Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایکنا؛ نشست علمی ترویجی فقه معاصر با موضوع «ظرفیت­‌شناسی علم اصول در استنباط احکام مسائل مستحدثه» به همت دبیرخانه فقه معاصر حوزه­‌های علمیه و مدیریت سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم پنجشنبه، ۲۲ آذرماه، در مدرسه فیضیه قم برگزار شد.

در این نشست که با حضور طلاب سطح عالی و برخی اساتید و مسئولین حوزه علمیه قم برگزار شد، ابتدا حجت‌­الاسلام والمسلمین صبوری فیروزآبادی، مسئول دبیرخانه فقه معاصر حوزه­‌های علمیه به ارائه گزارشی از فعالیت­‌های انجام شده در عرصه فقه معاصر پرداخت و سپس آیت‌الله سیفی مازندرانی به سخنرانی پرداخت؛ در ادامه مشروح این سخنرانی از نظر می‌گذرد:

ماهیت علم اصول قاعده‌مند کردن فقه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
سیره قطعیه نبی مکرم اسلام(ص) و اهل بیت(ع) در تبلیغ دین و بیان آیات قرآن و تبیین احکام، بر اساس قواعد محاوری و متفاهم عرفی زمان خودشان بوده است و همین مطلب برای اثبات اعتبار علم اصول کافی است. زیرا وقتی بنا شد نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) بر اساس سیره محاوری عقلائی زمان خود تکلم و بیان احکام کنند، طبعا ما باید براساس متفاهم عرفی و قواعد محاوری عقلائی، مقصود آن‌ها را از بیان احکام و تبیین دین استنباط کنیم؛ این قواعد عقلائی به علت اینکه سیره عقلای عالم است در طول اعصار و قرون تفاوتی نخواهد کرد. با این بیان، جایگاه علم اصول روشن شد.

ایشان با ذکر چند نمونه از استدلال اهل بیت(ع) به قواعد اصولی، نتیجه گرفتند که علاوه بر اینکه سیره قطعیه نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) در تبلیغ و تبیین احکام، بر اساس قواعد محاوری عقلائیه و متفاهم عرفیه عصر خودشان بوده، خودشان نیز در تبیین احکام و تبلیغ دین و پاسخ به سؤالات روات در احکام فقهی، بر طبق قواعد اصولی به آیات و روایات نبوی استدلال کرده و فتوا می‌دادند.

مقصود از مسائل فقه معاصر و مستحدثه، این نیست که موضوع تازه‌ای پیش آمده که اصلا در عالم اسلام وجود نداشته است؛ اگر کسی مسائل مستحدثه را این گونه تفسیر کند، غلط است. مسائل مستحدثه چند قسم است؛ قسم اول از مسائل مستحدثه، برخی از مصادیق متعلقات و موضوعات احکام نوپیداست؛ مثل رؤیت هلال به چشم مسلّح؛ رؤیت هلال به صورت طبیعی در نصوص و فتاوای فراوان در موضوع خطاب بوده، اما رؤیت به چشم مسلّح، مصداقی مستحدث از این رؤیت است.

قسم دوم از مسائل مستحدثه، سیره‌های مستحدثه است. در بحث سیره، مرحوم شهید صدر قائل به این است که این سیره‌های مستحدثه، ممضاة شارع نیستند، زیرا در زمان شارع نبوده و در نتیجه قابل ردع از طرف شارع نبوده‌اند. می‌گوید: آنچه که در زمان شارع، معدوم بوده، شارع امکان ردع آن را نداشته است. ما این مطلب را در دو کتاب «بدایع البحوث» و «دقائق البحوث»، رد کرده و گفته‌ایم: ما من سیرة مستحدثة الا و لها جِذر فی السیرة المعاصرة للمعصومین؛ هیچ سیره مستحدثه‌ای را نمی‌توانید احصاء کنید مگر اینکه مصداقی از مصبّ سیره زمان اهل بیت(ع) است.   مثلاً «عقد تأمین» سیره‌ای است که ایجاد شده و در آن موقع نبوده است، ولی مصداقی از مصادیق طبیعی هبه مشروطه یا هبه معوضه و یا بیع است که بر آن طبیعی، سیره عقلاءِ در زمان اهل بیت(ع) جاری بود. عقلای آن موقع خودشان بیع و هبه داشتند و شارع آن‌ها را امضاء کرده و رد نکرده است(حال یا به دلیل لفظی و یا به سیره عملی)، وقتی آن کلی امضاء شده، طبعاً تمام مصادیق را شامل می‌شود؛ پس سیره‌های مستحدثه، بخشی از این مسائل مستحدثه هستند که البته با قسم اول، قابل مقایسه نیستند چرا که قسم اول دارای تکثّر است.

