Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-04@03:08:28 GMT

معمای راه‌آهن غرب کشور

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۰۲۶۹۸۳

معمای راه‌آهن غرب کشور

راه‌آهن غرب کشور با راه‌اندازی اداره‌کل استان کرمانشاه به دو ناحیه یک و دو تقسیم می‌شود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  مرصاد ، هنوز شیرینی اتصال به خط ریلی را نچشیده بودیم که لذت این آرزوی دیرینه کرمانشاهی‌ها را با خبر واگذاری مدیریت راه آهن غرب کشور به استان همسایه به کاممان تلخ کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 16 سال چشم انتظار اتصال غرب کشور به خط آهن بودیم و شنیدن سوت قطار دستمایه وعده‌های انتخاباتی همه از شورای شهر تا رییس جمهور شده بود تا اینکه در آخرین روز سال 96 این آرزوی دیرینه محقق و راه‌‌آهن غرب افتتاح شد.

خطی که قرار است با امتداد به سمت مرز خسروی و اتصال به خط ریلی عراق و بغداد و سوریه و بندر لازقیه و دریای مدیترانه برسد و همین موضوع اهمیت راه آهن غرب و استان کرمانشاه را نشان می‌دهد.

با توجه به اینکه حدود 9 ماه از ایجاد ایستگاه راه‌آهن کرمانشاه می‌گذرد این ایستگاه زیر نظر مدیریت ایستگاه ملایر تا امروز به کارش ادامه داده است؛ اما خبرهای منتشره در فضای مجازی در مورد ایجاد اداره‌کل راه‌آهن غرب در استان همدان که همین چند روز پیش اداره ‌ل راه‌آهن این استان هم افتتاح شد نشان از این داشت که قرار است کرمانشاه نیز زیر نظر استان همدان باشد!

همین موضوع واکنش‌های بسیاری را به ویژه در بین اهالی رسانه استان کرمانشاه در پی داشت و با مطالبه‌گری از مسئولان استان و نشان دادن اهمیت وضعیت استراتژیک استان کرمانشاه با وجود مرکزیت داشتن در غرب کشور به این موضوع پرداختند.

 

اما اگر به نواحی راه‌آهن کشور توجه داشته باشیم خواهیم دید که در مجموع حدود 20 ناحیه راه‌آهن در کشور داریم از جمله نواحی شمال، جنوب، شرق، شمال شرق 1 و 2، جنوب شرق، کرمان، یزد و... که در این بین برخی از آنها اداره‌کل یک استان بوده و برخی به صورت جغرافیایی به طور مثال استانی که تنها یک ایستگاه راه‌آهن دارد با استان همسایه که آن هم یک ایستگاه یا بیشتر دارد ادغام شده‌اند که طبیعی است.

اما در مورد کرمانشاه این امر صادق نیست و با اتصال به مرز خسروی قاعدتا این استان هم به یک اداره‌کل راه‌آهن مستقل برای رتق و فتق امور نیاز خواهد داشت.

کرمانشاه باید اداره‌کل راه‌آهن مستقل داشته باشد

احمد صفری نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مرصادنیوز اظهار داشت: اگر استان کرمانشاه صاحب اداره‌کل راه‌آهن نشود وزیر راه را استیضاح می‌کنیم.

وی با بیان اینکه پروژه راه آهن افتتاح شده در همدان در قالب راه آهن غرب افتتاح نشده است، اظهار داشت: در این زمینه رایزنی‌هایی با استاندار و وزیر داشته‌ایم و اگر تجدید نظر نشود از طریق استیضاح راه آهن را برمی گردانیم این به معنای این نیست که به همدان راه آهن ندهند اما باید به استان کرمانشاه هم داده شود.

 

صفری افزود: با وزیر نامه‌نگاری هم  درخصوص استقرار اداره کل راه آهن در کرمانشاه صورت گرفته است که با توجه به موافقت وزیر راه آهن غرب به طول 440 کیلومتر از ایستگاه ملایر پس از عبور از کرمانشاه به مرز خسروی منتهی می شود که مهمترین کریدور شرق به غرب است.

نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه به طورجدی پیگیر این قضیه هستیم بیان کرد: راه آهن مربوط به استان همدان و نه مرکزیت غرب است و به زودی در کرمانشاه نیزاحداث خواهد شد و اگر یک راه آهن به مرکزیت غرب درآید آن هم به کرمانشاه اختصاص خواهد یافت.

وی با بیان اینکه استان همدان 9 نماینده در مجلس دارد و استان ما هشت نماینده که این بر قدرت چانه‌زنی آنها افزوده است، تصریح کرد: اگر کرمانشاه صاحب اداره‌کل راه‌آهن نشود وزیر راه و شهرسازی استیضاح خواهد شد.

راه‌آهن همدان هیچ ربطی به کرمانشاه ندارد /قول استاندار برای اداره‌کل مستقل

هوشنگ بازوند، استاندار کرمانشاه نیز در گفتگو با خبرنگار مرصادنیوز در مورد اظهارات اخیر منتشر شده در فضای مجازی در مورد راه‌اندازی راه‌آهن مرکز غرب کشور در استان همدان و اینکه کرمانشاه هم زیرمجموعه همدان باشد اظهار داشت: این موضوع را تکذیب می‌کنم و اداره‌کل راه‌آهن همدان هیچ ربطی به کرمانشاه ندارد.

 

وی افزود: اینکه همدان زودتر توانسته‌اندصاحب  اداره‌کل راه‌آهن شود مشکلی را برای ایجاد اداره‌کل راه‌آهن در کرمانشاه ایجاد نمی‌کند.

استاندار کرمانشاه تصریح کرد: من این قول را می‌دهم که کرمانشاه هم به زودی صاحب اداره‌کل راه‌آهن می‌شود.

راه‌آهن غرب 1 و 2 ایجاد می‌شود

احمدی، مدیرعامل ایستگاه راه آهن ملایر نیز در گفتگو با خبرنگار مرصادنیوز اظهار داشت: راه آهن غرب با ایجاد اداره کل راه آهن کرمانشاه برای همدان ناحیه غرب 1 و کرمانشاه ناحیه غرب 2 می‌شود.

وی افزود: این دو خط از هم متفاوت است و خط همدان به سمت کردستان می رود و کرمانشاه به سمت خسروی که داستان جدایی دارد.

مدیرعامل ایستگاه راه آهن ملایر بیان داشت: به طور مثال ما در کشور هم راه‌آهن شمال شرق دو ناحیه است که دو اداره کل داریم و دو استان متفاوت هستند.

اما بازوند استاندار کرمانشاه روز دوشنبه این هفته در ملاقات با وزیر راه و شهرسازی موافقت وی را برای ایجاد اداره‌کل راه آهن استان کرمانشاه راکسب کرد.

وزیر راه و شهرسازی در پاسخ نامه استاندار کرمانشاه نوشته بود که راه‌آهن استان کرمانشاه باید مستقل باشد، لذا ساختار آن تدوین، ابلاغ و عملیاتی نمایید. مطالب مطروحه در نامه را مدنظر قرار دهید و سریعتر عمل کنید.

 

انتای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۲۶۹۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معمای اتوبان

  مکانیک هم با پلیس تماس می‌گیرد و سرگرد اصلانی وهمکارانش به محل کشف جسد می‌رسند.مردم هم با دیدن آمبولانس و ماشین پلیس کنجکاو شده و در محل موردنظر تجمع می‌کنند.دکترکه یکی ازرفقای سرگرداست، دربررسی‌های اولیه متوجه می‌شود جسد متعلق به زنی شصت و چند ساله است که خفه‌شده و حدود دو ماه از مرگش می‌گذرد.جسد برای ادامه بررسی‌ها به پزشکی‌قانونی منتقل می‌شود.

ادامه داستان...

