از سیر تا پیاز حواشی سریال بانوی عمارت + تصاویر
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۱۶۹۷۲۹
به گزارش پارس نیوز، سریال بانوی عمارت به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد ، تهیه کنندگی مجید مولایی و نویسندگی احسان جوانمرد از ششم آذرماه 97 روی آنتن شبکه سه سیما رفت.
سریال تاریخی بانوی عمارت با حضور چهره هایی سرشناس در کنار هنرمندان جوان از همان روزهای اول پخش ، مورد توجه مخاطبان تلویزین قرار گرفت و انتظارها برای دیدن قسمت های بعدی هرشب بیشتر از قبل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حواشی جزء جدایی ناپذیر همه چیز است و شاید خیلی هم دور از انتظار نباشد که با پخش هر قسمت از سریال بانوی عمارت ، حواشی جدیدی درباره آن شکل بگیرد. احسان جوانمرد نویسنده سریال بانوی عمارت در صفحه شخصی اینستاگرامش هر چند روز یکبار به همه حواشی مطرح شده در سریال بانوی عمارت پاسخ میدهد و سعی در شفاف سازی مسائل پیش آمده برای مردم دارد.
همه حواشی سریال بانوی عمارت و شفاف سازی نویسنده این سریال اعتراض شیرازی ها به داستان سریال بانوی عمارتفضای مجازی این روزها یکی از پرکاربردترین های دنیای رسانه ای است که موضوعات مطرح شده در آن همیشه با سرو صدای زیادی همراه است. بعد از پخش اولین قسمت های سریال بانوی عمارت در قسمتی که افسرالملوک برای دعا و پیش بینی آینده از رمال ها استفاده میکند ، این رمال ها با عنوان شیرازی ها نام برده میشود که این موضوع با دلخوری برخی از مردم و راه اندازی کمپینی به نام من شیرازی ام همراه بود.
پاسخ نویسنده به حواشی سریال بانوی عمارتاحسان جوانمرد نویسنده این سریال در پاسخ به این موضوع با انتشار عکس هایی نوشت : دو عکس اول اعتراض یکی از دوستان است که می خواهد کمپین «من شیرازی ام» راه بیاندازد علیه سریال بانوی عمارت. عکس سوم جواب من است به این دوست عزیز.
پاسخ احسان جوانمرد به حواشی سریال بانوی عمارتسال ها پیش ایرانیان زیادی از شوشتر و سیراف و شیراز به زنگبار کوچیدند و همین حالا هم در آنجا ایالت بزرگی به اسم شیراز وجود دارد که کلی برای خودش تاریخ و سابقه و تمدن دارد. اتفاقا یکی از اهداف این حقیر از نوشتن فیلمنامه تاریخی، آشنا کردن مخاطب با بخش های مهجورمانده و فراموش شده تاریخ است. در ثانی در زنگبار به تمام ایرانی ها می گویند شیرازی و انقدر تاثیر شیرازی ها(بخوانید ایرانی ها) بر آن تمدن زیاد بوده که بیست درصد از لغات زبان سواحیلی فارسی است.
من این نکته را نه از جهت تحقیر ایران یا شیراز که صرفا به عنوان یک واقعیت تاریخی بیان کردم. این واقعیت که ایالت شیراز در زنگبار و بخشی از آن تمدن حاصل مهاجرت ما ایرانی ها به آنجاست برای من به عنوان یک ایرانی خوشایند است. کاش زنگباری ها به ایرانی ها می گفتند الشتری، آن وقت من با افتخار اسم شهر خودم را توی متن می نوشتم. چه کنم که واقعیت تاریخی چیز دیگری است و مردمان آن منطقه همه ما ایرانی ها را شیرازی می دانند. کافیست توی گوگل بزنید:زنگبار+شیراز
تقلید بانوی عمارت از سریال شهرزادموضوع دیگری که بعد از پخش اولین قسمتهای سریال بانوی عمارت شکل گرفت ماجرای تقلید سریال بانوی عمارت از سریال شهرزاد بود که باز هم احسان جوانمرد به آن پاسخ داد.
ادعای تقلیدی بودن سریال بانوی عمارتاحسان جوانمرد در پاسخ به ادعای تقلید کردن از سریال شهرزاد نوشت : قصه بانوی عمارت ارتباطی به شهرزاد ندارد.
