Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اکوفارس»
2024-04-29@20:08:49 GMT

نقل مکان اجباری ساکنان یک روستای خوزستان

تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۱۸۶۳۴۹

به گزارش ایرنا، روستای دراویزه از توابع شهرستان باوی در کنار رودخانه کارون قرار دارد و چند سالیست که فروریختن ساختمان منازل آن سبب نگرانی اهالی روستا شده است.
اگرچه مساله فروریختن خانه ها در این روستا تازه نیست اما در سال های اخیر به ویژه در سال جاری، شدت آن افزایش یافته و تَرَک های ایجاد شده بر دیوار خانه ها بیش از گذشته شده است، گفته می شود علت اصلی تخریب خانه ها همجواری با رودخانه و عدم رعایت حریم رودخانه کارون است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


یکی از مصادیق بارز برای نمایش میزان شدت فرسایش زمین، لوله های آب جانمایی شده در درون خانه های همجوار رودخانه کارون است که به دلیل از بین رفتن خاک، سر بیرون آورده اند و آب را به سمت رودخانه کارون هدایت می کنند.

**13 خانواده در معرض خطر
شورایار روستای دراویزه با بیان اینکه این روستا 420 نفر جمعیت در قالب 130 خانوار دارد گفت: دیوار 13 خانه و همچنین مدرسه این روستا به دلیل ریزش کناره رودخانه، دچار ترک هایی شده اند.
ایوب بنی اسحاق با اشاره به اینکه 2 اتاق یکی از خانه ها به صورت کامل تخریب شده است افزود: با دستگاه های مختلف در این خصوص رایزنی شده اما تاکنون هیچ کار موثری برای ایمن سازی این خانه ها صورت نگرفته است.
وی تصریح کرد: طبق نقشه برنامه ریزی شده در طرح هادی، روستا باید به سمت دیگر جاده منتقل شود تاکنون 25 خانوار نیز با هزینه شخصی در آن سمت ساکن شده اند اما مابقی هزینه ساخت مسکن جدید را ندارند.

**ترس دانش آموزان از خراب شدن دیوار مدرسه
حمیدی یکی از ساکنان روستا نسبت به ریزش دیوار ساختمان مدرسه در روستای دراویزه هشدار داد و گفت: این روستا حدود 100 دانش آموز دارد اما تنها حدود دوازده نفر از آنها به مدرسه روستای دراویزه به نام دبستان امل یک می روند.
وی ادامه داد: ترس از خراب شدن دیوارهای این مدرسه سبب شده تا دانش آموزان به مدارس شهرستان ملاثانی و منطقه ندافیه بروند.
این فرد با اشاره به حفره های ایجاد شده در زمین اطراف منازل به ویژه تنها مدرسه این روستا تصریح کرد: قرار بود در قالب طرح هادی خدماتی به روستا اختصاص یابد اما جهادکشاورزی یک مرکز نگهداری دام سنگین در این منطقه ساخته است که همین امر سبب شده بنیاد مسکن برای ساخت مسکن در روستای جدید همکاری نکند.

**موقعیت خطرناک روستای دراویزه
فرماندار باوی نیز در این خصوص گفت: روستاهای بسیاری در حریم رودخانه قرار دارند که خطر رانش اراضی آنها وجود دارد اما رسیدگی به وضعیت روستای دراویزه در اولویت است.
منوچهر ورناصری ادامه داد: این روستا باید به سمت شرق جاده منتقل شود و انتظار می رود اداره کل بنیاد مسکن درخصوص اعطای وام به متقاضیان همکاری کند.
وی شرایط این روستا به لحاظ فرسایش زمین و ریزش کرانه رودخانه را خطرناک دانست و تصریح کرد: وجود یک دامداری در شرق جاده سبب شده بنیاد مسکن مساله وجود حریم جهادکشاورزی در این منطقه را مطرح کند اما در تلاش هستیم این مشکل حل شود.
به گزارش ایرنا، ساکنان دراویزه انتظار دارند مسئولان مربوطه برای جابجایی این روستا به سمت شرق جاده پیش از بروز یک حادثه جدی اقدام کنند.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۸۶۳۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نجات «سحر» در جدال با سیلاب