سرگرد گزارشی را که دکتر برایش در منزل آورده بود با دقت مطالعه کرد. در گزارش ذکر شده بود مقتول زنی ۶۲ ساله است که حدود دو ماه قبل با روسری خودش خفه‌شده و خیلی ناشیانه دفن گردیده بود. سرگرد از همکارش خواست که تحقیقات را برای شناسایی زن آغاز کنند. هنوز چند ساعتی نگذشته بود که محمدی، همکار سرگرد با او تماس گرفت و گفت هویت مقتول شناسایی شده است. سرگرد خودش را به‌سرعت به آگاهی رساند. محمدی در اتاق سرگرد منتظر بود که با دیدن او از پشت لپ‌تاپ بلند شد، ادای احترام کرد و گفت: قربان! حدود دو ماه قبل خانمی به آگاهی مراجعه کرده و گفته مادرش گم شده است. مشخصاتی که از مادرش ثبت کرده، شباهت‌های زیادی با مقتول دارد. با این حال باهاشون تماس گرفتم تا برای شناسایی بیان.
سرگرد گفت: آفرین محمدی. داری راه میفتی.
محمدی لبخند زد و گفت: باعث افتخاره وقتی شما ازم تعریف می‌کنی.
محمدی گفت: ممکنه کار دراکولا باشه؟
سرگرد گفت: بالاخره می‌فهمیم.
سرگرد و محمدی به سمت پزشکی‌قانونی حرکت کردند. در بین راه دکتر با سرگرد تماس گرفت و گفت که دختر مقتول او را شناسایی کرده اما حالش بد شده و به اورژانس خبر داده تا او را به بیمارستان منتقل کنند. دکتر نشانی بیمارستان را به سرگرد داد و هر دو به سمت بیمارستان رفتند. خانم جوانی روی تخت خوابیده و بی‌قراری می‌کرد. سرگرد در زد و به اتفاق همکارش محمدی وارد اتاق شدند. همسر زن هم کنار تخت نشسته بود و سعی می‌کرد او را آرام کند. 
سرگرد گوشه‌ای ایستاد و گفت: تسلیت می‌گم خانم بهاری. می‌دونم در شرایط خوبی نیستین. اما برای پیدا کردن قاتل به کمک شما نیاز داریم.
زن همچنان گریه می‌کرد. همسر خانم بهاری با سرگرد دست داد و بابت تسلیت به همسرش تشکر کرد و گفت: نسرین اصلا حالش خوب نیست. ممکنه جسارتا بزارین برای بعد؟
سرگرد می‌خواست به او پاسخی بدهد که نسرین بهاری در حالی که اشک‌هایش را پاک می‌کرد گفت: هر سوالی دارین بپرسین. می‌خوام قاتل مادرم زود پیدا بشه.
سرگرد پرسید: چه زمانی متوجه شدین مادرتون گم شده؟
نسرین گفت: حدود دو ماه پیش بود که خبر گم شدن مادرم رو به کلانتری دادم. مادرم عادت داشت جمعه‌ها مارو دعوت کنه برای ناهار بریم خونش. آخه از وقتی خواهرم رفت آلمان، مادرم خیلی تنها شد. مدام به همدیگه سر می‌زدیم. مادرم همیشه پنجشنبه به من زنگ می‌زد و می‌پرسید ناهار چی دوست داریم درست کنه. اما اون روز زنگ نزد. من تماس گرفتم اما جواب نداد. نگرانش شدم. چون شوهرم سر کار بود، من خودم رفتم خونش. آخه من کلید خونه مادرم رو دارم. در رو باز کردم اما خونه نبود. تا شب منتظر موندم. با خودم گفتم شاید رفته خرید اما نیومد. منم سریع رفتم کلانتری و ماجرارو تعریف کردم.
«مادرتون فراموشی نداشت؟»
نسرین کمی مکث کرد و گفت: نه، مادر من مدام کتاب می‌خوند و جدول حل می‌کرد. مغزش مثل ساعت بود. حتی حواسش از من بیشتر جمع بود.
سرگرد پرسید: اون روزی که خبر مفقودی مادرتون رو دادین، با مورد مشکوکی روبه‌رو نشدین؟
نسرین گفت: نه مثلا چی؟
