رقص سیاسی روی خون عادت یک جریان خاص
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۱۸۷۰۱۸
محمد زعیم زاده در سرمقاله امروز روزنامه فرهیختگان نکاتی را درباره حادثه واژگونی اتوبوس در علوم و تحقیقات مطرح کرد. ۱۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۵ سیاسی مجلس و دولت ایران نظرات - اخبار سیاسی -
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ، محمد زعیمزاده جانشین سردبیر در سرمقاله امروز روزنامه «فرهیختگان» نوشت:
آیا همه را میتوان برای همیشه فریب داد؟ این سوال را این روزها باید گروههای سیاسی و رسانههایی جواب دهند که احساس میکنند میتوانند با داغکردن تنور، از سانحه اخیر واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی نان روغنی برای خودشان بپزند، خصوصا جریانهایی که روزی منافع انباشته سیاسی، اقتصادی و تشکیلاتی در دانشگاه داشتهاند و واکنشهای این روزهایشان نشان میدهد که این گمانه که آنها دانشگاه را نه بهمثابه دانشگاه، بلکه یک باشگاه سیاسی و یک کارتل اقتصادی میخواستند و حالا کار و کاسبیشان کساد شده خیلی بیربط نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سهشنبه هفته گذشته بود که در یک سانحه دردناک در واحد علوم و تحقیقات 10 عزیز دانشگاه را از دست دادیم، اتفاقی دردآور که جامعه دانشگاهی را سوگوار کرد و احساسات را برانگیخت، حتی تصور این موضوع هم سخت و جانکاه است که خانوادهای صبح با هزار امید و آرزو فرزندش را برای کسب علم راهی دانشگاه میکند و شب پیکرش را تحویل بگیرد.
بروز احساسات و عواطف در پی چنین حادثهای طبیعی است، اعتراض خانوادهها و دوستان و همکلاسیها و هر کسی که چشمنگران سانحه علوم و تحقیقات بوده هم بحق است و بحقتر از آن مطالبه علل و شناسایی مقصران حادثه است؛ این صورت واقعی و نرمال ماجراست که باید در فضایی منصفانه قاصران و مقصران سانحه شناسایی و به افکارعمومی معرفی شوند و برخورد لازم هم با آنها صورت گیرد.
با نگاهی به اتفاقات روزهای اخیر میتوان کنشهای سیاسی و رسانهای حوالی این موضوع را به چهار دسته تقسیم کرد.
اول؛ مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی که سعی کردند برخلاف آنچه صدا و سیما نشان داد از همان لحظات ابتدای حادثه در صحنه حاضر باشند و بهجای پاک کردن صورت مسئله و دادن آدرس غلط، مسئولیت ماجرا را بپذیرند. برکناری و اخراج پنج مدیر مرتبط با موضوع در سریعترین زمان، گام مهمی در این راستا بود، البته ممکن است در شرایط پرتلاطم سیاسی-رسانهای حرف اشتباهی هم از زبان مسئولی شنیده شود، به هر حال کار مسئولان دانشگاه هنوز به پایان نرسیده و باید ناظر به سوالات افکارعمومی به بسیاری از سوالات جواب بدهند.
دوم؛ فعالان سیاسی و رسانهای که قرابت فکری به گفتمان جدید دانشگاه آزاد اسلامی دارند. این دسته هم سعی کردند نگاه قبیلهگرایانه نداشته باشند و ضمن طلب شفافیت از مسئولان دانشگاه، بعضا صریحترین نقدها را هم انجام دادند و البته عموم آنها از دایره انصاف خارج نشدند.
رحیمی: دانشگاه آزاد بخواهد آماده همکاری برای ارتقای ایمنی معابر هستیمبرخورد خودروی رئیس دانشگاه آزاد با دانشجویان تکذیب شد/ حضور طهرانچی در جمع دانشجویانمقدمفر: ولایتی وارث زیرساختهای فاجعهساز دانشگاه آزاد است، نه بانی آنجلسه فوقالعاده هیأت امنای دانشگاه آزاد به ریاست ولایتی + جزئیاتآغاز به کار ناوگان جدید حمل و نقل واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد
سوم؛ رسانهها و مجموعههای ضدانقلاب که از هر فرصتی در داخل برای ضربهزدن به کشور استفاده میکنند که تکلیف آنها روشن است.
