Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد۲۴ سعید حجاریان «مغز متفکر اصلاحات» نام گرفت. لقبی که در دل خود طنزی تلخ داشت. اواخر سال پرحادثه ۷۸ بود که تیری سر او را هدف گرفت. او جان به در برد، اما نه تماما سلامت. حالا با همه دشواری‌ها هنوز هم از خلاق‌ترین تحلیلگران اصلاح‌طلب است. در دو انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر از رأی به روحانی دفاع کرد و حالا در دسته منتقدان اصلاح‌طلب او قرار دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

موضوع بحث هم همین است؛ نسبت اصلاح‌طلبان و روحانی چه بود؟ اکنون روحانی زیر فشار خارجی و تندرو‌های داخلی است و خود نیز نقصان، کم ندارد، در این وضعیت چه نسبتی باید با دولت او داشت؟ اصلا آیا نقد، تأثیر مثبتی بر رویه‌ها و دستور کار رئیس‌جمهوری دارد؟... این سؤال‌ها محور گفت‌وگوی روزنامه شرق با حجاریان است. گفت‌وگویی که در آن حجاریان تلاش می‌کند نقاط گنگ موضع خود را ایضاح کند.

شما در چند ماه گذشته چند نوبت از عملکرد دولت روحانی انتقاد کرده‌اید. همچنین گفته‌اید اصلاح‌طلبان با روحانی عقدی نبسته‌اند. لطفا توضیح دهید همراهی جمیع اصلاح‌طلبان در انتخابات ۹۶ با روحانی چه معنایی داشت؛ اگر آن را ائتلاف نمی‌دانید؟   بحث ائتلاف یا عدم ائتلاف اصلاح‌طلبان و دکتر روحانی محدود و منحصر به من یا دیگر اصلاح‌طلبان نبوده است و رئیس دفتر ایشان هم اذعان کرد، نه در سال ۹۲ و نه در سال ۹۶ با هیچ گروهی ائتلاف نکرده‌اند؛ بااین‌حال ائتلاف گاهی مثبت و ایجابی و گاهی منفی و سلبی است.   ائتلاف اصلاح‌طلبان و آقای روحانی تماما ایجابی نبود، اما ایشان در گفته‌هایش بعضی خواسته‌های اصلاحات را مطرح کرد و در نتیجه اصلاح‌طلبان به او اقبال نشان دادند. در وجه سلبی هم اصلاح‌طلبان رقبای روحانی را چندان مطابق میل خود نمی‌دیدند. پس ائتلاف هم سلبی بود و هم ایجابی. مثلا نهضت آزادی در هر دو انتخابات به میدان آمد و از آقای روحانی حمایت کرد بی‌آنکه اساسا سخن از ائتلاف به میان بیاید یا اندک وجه مشترکی میان آن‌ها باشد.   مقتضیات زمان ایجاب می‌کرد اصلاح‌طلبان از آقای روحانی دفاع کنند و چنین کردند، اما چنان‌که گفته‌ام، بعد از آنکه رئیس‌جمهور از برخی شعار‌ها عدول کرد، دیگر به گردن اصلاح‌طلبان ذمه‌ای باقی نماند و برخی با او زاویه پیدا کردند.   بعضی به من انتقاد کردند و گفتند، نقد روحانی امری اخلاقی نیست؛ من معتقدم اگر اصلاح‌طلبان به خاطر موارد خارج از اراده رئیس‌جمهور مانند تحولات آمریکا یا فشار‌های داخلی تمامت‌خواهان به روحانی انتقاد کنند، عملشان اخلاقی نیست، زیرا روحانی را نباید در زمانه فشار تنها گذاشت، اما بعضی نقد‌ها به نحوه اداره دولت، فساد اداری، شایسته‌سالاری و بی‌برنامگی اقتصادی معطوف است؛ در این موارد انتقاد امری است اخلاقی. من قبل از تشکیل کابینه دولت دوازدهم در نامه‌ای به آقای روحانی، برخی توصیه‌ها کردم و انتقادهایم براساس همان متن است که چندی پیش رسما منتشر شد. اخلاق در جایی مطرح است که انسان مختار باشد؛ وقتی اختیار از او سلب شد، دیگر نمی‌توان فرد را مذمت کرد.

به‌هرتقدیر، سکه اصلاحات به نام آقای خاتمی ضرب شده است و سایر مسکوکات به‌لحاظ معیار، با آن سنجیده می‌شوند، بنابراین النهایه حرف ایشان قاعدتا برای اصلاح‌طلبان حجت خواهد بود.

ضمن اینکه اگر شرایط ائتلاف باید در تقسیم قدرت بعد از پیروزی محقق می‌شد که نشد. آیا این ایراد به اصلاح‌طلبان برمی‌گردد که شرط ضمن عقد نگذاشتند؟
ما برنامه برجام را راهی برای نرمال‌سازی در داخل و خارج تلقی می‌کردیم و آن را کافی می‌دانستیم. از این گذشته حتی بعضی شعار‌های اصلاح‌طلبانه ایام انتخابات را خارج از ظرفیت روحانی می‌دانستیم و تذکر دادیم، دست از این شعار‌ها بردارد و آنچه را خود به آن اعتقاد دارد، پیش ببرد. اجرای برجام لازم بود تا سرمایه‌گذاری خارجی به عرصه اقتصاد وارد و در نتیجه، مشکلات اشتغال و رونق کسب‌و‌کار تا حدی حل شود، اما ایشان در مقابل سنگ‌اندازی گروه‌های خودسر که به‌کلی مخالف برجام بودند و از هیچ اقدامی دریغ نکردند، ایستادگی نکرد.

زمانی که رقبای ایشان به قلب برنامه دولت که همان برجام باشد، حمله کردند، رئیس‌جمهور می‌توانست محکم بایستد و بگوید، نمی‌توانم این‌گونه کار کنم و حتی صراحتا اعلام می‌کرد، استعفا می‌دهم و می‌روم.

در شرایط فعلی با همه انتقادات، روحانی رئیس‌جمهور است و با بحران‌های متنوعی هم روبه‌روست که در بخشی از آن‌ها نقش داشته و در بخشی هم نقشی نداشته است. اساسا در این فضا مواجهه با دولت باید چگونه باشد؟ تجربه نشان داده است معمولا رؤسای‌جمهور به نقد‌ها توجهی ندارند، پس هدف نقادان چیست؟ آیا طرح نقد در جهت اقناع رئیس‌جمهوری است یا برای ثبت در تاریخ یا اساسا به نوعی پاک‌کردن دامن از فشار افکار عمومی است؟   اولا معتقدم نقد اثر دارد. زمانی که از زوایای مختلف به رئیس‌جمهور انتقاد وارد شود، قطعا می‌تواند در مقابل جناح تمامیت‌خواه حجت داشته باشد و بگوید، از ناحیه دوستان خودم تحت فشار هستم و نمی‌توانم خواسته‌های شما را اجابت کنم و به شعار‌های اصلی خودم پشت‌پا بزنم.   ثانیا گمان دارم رئیس‌جمهور کمابیش نسبت به مسائل وقوف دارد؛ اما نمی‌دانم چه محذوراتی دست و پای وی را بسته است.   اصلاح‌طلبان قصد ندارند خود را از وی بری‌الذمه نشان دهند، زیرا دفاع از روحانی در کارنامه آن‌ها ثبت شده است، کمااینکه اصولگرایان نتوانستند خود را از احمدی‌نژاد جدا کنند و تا به امروز، افعال وی دامن‌گیر آنهاست، اما اصلاح‌طلبان صداقت دارند و توضیح داده و خواهند داد که چرا از روحانی حمایت و به چه دلیل با وی زاویه پیدا کردند. اصلاح‌طلبان همه تلاششان را کردند تا این شرایط استثنایی به سمت اعتدال بازگردد. ببینید! سال آینده به گفته همه صاحب‌نظران سال سختی خواهد بود؛ اگر آقای روحانی از امروز فکری نکند، می‌ترسم در آن سال حتی نزدیک‌ترین یارانش را هم از دست بدهد.

نتیجه این نقد‌ها را چه می‌دانید؟ آیا به تندترشدن فضا و تهییج افکار عمومی نخواهد انجامید؟ آیا اثر این رادیکالیزه‌شدن خود را در انتخابات با نتیجه غیرقابل پیش‌بینی نشان نخواهد داد؟ در آن صورت آیا ممکن است باز هم تز نرمالیزاسیون را طرح کنید؟   این نقد‌ها در فضای سیاسی بسیار تندتر از این مطرح می‌شوند؛ بالاخص از جانب اصولگرایان. منتها آن‌ها اغراض سیاسی دارند و گمان دارند پس از زمین‌زدن روحانی و به‌کف‌گیری قدرت، دنیا را گلستان خواهند کرد. اگر چند نفر عاقل میان آن‌ها پیدا شوند و شرایط فعلی را دقیقا بررسی کنند، خواهند دید اوضاع دشوارتر و بغرنج‌تر از آن است که فکرش را هم بتوان کرد.


از طرفی فکر می‌کنید مردم تا چه اندازه به مقوله انتخابات فکر می‌کنند؟ اصلا انتخابات آینده نزد افکار عمومی مهم است؟ برای جناح مقابل چطور؟ به بیان دیگر عملکرد دولت به مفهوم واقعی می‌تواند تعیین‌کننده نتایج انتخابات بعدی باشد؟   گمان دارم اگر همین امروز صندوق رأی بیاورند، اقبال چندانی به آن نخواهد شد. مگر آن‌هایی که رأی‌دادن را جزء مناسک مذهبی می‌دانند. برای طرف مقابل هم بعید است چندان مهم باشد؛ زیرا هرچه مشارکت کمتر باشد، شانس کاندیدا‌های منتسب به آن بالاتر می‌رود.   برای اصلاح‌طلبان هم گمان ندارم انتخابات چنگی به دل بزند، چون سرنوشت روحانی و بدتر از آن خاتمی را دیده‌اند! بنابراین گویی ائتلاف نانوشته‌ای میان مردم و جناحین و... پدید آمده است که همگی به‌دنبال کم‌رنگ‌کردن انتخابات هستند.

شما در مصاحبه اخیر، هم از عملکرد اصلاح‌طلبان دفاع کردید، هم از عملکرد دولت اصلاحات و هم راه را اصلاحات دانستید. مصداق صحبت شما از اینکه راه آینده اصلاحات است چیست؟ آیا منظورتان بازگشت به شرایط سال ۷۶ و یکی، دو سال بعد از آن است؟ که پاسخ روشن است تکرار آن بعید به نظر می‌رسد. اگر نه، کدام اصلاحات با کدام چهره‌ها و در کدام زمین بازی می‌تواند راه آینده ایران را نشان دهد؟ بازی در زمین قدرت، آن هم در اواخر دهه ۹۰ یا بازی در خارج از قدرت؟ مردم چه؟ آیا حرف شما متناظر به مردم است یا متناظر به کنشگران سیاسی؟ با آنچه در متن جامعه می‌گذرد، مردم الان چه نسبتی با اصلاح‌طلبی و امر سیاسی دارند؟   اصلاح‌طلبان فعلا روی لبه تیغی راه می‌روند که به قول معروف «أدق من الشعر، و أحد من السیف»؛ از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر! لهیب آتش هم از پایین شعله می‌کشد. در این شرایط دشوار، پیداکردن راه فرار بسیار سخت است، اما هنوز معتقدم جز اصلاحات راهی وجود ندارد.   چه کسانی که در داخل میلیتاریسم را توصیه می‌کنند و چه کسانی که در خارج به سمت بیگانگان دست دوستی دراز کرده‌اند، به ناکجاآباد ارجاع می‌دهند؛ زیرا هیچ‌یک از راه‌ها به آسایش و آزادی و رفاه منجر نمی‌شود. ما ناگزیریم با همین مشی اصلاح‌گرانه به اقناع بخش‌های وسیع‌تری از مردم و روشنفکران و الیت سیاسی جامعه بپردازیم تا شاید اجماعی ولو نیمه مرکب پیدا شود که در سایه آن بتوان گام برداشت.

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 سعید حجاریان اصلاحات روحانی اصلاح طلبان دولت روحانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۵۴۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران

بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیت‌های یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّل‌های جمعیتی نیست، باید تبدیل به ارزش افزوده شود.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران

محمد خاتمی، لیدر جبهه اصلاحات به تازگی در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد با طرح این کنایه که امیدواریم بزرگان کشور نگرانی این را داشته باشند که مشکلات را حل کنند(!) گفته است:

"تنها یک سال از برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخص‌های نهایی آن نزدیک نشده‌ایم."[۱]

*اگرچه ایران اسلامی توانسته است به برخی اهداف خود در سند چشم‌اندازه ۲۰ ساله برسد و برخی از آنها هم نزدیک شود لکن سؤال خاتمی درباره برخی از شاخص‌ها همچنان موجه است و باید به آن پاسخ داد...

نکته اول در قبال پاسخ به سؤال خاتمی این است که بخش زیادی از مجموع ۲۰ سال متعلق به تحقق سند چشم انداز در اختیار مدیریت دولتی اصلاح‌طلبان بوده است و جا دارد آنها بیشتر از هر کس دیگری به مردم درباره میزان پیشرفت در سند چشم‌انداز گزارش بدهند.

نکته دوم این است که نمی‌شود از مسیر پیشرفت حرف زد اما از طوفان‌ها و بلایا و دره‌های خطرناک دستکند شده در طول مسیر چیزی نگفت!

آقای خاتمی آیا می‌داند که اثر فتنه او و دوستانش در سال ۸۸ بر سرعت پیشرفت کشور و زیاد شدن تحریم‌ها علیه مردم ایران چه بود؟

۳ دوره "تحریم انتخابات" که خاتمی حامی آن بود چه؟ آیا تحریم انتخابات که عملا به معنی هدف گرفتن شقیقه نظام سیاسی کشور است هیچ تأثیری در کاهش سرعت پیشرفت کشور نداشته است؟

"سیاه‌نمایی از اوضاع کشور و دعوت دائم مردم به خیابان" که قاتق نان اصلاح‌طلبان در شب و روز بود را چطور باید ارزیابی کرد؟

خاتمی باید بداند که بخش اعظمی از وقت و انرژی و تدبیر کشور طی ۲۰ سال گذشته صرف مقابله با این توطئه‌های خانمانسوزی شده است که هر یک به تنهایی می‌توانست تمام ابعاد زندگی و اقتصاد و معیشت و امنیت مردم را با مخاطره مواجه کند. اما نظام اسلامی در مقابل تمام این دسیسه‌های خطرناک ایستاد و در عین حال به یک هژمونی جهانی تبدیل شد که امروز نه تنها از معیشت مردمش دفاع کرده است بلکه همپیمانان خود در اقصی نقاط جهان را نیز زیر چتر حمایت خود دارد. و ایضا درخشش موشک‌های ایران در آسمان تلاویو نیز که حتما به سمع و نظر آقای خاتمی رسیده است.

ملاحظه می‌شود که ایران علیرغم تمام توطئه‌هایی که بخش بزرگی از آنها نیز عامل داخلی داشته؛ اما به جایگاه امروزینی رسیده است که عده کثیری در جهان با اطلاق هژمونی به ایران موافقت یافته‌اند.

پس باید واقعیت مطلوب ایران را دید و البته سؤالات فوق‌الذکر را هم از آقای خاتمی و دوستانش پرسید!

درباره وضعیت پیشرفت ایران در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله همچنین خوانش این تحلیل ۲ سال قبل مشرق که با عنوان "اشک‌ها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟" منتشر شد نیز خالی از لطف نیست.

***

کارنامه‌هایی که باید آنها را به مردم معرفی کرد

آیت‌ا... محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) طی سخنانی در مراسم تجلیل از استادان منتخب این مرکز گفته است:‌ استادان حوزوی باید از جهت معیشت تأمین شوند.

به گزارش شفقنا، او در عین حال تصریح کرده است: برخی از تلاش های آیت الله اعرافی در تأمین معیشت استادان به ثمر رسیده است.[۲]

*اذعان آیت‌ا... فاضل لنکرانی به کارآمدی مدیریت حوزه‌های علمیه یک اذعان باارزش و حاوی این معناست که کارآمدی نصب‌العین برنامه‌های مدیریت حوزه‌های علمیه است.

کارآمدی موثر و دور از شعارزدگی و نمایش که می‌بینیم مورد اشاره استادان حوزه نیز قرار گرفته است و همگان وظیفه داریم برای معرفی آنها به مردم تلاش کنیم.

دقت شود که معنای "کارآمدی" و مدیریت اصولی همین است و باید اثرات چنین مدیریتی آنچنان ملموس باشد که جامعه هدف نیز بتواند دقیقا بدان‌ها اشاره کند.

آیت‌ا... علیرضا اعرافی که از اعضای مجلس خبرگان نیز هست؛ مدتی قبل در نامه‌ای سرگشاده به رئیس‌جمهور با برشمردن ایرادات طرح نهضت ملی مسکن به عدم توانایی عمده مردم برای بازپرداخت اقساط این طرح اشاره کرده بود.[۳]

***

نگاهی به الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" برای مهاجرین خارجی

افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!

محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان به تازگی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران استانی و شهرستانی پیرامون ظرفیت‌های صنعتی و پیشرفت این استان گفته است: همکاری ایران با کشورهای همسایه و برعکس باید در یک چرخه مثبت باشد تا موفقیت متقابل را ممکن سازد چون همه این کشورها مکمل یکدیگر هستند و باید از ظرفیت‌های یکدیگر استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او به ارتباط ایران با افغانستان اشاره کرد و افزود: افغانستان درخواست کرده با کارخانه‌های فرآوری ایران به صورت مشترک سرمایه گذاری کند و از آن طرف بخشی از استخراج معادنشان را به این طرف بیاورند و از این طریق می‌توانند از معادنشان استفاده کنند.
کرمی تصریح می‌کند: اگر اقتصاد افغانستان را درست کنیم قطعا اقتصاد ایران نیز بهره می‌برد. از آن طرف نیاز نیست افغانستانی‌ها را از ایران خارج کنیم"![۴]

*سخنان استاندار محترم کاملا صحیح است الّا در بخش آخر که می‌گوید با عنایت به پیشرفت ایران و توسعه همکاری با کشورهای همسایه از جمله افغانستان آنگاه نیازی نیست افغانستانی‌ها را از ایران خارج کنیم!