قسم سوم از مسائل مستحدثه، منطقةالفراغ است. تفسیر صحیح منطقه الفراغ این است که شارع مقدس به همان ادله جعل ولایت برای فقیه، فقیه را در صورتی که مصلحت اسلام و مسلمین و حفظ کیان و معالم و شعائر دین، منوط به حکم او در یک شرایط زمانی و مکانی خاص است، فارغ از احکام اولیه گذاشته است. مثلا اینکه فقیه در یک زمان خاصی تشخیص دهد که رفتن به حج(با اینکه سوره‌ای به نام حج است و از بزرگترین فرائض دین ما در احکام اولی است) به صلاح اسلام و مسلمین نیست و حکم به تعطیلی حج بدهد؛ آن زمانی که دشمن و دنیای استکبار بگوید اگر بخواهید شما را به حج راه بدهیم باید فلان قرارداد را امضاء کنید؛ قراردادی که امضاء آن به معنای تحت سلطه کفر رفتن است یا فلان قرارداد را با اسرائیل ببندید و عده‌ای بگویند حج برویم و عده‌ای بگویند حج نرویم و بین مسلمین اختلاف شود؛ فقیه به میدان می‌آید و می‌گوید من حکم می‌کنم که تا برهه‌ای از زمان، حج تعطیل باشد. این مطلب در تمامی احکام اولیه می‌آید.

در ادامه این مراسم به پرسش و پاسخ پرداخته شد که متن پاسخ و جواب ایشان از نظر می‌گذرد:

سؤال: آیا به نظر حضرت عالی علم اصول زوائد دارد و اگر جواب مثبت است چه کسی متکفل تهذیب علم اصول است؟

در کتاب «المدخل الی بدایع البحوث؛ یبحث عن مبانی التحول فی علم الاصول» مفصل در این زمینه بحث کرده‌ایم که علم اصول هم نیاز به تهذیب دارد؛ چرا که بخشی از علم اصول و موضوعاتش دخلی در استنباط ندارد، و بخشی کم دخل است، و بخشی هم دخیل است و دخل آن شدیدتر از حتی مسائل اصولی است که در کتب دارجه علم اصول اصلا از آن‌ها بحث نمی‌شود و یا مفصلا به آن‌ها پرداخته نمی‌شود.   مقصود ما این است که فی‌الجمله(نه بالجمله) بعضی از مباحث، دخلی در استنباط ندارند بنابراین باید در جای دیگر به آن‌ها پرداخت. حتی بعضی از این‌ها مبادی بعیده هستند نه مبادی قریبه. مباحثی مثل تعریف حکم و موضوع که بحث خوبی است و باید از آن بحث شود، زیرا دخیل در استنباط است و از مبادی قریبه به استنباط است باید در مبادی اصول بیاید.

سؤال: آیا ما در علم فقه، فقه نظامات یا فقه نظام‌مند یا فقه نظام داریم؟!

وقتی این همه قواعد فقهی وجود دارد جای هیچ شک و تردیدی نمی‌گذارد که فقه شیعه، فقه نظام‌مند است. تا به حال هشت جلد از قواعد فقهیه را نوشته‌ام و الان در اواسط قواعد عبادی رسیدم. قواعد فقهی را به چند دسته تقسیم کرده‌ایم: ۱) قواعد کلی؛ که چهار جلد از کتاب «مبانی فقه فعال» مربوط به این قواعد کلی فقهی است که از طهارت تا دیات، در سراسر فقه جاری است. ۲) قواعد عبادی ۳) قواعد سیاسی ۴) قواعد معاملی ۵) قواعد قضایی و جزایی و ...؛ همه این‌ها ریشه در روایات اهل بیت(ع) دارد، این که امام صادق علیه السلام در دو صحیحه هشام و بزنطی می‌فرماید: «علینا القاء الاصول و علیکم التفریع» [۱]و «انما علینا ان نلقی الاصول و علیکم ان تفرعوا» [۲]؛ این یعنی نظام‌مند بودن فقه؛ زیرا تفریع یعنی استنباط؛ این استنباط باید براساس اصول باشد.   مقصود از عبارت «علینا القاء الاصول»، قواعد علم اصول نیست، زیرا قواعد علم اصول ریشه در سیره محاوری عقلایی دارد و نیازی به القاء از سوی حضرات معصومین(ع) ندارد، بلکه مراد، قواعد کلی‌ای است که اساس فقه را تشکیل می‌دهد و به این معناست که ما برای شما قواعد کلی را القاء کردیم و شما در چارچوب این نظام و قواعد کار کنید. پس قاعده‌مند بودن قطعا به معنای نظام‌مند بودن است. پس استنباط فقیه چه در باب فقه حکومت و سیاست، چه در باب فقه قضاء و جزاء، چه در باب فقه عبادات، چه در باب فقه الاسرة، فقه الثقافة و الفنون، فقه الطب(به جمیع مسائل مستحدثه امروز، که فقه معاصر ما را تشکیل می‌دهد) باید در چارچوب قواعد و اصولی باشد که حضرات معصومین(ع) القاء کرده‌اند که این فقه نظام‌مند است. این از ضروریات مذهب ماست و قابل انکار نیست که فقه ما نظام‌مند است. اگر مقصود از نظام‌مند بودن فقه، امر دیگری است باید بیان شود.

[۱]. وسائل الشیعة: ج. ۲۷، ص. ۶۲. [۲]وسائل الشیعة: ج. ۲۷، ص. ۶۱

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: سیفی مازندرانی خبرگزاری ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۶۸۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ائمه معصومین(ع) سرآمدانِ گفت‌وگو بودند/ احساس مسئولیت مسلمانان، نسبت به تمام بشریت

به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، در این همایش نماینده وزارت دادگستری برزیل، نماینده کنفدراسیون کاردینال‌های این کشور، برخی از کشیش‌ها و شخصیت‌های مسیحی سائوپائولو، مسئولان سیاسی این شهر و ایالت سائوپائولو و جمعی از علما و مبلغان و شخصیت‌های دینی آمریکای جنوبی حضور داشتند و سخنرانان بر ضرورت گفت‌وگو بین ادیان و مذاهب، تاکید و نسبت به حضور آیت‌الله رمضانی در این همایش ابراز خرسندی کردند.

** ائمه معصومین(ع) سرآمدان گفت‌وگو و تبادل نظر

آیت‌الله رمضانی، دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) در سخنانی در این همایش، با اشاره به اهمیت علم در نگاه شیعی اظهار کرد: علم، اساس هر خیر است، در مقابلش جهل و نادانی پایه هر شرّی خواهد بود و جهل اصل کل شرّ است. اگر انسان خودش را درست بشناسد، خدای خودش را هم خواهد شناخت. حضرت امیرالمومنین(ع) در روایتی فرمودند: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ كانَ لِغَيْرِهِ أَعْرَفَ وَ مَنْ جَهِلَ نَفْسَهُ كانَ بِغَيْرِهِ أَجْهَلَ»؛ اگر انسان خودش را درست بشناسد، انسان‌های دیگر را هم درست خواهد شناخت و شناختش نسبت به دیگران بهتر می‌شود. اما وای بر جهل و نادانی! اولین نادانی، نادانی نسبت به خود است. هر کس نسبت به خودش نادان باشد، هم می‌لغزد و هم گمراه می‌شود. اگر انسان خودش گمراه شد، دیگران را هم گمراه می‌کند و نسبت به دیگران، جاهل‌تر و نادان‌تر خواهد بود. همه ما مأمور شدیم که خودمان را بشناسیم، «إعرِف نَفسَكَ». ارسطو در آکادمی خود نوشته بود: خود را بشناس، خودشناسی رمز رشد بشر است و باعث می‌شود که انسان احساسی نسبت به همه انسان‌ها، پیدا کند.

