Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی برنا ، بی شک لباس محلی هر کشور، بازتابی از شاخصه های اجتماعی و فرهنگی آن دیار است. در ایران به همت علی گلشن و مسعود ناصری، مجموعه ای بی نظیر از لباس های محلی اقوام در موزه عروسک و فرهنگ ایران گردآوری شده است. گروه اجتماعی خبرگزاری برنا با مدیر این موزه به گفتگو نشسته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علی گلشن در مورد لباس های محلی موزه گفت: لباس های محلی ما سرشار از رنگ، هنر و خلاقیت و متناسب با باور، ذوق و سلیقه مردم هر منطقه است. نشانه هایی از هر اقلیم در لباس محلی آن نمودار است. در مناطق کویری خشک بی آب و علف، لباس های پر از رنگ و نقش می بینید؛ انگار رنگی را که دوست داشتند در طبیعت باشد، در لباس متجلی کرده اند.

این پژوهشگر لباس های محلی ایران را تن پوش مقدس نامید و گفت: از آنجا که این لباس ها  از پارچه ای تهیه شده اند که خودشان بافته اند و قبل بافتن وضو گرفته اند، برایشان یک هویت مقدس است؛ حتی در مضیقه مالی هم هزینه زیادی برای لباس محلی می کنند.

متاسفانه در سفرهایی که داشتیم، شاهد کمرنگ شدن نقش لباس های محلی و عدم تمایل نسل جدید به استفاده از آنها و جایگزینی با لباس های بی هویت امروزی بودیم. هدف ما این بود که هر ایرانی که وارد موزه می شود، از مشاهده این تنوع هنری و فرهنگی احساس غرور کند و شاید تشویق شوند که این هنر را دوباره زنده کنند. همچنان که خوشبختانه امروزه مشاهده می کنیم برخی خانم ها از این صنایع دستی و لباس های بومی به شکل امروزی استفاده می کنند.

وی لباس های محلی را به نوعی معرف شاخصه های اجتماعی افراد دانست و گفت: بیشتر لباس های موجود در موزه، لباس عروس مناطق مختلف هستند؛ زیرا لباس عروس هر منطقه نهایت فاخر بودن و ذوق و سلیقه در آن به کار رفته است. لباس ها به نوعی بیانگر طبقه اجتماعی و جایگاه و موقعیت افراد نیز هستند.

برای مثال، در لباس مردم جنوب کشور استفاده از نقاب صورت با بند طلا معرف طبقه اجتماعی خاص آن زن است.

 

 

در لارستان زمانی که یک دختر به دنیا می آید، مادر او 18 سال زمان صرف می کند تا دو دست لباس برای او بدوزد؛ یک لباس سرخ برای مراسم حنابندان و یک لباس سبز برای مراسم عروسی.

در قبایل عرب جنوب ایران رسم است که برای مرگ یکی از نزدیکان هفت سال سیاهپوش می شوند و چون در این مدت بی شک فرد دیگری هم فوت خواهد کرد، بنابراین با اولین مرگ در خانواده، تا آخر عمر سیاهپوش خواهند شد.

مدیر موزه قالیچه ای را نشان داد که توسط دختران در پاسخ به خواستگار بافته می شده و گفت: در صورتی که جواب دختر به خواستگاری مثبت بود، دم شیر را به سمت بالا می بافت و چنانچه جواب منفی بود، شیر دم به سمت پایین بافته می شد. بافتن این قالیچه ها گاه چند ماه طول می کشید.

 

گلشن این موزه را به نوعی موزه صلح برشمرد و افزود: گردشگران خارجی از این همه تنوع واقعا شگفت زده می شوند، در حالی که آنچه از ایران در رسانه های خارج از کشور نمایش داده می شود، جنگ و فقر و سیاهی است. این گستره عظیم از تنوع فرهنگی، مذهبی و اقلیمی تحت لوای یک پرچم با صلح با هم زندگی و وصلت می کنند و همیشه تاریخ با اتحاد در مقابل دشمن ایستاده اند و برای میهن خود جنگیده اند.

این نویسنده و عکاس با اشاره به لزوم اختصاص روزی برای لباس های بومی و محلی گفت: ما جزو معدود کشورهایی در جهان هستیم که خودمان را دوست نداریم و شیفته فرهنگ کشورهای دیگر هستیم. ما در این موزه سعی کرده ایم این احساس تعلق به ایران و فرهنگ ایرانی را بالا ببریم تا بازدیدکنندگان به ایرانی بودن خود افتخار کنند.

در کشورهای جهان روزی برای لباس ملی وجود دارد و از کودکی آموزش می دهند که پوشش ما، فرهنگ ما و تاریخ ماست. وقتی برای لباس های محلی جوک می سازیم، لباس را در معرض نابودی قرار داده ایم، بعد زبان و آداب و رسوم و در نهایت هویت از بین خواهد رفت.

وی در پاسخ به این سوال که چرا مردی با لباس محلی در موزه وجود ندارد، توضیح داد: اسم پروژه ای که ما در این موزه داریم، به پاس تلاش زنان هنرمند ایرانی «هر زن یک قصه، هر زن یک افسانه» نام دارد؛ زیرا این زن ها بوده اند که در طول تاریخ فرهنگ بومی، سنت ها، شعرها و قصه ها، لالایی ها، لباس ها و صنایع دستی را تولید و حفظ و از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده اند.

از طرفی، متاسفانه مردان در حال حاضر کمتر از لباس های محلی استفاده می کنند، بجز چند منطقه ایران مانند کردستان و بلوچستان.

گلشن این موزه را پایگاهی برای مراجعه علاقه مندان و کارشناسان معرفی کرد و گفت: اگر لباس منطقه ای فراموش شد، یک نمونه فاخر و اصیل آن در موزه وجود داشته باشد ،تا زمانی که مردم دوباره تمایل پیداکردند لباس محلی خود را احیا کنند. امروزه بسیاری از طراحان لباس بر پایه همین لباس های بومی و باستانی لباس های مدرن طراحی کرده اند.

 

 

 

خبرنگار: مریم گرابیان

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: عروسک موزه لباس لباس محلی طراحی لباس موزه لباس لباس های ایرانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۶۴۲۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاه‌تر نکنیم

جمعی از بزرگان فرهنگ و ادب کشور به تماشای «مست عشق» حسن فتحی نشستند؛ فیلمی که کارگردانش آن را در زمانه خشونت و نفرت‌پراکنی حاوی پیامی از بارقه امید می‌داند برای تأمل و نواندیشی.

به گزارش ایسنا، روز جمعه ۱۴ اردیبهشت‌ماه اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهره‌های حوزه مولوی‌شناسی و شمس پژوهی و شاهنامه‌پژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلال‌الدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبان‌های باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجت‌الله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.

در میان این چهره‌های فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد در حالی به تماشای فیلم نشست که در تیتراژ فیلم نامش به عنوان مشاور ذکر شده است.

از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلال‌الدین کزازی

در ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجت‌الله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام می‌داد.

او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد:‌ من این تلاش و عزم را گرامی می‌دارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟  به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آن‌ها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را می‌دهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره  مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق می‌کند.

ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.  

سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامه‌نویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.

او با اشاره به شیوه  روایت فیلم گفت:‌ من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامه‌نویسی عرض می‌کنم که سال‌هاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقه‌مند به فیلمنامه‌نویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاه‌پیرنگ می‌بینم. آن‌ها بسیار دوست دارند که فیلمنامه‌نویسی متفاوت را با روایت‌های موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستان‌گویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامه‌نویسی ترجمه شده رجوع می‌شود. این در حالی‌ است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایت‌های موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بی‌راه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستان‌گویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیش‌تر از او عطار و سنایی هم چنین تجربه‌ای داشتند.  

توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایت‌گری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتاب‌های خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.

در پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدم‌ها بی‌آنکه خواسته باشیم، متولد می‌شویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه می‌زند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاه‌تر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخ‌کامی و خشونت و نفرت‌پراکنی، می‌تواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شده‌ی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگ‌نظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.

این اثر سینمایی بی‌هیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطره‌ای از دریای بیکران اندیشه‌های عرفانی است.»

در این زمینه بخوانید:

تمجید میرجلال‌الدین کزازی از «مست عشق»

ژاله آموزگار

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تفال به حافظ شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ المنه لله که در میکده باز است....
  • حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاه‌تر نکنیم
  • انتقاد از فروش لباس‌های غیرمأنوس با فرهنگ ایرانی در بازار
  • نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
  • آینده برای لرستان روشن است/ لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات
  • مارک‌های  پرفروش‌ چرخ خیاطی خانگی در ایران را بشناسید
  • با عشق به ایران در ارمنستان (+عکس)
  • برپایی نمایشگاه آثار آندره سوروگیان درباره شاهنامه در ایروان
  • بستنی ایرانی در کدام کشورها پرطرفدار است؟ | خارجی ها بستنی ایرانی را با این طعم‌ها دوست دارند | جدیدترین قیمت بستنی قیفی، متری، سنتی و ویژه را ببینید
  • طرز تهیه یک غذای محلی خوشمزه با دم گاو (فیلم)