باید دانست که بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیت‌های یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّل‌های جمعیتی نیست؛ باید تبدیل به ارزش افزوده شود نه اینکه در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.

زیرا در این حالت مفهوم مرز و ملت و حکمرانی و پرچم مورد استشکال قرار می‌گیرد.

بله! ما با افغانستانی‌ها برادریم و همدرد آنها در مصائب و مشکلات افغانستان هستیم. و ایضا بر اساس همین برادری و هم‌کیشی بود که مهاجران جنگ‌زده افغانستان را پذیرفتیم و همچنان نیز میزبان آنها (اعم از شیعه و سنی) هستیم.

اما به لحاظ منطق حکمرانی؛ افغانستانی‌ها باید به کشورشان بازگردند و در خاک خودشان نموّ داشته باشند.

چه در این حالت است که سطح همکاری‌های دو کشور نیز می‌تواند ارتقای بیشتری بیابد چون بخشی از جمعیت بازگشته؛ دارای استعداد و تخصصی هستند که در ایران اسلامی به دست آورده‌اند و لذا اکنون که در سنین ثمردهی هستند، می‌توانند کمک‌کار کشور و حکومتشان باشند.

از سوی دیگر ایران اسلامی نه تنها در گستره جمعیت فعلی خود بلکه در گستره جمعیت بسیار بیشتر (که نیازمند آن است) نیز نیازمند تمام ظرفیت‌های خویش است و هر توجیهی برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به اتباع خارجی مسموع نیست. مگر همانطور که اشاره شد در حالت نیاز به نیروی کاری که مشاغلی را در داخل کشور میزبان بر عهده بگیرد که شهروندان بنا به هر دلیلی در آن شغل‌ها نیستند. پدیده‌ای که البته در ابعادی از اقتصاد ایران هم بروز کرده و برای جبران آن می‌توان در کنار افغانستانی‌ها به اتباع کشورهای دیگری غیر از افغانستان هم نگریست.

من‌حیث‌المجموع باید این مسئله نصب‌العین مدیران حکمرانی خاصّه در وزارت کشور باشد که ترتیباتی اتخاذ کنند تا اتباع محترم افغانستانی نه تنها فی‌الفور به کشور مادر بازگردند بلکه تدابیری هم برای حاضرین افغانستانی در ایران (اعم از مجاز و غیر مجاز) لحاظ شود تا هم حضور معیشت و کارکرد آنها برای خودشان و برای حاکمیت ایران بهینه شود و هم اگر نیازی به کار یا تخصص آنان در بازار کار ایران وجود دارد؛ فی‌الفور به سمت آن شغل راهنمایی شوند.

این الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" بایستی مد نظر تمام مسئولان و مدیران کشور باشد و هرگز از آنها تخطی نکنند.

***

۱_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۶۳۰۴۴۶

۲_https://fa.shafaqna.com/?p=۱۷۸۸۲۲۰

۳_khabaronline.ir/xk۵dz

۴_https://irna.ir/xjQrZz

دیگر خبرها

  • هدف رادیکال‌ها از تبلیغ سبک زندگی غیررسمی چیست؟ / ادعای یک روزنامه اصلاح‌طلب درباره یک لیست انتخاباتی!
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • ادعای‌های متعارض اصلاح‌طلبان در خصوص انتخاب هیئت رئیسه مجلس/ از نگاه چپ‌ها قالیباف با پایداری ائتلاف می‌کند یا با اعتدالی‌ها؟
  • واکنش به اظهارات حسن روحانی درباره دلایل رد صلاحیت خود | آخرین وضعیت لایحه حجاب | شورای نگهبان به مصوبه متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان ایراد گرفت؟
  • سخنگوی شورای نگهبان: لایحه حجاب هنوز کار دارد؛ ایرادات همچنان باقی است /کنایه به روحانی: وقتی تایید می شوید، سطح درک شورا بالاست؟ /تایید تشکیل سازمان «سپند»
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • تحلیل روند بازار سهام در هفته‌ای که گذشت