وقوع چند هجمه بی اساس رسانه ای به سریال تاریخی بانوی عمارت که با کمترین امکانات تولیده شده و علیرغم بودجه اندک با اقبال گسترده مخاطبان مواجه شده در نوع خود جالب توجه و البته سوال برانگیز است. در تازه ترین اتفاق شاهد ایراد اتهام کپی برداری از سریال شهرزاد توسط برخی رسانه ها هستیم.
آیا استفاده آقای حمیدنژاد کارگردان پیشکسوت سریال از سه بازیگر زن سریال شهرزاد، این دوستان را به اشتباه انداخته است؛ یا این تلقی به خاطر شنیدن صدای محسن چاوشی در تیتراژ پایانی به وجود آمده است؟ آیا دوستان اسم پانته آ پناهی ها، مینا وحید و غزل شاکری را جای دیگری ندیده اند؟
حال که دوستان بدون ارائه ادله محکم به طرح دعوا پرداخته اند بنده به عنوان نویسنده سریال و به احترام جامعه سینمایی و مخاطبان بانوی عمارت، ادله خود در رد این ادعا را در کنار چند نکته دیگر به رشته تحریر در می آورم. طرح اولیه این قصه در سال 1389 نوشته شد اما تاریخ دقیق ارائه رسمی قصه به تلویزیون بر می گردد به تابستان 1391 که با نام موقت «عمارت قجری» در آرشیو سازمان ثبت و ضبط شده است. خبرنگاران این رسانه ها می توانند مراتب را از جناب آقای رحمان سیفی آزاد و سایر مدیران وقت فیلم و سریال تلویزیون جویا شوند.
شخصیت های سریال بانوی عمارت واقعی یا خیالیبعد از پخش چندین قسمت از این سریال زمزمه هایی درباره واقعی یا خیالی بودن شخصیت های این سریال به گوش رسید و افراد زیادی علاقه مند شدند که بدانند شخصیت های اصلی سریال بانوی عمارت وجود تاریخی دارند؟
واقعی یا خیالی بودن شخصیت های سریال بانوی عمارتپاسخ احسان جوانمرد به واقعی یا خیالی بودن شخصیتهای بانوی عمارت : در پاسخ به پرسش های اخیر
یک: ظاهرا عده ای از مخاطبان سریال به قصد آشنایی بیشتر با شازده ارسلان میرزای قاجار، به سراغ کتب تاریخی و اینترنت رفته اند. ضمن ابراز خوشحالی از علاقه این دوستان به تاریخ باید عرض کنم که قصه سریال بانوی عمارت و شخصیت هایش یکسره مبتنی بر خیال بنده است و ارسلان و فخری و افسر و اسد و بقیه، همگی آدم هایی خیالی هستند که در بستر تاریخ واقعی زندگی می کنند. در سالی که ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی کشته می شود، شازده ارسلان و بقیه درگیر این ماجراهای واقعی می شوند. تنها سه شخصیت میرزا رضای کرمانی و کلنل کاساکوفسکی و ابوتراب نظم الدوله از دل تاریخ وارد قصه می شوند و البته حضور کوتاهی دارند. سایر شخصیت ها و وقایع فیلم همگی خیالی هستند و قصه حاصل برخورد خیال نویسنده با واقعیت تاریخ است
دو: شاهزاده یا شازده لزوما لقب فرزند مستقیم شاه نبوده است. در زمان قاجار شازده های زیادی در دولت و دربار وجود داشتند که نسبشان به محمدشاه و فتحعلی شاه می رسیده است. احترام و منزلت اجتماعی آنها همان طور که در مورد شازده ارسلان می بینید به اندازه پسران شاه نبوده است اما به هر حال شازده محسوب می شده اند و به همخونی با پادشاه افتخار می کرده اند و به همین واسطه لقب و منصب می گرفته اند. شازده ارسلان شخصیتی خیالی است که صدها معادل در سلسله قاجار داشته است؛ کسانی که پدربزرگ یا پدر پدربزرگشان شاه بوده است. البته ارسلان یک شازده بداقبال است که دوست دارد با تلاش خودش به جایی برسد اما...
اشتباه ضرب المثلی در سریال بانوی عمارتحواشی سریال بانوی عمارت و ایرادات ریز و درشتی که مخاطبان این سریال به جزء به جزء سریال وارد میکنند گویا تمامی ندارد. چند شب پیش طبیب الاطباء در محضر افسرالملوک ضرب المثلی را خواند که با اشتباهی همراه بود.
