افراد باهوش چطور با کساني که خوششان نميآيد رفتار ميکنند
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۷۴۳۶۹
خبرگزاري آريا -
افراد باهوش حتي از کساني هم که از آنها خوششان نميآيد بيشترين استفاده را ميکنند
در يک دنياي ايدآل، هر فردي که با او برخورد داريم مهربان، خوشبرخورد، ملاحظهکار، سخاوتمند و بسياري صفتهاي مثبت ديگر است. آنها لطيفههايي که ما تعريف ميکنيم را ميفهمند و ما هم لطيفههاي آنها را ميفهميم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ولي متاسفانه ما در دنياي ايدآل زندگي نميکنيم. بعضيها آنقدر عصبانيمان ميکنند که تا مرز ديوانگي پيش ميرويم. خود ما هم اين بلا را سر افراد ديگر ميآوريم. آنهايي که ازشان خوشمان نميآيد افرادي بيملاحظه هستند که شخصيتمان را خراب ميکنند، انگيزههايمان را زير سوال ميبرند يا خيلي ساده از لطيفههايي که تعريف ميکنيم خوششان نميآيد ولي از ما توقع دارند که از ته دل به لطيفههايشان بخنديم.
شايد دلتان بخواهد بدانيد که آيا ممکن است با کسي که مدام از دست شما عصباني است يا کسي که اصلاً دلتان نميخواهد کنار او ناهار بخوريد، عادلانه برخورد کنيد يا نه. شايد دلتان بخواهد بدانيد که آيا بايد دوست داشتن همه آدمها را ياد بگيريد يا نه.
براساس رابرت ساتن (پروفسور علوم مديريتي در دانشگاه استنفورد) اينکار نه ممکن است و نه حتي ايدآل است که تيمي از همه کساني تشکيل دهيد که حاضريد هر هفته با آنها مهماني بدهيد.
به همين دليل است که افراد باهوش حتي از کساني هم که از آنها خوششان نميآيد هم بيشترين استفاده را ميکنند. روش آنها چنين است:
1. ميپذيرند که قرار نيست از همه آدمها خوششان بيايد.
گاهياوقات به دام اين فکر ميافتيم که خيلي آدمهاي خوب و مهرباني هستيم. تصور ميکنيم که بايد از همه کساني که با آنها برخورد داريم خوشمان بيايد. ولي اين عملي نيست. لاجرم با کساني برخورد خواهيد کرد که افراد سرسختي هستند و نميتوانيد با آنها کنار بياييد. افراد باهوش اين را ميدانند. آنها همچنين تشخيص ميدهند که تضادها و اختلافات نتيجه تفاوت ارزشهاست.
آن کسي که از او خوشتان نميآيد لزوماً آدم بدي نيست. دليل اينکه نميتوانيد با او کنار بياييد اين است که ارزشهاي متفاوتي با او داريد و اين تفاوت در ارزشها موجب قضاوت ميشود. وقتي قبول کنيد که همه آدمها قرار نيست از شما خوششان بيايد و شما هم قرار نيست از همه آدمها خوشتان بيايد، موقعيت برايتان بسيار سادهتر خواهد شد و بهتر خواهيد توانست به اين افراد برخورد کنيد.
2. با آنهايي که دوست ندارند کنار ميآيند (نه اينکه آنها را ناديده بگيرند).
مطمئناً مدام حرصتان را درميآورد، از جوکهاي بيمزه و مبتذلش دندانهايتان را به هم ميساييد يا تيک زدنهاي مداومش در محلکار روي اعصابتان ميرود ولي داشتن احساسي کمتر از دلسوزي و تحمل فقط خودتان را اذيت خواهد کرد. رابرت ساتن ميگويد، «از ديد عملکردي، دوست داشتن زياد کارمندانتان بسيار سختتر از کم دوست داشتن آنهاست. شما به کساني نياز داريد که نقطهنظرات متفاوتي داشته باشند و از بحث کردن نترسند. اينها آن کساني هستند که باعث ميشوند سازمان مرتکب اشتباهات و کارهاي احمقانه نشود.» شايد آسان نباشد ولي بايد تحملشان کنيد. معمولاً آنهايي که روي اعصابمان ميروند هستند که فکرها و ايدههاي جديد به ذهنمان ميآورند و خودشان هم گروه را به سمت موفقيت سوق ميدهند. يادتان باشد، شما هم آدم کاملي نيستيد و خيليها فقط تحملتان ميکنند.