اما دسته چهارم؛ گروههای سیاسی و رسانههایی که مخاطب سوال اول این متن هستند. به پروپاگاندای رسانهای بعضی مطبوعات خاص نگاه کنید؛ پیدا کردن اسامیشان خیلی سخت نیست، به تیترهایشان نگاه کنید، برای خودش کلاس درسی است برای آموزش چگونگی تبدیل یک مساله دانشجویی- صنفی به یک موضوع سیاسی، البته احتمالا سبک کارشان برایتان آشناست. قبلا در ماجرای پلاسکو هم دیدهاید. رقص سیاسی روی خون یک عادت برای این جریان است، این رقص البته برای سوژههای خاص کاربرد دارد، در ماجرای یورت، سانچی، زاهدان و... به کار نمیآید.
روز گذشته رئیس دانشگاه آزاد اسلامی چند ساعت بین دانشجویان معترض حرفهایشان را که بعضا تند هم بود شنید و به سوالات پاسخ داد و مهمتر اینکه عذرخواهی کرد؛ اتفاقی که در دانشگاه کمنظیر است. دیروز رئیس دانشگاه عذرخواهی کرد، اما آیا کسانی که 30 سال این دانشگاه ملک طلقشان بود و دانشگاه را خلاف همه قوانین در ارتفاع بالای 1800 متر ساختهاند هم عذرخواهی میکنند؟ کسانی که فکر میکنند دانشگاه ملک اجدادیشان است و وقتی به یکی از کشورهای حوزه خلیجفارس سفر میکنند، هنوز توقع دارند مطابق سنوات قبل رئیس واحد به استقبالشان بیاید، حاضرند درمورد مدیریت آن سالها پاسخگو باشند؟ آیا حاضرند بگویند طرح ژول ورنی جابهجایی دانشجو با تلهکابین را چگونه اولویتدارتر از نوسازی ناوگان حملونقل میدانستند؟
از رسانههای حزبی که روزگاری جریان متبوعشان از کانال دانشگاه در انتخابات 88 کمک مالی و لجستیکی به کاندیدای خاصی میکرد و امروز شستش خبردار شده که دیگر از این خبرها نیست توقعی نیست، اما آیا روزنامهای که کباده اجتماعی و فرهنگی بودن میکشد، میتواند فردا ادعا کند که بهلحاظ سیاسی بیطرف است؟ حافظه تاریخی گردانندگانش احتمالا آنقدر کوتاه نیست که فراموش کند زمستان سال قبل که اولین برف تهران را زمینگیر کرد، سیاههای در تمجید از مدیریت شهردار وقت تهران نوشت که مورد تمسخر قرار گرفت.
مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی، دیروز عذرخواهی کردند، اما آیا مسئولان دولتی هم حاضرند بهخاطر اقدام روز گذشته خبرگزاریشان عذرخواهی کنند؟ اصلا خبر دارند خبرگزاری که از بودجه عمومی دولت ارتزاق میکند، دیروز رومن پولانسکی درونش بیرون زد و از اتفاقات دانشگاه فیلم ترسناک درست کرد و نوشت خودروی مسئول دانشگاه دانشجویان را زیر گرفت! و خوراک «آمدنیوز»، «رادیو فردا» و... را به دروغ ساخته و پرداخته کرد؟
آیا رسانههای این طیف با خود فکر نمیکنند که وقتی در چنین وضعیتی بر سر شاخ مینشینند و بن میبرند، فردا روزی که از زبان رئیسجمهور میخواهند وحدت ملی و همه در کنار هم باشیم و... را تیتر کنند، مخاطب به آنها میخندد؟
بله دوستان، بله فرماندهان سیاسی و رسانهای عملیات فریب، اگر مطمئنید که همه را نمیتوان برای همیشه فریب داد، بدانید با این دستفرمانی که شما دارید حتی نمیتوان همه را برای مدتی فریب داد یا حتی عدهای را برای همیشه؛ صادق باشید که النجاه فی الصدق.
انتهای پیام/
R1011173/P/S1,15/CT12 واژه های کاربردی مرتبط دانشگاه آزادمنبع: تسنیم
کلیدواژه: دانشگاه آزاد دانشگاه آزاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۱۸۷۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل