تنها ۳ درصد معتادان قیافه تابلو دارند!/۷۰ درصد معتادان، شاغل هستند
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۴۸۳۳۳
یک درمانگر و پژوهشگر اعتیاد گفت: تنها ۳درصد از معتادان، اعتیادشان از روی ظاهر و صورتشان قابل تشخیص است. آفتابنیوز : هومان نارنجیها امروز در همایش آموزشی «تربیت کادر متخصص در حوزه پیشگیری از اعتیاد» که در فرهنگسرای انقلاب برگزار شد، با اشاره به چالشهای اعتیاد از گذشته تا امروز در کشور و با بیان اینکه مشکل فرهنگی و آسیب اجتماعی با اعدام و بگیر و ببند حل نمیشود، گفت: زیرا چرخه اجتماع دوباره فقیر، معتاد و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حوزه مواد مخدر نیازمند کار فرهنگی
نارنجیها با تاکید بر اینکه باید کار فرهنگی در زمینه مواد مخدر انجام دهیم ، گفت: ما باید جوانی تربیت کنیم که حتی اگر در زمین کشت مواد مخدر قرار گرفت، مصرف نکند.
وی با انتقاد از اینکه خانوادهها برای پیشگیری از اعتیاد به کمک ما نمیآیند، افزود: بودجهای هم که در زمینه پیشگیری از اعتیاد داریم بسیار کم و چند سال قبل ۲ میلیارد و ۵۰۰ هزار تومان بوده است. خانوادهها همه کار برای فرزندانشان انجام میدهند، اما در زمینه اعتیاد منتظرند دولت کاری انجام دهد؛ در حالی که باید اعتیاد را هم در دستور کار قرار دهند و مراقب آن باشند.
این پژوهشگر حوزه اعتیاد در پاسخ به افرادی که میگویند بخاطر بودن مواد است که ما بیچاره شدهایم و اگر مواد نباشد همه چیز حل میشود، عنوان کرد: اگر ضربتی اعتیاد را کم کنیم، مشکلات دیگری افزایش مییابد مثلا خودکشی، خشونت، چاقو کشی و... در جامعه بیشتر میشود؛ زیرا مثلا آن فردی که با مواد دلش خوش بود و شاد میشد، دیگر شاد نمیشود و افسردگی میگیرد. بنابراین در غیاب مواد مخدر انفجاری در آسیبهای دیگر جامعه بهوجود میآید. به همین دلیل است که اعتیاد در هیچ جای دنیا ریشه کن نشده بلکه فقط کاهش یافته و کنترل شده است.
نارنجیها با تاکید بر لزوم توجه والدین به فرزندانشان، گفت: وقتی خانواده تک محوری میشود و فقط به درس فرزندان توجه میکند و از سبک زندگی، توانایی و مهارت فرزندان و... غافل میشود، ما بدبخت میشویم. خانواده باید به تمام جوانب زندگی و بلکه به مسائل اجتماعی بیشتر از درس توجه کند.
۷۰ درصد اعتیاد در ایران از جانب دوستان است
وی با بیان اینکه ۷۰ درصد موارد ابتلا به اعتیاد در ایران از جانب دوستان است، گفت: باید مراقب دوست فرزندانمان باشیم. اگر فرزند ما با آدم خلاف و ناجور بگردد به کسوت آنها در میآید. با سیگار و الکل زیر سن ۱۹ سالگی برخورد شود. اگر نوجوانی بوی سیگار میدهد خانوادهها نباید با تساهل برخورد کنند. افرادی که افسردگی، اضطراب، بیش فعالی و رفتارهای ضد اجتماعی خطرناک دارند میتوانند در آینده معتاد شوند؛ به همین دلیل درمان آنها بسیار اهمیت دارد.
نارنجیها یادآور شد: خانه باید قانون داشته باشد و فرزندان باید سر ساعت مشخصی در خانه حضور داشته باشند. نظارت روی رفت و آمد فرزندان باید انجام شود. دیر وقت به خانه آمدن و دیروقت خوابیدن فساد میآورد. متابولیسم بدن هم زود خوابیدن را توصیه میکند.