3. با آنهايي که دوست ندارند مودبانه رفتار ميکنند.
احساستان نسبت به يک نفر هر چه که باشد، آن فرد نسبت به رفتار و کردار شما بسيار حساس است و همان را به شما منعکس خواهد کرد. اگر با آنها بيادبي کنيد، آنها هم با بيادبي محض با شما رفتار خواهند کرد. درنتيجه به خودتان بستگي دارد که با او عادلانه، بيطرف و مودبانه رفتار کنيد.
بن داتنر، روانشناس و نويسنده، ميگويد، «اينکه با سياست يک poker face از خودتان نشان دهيد خيلي مهم است. بايد تا ميتوانيد مثبت و حرفهاي برخورد کنيد. با اين روش، تا سطح آنها پايين نخواهيد رفت و اعصابتان بيشتر خرد نخواهد شد.»
4. انتظارات و توقعات خودشان را ارزيابي ميکنند.
دور از انتظار نيست که آدمها انتظارات و توقعات غيرواقعبينانه درمورد ديگران داشته باشند. ممکن است از بقيه انتظار داشته باشيم که دقيقاً آنطور که ما رفتار ميکنيم رفتار کنند يا چيزهايي را به زبان آورند که ما در يک موقعيت خاص به زبان ميآوريم. ولي، اين واقع بينانه نيست. آدمها خصوصيات اخلاقي دارند که تا حد زيادي تعيينکننده واکنشهاي آنهاست. اينکه از ديگران انتظار داشته باشيد مثل شما رفتار کنند، مطمئناً فقط باعث نااميديتان خواهد شد.
اگر فردي هر بار حالتان را بد ميکند، سعي کنيد انتظاراتتان را درست بچينيد. با اين روش خودتان را از نظر رواني براي رفتار او آماده ميکنيد تا ديگر غافلگير نشويد. افراد باهوش همين کار را ميکنند. آنها هيچوقت از رفتارهاي کساني که دوست ندارند غافلگير نميشوند.
اگر همه آدمهايي که از آنها خوشمان نميآيد دور و برمان نباشند خيلي بهتر خواهد بود
5. به درون خودشان نگاه کرده و روي خودشان تمرکز ميکنند.
هر چقدر هم که تلاش کنيد، باز هم ممکن است کسي بتواند روي اعصابتان برود. خيلي مهم است که ياد بگيريد در برخورد با چنين افرادي چطور رفتار کنيد. به جاي اينکه به آزاردهنده بودن آن فرد فکر کنيد، روي اين تمرکز کنيد که چرا آنطور واکنش ميدهيد. گاهي اوقات چيزي که در بقيه خوشمان نميآيد درست همان چيزي است که در خودمان خوشمان نميآيد.
محرکهايي که ممکن است باعث پيچيده شدن احساساتتان شود را پيدا کنيد. آنوقت خواهد توانست واکنشتان را پيشبيني کرده، نرمترش کنيد يا حتي آن را تغيير دهيد. يادتان باشد: عوض کردن ديدگاهها، رفتارها و نگرش خودتان بسيار آسانتر از اين است که از فرد ديگري بخواهيد خودش را تغيير دهد.
6. مکث ميکنند و يک نفس عميق ميکشند.
کاتلين بارتل (مشاور رواشناس از کاليفرنيا) ميگويد، بعضي خصوصيات شخصيتي ممکن است هميشه باعث ناراحتيتان شوند. شايد آن همکاري که هميشه کار را به ضربالعجلها نميرساند يا آن مردي که جوکهاي مبتذل تعريف ميکند. ببينيد چه چيزي است که روي اعصابتان رفته است، بارتل ميگويد که به اين ترتيب ميتونيد خودتان را براي دفعه بعدي که آن اتفاق ميافتد آماده کنيد.
