رفتار اعضای خانواده با فردی که به تازگی طلاق گرفته چگونه باید باشد؟
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۴۷۹۳۷
ازدواج وقتی موفق خواهدبود که دوطرف با شناخت کامل و علاقه و موافقت دو خانواده و فراهم بودن نسبی زمینههای اقتصادی و اجتماعی، اقدام کنند و اگر این زمینهها و شرایط بلوغ اجتماعی، فرهنگی، جسمی و تقویمی مساعد نباشد، طلاق اتفاق میافتد.
بعد از طلاق دو نفری که زندگی مشترک داشتهاند، انتظارهایی که از آنها ایجاد شده بوده، چه از طرف خانواده و چه جامعه، مختل میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین دلیل است که خیلی از خانوادهها با مستقل و تنها زندگی کردن فرزند طلاق گرفتهشان مخالفت میکنند. بهتر است فرد مطلقه این نکتهها و دید جامعه و خانواده را در نظر بگیرد و بداند زیر ذرهبین قضاوتهاست و هر رفتارش ممکن است با حساسیت بیشتری دنبال شود.
والدین هم باید نیاز فردی که بالاخره مدتها زندگی مشترک و مستقلی داشته، در نظر بگیرند و حتی اگر فرزندشان دوباره با آنها زندگی میکند، اجازه دهند استقلال او حفظ شود و به حریمش احترام بگذارند. مخصوصا به این دلیل که دوران بعد از طلاق، دوره سوگ هم محسوب میشود و ممکن است فرد تحریکپذیر، پرخاشگر، حساستر شود و حس سربار بودن پیدا کند. منظور از استقلال دادن در خانه پدری این است که خانواده از رفتارهایی مثل کنترل رفت و آمد و تجسس خودداری کنند. اعتماد به فرد خیلی از تجسس بهتر است، چون با این کار نهتنها عملا چیزی دستگیر فردی که تجسس کرده نمیشود بلکه روابط به هم میخورد و مشکلات چند برابر خواهدشد. از طرفی باید اتاق و وسایل شخصی برای آنها در نظر گرفت.
نظارت خانواده باید محترمانه و بدون تجسس و فقط در مواردی مثل ورود و خروج و… باشد و فرد هم باید خودش برای احترام، در مورد این مسائل والدین را در جریان قرار دهد تا آنها هم خیالشان راحت باشد.
از طرفی کسی هم که از همسرش جدا شده و حالا مجرد است، نباید به این بهانه که میخواهد استقلال داشته باشد، آنچه مورد پذیرش خانواده و اجتماع نیست، انجام دهد و حتی اگر تنها زندگی میکند، به رفت و آمدها و برخوردهایش توجه داشته باشد تا اینکه زندگی جدیدی را شروع کند.
به طور کلی نمیتوان در مورد اینکه بهتر است فرد مطلقه بعد از طلاق در خانهای جداگانه یا در کنار خانواده زندگی کند، نسخه واحدی پیچید و این خیلی به خصوصیات هر فردی بستگی دارد. به نظر میرسد با توجه به اینکه بعد از طلاق دوره سوگ و تحریکپذیری وجود دارد، بهتر است فرد دورهای با خانواده باشد و بعد اگر تمایل داشت، به مستقل شدن فکر کند. البته برخی هم معتقدند، چون فرد تحریکپذیر و به قول معروف اعصابش خرد است، اگر از همان اوایل فرد استقلال پیدا کند، برای او بهتر خواهد بود.
در مجموع بررسیها نشان داده در دوره پس از طلاق، حمایت خانواده و حضور در کنار آنها، تا حد زیادی به فرد کمک میکند. دوره سوگ هم در آدمهای مختلف و با توجه به اینکه طلاق چطور، در عرض چه مدت و به چه دلیل اتفاق افتاده، متفاوت است و معمولا ۴-۱ ماه طول میکشد.
البته حتی اگر فرد ترجیح میدهد در خانهای مستقل به زندگیاش ادامه دهد، نباید پیوندش را با خانوادهاش قطع کند و مثلا به خانهای نقلمکان کند که فاصله زیادی با خانه پدری داشته باشد! تجربه نشان داده چنین اقدامهایی ممکن است آثار سوء خود را در کوتاهمدت نشان ندهد و به نظر مطلوب برسد ولی در درازمدت، حتی اگر خانواده گاهی دخالتهای بیدلیل داشته باشند، آزاردهنده میشود. حتی گاهی اینکه فرد دیگر نمیتواند تنها ماندن را تحمل کند، یا مشکلات اقتصادی و دید اجتماعی باعث میشود ازدواج مجدد عجولانه داشته باشد که خیلیوقتها ناموفق هم خواهد بود و فرد شکستی دیگر را تجربه خواهدکرد. بنابراین استقلال باید نسبی باشد، نه با قطع کامل ارتباط خانواده. در نهایت، اجبار خانوادهها برای اینکه فرد مطلقه با آنها زندگی کند و اینکه به زور نگرانی خود را به او دیکته کنند، به هیچوجه درست نیست. ممکن است این روش در کوتاهمدت جواب بدهد، اما در درازمدت، نتیجه معکوس خواهدداشت و رفتار پنهانکاری در او رشد پیدا میکند و دیگر نمیتواند حس کند والدین دوستان او هستند و آنها را امین خود بداند. این پنهانکاری نه به نفع فرد است و نه خانوادهها.