«مثل این‌که خونه به هم ریخته باشه. یا این‌که یه چیزی سر جاش نباشه.»
نسرین کمی فکر کرد و گفت: نه، چیزی یادم نمیاد.
«خواهرتون چند وقته رفته آلمان؟»
- شش ماهی هست برای ادامه تحصیل رفته. حالا نمی‌دونم چطوری به اون خبر بدم.
سرگرد رو به همسر نسرین کرد و گفت: آقای...
مرد گفت: مرتضوی هستم.
 سرگرد پرسید: شغل شما چیه؟
مرد گفت: من کارمند بیمه‌ام.
«شما از چه زمانی متوجه شدین مادر همسرتون گم شده؟»
- خانمم تماس گرفت و خبر داد.
«مزاحم استراحت‌تون نمی‌شم. فقط این‌که از تهران خارج نشین. ممکنه سوالاتی بازم پیش بیاد.»
سرگرد و همکارش از بیمارستان خارج شدند. محمدی رانندگی می‌کرد و سرگرد در فکر فرورفته بود.
محمدی پرسید: به نظر با پرونده پیچیده‌ای روبه‌رو هستیم.
سرگرد حرفی نزد و سرش را به علامت تایید تکان داد. محمدی گفت: به نظرتون با یه قاتل حرفه‌ای یا زنجیره‌ای روبه‌رو هستیم؟
سرگرد گفت: نه اتفاقا به نظر خیلی ناشی میاد.
محمدی گفت: آخه مثل مقتولین پرونده دراکولا خفه شده.
سرگرد گفت: شاید می‌خواد ذهن مارو منحرف کنه. چون دراکولا این‌قدر ناشیانه قربانی‌هاشو دفن نکرده.
محمدی گفت: یعنی یه نفر داره ادای دراکولا رو درمیاره؟
سرگرد حرفی نزد. محمدی او را به منزلش رساند و رفت. سرگرد کتش را روی مبل انداخت، لپ‌تاپ و پرونده‌هایش را روی میز گذاشت و آنها را بررسی کرد. برای خودش نیمرو درست کرد و پشت میز کارش شام خورد. نیمه‌های شب هم همان‌جا خوابید. صبح با صدای زنگ موبایلش بیدار شد. به ساعت مچی‌اش نگاه کرد. ساعت ۱۰ بود. سریع از جا پرید و تلفنش را جواب داد. محمدی بود. تلفنی به او خبر داد که جسد زن دیگری پیدا شده است. سرگرد سریع خودش را به آگاهی رساند. زن ۷۰ ساله‌ای با روسری خفه شده و در اتوبان رها شده بود.
محمدی گفت: کار دراکولاست؟
سرگرد گفت: باید بررسی کنیم. دکتر گزارش رو آماده کرده؟
- تا چند دقیقه دیگه براتون ایمیل می‌کنه.
سرگرد پشت کامپیوتر نشست و گفت: هویت جسد مشخص شده؟
محمدی گفت: بله. خانم رشوند، ۷۰ ساله که دیشب جسدش توی اتوبان پیدا شده. یه پسر داره که معتاده و چند ماهه توی کمپ هست.
سرگرد گفت: چطور شناسایی شده؟
محمدی گفت: توی جیبش کارت شناسایی داشته اما چیزی همراهش نبوده. انگار قاتل می‌خواسته که ما خیلی زود مقتول رو پیدا و شناسایی کنیم. فکر کنم این بار دراکولا روش کارشو عوض کرده.
سرگرد از روی صندلی‌اش بلند شد و در اتاق قدم زد. کنار پنجره رفت و به بیرون خیره شد.

دیگر خبرها

  • معمای بنزین در ایران
  • انجام چهار عملیات مردم یاری توسط بالگرد‌های پایگاه هوانیروز
  • انجام ۴ عملیات مردم‌یاری پایگاه هوانیروز کرمانشاه طی هفته گذشته
  • کسب رتبه اول اداره کل راهداری و حمل و نقل در زمینه درآمد طی پارسال
  • معمای وام ازدواج ۱۴۰۳ چگونه حل می‌شود؟
  • تعزیرات همدان میزبان پیکر مطهر شهید رنجنوش شد+تصویر
  • معمای اتوبان
  • کاهش ۲۳ درصدی حوادث کار در کرمانشاه
  • جامعه عشایری سومین جامعه استان کرمانشاه
  • پروانه با الگوی منحصر به فرد را پیدا کنید (معمای تصویری)