وی ادامه داد: حضرت امیرالمومنین(ع) مورد پذیرش همه مسلمانان است. شیعیان ایشان را امام می‌دانند و علمای اهل‌سنت هم حضرت امیرالمومنین(ع) را به عنوان خلیفه چهارم پذیرفته‌اند و قبول دارند. ایشان دارای ویژگی‌های برجسته‌ای هستند که یکی از آن‌ها «عدالت» است. «جورج جرداق» نویسنده مشهور مسیحی لبنانی است که کتاب خیلی خوبی را در خصوص حضرت امیرالمومنین(ع) به نام «صوت العداله» در پنج جلد به نگارش درآورده و خلاصه این کتاب هم در یک جلد منتشر شده است. من پیشنهاد می‌کنم که این کتاب به زبان‌های اسپانیایی و پرتغالی ترجمه شود. جورج جرداق، عاشق و دلداده حضرت امیرالمومنین(ع) است و نسبت به ایشان عشق می‌ورزد.

دبیرکل مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) افزود: حضرت امیرالمومنین(ع) تعبیری دارند با این مضمون که مردمان دو دسته‌اند، گروهی برادر دینی تواند و گروهی در آفرینش با تو همانندند. به ما این طور یاد دادند که به مسیحیان یا یهودیان هم، برادر مسیحی یا یهودی بگوییم؛ یعنی ای کسانی که پیرو حضرت موسی یا حضرت عیسی هستید، رسول اکرم(ص) با همه آن‌ها صحبت می‌کردند و برهان و منطق خود را ارائه می‌دادند. یک جایی خداوند به رسول اکرم(ص) می‌گوید: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ» شما هم منطق و حرف هایتان را بیاورید و با هم حرف بزنیم. حتی آن کسی که هیچ چیزی را هم قبول ندارد با او هم صحبت کن، «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ» و به آنها منطق خودت را بگو! دیالوگ این است. اگر منطق تو را درک نکردند و استدلال تو را نپذیرفتند و اصلا تو را قبول نکردند، تو صبر کن نسبت به آن چیزهایی که به تو می‌گویند، «وَ اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ‌». اگر هم می‌خواهی آنها را ترک کنی، از آنان به نيكويى دورى كن، «وَٱهجُرۡهُمۡ هَجرٗا جَمِيلٗا».

آیت‌الله رمضانی در ادامه، ائمه معصومین(ع) را سرآمدان گفت‌وگو دانست و تصریح کرد: امامان و رهبران دینی ما مثل امام صادق(ع) و امام رضا(ع)، با همه از جمله مسیحیان و زرتشتیان، صحبت می‌کردند. باید با هم حرف بزنیم و همدیگر را بفهمیم و درک کنیم و به یکدیگر احترام بگذاریم. اسلام، زندگی مسالمت‌آمیز را که در زبان عربی به آن «التعايش السلمي» گفته می‌شود، ترویج می‌کند. بشر باید در کنار همدیگر باشد. اسلام مدافع توسعه ارتباطات؛ اعم از ارتباط با خود، ارتباط با دیگران، ارتباط با خداوند و ارتباط با طبیعت است. اسلام تاکید دارد که طبیعت را از بین نبرید و آن را آلوده نکنید، اسلام نسبت به طبیعت این حرف را می‌زند تا چه برسد به انسان؛ تا چه برسد به حقوق حیوانات!


این استاد حوزه  و دانشگاه اضافه کرد: برخی وقتی که بحث‌های حقوقی را مطرح می‌کنند می‌گویند که این بحث‌ها مربوط به صد سال یا صد و پنجاه سال پیش است، اما ما مدرک و سند داریم که هزار و دویست و پنجاه سال پیش رساله حقوق توسط امام سجاد(ع) با بیش از پنجاه حق، نوشته شد. در ده سالی که در مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان بودم، این مبحث را به صورت مفصل، مطرح کردم، در آنجا بخشی از اعلامیه جهانی حقوق بشر را پذیرفتم و بخشی دیگر از آن را نقد کردم، حقوق اخلاقی را هم در آنجا مطرح کردم. روایت بسیار زیبایی از ائمه معصومین(ع) نسبت به طبیعت وجود دارد با این مضمون که اگر روزی جنگی با دشمنی داشتید، درختان سرزمین دشمن را قطع نکنید و نسوزانید، اینها محیط زیست است، آب آشامیدنی آن‌ها را آلوده نکنید. هم در قرآن و هم در روایات به صورت مفصل در رابطه با محیط زیست، بحث شده است.

** توهین به قرآن، توهین به بشریت است

دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) با اشاره به اهمیت گفت‌وگو اظهار کرد: تبادل نظر برای تعامل و جهت رسیدن به فهم مشترک است؛ برای رسیدن به آنچه که ادیان به آن تاکید می‌کردند؛ یعنی گوهر انسان. گوهر انسان، همان کرامت اوست که هیچ نژادپرستی‌ای در آن نیست. قبیله قریش در زمان مبعوث شدن پیامبر(ص) خود را برترین نژاد و قوم می‌دانست، اما رسول اکرم(ص) فرمودند: هیچ فرقی بین قریش و غیر قریش، هیچ فرقی بین سیاه و سفید و هیچ فرقی بین عرب و غیر عرب نیست. رسول اکرم(ص) به شدت با نژادپرستی مقابله می‌کردند و می‌گفتند که چرا سیاهان را برده خودتان قرار می‌دهید، آنها انسان هستند و دارای شرافت می‌باشند. پیامبر(ص) افراد سیاه‌پوستی همچون بلال حبشیِ بزرگ را مَحرم خود قرار دادند. پیامبران، معجزات متنوعی داشتند، اما بلال حبشی از رسول اکرم(ص) اصلا معجزه نخواست، معجزه پیامبر(ص) برای بلال حبشی، همان کلمات رسول اکرم(ص) بود، زیبایی نهفته در این کلمات، معجزات رسول اکرم(ص) به شمار می‌رود. در کلام نبوی همه انسان‌ها؛ اعم از زن و مرد، کودک و جوان و پیر، شریف هستند.

وی ادامه داد: زندگی و حیات را باید به درستی معنا و تفسیر کنیم. در گفت‌وگوها باید به مشترکات میان انسان‌ها و آن چیزی که باعث رشد انسان می‌شود، پرداخته شود. ما ایمان تک تک انبیا، از آدم تا خاتم؛ اعم از حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و رسول اکرم(ص) را لازم و واجب می‌دانیم و هیچ فرقی بین آن‌ها نمی‌گذاریم. حتی اگر جمله‌ای از حضرت عیسی برای ما نقل شود، برای ما حجت است و به آن عمل می‌کنیم؛ مثلا کسی از حضرت عیسی پرسید که با چه کسانی همنشین شویم. او پاسخ دادند: کسی که شما را به یاد خدا می‌اندازد، کسی که به علم شما می‌افزاید، کسی که شما را به آخرت دعوت می‌کند و به یاد آخرت می‌اندازد. ما به کلام نقل شده از همه انبیای الهی عمل می‌کنیم و به آن معتقد هستیم، ما مؤمنیم و یک حریمی را قائل هستیم.

آیت‌الله رمضانی با تاکید بر لزوم ممنوع بودن اهانت به پیامبران، اظهار داشت: به هیچ پیامبری نباید به بهانه آزادی بیان، اهانت شود، این خط قرمز برای بشر است. نباید به مقدسات توهین شود، بگذارید این مقدسات برای بشر باقی بماند. کتاب‌های آسمانی و پیامبران، مقدس هستند. وقتی که من در آلمان بودم، نامه‌ای به پاپ نوشتم که او هم جواب آن نامه را داد. پاپ زمانی گفته بود که اگر کسی به مادرم توهین کند، من با او مقابله می‌کنم. من در آن نامه به پاپ نوشتم که این حرفی که زدی، حرف خیلی خوبی است، مادر برای هر کسی، مقدس و محترم است. اگر به پیامبران و مقدسات توهین صورت بگیرد، هیچ چیز دیگری در میان بشر باقی نمی‌‎ماند و باید به همه پیامبران، احترام گذاشته شود. امروزه برخی به بهانه آزادی بیان، به پیامبران الهی توهین می‌کنند و قرآنِ مسلمانان را می‌سوزانند. در برخی از کشورهای اروپایی هم شاهد ساخت فیلم‌هایی برای اهانت به پیامبر اکرم(ص) هستیم. نباید قلوب بشریت را با این کارها، جریحه‌دار کرد. قرآن، کتاب انسان است و توهین به قرآن، توهین به کل بشریت، و توهین به پیامبر اکرم(ص) توهین به تمام بشر است. جامعه با اهانت، رشد نمی‌کند، بلکه رشد جامعه با اکرام و تکریم انسان و خردورزی است.


وی در ادامه، ماموریت انبیای الهی را بیرون آوردن بشر از زندگی حسی و مادی دانست و تصریح کرد: ما فقط برای این دنیا خلق نشدیم، چون همه ما یک روزی این دنیا را ترک خواهیم کرد. ترک این دنیا مساوی با فنا و نیستی نیست، بلکه زندگی در یک عالم وسیع‌تر است. اصلا انسان برای فنا آفریده نشده، بلکه برای ابدیت آفریده شده و این دنیا هم یک دنیای گذراست. اگر این نگاه را به انسان داشته باشیم، تبیین ما نسبت به انسان خیلی متفاوت خواهد بود و آن را در صورتی خواهیم دانست که بدانیم نقش انسان کجاست و هیچ فرقی بین احساس مسئولیت منِ مسلمان نسبت به یک مسیحی، و احساس مسئولیت یک مسیحی نسبت به منِ مسلمان وجود نخواهد داشت. این احساس مسئولیت را ما نسبت به همدیگر خواهیم داشت.

** مسئولیت مسلمانان نسبت به تمام بشریت

دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) اضافه کرد: روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است با این مضمون که: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»؛ کسى که صداى انسانى را بشنود که فریاد مى‌زند اى مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسى که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست. براساس این روایت، اگر یک غیرمسلمان اعم از مسیحی یا یهودی و حتی ملحد چون مورد ظلم قرار گرفته است، از یک مسلمان کمک بخواهد و آن مسلمان با این که می‌تواند، به آن غیرمسلمان جواب ندهد و وی را کمک نکند، او اصلا مسلمان نیست. این نگاه به آخرت، مسئولیت انسان را توسعه می‌بخشد و نگاه او را به زندگی و حیات تغییر می‌دهد.

آیت‌الله رمضانی افزود: خداوند در قرآن در آیه ۲۴ سوره انفال که علامه اقبال لاهوری به زیبایی به لحاظ جامعه‌شناسی درباره آن سخن گفته است، انسان‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهد که: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد. 

مراد این آیه، حیات حسی و مادی نیست، بلکه حیات عقلی است که یک زندگی توأم با منطق، عقل و وحی می‌باشد. خداوند در آیه ۱۰ سوره انبیاء می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»؛ ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکّر (و بیداری) شما در آن است! آیا نمی‌فهمید؟! براساس این آیه، خداوند قرآن را کتابی نازل کرده است که درباره انسان و عظمت انسان است؛ این که انسان، چه کسی است، چه چیزی بود و چه چیزی باید بشود. خداوند در برخی از آیات دیگر قرآن، خطاب به انسان می‌گوید که شما چیزی نبودید، خداوند در آیات دیگری می‌فرماید که شما چیز قابل ذکری نبودید. «هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا»  آيا بر انسان روزگارانى نگذشت كه چيزى لايق ذكر نبود؟ ولی شما به بی‌نهایت دعوت شدید و آن کسی که شما را دعوت کرده، خداست. «وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ»؛ یعنی خداوند شما را به دارالسلام؛ یعنی خانه صلح و امنیت دعوت می‌کند، لذا یکی از نام‌های خداوند، «سلام» است.