وی خاطرنشان کرد: در گذشته میگفتیم تا زمان دانشگاه نباید برای بچهها گوشی خرید، اما در حال حاضر میگوییم در برخی مناطقی که فرهنگ مناسب دارد در دبیرستان هم میتوان برای بچهها گوشی خرید، اما باید نظارت وجود داشته باشد. نظارت در تمام حوزهها روی فرزندان باید به درستی انجام شود و تا سن ۲۵ سالگی ادامه داشته باشد.
والدین در مورد موادمخدر با فرزندان صحبت کنند
این پژوهشگر حوزه اعتیاد با تاکید بر اینکه ما ملتی عاطفی هستیم، گفت: خانواده باید در مورد مواد مخدر با بچهها صحبت کند. از ابتدای نوجوانی باید در مورد مواد با بچهها صحبت شود و آنها را آگاه کنند.
مغز افرادی که حتی یکبار مواد مصرف کردند با افراد سالم متفاوت است
وی در خصوص باورهای غلط در حوزه مواد مخدر تصریح کرد: عدهای میگویند با یکبار مصرف معتاد نمیشویم. این درحالیست که با یک بار مصرف مواد اتفاقاتی در مسیرهای عصبی مغز میافتد که با مغز انسان سالم متفاوت است. مغز کسی که یک بار حشیش کشیده با یک فرد سالم فرق دارد؛ چه بسا با یک بار مصرف تغییراتی در فرد بهوجود آید که او خوشش بیاید و معتاد شود. اینکه گفته میشود "میتوان مواد را تفننی مصرف کرد" از دیگر باورهای غلط است. این واژه تفنن ما را بدبخت کرده است. فرد معتاد است اما میگوید تفننی میکشم. در کتابهای جدید پزشکی واژه تفنن حذف شده. افراد یا سالم هستند یا مصرف کننده.
تنها ۳ درصد معتادان قیافه تابلو دارند!
نارنجیها این جمله را که "مصرف کنندهها قیافه تابلو دارند" از دیگر باورهای غلط جامعه دانست و یادآور شد: از هر ۱۰۰ نفر معتاد تنها ۳ نفر قیافه تابلو دارند و بقیه آنها مثل افراد عادی هستند و اعتیاد آنها از ظاهرشان شناخته نمیشود. "من هنوز خیلی وابسته نشدهام" از دیگر باورهای غلط است. هیچ کس نمیداند که چه هنگام به مواد وابسته میشود که بتواند از این راه بازگردد. "ترک اعتیاد آسان است" نیز از دیگر باورهای غلط است. ترک اعتیاد سخت است.
وی با انتقاد از برخی رفتارهای مادران اظهار کرد: گاهی مادران دلسوزیهای مادرانه خائنانه دارند. بچهها باید در کوره زندگی پخته شوند. باید بگذاریم آنها در سختیها خود را مدیریت کنند.
مواد مخدر اثر درمانی ندارند
این پژوهشگر حوزه اعتیاد تصریح کرد: گفته میشود تریاک برای فشارخون و قند خون مفید است. تحقیقات مراکز درمانی ایران روی چند هزار نفر در مورد فشارخون، چربی خون و قند خون نشان داده تریاک هیچگونه اثر درمانی ندارد. مواد مخدر هیچ اثر درمانیای ندارند. از مواد، داروهایی استخراج میکنند اما خود مواد خاصیت درمانی ندارد. اینکه فکر کنیم تریاک چیزی خوب است، اشتباه است.
۷۰ درصد معتادان، شاغل هستند
وی یادآور شد: ۷۰ درصد معتادان ما شاغل و بیشتر در شغلهای کارگر، نگهبان، رانندگی و... هستند. همه معتادان فقیر نیستند. یک سوم معتادان فقیر، یک سوم طبقه متوسط و یک سوم پولدار هستند.
نارنجیها افزود: سیگار دروازه اعتیاد است. حشیش هم اعتیادآور است. از هر سه نفری که زیر سن ۲۰ سالگی ۵ بار بیشتر حشیش بکشند به اعتیاد مبتلا میشوند.