اشتباه ضرب المثلی سریال بانوی عمارتضرب المثل بیدل دهلوی با نام اشتباهی از سوی طبیب الاطباء خوانده شد و این موضوع با هجمه ای از اعتراض ها مواجه شد که احسان جوانمرد در پاسخ به آن نوشت :دوستان بالاتفاق می گویند به حاشیه ها واکنش نشان نده اما من ذاتا آدم انفعال نیستم حتی اگر نفعم در بی تفاوتی باشد.
تا به حال این فیلمنامه از چند موج و حاشیه رسانه ای به سلامت عبور کرده و من هر جا که لازم بوده به دوستان منتقد یا معترض محترمانه جواب داده ام و هر جا که ضرورت داشته از صمیم قلب عذرخواهی کرده ام.
باری؛ در یکی از سکانس های شفاخانه نوشته بودم طبیب الاطبا از قول "بایزید" در "فیه ما فیه" نقل می کند:خواهم که نخواهم؛ اُرِیْدُ اَنْ لَا اُرِیْدَ. بعدتر وقت صیقل دادن فیلمنامه به جای این جمله، مصرع زیبایی از بیدل دهلوی پیدا کردم:«ترک آرزو کردم، رنج هستی آسان شد». مصرع بیدل بیشتر به شخصیت طبیب می خورد و آن را جایگزین جمله بایزید کردم. چند شب پیش روی آنتن زنده که طبیب دیالوگش را گفت، گفتم داد بیداد! متاسفانه رفرنس جمله را تغییر نداده بودم و "فیه ما فیه " مانده بود. تا پخش شد خواستم درباره اش بنویسم اما درگیر حاشیه های سنگین و گسترده قبلی بودم و مطرح کردنش وسط ناراحتی آن دوستان، نه منطقی بود و نه عاقلانه؛ حالا ولی می نویسم.
واقعا حیرت انگیز است که هر قسمت نزدیک هفت هزار کلمه و در مجموع نزدیک دویست و سی هزار کلمه فیلمنامه بنویسی پر از دیالوگ های شاعرانه و عاشقانه و ظرایف و دقایق تاریخی و ادبی؛ اما صاحبان این کانال ها فقط دنبال سوزن بگردند در انبار کاه. بله؛ ما دو تا سوزن هم داشتیم وسط این دویست وسی هزار کلمه! ممنونم که برایم پیدا کردید. از سر کنجکاوی گوگل کرده اید و به لطف سایت گنجور متوجه شده اید متعلق به غزل شماره هزار و دویست و پنجاه و یکم از دیوان بیدل است. مرحبا به شما. مرحبا. اما اشتباه فاحش؟ طوری نوشته اید فاحش، انگار خودتان هر شب با لالایی مولانا می خوابید و هر صبح با صدای بیدل دهلوی از خواب بیدار می شوید. نه شما هر دو کتاب را حفظید نه من؛ فلذا من از شما عیبجویان طعنه زننده فرصت طلب عذرخواهی نمی کنم. جایش هزار بار عذرخواهی می کنم از میلیون ها مخاطبی که بعد از سال ها با تمام عشق و توجهشان دل داده اند به جعبه جادو و می دانند که کلمه به کلمه ی این قصه ی دویست وسی هزارکلمه ای به عشق آنها و با عرق ریزان روح نوشته شده است. من غافل نیستم و شما هم غافل نشوید از میلیون ها مخاطبی که برایشان نکوداشت میراث تاریخی و ادبی مشترکمان مهم تر از نیش و طعنه شماست. از آنها عذر می خواهم چون عمیقا معتقدم انسانی که جسارت عذرخواهی نداشته باشد لیاقت ترقی ندارد و تکبر بزرگترین آفت تکامل است.
بازیگران دماغ عملی در سریال بانوی عمارتیکی دیگر از نقدهایی که دامنگیر سریال بانوی عمارت شد مساله بازیگران این سریال بود که ظاهر آنها مورد انتقاد مردم قرار گرفت و نقدهایی به انتخاب بازیگرانی که جراحی زیبایی انجام داده بودند صورت گرفت.
به اعتقاد بسیاری از مخاطبان این سریال ، نباید در سریال هایی این چنین و تاریخی از بازیگرانی که جراحی زیبایی روی بینی ، گونه و ... انجام داده بودند استفاده میشد و استفاده از این بازیگران با انتقادهای فراوانی روبرو شد.
