Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس: آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی، رویکرد خصمانه ای در قبال ایران اتخاذ کرده است. در عین حال در چند دهه اخیر، مذاکراتی مستقیم و غیرمستقیم هم بین ایران و آمریکا در مورد مسایل مربوط به 2 کشور و یا سایر کشورها انجام گرفت که البته تجربه چندان خوشایندی از آنها وجود ندارد، از جمله نمونه های اخیر می توان به برجام اشاره کرد که «دونالد ترامپ» رییس جمهور آمریکا آن را نقض کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این تجربه نشان می دهد که ترامپ خواهان پیشبرد مسائل و مذاکرات به شیوه تجاری است. وی حداکثر فشار و تهدید را همواره چاشنی هر گونه پیشنهاد برای مذاکره می کند تا به زعم خود در هر گونه مذاکرات احتمالی از موضع برتر با طرف مقابل گفتگو کند.

در چنین شرایطی اگر با توجه به استقبال برخی از افراد و جریان های داخلی از مذاکره با آمریکا، این اقدام صورت گیرد نه یک توافق بلکه تسلیم کامل در برابر آمریکا است.

حسین نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم ورامین معتقد است تجربیات به ما می‌گوید دولت آمریکا به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست و این شرایط برای ترامپ مضاعف است.

وی می‌گوید: دولتی که دست به تحریم ملت می زند و رفتارهای خصمانه،سلطه گرایانه و مغرورانه علیه یک ملت دارد و توافقات خود را آشکارا زیر پا می گذارد آیا قابل مذاکره است؟

متن کامل گفت‌و‌گوی حسین نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با خبرگزاری فارس بدین شرح است:

در شرایطی که دور جدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شد برخی از جریان های سیاسی گرچه تاکید بر ظالمانه بودن تحریم ها دارند اما تصریح می کنند که با مقاومتی چند ماهه و رسیدن به نقطه قوت باید مذاکره با آمریکا را کلید زد این در حالی است که سوابق خوبی از مذاکره با آمریکا نداریم. در این مورد بیشتر توضیح می دهید؟

نقوی حسینی: روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی همواره بر اساس یک خط ثابت بوده و آنهم توطئه همه جانبه کاخ سفید علیه ایران بوده و در این مسیر مذاکره جایی نداشته است. طی چهل سال اخیر آمریکایی ها چندین بار به ایران دروغ گفتند و حتی در مقاطعی ما حسن نیت خود را نشان دادیم و با آنها وارد مذاکره شدیم. اما پرسش امروز این است که مگر چند بار می توان به حرف های یک دروغگو اعتماد کرد.

آمریکایی ها هرگز به قول و وعده های خود عمل نمی کنند و برای اثبات این موضوع کافی است به توافق برجام که با حضور ایران و شش کشور به امضا رسید اشاره کرد. آمریکایی ها چند ماه بیشتر بر سر عهد و پیمان خود در برجام نماندند و بدون توجه به اجماع جهانی در پرونده هسته ایران، یک طرفه از برجام خارج شدند. تجربیات به ما می‌گوید دولت آمریکا به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست و این شرایط برای ترامپ مضاعف است.

 نظر شما در مورد طرح چنین دیدگاههایی چیست؟ آیا با توجه به نقض عهد آمریکا در برجام می توان اعتمادی دوباره به این کشور داشت؟

نقوی حسینی: رییس‌جمهور آمریکا به هیچ وجه قابل اعتماد نیست، معتقدم دیگر نیازی به گفت‌وگو با آمریکا وجود ندارد چون ما در چارچوب برجام گفت‌وگوها را انجام دادیم، اگر ترامپ و دولت آمریکا به مذاکره و توافق اعتقاد دارند باید به برجام پایبند باشند آن هم برجامی که شورای امنیت و اتحادیه اروپا تایید کرد و جامعه جهانی از آن استقبال نمود اما آمریکا این توافق و مذاکرات را بر هم زد. بر این اساس دولتی که هر لحظه تصمیم مختلف می‌گیرد به هیچ وجه قابل اعتماد نیست.

جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهای فعال در عرصه بین الملل و تقریبا دارای مراودات گسترده با همه کشورها، مناسبات دو یا چند جانبه است. به همین دلیل همواره معتقدیم می توان از این مناسبات به همراه گفتگو برای حل همه بحرانهای دو جانبه و یا منطقه ای استفاده کرده و به اختلافات با مذاکره پایان داد.

از جمله این مذاکرات چند جانبه می توان به تلاش ایران برای حل بحران در یمن، عراق و سوریه اشاره کرد که به جای بحران سازی تلاش کرد با گفت و گو مشکلات را حل کند، همینطور جمهوری اسلامی تنها کشوری بود که در عرصه بین المللی بیش از 12 سال مذاکره را دنبال کرد.

تلاش های بسیاری در عرصه بین المللی صورت گرفت تا با مذاکره توافقی ایجاد کنیم که نهایتا به برجام ختم شد، اما متاسفانه آمریکا به توافقات عمل نکرد و برخلاف همه موازین و عرف بین الملل و مناسبات میان کشورها از این تعهد خارج شد، البته همواره رهبر انقلاب در مورد عدم اعتماد به آمریکا و عهد شکنی های این کشور هشدار داده بودند و دیدیم که چگونه آمریکا عهد شکنی کرده و به تعهدات خود پایبند نماند و به راحتی از آن خارج شد. آیا منطق دیپلماسی اجازه می دهد با چنین دولتی دوباره مذاکره کنیم؟

دولتی که دست به تحریم ملت می زند و رفتارهای خصمانه،سلطه گرایانه و مغرورانه علیه یک ملت دارد و توافقات خود را آشکارا زیر پا می گذارد آیا قابل مذاکره است؟

نقوی حسینی: از نظر ملت و دولت ایران آمریکا قابل اعتماد و مذاکره و توافق نیست و توافق با چنین کشوری منتفی است مگر اینکه تغییر رفتار داده و از ملت ایران عذرخواهی کنند، آنها باید دست از این تحقیر برداشته و بدانند با ملت شجاع و اهل گفتگو طرف هستند و با ارعاب و تهدید نمی توانند مذاکره کنند. نکته دیگر این است که هدف آمریکایی از مذاکره بیشتر بیان و دیکته کردن خواسته های زیاده طلبانه خود از ایران بوده است. در واقع بر خلاف روال مذاکره که به معانی چانه زنی و بده و بستان است ، آمریکا به طور کلی و ترامپ به طور خاص منظورشان از مذاکره تعاملی کاملاً یک سویه است که در آن آمریکایی ها خواسته های خود را بیان کرده و طرف مقابل نیز همه آنها را بدون قید و شرط بپذیرد.

موضع دولت و دستگاه دیپلماسی کشور را در مورد مذاکره با آمریکا چگونه می بینید؟

نقوی حسینی: امروز دستگاه دیپلماسی و دلسوزان نظام و کشور هم عقیده هستند که آمریکا قابل توافق نیست، بنابراین در چنین شرایطی اگر برخی طرح مذاکره با آمریکا را مطرح کنند نشان دهنده این است که با الفبای دیپلماسی آشنا نیستند در غیر این صورت چنین پیشنهادی را مطرح نمی کردند.

در حالی که رهبر معظم انقلاب از افول آمریکا سخن به میان آورده و تصریح دارند هر کسی که از قطار انقلاب پیاده شود باخته است، به نظر شما طرح مذاکره با آمریکا از سوی برخی جریان های سیاسی از چه موضوعی حکایت دارد؟

نقوی حسینی: آمریکایی ها نهایت فشار و تهدید و تحریم را علیه ملت ایران بکار بردند، البته این کشور از مقطع اوج رو به سقوط پیش می رود و نمی تواند کاری انجام دهد، بنابراین به طور قطع روز به روز این فشارها شکننده تر خواهد شد. آمریکا روزهای تیره ای در پیش خواهد داشت و به همین دلیل خلاف عرف دیپلماسی است که امنیت ملی و منافع ملی خود را فدای کشوری کنیم که قدرتش در حال افول است.