چرا در برخی کشورها مصرف گل آزاد است؟
وی در خصوص آزاد شدن مصرف گل در کانادا و آمریکا و ... گفت: به دلیل شیوع فراوان مصرف گل در برخی کشورها آنها دیدند انرژی پلیس در برخورد با این افراد بسیار گرفته میشود و آنها بجای اینکه به سایر جرایم بپردازند، انرژی و وقتشان در اینجا مصرف میشود. زندانها هم پر شده بود و... به همین دلیل مصرف گل را آزاد کردند. همچنین سود این موضوع برای دولتها بد نیست. وقتی دولت دست قاچاقچیان را کوتاه کند، سود زیادی نصیبش میشود. حالا جوانان ما تصور میکنند این دولتها به فکر لذت بردن جوانانشان بودهاند که مصرف گل را آزاد کردند یا اینکه گل عوارضی ندارد، درحالی که اینگونه نیست. همچنین در انگلستان ۳ میلیون فرد الکلی داریم که کبد آنها نابود شده است و پیوند کبد مشکل اول انگلیس است.
نارنجیها عنوان کرد: میگویند "حشیش خلاقیت و قدرت فکر را بالا میبرد." حشیش در ابتدا شاید تمرکز را بالا برد، اما فرد بعد از مدتی در تمرکز دچار مشکل خواهد شد. قدرت سرطانزایی گل یا حشیش پنج برابر سیگار است. عقیم شدن، سرطان ریه، کاهش میل جنسی و... از دیگر عوارض مصرف گل است. برخی مواد مثل گل ممکن است در ژنتیک افراد تاثیر بگذارد و آنها تا آخر عمر اسکیزوفرن شوند.
وی بیان کرد: ۱۲ سال بعد از آزادسازی حشیش در یکی از ایالات امریکا تحقیقات نشان داد آمار اعتیاد به گل ۲ برابر شده است. دسترسی آزاد، مصرف بیشتر را به همراه دارد. آمار تصادفات ناشی از گل ۴۰ درصد افزایش یافت و مسمومیت کودکان به علت مصرف گل پنج برابر شد.
وی با اشاره به وجود دوز بالای ترامادول، متادون و ... در برخی کپسولهای بستهبندی عطاریها، بر ضرورت پرهیز از استفاده از این کپسولها در عطاریها تاکید کرد.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: معتاد اعتیاد مواد مخدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۴۸۳۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه عبرت آموز یک دزد!
روزی که اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم و با غرور خاصی نزد دوستانم به آن پک می زدم هیچ گاه باورم نمی شد که روزی برای تامین هزینه های اعتیادم به اموال مردم دستبرد بزنم اما ...
به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات سارق حرفه ای قطعات و محتویات خودروهای مردم در حاشیه خیابان هاست که با تلاش شبانه روزی نیروهای گشت نامحسوس کلانتری شفای مشهد به چنگ قانون افتاد. او که مدعی بود سرگذشت عبرت آموزی دارد درباره قصه تلخ زندگی خود به مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری گفت:پدرم به دلیل ابتلا به بیماری های ریوی و قلبی در سن 40 سالگی از دنیا رفت و این گونه مادرم سرپرستی خانواده را به عهده گرفت.
او جوانی اش را گذاشت و همه سختی ها وتلخکامی ها را به جان خرید تا ما آینده را در خوشبختی تجربه کنیم. خلاصه او با کارگری و خیاطی هر3 خواهرم را به دانشگاه فرستاد و آن ها اکنون ازدواج کرده اند و در ادارات دولتی استخدام شده اند اما من مسیر خلافکاری را در پیش گرفتم و بدبختی هایم را به تماشا نشستم.
آن روزها زمانی که 7 سال بیشتر نداشتم در شهرستان تربت جام به مدرسه رفتم. با آن که چندان علاقه ای به تحصیل نداشتم اما به هر طریقی بود تا مقطع دبیرستان درس خواندم. خلاصه 17 ساله بودم که روزی با ترغیب و تشویق دوستانم،اولین نخ سیگار را لای انگشتانم گرفتم چراکه غرورم اجازه نمی داد در برابر آن ها کم بیاورم به همین دلیل سعی می کردم پک های عمیقی به سیگار بزنم که با تشویق و جلب توجه آن ها روبه رو شوم . در همین شرایط خیلی زود پای بساط شیره و تریاک هم نشستم و دورهمی های لذت بخش دوستانه ام آغاز شد .