وی، دنیا را به مسافرخانه‌ای تشبیه و تصریح کرد: این دنیا مسافرخانه است و همه ما مسافر هستیم، بعد از بیست یا سی سال ما هم به دیگران ملحق می‌شویم. حتی خداوند به پیامبرش می‌گوید: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ»؛ یعنی شما از این دنیا می‌روید، اما شما برای ابدیت خلق شده‌اید. شما خلق نشدید که نیست گردید، بلکه شما خلق شدید که هست بمانید، نه برای رفتن، بلکه برای بودن خلق شدید. انبیای الهی، یک پله بالاتر آمدند و گفتند که باید از این عقل هم عبور کنید و باز هم رشد کنید و به شهود برسید، انسان شهودی، انسان عاشق است. انبیای الهی آمدند که انسان را دعوت، و عاقل و عاشق تربیت کنند. یعنی انسان هم عاقل و هم عاشق باشد. اگر انسان عاقل باشد، در جامعه، ظلم و بی‌عدالتی خواهد بود؟ آیا زنان بی‌گناه کشته می‌شوند؟ این که انسان عاشق شود و به انسان‌های دیگر عشق بورزد مهم است.

** آمریکای لاتین؛ الگوی دیالوگ در جهان

دیبرکل مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) در بخش دیگری از سخنان خود از ابراز خرسندی از حضور نماینده دادگستری برزیل در همایش «اسلام؛ دین گفت‌وگو و زندگی» اظهار داشت: من از این که معاون وزیر دادگستری برزیل در این همایش حضور دارد، خوشحال شدم. ایشان در جایگاهی است که باید با میزان عدل و عدالت، رفتار کند. حرف تمام پیامبران الهی این است که همه انسان‌ها در همه جا باید بر پایه عدالت رفتار کنند و هر حقی به صاحب حق برسد. من در مقاله‌ای می‌خواندم که امروز بیش از یک میلیارد کودک در جهان از سوء تغذیه، رنج می‌برند. اگر عدالت باشد، دیگر سوء تغذیه در دنیا وجود نخواهد داشت. اگر عدالت باشد، محبت و عقلانیت در بین بشر خواهد بود، عدالت دعوت همه انبیای الهی است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آن‌‎ها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند. لذا همه باید به سمت صلح برپایه عدالت و با میزان عدل برویم و در گفت‌وگوها به این نکته توجه داشته باشیم و حرکتمان را به این سمت جهت بدهیم.


وی ادامه داد: رهبران دینی، عالمان و اندیشمندان دینی، امروزه نقش مهمی را برای تحقق صلح برپایه عدل دارند. ما عالمان و دانشمندان باید حامل صلح، امنیت، مدارا، عشق به بشر و محبت به بشر باشیم و هیچ قومی را بر قوم دیگر ترجیح ندهیم و هیچ تفاوتی را بین سیاه و سفید قائل نباشیم. همان گونه که پیامبران ما مثل حضرت عیسی، با همان نگاهی که برادران مسیحی دارند، به حواریون احترام می‌گذاشت و پای آن‌ها را می‌شست، همان تواضع باید میان حاکمان و میان عالمان وجود داشته باشد. با اضلاع عدالت، معنویت، محبت، امنیت، مدارا و عقلانیت، ما می‌توانیم در همین دنیا، بهشت را درست کنیم. سازنده بهشت خود ما بشر هستیم و در روز قیامت، ما مهمان همان بهشتی هستیم که خودمان ساخته‌ایم.