آمریکا برای به زانو در آوردن مقاومت مردم ایران اسلامی ، تمامی توان خود را به کار برده است ولی امروز شاهدیم که به فرموده رهبر معظم انقلاب این قدرت آمریکاست که رو به افول است و شاکله تحریم هایی که علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی تحمیل شده در حال فروریختن است.

آیا همانگونه که برخی تصور می کنند مذاکره ایران با آمریکا راهکار حل مشکلات است و یا اینکه باید به درون بازگشت و راهکار را در درون کشور جست؟

نقوی حسینی: برخی تصور می کنند که انجام مذاکره میان ایران و آمریکا موجب حل مشکلات می شود در حالی که همه مشاهده کردند که مشکلات کشورمان مربوط به عرصه بین المللی و سیاسی نیست بلکه علت مشکلات در داخل کشور و اقتصادی است. بنابراین تا چه زمانی می خواهیم با طرح مذاکره با اروپا و ‌آمریکا خود را درگیر وعده های پوچ این کشورها کنیم؟ تا چه زمانی منتظر تصمیمات آنها هستیم، باید به داخل برگردیم و مشکل اقتصادی را حل کنیم، به جای وقت گذاشتن برای مذاکره با آنها باید با نخبگان و افراد توانمند داخلی خود مذاکره کنیم. بهتر است به جای مذاکره با دیگر کشورها با کارگران شرکت نیشکر هفت تپه مذاکره کنیم، باید به درون برگشته و با داخلی ها مذاکره کنیم و بتوانیم با مذاکره با سرمایه گذاران داخلی خود بر مشکلات آنها فائق آییم.

ایران سرشار از استعداد و توانمندی اقتصادی است،توانمندی های اقتصادی کشور باید در جهت رونق تولید و توسعه اقتصاد به کار گرفته شود. بارها این نکته مورد تأکید قرار گرفته که تنها راه نجات کشور در حوزه اقتصادی، اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی بوده که اجرای آن از سوی رهبری تأکید شده است. نقاط مختلف کشور از استعدادها و توانمندی های مختلفی برخوردار هستند که باید با شناسایی این ظرفیت ها، استعدادهای موجود در جهت رونق اقتصادی کشور به کار گرفته شود. باید از همه ظرفیت های موجود برای تحقق اقتصاد مقاومتی استفاده کرد و این امر گره گشای بسیاری از مشکلات کشور در حوزه های اقتصادی خواهد بود.

پیام شما به طرفداران خط سازش و مذاکره با آمریکا چیست؟

نقوی حسینی: ایران از گفتگو و مذاکره با هیچ کشوری به غیر از رژیم کودک کش صهیونیستی خودداری نکرده است، ما حتی با آمریکایی ها که دشمن شماره یک ایران هستند و تمام توطئه ها علیه کشورمان را مدیریت می کنند، در دوره برجام مذاکره کردیم، اما کاخ سفید بار دیگر ذات خود را نشان داد و با بدعهدی تمام توافقات برجام را زیر پا گذاشت. بنابراین هیچ تضمینی نیست که بار دیگر با آمریکایی ها و اینبار با ترامپ مذاکره کنیم و پس از چند ماه کش و قوس فراوان به یک توافق برسیم و آمریکایی ها به این توافق پایبند باشند. لذا در شرایط فعلی این مذاکره نمی تواند منافع ما را تامین کند.

این واقعیتی انکار ناپذیر هست که آمریکا بد عهد و غیر قابل اعتماد است و این امر در روند مذاکرات هسته ای کاملا مشهود بود، بنابراین ادامه راه همراه با توسعه و پیشرفت ایران اسلامی به ایستادگی، مقاومت و حضور در صحنه تمامی مردم و مسئولان نیاز دارد.

بهتر است در شرایط امروز به‌جای دل‌خوش بودن بعضی به مذاکره مجدد و پیش بردن بازی سازش با آمریکا برای حل مشکلات کشور گام برداریم و تدابیر لازم را در این راستا اتخاذ کنیم.

 

منبع: فردا

کلیدواژه: نقوی مذاکره با آمریکا ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۹۹۱۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تهاجم زمینی به رفح یا توافق/ در میز آتش‌بس چه می‌گذرد؟

گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: تانک‌های اسرائیلی با عبور از گذرگاه رفح راه خود را به داخل جنوبی‌ترین منطقه غزه در همسایگی نوار مرزی مصر باز می‌کنند.

باز شدن مسیر آنها به داخل این منطقه که به‌گونه‌ای خط قرمز ملت‌های مسلمان و چه‌بسا جامعه جهانی در مقابل رفتار لجام‌گسیخته اسرائیل تلقی می‌شود، به دنبال حملات هوایی گسترده‌ای صورت می‌گیرد که از شب گذشته علیه غیرنظامیان رفح آغاز شد.

اسرائیل از آغاز عملیات رفح خبر داده یا به عبارت بهتر می‌گوید «حملات هدفمند» را آغاز کرده است.
آمریکا هم به‌نوبه خود، گرفتار در نقش‌های متضاد «حامی اسرائیل» و «میانجی آتش‌بس غزه»، با گفتن این جمله که «حمله تازه اسرائیل به رفح عملیات نظامی بزرگی نیست»، می‌کوشد تا از تبعات منفی بار اضافه‌ای که «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بر میز مذاکره مصر تحمیل کرده است، بکاهد.

برای همین است که وقتی ارتش رژیم اسرائیل مدعی می‌شود که گذرگاه مرزی رفح را به‌طور کامل به کنترل خود درآورده و هم‌اکنون در حال «پاک‌سازی گسترده» منطقه است، کاخ سفید می‌گوید که تمرکز خود را بر پیشگیری از شکل‌گیری یک عملیات بزرگ در این منطقه خواهد گذاشت.

در قاهره اما، میز مذاکره همچنان برقرار است. حماس بعد از اعلام موافقت با طرح پیشنهادی قطر و مصر برای برقراری آتش‌بس غزه، صبح امروز سه‌شنبه، بار دیگر هیئت دیپلماتیک خود را راهی پایتخت مصر کرد.

پارادوکس جنگ و دیپلماسی

برای حماس، ایدئال «خاتمه جنگ» است. اما پای میز مذاکره، چانه‌زنی‌ها روی «توقف با چشم‌انداز تمدید» متمرکز شده تا از موضع تل‌آویو مبنی بر اینکه «فقط جنگ را تعلیق می‌کنم» ابهام‌زدایی شود

آن طرف میز مذاکرات غیرمستقیم، قرار است هیئتی از اسرائیل بنشیند. پارادوکسی قابل‌تأمل ازآنچه در میدان جنگ و صحنه دیپلماسی می‌گذرد.

عملیات زمینی به‌اصطلاح محدود در رفح به این بهانه آغاز شده که «آتش‌بس مورد تأیید حماس مبتنی بر نسخه‌ای تعدیل‌شده از پیشنهاد مصر است و تعهداتی را متوجه اسرائیل می‌کند که هرگز موردقبول تل‌آویو واقع نخواهد شد.»

در دور قبلی مذاکره که شنبه به پایان رسید، هیئت اسرائیلی حضور نداشت چراکه نتانیاهو (بی‌بی) گفته بود که اعزام تیم مذاکره‌کننده‌اش مشروط به پیشرفت در گفتگو‌ها است.

اکنون، دفتر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده «باآنکه پیشنهاد‌های حماس با شرایط اسرائیل فاصله دارد، تل‌آویو تصمیم به ارسال هیئتی برای بررسی احتمال رسیدن به توافق طبق شرایط قابل‌قبول برای اسرائیل گرفته است».

این یعنی، به‌رغم چنگ و دندان نشان دادن در میدان نبرد هوایی و جنگ زمینی، باب گفتگو همچنان باز است.

اختلاف سر چیست؟

تا قبل از اعلام موافقت مقاومت فلسطین با نسخه پیشنهادی مصر، بهانه نتانیاهو برای لشکرکشی به رفح، این بود که حماس به آتش‌بس تن نمی‌دهد. اکنون، با قبول آتش‌بس از سوی حماس، توپ به زمین اسرائیل افتاده و توجیهات قبلی رژیم خریداری ندارد یا دست‌کم هزاران اسرائیلی‌ای که شب گذشته خیابان‌های تل‌آویو را مسدود کردند تا بی‌بی را برای قبول آتش‌بس تحت‌فشار بگذارند، خریدار بهانه‌های او نیستند. آنها جز به رفتن نتانیاهو و بازگشت اسرای صهیونیست راضی نمی‌شوند.

«آمریکا» علاوه بر حامی اسرائیل و میانجی مذاکره، به یک کلیدواژه مهم در گفتگو‌های صلح غزه تبدیل شده است

اینکه چه چیز در نسخه آتش‌بس تعدیل‌شده مصر، به مذاق اسرائیل خوش نیامده، دقیقاً مشخص نیست. اما ظاهراً پای بندی در میان است که به‌موجب آن، حماس تضمین‌هایی را می‌گیرد مبنی بر اینکه شرایط دوباره به قبل از دوره آتش‌بس بازنمی‌گردد.

برای حماس، ایدئال «خاتمه جنگ» است. اما پای میز مذاکره، چانه‌زنی‌ها روی «توقف با چشم‌انداز تمدید» متمرکز شده تا از موضع تل‌آویو مبنی بر اینکه «فقط جنگ را تعلیق می‌کنم» ابهام‌زدایی شود.

اسم آن کشوری که قرار است تضمین بدهد، آشکارا به میان نمی‌آید. اما به‌احتمال‌زیاد، صحبت از آمریکا است. «آمریکا» علاوه بر حامی اسرائیل و میانجی مذاکره، به یک کلیدواژه مهم در گفتگو‌های صلح غزه تبدیل شده است آن‌چنان‌که به‌دفعات از حماس و حتی ایران به‌عنوان اصلی‌ترین هماهنگ‌کننده محور مقاومت شنیده‌ایم که «اگر آمریکا بخواهد، می‌تواند» به اسرائیل فشار بیاورد.

 چندی پیش، شبکه سعودی «الشرق» گفته بود «توافق آتش‌بس در غزه پس‌ازآنکه آمریکا ضمانت‌های لازم را برای اجرای آن ارائه کرد، قریب‌الوقوع شده است».

وسواس ذهنی و حقیقت ثابت

اکنون سؤال این است که «آیا، اسرائیل به آنچه آمریکا ضمانت کرده تن می‌دهد؟»

پاسخ به این سؤال، با توجه به رابطه دیرینه «تل‌آویو-واشینگتن» می‌توانست به‌سادگی گفتن «بله» باشد. اما جنگ غزه گره‌های کوری را به این رابطه افزوده که دست‌کم تا الآن با دیپلماسی باز نشده است. وزاری تندروی کابینه، بی‌بی را تهدید کرده‌اند که اگر به «خاتمه جنگ» راضی شود، استعفا می‌دهند. بدون وزرا، کابینه فرومی‌پاشد، انتخابات زودهنگام برگزار می‌شود و کسی نخست‌وزیری دوباره نتانیاهو را نمی‌خواهد.

اگر او تهاجمی تمام‌عیار را علیه رفح آغاز کند، باز هم بعد از پایان عملیات باید کنار برود؛ چراکه بعید است حتی یکی از اسرای صهیونیست را زنده ازآنجا خارج کند. اکنون مردی که به‌هرحال باید صندلی نخست‌وزیری اسرائیل را خالی کند با یک وسواس ذهنی دست‌به‌گریبان است: «به قیمت کشته شدن اسرای صهیونیست و پذیرفتن انگ جنایت‌کار جنگی بابت کشتن بی‌رویه ساکنان رفح، حماس را ریشه‌کن کند یا نه»؟

اعزام هیئت اسرائیلی برای مذاکره با حماس، یعنی نتانیاهو تا ریشه‏‏‌کن کردن مقاومت فاصله زیادی دارد

با این درگیری ذهنی است که نتانیاهو با توپی که حالا در زمین اسرائیل است، بازی می‌کند و بلاتکلیف است که باز هم مثل سابق آن را به وزرای افراطی کابینه پاس دهد یا به آمریکا که می‌کوشد بین هویت چندگانه «حامی صهیونیسم»، «میانجی مذاکره» و «ضامن آتش‌بس» تعادل خود را گم نکند.

در آن‌سوی میز مذاکره اما، فارغ از وسواس ذهنی نتانیاهو برای تیشه زدن به ریشه مقاومت فلسطین، حماس یک حقیقت ثابت است و فارغ از واسطه‌های قطری، مصری و آمریکایی، هیئت اسرائیلی به قاهره می‌رود تا با هیئت حماس مذاکره کند.

شاید وقت آن رسیده که بی‌بی هم مانند شرکای آمریکایی، چشم خود را به روی این حقیقت ثابت باز کند و شکست را بپذیرد.

یک نشانه از باز شدن چشم آمریکا به روی حقیقت حماس، تن دادن واشینگتن به مصالحه احتمالی «فتح» و حماس با وساطت روسیه و چین است. تأییدی ضمنی بر وجاهت مطالبه دیرینه حماس برای تبدیل‌شدن به یک جریان سیاسی مشروع در آینده فلسطین (اینجا منظور مشروعیت بین‌المللی است).

آتش‌بس غزه برای همه طرف‌ها یک فرصت توأم با تهدید است. حماس تجدیدقوا می‌کند، آمریکا به پروژه‌های انتخابات ریاست‌جمهوری و عادی‌سازی بازمی‌گردد و اسرائیل موج ضدصهیونیسم جهانی را مهار می‌کند. اما صحبت از این تهدید‌ها و فرصت‌ها بماند برای فردای پس از آتش‌بس احتمالی.

انتهای پیام/

مریم خرمائی

دیگر خبرها

  • به فشارهای آمریکا درباره خط لوله گاز با ایران توجه نمی‌کنیم
  • «نه» پاکستان به امرو نهی آمریکا درباره ایران
  • پاکستان به امر و نهی آمریکا درباره ایران دست رد زد
  • نه وزیر خارجه پاکستان به امر و نهی آمریکا درباره روابط با ایران
  • اتحاد مثلث علیه منافع ایران/ بررسی تأثیرات توافق امنیتی میان آمریکا و عربستان بر روابط سعودی‌ها با ایران
  • عملیات «وعده صادق» جلوه روشنی از عقلانیت انقلابی بود/ میز مذاکره را هیچگاه ترک نکرده‌ایم
  • «وعده صادق» اجماع‌ساز بود و همگان آن را ستودند/ میز مذاکره را هیچگاه ترک نکرده‌ایم
  • وعده صادق احساس غرور ملی بود / میز مذاکره را هیچگاه ترک نکرده‌ایم
  • تهاجم زمینی به رفح یا توافق/ در میز آتش‌بس چه می‌گذرد؟
  • امیر حیدری: هیچ‌کس قادر به تهدید جمهوری اسلامی و منافع ملی کشور نیست