او ميگويد، «اگر بتوانيد کمي مکث کنيد تا آدرنالينتان پايين بيايد و به بخش منطقي مغزتان برويد، خيلي بهتر خواهيد توانست با آن فرد حرف بزنيد و قضاوت زودهنگام نکنيد.» يک نفس عميق و يک قدم بزرگ رو به عقب هم ميتواند به آرام کردنتان کمک کند و باعث شود واکنش افراطي نشان ندهيد.
7. نيازهايشان را عنوان ميکنند.
اگر افراد خاصي مداوماً روي اعصاب شما ميروند، با آرامش به آنها بگوييد که روش برخورد و سبک روابط عمومي آنها براي شما مشکلساز است. از زبان متهمکننده استفاده نکنيد و درعوض سعي کنيد از فرمول «وقتي تو … من احساس ميکنم …» استفاده کنيد. بعنوان مثال به آن فرد بگوييد، «
وقتي حرف من را در جلسات قطع ميکني، احساس ميکنم که براي نظرات من ارزشي قائل نيستي.» بعد يک لحظه صبر کنيد و منتظر پاسخ آنها بمانيد.
ممکن است متوجه شويد که آن فرد نميدانسته که حرف شما هنوز تمام نشده است يا آنقدر براي بيان نظر خود هيجانزده بوده که وسط حرف شما پريده است.
8. بين خودشان و آنها فاصلهاي در نظر ميگيرند.
اگر همه اين روشها عمل نکند، افراد باهوش بين خودشان و کساني که دوست ندارند فاصلهاي در نظر ميگيرند. عذر بخواهيد و راه خودتان را برويد. اگر در محلکار هستيد، به اتاق ديگري برويد يا در گوشه ديگر ميز کنفرانس بنشينيد. با کمي فاصله، خواهيد توانست که برگرديد و با آنهايي که دوست داريد يا دوست نداريد دوباره صحبت کنيد.
البته اگر همه آدمهايي که از آنها خوشمان نميآيد دور و برمان نباشند خيلي بهتر خواهد بود ولي متاسفانه دنيا اينطور نيست و ما مجبور خواهيم بود در زندگي روزانه با آنها برخورد داشته باشيم.
منبع: مردمان
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۷۴۳۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شب اول قبرِ کسانی که دفن نمیشوند چگونه است؟
به گزارش «مبلغ»، اگر مردهها را بسوزانند، به دریا بیندازند، مومیایی کنند و در محفظههای خاصی نگه دارند یا حیوانات آن را بخورند، باز هم مسائل شب اول قبر مانند فشار قبر، سؤال و مکافات، برای او وجود دارد و شب اول قبر او همان شبی است که به دریا افتاده یا در آتش سوخته و یا خوراک حیوانی شده است.
حوزه نیوز نوشت: کتاب «پرسمان معاد» از سوی مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی، نمایندگی اصفهان به چاپ رسیده که در شماره های گوناگون، به انتشار مطالب این کتاب ارزشمند خواهیم پرداخت.
سؤال: دربارۀ مرگ و عذاب قبر توضیح دهید: شب اول قبر برای کسانیکه دفن نمیشوند و مثلاً در آب غرق میشوند، چگونه است؟
بر اساس آیات و روایات، روح انسان بعد از مرگ و انقطاع از بدن مادی، خود را در بدن برزخی و قالب مثالی مییابد. بدن مثالی، شباهت بسیاری به بدن دنیوی انسان دارد، اما در عین حال بدنی است که با نظام و قوانین عالم برزخ سازگار است و با بدن مادی دنیوی تفاوتهایی دارد.
در بیشتر موارد، مقصود از واژۀ «قبر» مسائل مربوط به برزخ است؛ مثلاً: «إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَان؛ قبر یا روضهای از ریاض بهشت یا گودالی از گودالهای آتش است»؛ البته قبر برزخی و قبر خاکی ارتباط خاصی با هم دارند که مجال تبیین آن نیست، اما باید توجه داشت که عمده مسائل شب اول قبر و بعد از آن، با عالم برزخ درپیوند است، نه با قبر خاکی.
بنابراین، هم عذاب قبر و فشار آن و هم شادیها و فراخی آن، به عالم برزخ و قالب مثالی مربوط است؛ ازاینرو، اگر مردهای را بسوزانند، به دریا بیندازند، مومیایی کنند و در محفظههای خاصی نگه دارند یا حیوانات آن را بخورند، باز هم مسائل شب اول قبر مانند فشار قبر، سؤال و مکافات، برای او وجود دارد و شب اول قبر او همان شبی است که به دریا افتاده یا در آتش سوخته و یا خوراک حیوانی شده است.
حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «فروگذار نمیشود احدی از مردم که در شرق و غرب زمین و دریا و صحرا هستند، مگر آنکه فرشتههای سؤالکننده به ملاقات آنان خواهند رفت».
بهعبارتدیگر، شب اول قبر همان مراحل نخستین ارتحال از این عالم و ورود در عالم برزخ است و وضعیت جسم در این دنیا تأثیر چندانی در آن ندارد.
امام جواد (علیه السلام) به یکی از شیعیان که در حال احتضار بود، فرمود: «مردن مثل این است که بدنت خیلی کثیف باشد و به حمام بروی. وقتی خودت را تمیز کردی چه حالتی به تو دست میدهد؟ همان حالت، هنگام مرگ برای مؤمن رخ میدهد».
عذاب قبر برای افراد مختلف شدت و ضعف دارد. از روایت استفاده میشود که پرهیزنکردن از نجاسات، بداخلاقی (مخصوصاً در محیط خانواده) و بیهودهگویی از موجبات عذاب قبر است، برعکس خوشاخلاقی، احسان (مخصوصاً به پدر و مادر)، صدقه، اولاد صالح و تلاوت قرآن موجب راحتی در قبر است. اما عذاب قبر چگونه است؟ آیا تجسم آن با نیش مار و عقرب یا حملۀ سگ درست است یا به شکل دیگری واقع میشود؟ در پاسخ باید گفت که جزییات این عذاب برای ما معلوم نیست.
سؤال: تا حد ممکن وجود فشار قبر را اثبات کنید؟
یادآوری میشود که منظور از واژۀ «قبر»، قبر خاکی و متعارف نیست. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «عالم برزخ، قبر است» و در روایت دیگری فرمود: «الْقَبْرُ مُنْذُ حِینِ مَوْتِهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ؛ مقصود از قبر، برزخ انسان است که از لحظۀ مرگ تا روز رستاخیز است» .
آیتاللّه سبحانی بر اساس این روایت و روایاتی دیگر دربارۀ عذاب قبر معتقد است: «واقعیت قبر همان برزخ است». به گفتۀ شیخ مفید: «اثبات عذاب قبر از طریق آیات و اخبار میسر میشود نه با عقل؛ اخبار عامه (اهلسنت) و شیعه دربارۀ عذاب و فشار قبر متواتر است».
محقق طوسی میگوید: «سؤال فرشتگان در قبر، و رحمت و عذاب برای مؤمنان و کافران در آن جایگاه از مسلّمات دین است. هرکس به سؤالات فرشتگان پاسخ درست بدهد، مشمول رحمت الهی و هرکس پاسخ نادرست بدهد، گرفتار عذاب خدواند خواهد شد» . تفتازانی نیز گفته است: «والاحادیث فی هذا الباب متواتر المعنی».
در اینجا به ذکر چند نمونه از این احادیث متواتر بسنده می شود:
۱. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَان؛ قبر باغی است از باغهای بهشت یا گودالی است از گودالهای جهنم» . ایشان از عذاب و فشار و تنگی قبر به خدا پناه میبرد: «إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْر».
۲. امیرمؤمنان (علیه السلام) در نامهای به فرزندش مینویسد: «قبر باغی است از باغهای بهشت یا گودالی است از گودالهای جهنم».
با توجه به اخبار و مفاد آنها، دربارۀ عذاب قبر جای تردیدی نمیماند و فشار قبر اولین مرحلۀ کیفر در عالم برزخ است.
۳. در حدیث دیگری از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل شده است: «فَقَالَ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ لَهُ ضَمَّةٌ؛ هیچ مؤمنی نیست که فشار قبر نداشته باشد» . پیامبر، این فشار را کفارۀ گناه اسراف نعمتهای الهی خوانده است.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898880