حسام منظور شازده ارسلان سریال بانوی عمارتحسام منظور بازیگر نقش ارسلان میرزا در یک گفتگو درباره این موضوع صحبت کرد و گفت : ما یک فیلم مستند تاریخی نمیسازیم و در هیچ کجای دنیا یک اثر هنری تاریخی لزوما شکل همان تاریخ نیست و یک اثر هنری باید زیبایی ها داشته باشد و ما نمیتوانیم یک اثر تاریخی را عیناً مثل همان زمان بسازیم و این به نظرم اصلا نقد به جایی نیست.
نیکی نصیریان و شبنم فرشادجو در سریال بانوی عمارتپانته آ پناهی ها، علیرضا شجاع نوری، اندیشه فولادوند ، غزل شاکری ، رامتین خدا پناهی، سیروس میمنت، حسام منظور، شبنم فرشاد جو، مینا وحید، نیکی نصیریان، مهتاج نجومی، صالح میرزا آقایی، احسان امانی، محمد فیلی، فریدون سورانی، حسن سرچاهی، احمد یاوری، مریم مومن، پاوان افسر، مهری آل آقا، صادق ملک، مجید سعیدی و سعید بحر العلومی از بازیگران سریال بانوی عمارت را تشکیل میدهند.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: رسانه تمدن تمدن ایران مهاجرت گوگل رسانه بودجه کپی برداری جامعه تلویزیون تلویزیون اینترنت دولت پدر سلامت قلب زیبایی گوگل خواب عشق عشق زیبایی سریال پارس سیر حواشی پیاز پارس نیوز بانوی عمارت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۶۹۷۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
مازیار وکیلی در رویداد۲۴ نوشت: حسن فتحی سابقهای طولانی در ساخت فیلمها و سریالهای تاریخی دارد؛ فیلمها و سریالهایی که البته کیفیت یکسانی ندارند: «پهلوانان نمیمیرند» سریال خاطرهانگیزی بود که داستانی بکر و اصیل داشت و به سرگذشت پهلوانان ایرانی در عصر قاجار میپرداخت. «شب دهم» امروز یک اثر کلاسیک در حوزه سینمای دینی به حساب میآید و نمونه درخشانی است از دراماتیزه کردن مضامین دینی به شکلی که برای مخاطب جذاب باشد. سه فصل سریال «شهرزاد» هم که مهمترین و جنجالیترین سریال فتحی در سالهای اخیر به حساب میآید؛ یک مثلث عشقی جذاب در کنار بازی بازیگران مشهور از شهرزاد سریالی ساخت که مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. حواشی مالی و سیاسی سریال هم باعث شد تا شهرزاد تا مدتها در صدر اخبار باشد و منتقدان و تحلیلگران بسیاری را وادار به واکنش کند.
«روشنتر از خاموشی» داستان زندگی یکی از نامدارترین فلاسفه و عرفای ایران در عصر صفوی بود. فیلسوفی که عقایدش در زمان حیات بسیار مورد تکفیر متکلمین قشری قرار گرفت، اما بعدها به قدری عالمگیر و تاثیرگذار شد که بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ متاثر از تفکرات ملاصدرا و حکمت متعالیه است. فتحی در «روشنتر از خاموشی» به خوبی نشان داد که خوب میتواند مضامین عرفانی را در بستر یک درام تلویزیونی روایت کند. فتحی در این کار از ظرفیتهای داستانی دوران تاریخی زندگی ملاصدرا هم به درستی استفاده کرد و بسیاری از تحولات تاریخی ایران در آن دوران را نمایش داد. بهنحوی که شخصیت شاه عباس در این سریال، ارزشی هم پای ملاصدرا پیدا کرده بود.
مجموعه این تواناییها، فتحی را تبدیل به بهترین گزینه برای ساخت درامهای تاریخی با مضامین عرفانی میکرد. به همین خاطر بود از زمانی که اعلام شد «مست عشق» که به رابطه پرمناقشه شمس و مولانا میپردازد را حسن فتحی میسازد همه خیالشان راحت شد که فیلم اگر یک شاهکار نباشد استانداردهای لازم برای یک اثر جذاب را دارد؛ اما این خیالی خام بود. برخلاف توقعات اولیه، «مست عشق» اثری است ضعیف که نتوانسته ذرهای از رابطه پیچیده این دو عارف نامی را به تصویر بکشد.