  سلیم گهرام‌زهی، دهیار جوان ۳۳ساله روستای مزن زمین است‌ که به دل خطر زد تاجان دختربچه را ازمرگ نجات دهد.روز حادثه سحر درخانه بود که کف پایش دراثر برخورد با خرده‌شیشه‌های شکسته لیوان برید و خونریزی‌کرد. او مبتلا به بیماری تالاسمی بود وباوجود این‌که اهل خانه سعی‌کردند بااستفاده ازپارچه‌ خونریزی رامتوقف‌ کننداماخون بند نیامد. آن‌طور که ‌گهرام‌زهی به جام‌جم توضیح می‌دهد، روستای آنها خانه بهداشت و درمانگاه ندارد و با بند نیامدن خونریزی پای دختربچه، یکی از اقوام او که در درمانگاه و به صورت تجربی بخیه زدن را از پزشکان یاد گرفته بود به سلیم‌گفت به اورژانس روستای علی‌آباد برود و باند استریل، سرم شست‌وشو و بی‌حس‌کننده بیاورد تا پای دختربچه را بخیه بزند.به گفته او، اگر خونریزی ادامه پیدا می‌کرد، ممکن بود دختربچه جان خود را از دست بدهد.گهرام‌زهی همراه یکی از دایی‌های سحر به روستای علی‌آباد رفتند و از اورژانس این روستا اقلام پزشکی را گرفتند. زمان بازگشت به روستا اما شرایط بحرانی بود. رودخانه سرباز به‌شدت طغیان‌کرده و سیلابی شده بود: «موقع برگشت و به خاطر پیاده‌روی چندساعته حسابی خسته بودیم.ساعت ۵ بعدازظهر بود و برگشت‌مان چند ساعت زمان می‌برد. نباید زمان را از دست می‌دادیم و جان دختربچه در خطر بود. درحالی‌که بسته لوازم پزشکی دستم بود با دو نفر از اقوام تصمیم‌ گرفتیم دست همدیگر را بگیریم و از رودخانه رد شویم. کمی جلوتر رفتیم اما آن دو نفر ترسیدند. آن لحظه به تنها چیزی که فکر می‌کردم، نجات جان سحر بود. چون خودم هم یک دختربچه حدودا دوساله دارم. رودخانه بیش از۷-۶ هفت متر عمق داشت و خطرناک بود. به همراهانم ‌گفتم من می‌روم، هرچه باداباد. بسته لوازم پزشکی را بالای سرم‌ گرفتم و وارد آب شدم. امواج رودخانه قوی بود. سعی‌کردم تعادلم را در آب حفظ ‌کنم اما جریان سیلاب اجازه نمی‌داد. هرچه تلاش می‌کردم پایم را به کف رودخانه برسانم، نمی‌شد و اصلا انگار کفی وجود نداشت. آب به‌شدت عمیق بود.۱۰دقیقه وحدود۳۰۰ متر در رودخانه با امواج آب درگیر بودم تا جایی‌که ۳-۲ سه بار به طور کامل زیر آب رفتم و چیزی به غرق‌شدنم نمانده بود. لوازم پزشکی خیس شده بود اما باید همان را به روستا می‌رساندم. بعد از مدتی خودم را به قسمت کم‌عمق رودخانه رساندم تا کمی استراحت‌ کنم. به‌شدت خسته بودم و به تجدید قوا نیازداشتم.چند دقیقه داخل آب استراحت ‌کردم ووقتی خستگی‌ام کمی رفع شد،دوباره شنا کردم ومسیر بی‌خطر برای خروج از رودخانه را پیدا کردم.» بعد از بازگشت به روستا، گهرام‌زهی وسایل پزشکی را برای بخیه زدن به دست فامیلش رساند:«باند و گاز استریل خیس شده و قابل استفاده نبود وبرای همین از مدرسه ونانوایی باند تمیز پیداکردیم.چون الکل نداشتیم،بعد از شست‌وشوی ابزار پزشکی با سرم شست‌وشو با کمک هم ۱۳بخیه به پای سحرزدیم. بعدازسه روز اورا به بیمارستان ایرانشهر بردیم و در بیمارستان ‌گفتند بخیه‌ها خوب زده شده است اما چون خطر عفونت وجودداشت، پزشک بخیه‌هایی که زده بودیم را بازکرد و پس از ضدعفونی کردن، محل زخم را دوباره بخیه زد. با این‌که کارم خطرناک بود اما پشیمان نیستم و خوشحالم‌که آن دو نفر وارد رودخانه نشدند، چون ممکن بود جان‌شان به خطر بیفتدوسیلاب آنها را ببرد.» گهرام‌زهی از نبود امکانات درمانی در روستای‌شان گله‌مند است و می‌گوید چون درمانگاه وحتی خانه بهداشت هم نداریم، اگرکسی بیمارشود یا مادر باردارداشته باشیم، همه امیدمان به خداست و چیزی نداریم که دل‌مان به آن خوش باشد  

دیگر خبرها

  • آموزش دانش‌آموزان سیل‌زده در مکان‌های عمومی
  • روستایی که سهم لک لک ها شد | لک لک هایی که روستاییان را مجبور به خانه سازی کردند
  • این لک لک ها اهالی را مجبور به خانه سازی می کنند
  • تنها پل چوبی روستای شورکش بر اثر باران سیل آسا تخریب شد + فیلم
  • جاده پُر دست انداز یکی از روستا‌های فومن
  • شهادت و زخمی‌شدن شمار دیگری از ساکنان غزه
  • بسته شدن مسیر رودخانه قره سو بر اثر سیلاب در روستای دوست بیگلو + فیلم
  • تخلیه فضولات حیوانی رودخانه روستای همای علیا را آلوده کرد + فیلم و تصاویر
  • درخواست احداث پل عابر در روستا
  • نجات «سحر» در جدال با سیلاب