پاکستان: همکاری هند برای حل بحران افغانستان ضروری است وزیر خارجه پاکستان به درخواست آمریکا به افغانستان سفر میکندسلین اظهار داشت: ظاهرا پاکستان در نظر دارد تا برای اجرای نقشههای خود در افغانستان همکاری قدرتهای منطقه از جمله روسیه، ترکیه و ایران را نیز در روند صلح به نفع خود جلب کند.
کارشناس آمریکایی خاطرنشان کرد که پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، چین و پاکستان برای اجرای نقشه خود در این کشور طالبان را سرکوب خواهند کرد.
سرهنگ بازنشسته آمریکایی تصریح کرد که چین و پاکستان نهایتا پروژه کریدور اقتصادی را در افغانستان نیز پیاده خواهند کرد تا از این طریق نفوذ خودشان را درجنوب و مرکز آسیا گسترش دهند.
وی همچنین از دولت آمریکا نیز انتقاد کرده است که استراتژی مشخصی برای مقابله با طرح مشترک جین و پاکستان در افغانستان ندارد و تنها به مذاکرات صلح با طالبان تمرکز کرده است.
این در حالی است که اخیر تلاشهای صلح در سطح منطقه برای پایان جنگ در افغانستان افزایش یافته است.
اخیرا نماینده ویژه واشنگتن در امور افغانستان از شماری از کشورهای منطقه مانند جمله پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان و روسیه دیدار کرده است.
به نظر میرسد که منازعه افغانستان واقعا ابعاد منطقهای به خود گرفته و آمریکا راهی جز متوسل شدن به کشورهای منطقه برای حل بحران در افغانستان ندارد.
انتهای پیام/.
R36461/P36446/S8,87,1413/CT10منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۲۶۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت قالیایرانی و موکتآمریکایی/ ترجمه یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریمها و محاصره، بر زخمهایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقهایاش با سوریه و سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبشهای مقاومت و پافشاری در حمایت از آنها.
۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافلگیری مضاعف شد. همهچیز گویا بود که آمریکا – همانطور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروههای تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آنطور که آمریکا میخواست به پایان نرسید. اگر غافلگیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافلگیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.
۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافلگیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در بهکارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکههای موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشکهای ایران، آمادهباش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشکهاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشکهای معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آنها باشند، به اهداف خود رسیدند.
۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، ارادهها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» بهنفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، بهویژه در مورد پروندههای جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالشهای خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر میشود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشمانداز منطقه، سرنوشت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضعگیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور میکند.
این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کمفشار ایرانی میشود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.
مصطفی لشکری