حسن فتحی همیشه عادت دارد که از دو عنصر برای هرچه جذابتر تعریف کردن داستانهای تاریخی خود استفاده کند. اولین عنصری که فتحی از آن استفاده میکند تعلیق است. مثلاً در شب دهم تعلیق لو رفتن اجرای تعزیه توسط حیدر خوش مرام بود که تماشاگر را تا پایان مشتاق تماشای سریال نگه میداشت. یا در پهلوانان نمیمیرند تعلیق پیدا شدن قاتلی که تمام پهلوانان شهر را میکشت باعث جذابیت سریال میشد. فتحی تلاش کرده بود در مست عشق هم از تعلیق به شکل بهینهای استفاده کند. فتحی دقیقاً داستان مست عشق را از جایی شروع میکند که ماموران حکومتی در قونیه به دنبال قاتل شمس تبریزی میگردند. فتحی تلاش داشته تا از این تعلیق برای جذابیت داستانی ثقیل و پیچیده استفاده کند.
اما خیلی زود و در میانه راه ماجرای قتل شمس فراموش میشود تا فتحی بر روی ماجراهای عاشقانه فیلم تمرکز کند. همان ماجراهای عاشقانهای که محور اصلی جذابیت برخی از سریالهای حسن فتحی بوده است. در «مدار صفر درجه» عشق یک پسر مسلمان بنام حبیب پارسا به دختری یهودی بنام سارا آستروک بود که داستان تاریخی این سریال را جذاب میکرد. یا در سریال «شهرزاد» مثلث عشقی شهرزاد، قباد، فرهاد بود که داستان را پیش میبرد. برای همین فتحی در مست عشق هم تصمیم گرفته از این عنصر برای هر چه جذابترشدن سریال استفاده کند.
به عنوان، فتحی تاکید زیادی بر روی عشق پاک و آسمانی شمس تبریزی و کیمیا خاتون میشود. در حالی که روایتهای تاریخی خلاف این موضوع را نشان میدهد. اما موضوع این جا است که نمایش این عشق به جای آن که بر جذابیت فیلم بیفزاید آن را تا حد سریالهای مبتذل ترکیهای پایین آورده است. این موضوع درباره عشق اسکندر و مریم هم صدق میکند. پرداخت سطحی فتحی باعث شده این داستانهای عاشقانه به جای این که به کمک خط اصلی قصه (یعنی رابطه پر فراز و نشیب شمس و مولانا) بیایند آن را در حاشیه قرار داده و منحرف کردهاند.
نمایش مضامین عرفانی که با احوال درونی و فردی شخص سر و کار دارد در مدیوم سینما کار بسیار سختی است. چون مدیوم سینما تصویر است و تصویر اجازه تخیل و تحلیل را به تماشاگر نمیدهد. به همین خاطر است که اکثر کارگردانان بزرگ سینما برای بیان مضامین عرفانی و الاهیاتی سراغ داستانهای روزمره میروند و میکوشند این مضامین را در دل یک داستان ساده و معمولی قرار دهند. مثلاً اسپیلبرگ در برخورد نزدیک از نوع سوم از دل یک داستان علمی تخیلی مضامین عرفانی و الاهیاتی زیادی بیرون میکشد یا دیوید لینچ در داستان سرراست داستان سفر یک پیرمرد با ماشین چمنزنی را بستر مناسبی برای نمایش احوال باطنی او میبیند. یا حتی مجید مجیدی هم برای بیان نگاه عرفانی خود سراغ داستانهای روزمرهتر میرود.
صحبت از عرفان روی پرده نقرهای سینما کار بسیار خطرناکی است. چون میتواند تماشاگر را دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت کند. اتفاقی که برای مست عشق هم اُفتاده است. رابطه شمس و مولانا به قدری عمیق و پیچیده است که نمیشود شکل و کیفیت آن را در زمان صد دقیقه برای تماشاگر توضیح داد و همین عدم توضیح درست و دقیق است که در نهایت باعث میشود تماشاگر چیز زیادی از آن سردرنیاورد و خسته شود.
مست عشق برای فتحی یک شکست کامل است؛ چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ نحوه مواجهه با یک مضمون پیچیده. استراتژی غلط فتحی باعث شده تا تمام ظرفیتهای مست عشق از دست برود و فیلمی با این حجم از هزینه و استفاده از ستارگان بزرگ سینمای ایران و ترکیه تبدیل به فیلمی سطح پایین شود. فیلم تنها به مدد حاشیههای پرتعدادی مانند مخالفت برخی مراجع به ساخت فیلم به دلیل تبلیغ صوفیه، مشهور شده است نه کیفیت نهایی خودش.
tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!