چنان در عالم هپروت سیر می کردم که هیچ گاه به ذهنم نمی رسید این لذت های زودگذر فرجامی وحشتناک دارد. آن روزها فقط همین غرورهای جوانی و تعریف و تمجیدهای دیگران را می دیدم و مدام در پارتی ها و شب نشینی ها شرکت می کردم. نصیحت های مادرم نیز فایده ای نداشت چراکه من هم مانند همه معتادان که مصرف تفریحی را شروع می کنند، خودم را فریب می دادم که من مانند دیگران نیستم و هر روزی که اراده کنم دیگر مصرف نمی کنم.
حتی گاهی برای چند روز نزد دوستانم نمی رفتم تا چنین وانمود کنم که من اراده ای قوی دارم و آلوده مواد افیونی نمی شوم. مادرم از رفتارهای من زجر می کشید و گریه می کرد اما من هیچ توجهی به اطرافم نداشتم تا این که بالاخره باورم شد دیگر معتاد شده ام .
چند بار مادرم با سختی های بسیار مرا در مراکز ترک اعتیاد بستری کرد اما فایده ای نداشت تا این که به خودم آمدم و با کمک یکی از دوستانم که مرا راهنمایی می کرد چند سال از چنگ مواد مخدر گریختم و در سن 30 سالگی به توصیه مادرم ازدواج کردم تا شاید مسیر درست زندگی را بیابم اما بعد از ازدواج دوباره دوستان هم بساطی ام به سراغم آمدند و با وسوسه های لذت آنی و تعریف و تمجیدهای آنان از پک های عمیق سیگار و مصرف زیاد مواد مخدر ،باز هم به منجلاب مواد افیونی افتادم ولی این بار شیوه ای خطرناک را در پیش گرفتم و مصرف هروئین را شروع کردم . حالا همسرم زجر می کشید و با اشک هایش تلاش می کرد تا مرا از بیراهه هولناک بازدارد.
چند بار دیگر در مراکز ترک اعتیاد بستری شدم ولی چون در زمینه پوشاک فعالیت داشتم و با افزایش قیمت ها در بازار به وضعیت خوبی رسیده بودم هنوز توان خرید هروئین را داشتم اما دیگر نمی توانستم به خاطر خماری های مواد مخدر صنعتی در محل کارم بمانم به گونه ای که مجبور شدم مغازه ام را تعطیل کنم.
در این شرایط پس انداز هایم نیز به پایان رسید و خانواده ام برای نان شب محتاج شدند. همه دوستانم از من فرار می کردند چراکه دیگر پولی نداشتم مانند گذشته مقدار زیادی شیره و تریاک را پای بساط آن ها بگذارم وباید از هروئین های آنان مصرف می کردم. این گونه بود که با ترس و لرز برای اولین بار از یک خودرو در حاشیه خیابان سرقت کردم و با فروش باتری و ضبط و پخش آن هزینه های یک روز اعتیادم تامین شد ولی می ترسیدم آشنایان و بستگانم مرا درحال سرقت مشاهده کنند و آبروریزی شود این بود که تصمیم گرفتم به مشهد بیایم و سرقت هایم را در این شهر ادامه بدهم .
بارها در مناطق مختلف شهر مشهد به خودروهای شهروندان دستبرد زدم و با فروش اموال سرقتی هزینه های اعتیادم را تامین کردم تا این که شب گذشته هنگام عبور از بولوار ابوطالب چشمم به پرایدی افتاد که به راحتی می توانستم به آن دستبرد بزنم چراکه هیچ گونه امکانات امنیتی و ضد سرقت نداشت اما هنوز مشغول بازکردن در خودرو بودم که ناگهان خودم را در محاصره افسران گشت کلانتری شفا دیدم و آن ها در حالی مرا دستگیر کردند که چندین بسته حاوی هروئین نیز به همراه داشتم . حالا بسیار پشیمانم و می دانم آینده ام را نابود کرده ام اما ای کاش ...
با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) تحقیقات گسترده افسران کارآزموده دایره تجسس برای ریشه یابی سرقت های دیگر این جوان وارد مرحله جدیدی شد تا شهروندانی که اموال آن ها توسط این سارق جوان به یغما رفته است شناسایی شوند .