اگر کسی که از همسرش جدا میشود، حس کند خانوادهاش حامی او هستند و درکش میکنند، حتی عصبانیت و زودرنجی و فرافکنی و پرخاشگری او را تحمل میکنند و والدین اوضاع درست مدیریت کنند، به استقلال فرزند مطلقهشان احترام بگذارند و در عین حال به او مشورت بدهند، هیچیک از دوطرف دچار نگرانی و نارضایتی نخواهد بود.
البته اینکه خانواده به این دلیل که فرزندشان زندگی مستقلی را شروع کرد، او را به حال خود بگذارند، بههیچوجه صحیح نیست و هم به ضرر خانواده است و هم فرزند مطلقه، چون همانطور که گفتم، تجربه نشان میدهد که اینها یا دور ازدواج را خط میکشند یا مجدد ازدواج عجولانهای خواهندداشت.
در نهایت اینکه مخصوصا افرادی که دچار مشکلات شخصیتی هستند یا از نظر اقتصادی تحت فشارند یا ازدواجهای ناموفقی داشتهاند یا جداییشان به دلایل قابلپذیرش جامعه انجام نشده و نشات گرفته از اختلال شخصیت یکی از دو طرف بوده، بهتر است زندگی کامل جداگانه از خانواده را انتخاب نکنند. زندگی با خانواده به هیچوجه منافاتی با استقلال ندارد. منبع: ایران ناز
منبع: پارسینه
کلیدواژه: طلاق افسردگی ازدواج ناموفق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۴۷۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خانوادههای این جانبازان در بهشت است
نویسنده نمایشنامه «رازی بین من و تو» با اشاره به مراحل پژوهش برای تکمیل این نمایشنامه، از سختی شرایط زندگی جانبازان اعصاب و روان گفت. - اخبار فرهنگی -
محمدرضا امیرخانی، نویسنده نمایشنامه «رازی بین من و تو» در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به محتوای این اثر گفت: این کتاب داستان زندگی مردی را روایت میکند که در جوانی عازم جبهه میشود. «علی» شخصیت اصلی این کتاب است که در جبهه در اثر موج انفجار آسیب میبیند و از آن دوران این توهم را دارد که همرزم و دوست خود را کشته است.
این نویسنده با بیان اینکه شخصیت اصلی کتاب «رازی بین من و تو» نمایندهای از جانبازان اعصاب و روان است، ادامه داد: برای نگارش این کار ابتدا باید پژوهشی میدانی درباره جانبازان اعصاب و روان و دشواریهایی که خانوادههای آنها دست و پنجه نرم میکنند، انجام میشد؛ به همین دلیل با همکاری یکی از روانشناسان با تعدادی از همسران این جانبازان با گفتوگو پرداختیم تا با اهم دغدغههای آنها پی ببریم.
امیرخانی با بیان اینکه جای خانوادههای این جانبازان در بهشت است، یادآور شد: خانوادههای این دسته از جانبازان با مشکلات مضاعفی روبرو هستند، اما مانند گذشته عاشقانه زندگی میکنند. در پژوهشی که انجام شد، متوجه شدیم با وجود اینکه این مشکلات هست و گاه برخوردهای نامناسب هم دیده میشود، اما همسران این جانبازان صبور و مهربان در کنارشان ایستاده و آنها را تنها نگذاشتهاند.
3 نمایشنامه جدید در نمایشگاه کتابامیرخانی با بیان اینکه تلاش کردم در این کتاب با نگاهی انسانی و نه شعاری به مقوله جنگ و زندگی جانبازان بپردازم، افزود: ما هرچه در زمینه دفاع مقدس کار کنیم، کم است. جوانان امروز ما از ایثاری که این جانبازان کردند و برای افتخار کشور و ملت جان خود را کف دست گذاشتند، اطلاعی ندارند. باید در قالب آثار هنری و ادبی مطرح شود که چرا با وجود اینکه گاز اعصاب در زمان جنگ جهانی دوم اختراع شد، در آن زمان استفاده نشد و در جنگ تحمیلی به کار گرفته شد؟ ایران چگونه مقابل کشورهای متعدد که مستقیم و غیر مستقیم در این جنگ حضور داشتند، ایستاد؟ ...
نویسنده کتاب «رازی بین من و تو» در پاسخ به این پرسش که چقدر از داستان احمد دهقان با عنوان "من قاتل پسرتان هستم" الهام گرفتهاید، گفت: به هیچ عنوان اینطور نبوده است، اگر شباهتی وجود دارد، ناخودآگاه بوده است. این کتاب، دهمین اثری است که من منتشر میکنم.
نمایشنامه «رازی بین من و تو» به قلم محمدرضا امیرخانی برای اولینبار از سوی انتشارات سوره مهر در سی و پنجمین دوره نمایشگاه کتاب تهران در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد.
انتهای پیام /