آیت‌الله رمضانی خاطر نشان کرد: خیلی خوشحال شدم که در این همایش، حضور پیدا کردم. ظرفیتی که در آمریکای لاتین به لحاظ گفت‌وگوی بین ادیان دیدم، می‌تواند الگویی برای دنیا باشد. از این که دولت برزیل به این همایش توجه داشت و نمایندگانی را فرستاد، قدردانی می‌کنم. هر مسلمانی در هر کشوری از دنیا که زندگی می‌کند، باید به قانون آن کشور احترام بگذارد. پیام من این است که گفت‌وگو یک امر ضروری بین ادیان برای توجه به گوهر انسان است. گوهر انسان همان کرامت است و برای رسیدن به کرامت، باید عدالت و عقلانیت و معنویت باشد تا بشر طعم عدالت و آزادی را بچشد و بتوانیم به دست خودمان، بهشت را در همین دنیا بسازیم.

** تقدیر از شخصیت‌های اسلامی و مسیحی فعال

حجت‌الاسلام والمسلمین «طالب حسین خزرجی»، موسس مرکز اسلامی برزیل در بخش دیگری از این همایش با اشاره به فعالیت‌های این مرکز اظهار کرد: در گذشته به شدت در زمینه منابع اسلامی به زبان پرتغالی، فقر وجود داشت، اما مرکز اسلامی برزیل پس از تأسیس، کتاب‌های مرجع در زمینه علوم اسلامی مختلف را به زبان پرتغالی ترجمه کرد و بزرگ‌ترین دانشنامه در زمینه معارف اهل‌بیت(ع) به این زبان را پایه‌گذاری کرد. تعداد کتاب‌های ترجمه شده توسط مرکز اسلامی برزیل به زبان پرتغالی به صد و پنجاه کتاب می‌رسد که ۷۰ کتاب از آن، چاپ شده است. از ابتدای آغاز به کار پایگاه اینترنتی مرکز اسلامی برزیل، بیش از ده میلیون نفر از این پایگاه بازدید کرده‌اند. این مرکز محصولات فکری و فرهنگی خود را در بیش از صد موسسه و کتابخانه در داخل و خارج از برزیل توزیع می‌کند و مرکز اسلامی برزیل به منبع مورد اعتمادی برای دانشجویان و پژوهشگران و محققان تبدیل شده است.

نماینده وزارت دادگستری برزیل نیز در این همایش در سخنانی به بیان اهمیت وجود عدالت در یک جامعه پرداخت. نماینده فدراسیون کاردینال‌های برزیل نیز در سخنانی در خصوص اهمیت گفت‌وگو و جایگاه آن در پیشرفت زندگی جوامع و نیز اهمیت توجه به این مسئله، سخنانی ایراد کرد.

در بخش پایانی همایش بین‌المللی «اسلام، دین گفتگو و زندگی» از برخی از شخصیت‌های اسلامی و مسیحی فعال تقدیر به عمل آمد.



انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ملایر میزبان نخستین جشنواره موسیقی تاک
  • ائمه معصومین(ع) سرآمدان گفت‌وگو بودند/نباید به مقدسات توهین شود
  • مهمترین چالش امروز نظام ما با دشمن جنگ ترکیبی و ‏ادراکی است
  • ائمه معصومین(ع) سرآمدانِ گفت‌وگو بودند/ احساس مسئولیت مسلمانان، نسبت به تمام بشریت
  • تجلیل از راویان فعال روحانی موسسه فرهنگی روایت سیره شهدا
  • معلمان نسبت به مسائل مهم کشور حساسیت ویژه داشته باشند
  • اساتید دانشگاه‌ها همواره دغدغه حل مسائل کشور و ملت را سرلوحه کار خود قرار داده اند.
  • پیوستگی بین مردم و حاکمیت از برکات نظام جمهوری اسلامی است
  • تدوین نظام مسائل محلات در کمیته عمران
  • حمله به ستاره بارسا: ادا و اصول‌ها چیه، تو مدافعی!‏