وقتی یک شهر برای دختر ۷ ساله بیمار بسیج میشود
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۰۲۰۴۳
به گزارش پارس نیوز، ساعت ۹ صبح بود در میان بازی دختران صورتی پوش مدرسه شهرستان لالی از توابع استان خوزستان وارد ساختمان دبستان دخترانه شهدا شدیم و به دنبال معلمی گشتیم که شنیده بودیم برای آموزش به دختری ۷ ساله که از سرطان خون رنج میبرد و قادر به راه رفتن نیست کلاس درس را به خانه او برده است.
خانم احمدی با چهرهای خندان به استقبال مان میآید تا درباره زهرا حرف بزند دختر کوچولوی ۷ سالهای که بیماری او را از جمع دوستان و همسالانش دور کرده، ولی پا به پای بچههای همکلاسیش درس میخواند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حوا احمدی معلم دبستان دخترانه شهدا شهرستان لالی استان خوزستان معلم کلاس اول است با چندین سال سابقه کار تدریس کسی که شاید همه در نگاه اول شغلش را آموزش خواندن و نوشتن در ازای حقوق و بیمه و بازنشستگی بدانند، اما تمام داستان معلم ما این نیست. خانم معلم میگوید: زهرا ۷ ساله است و مبتلا به سرطان خون که قبلا روی ویلچر مینشست، اما الان وضعیت یکی از پاهایش خوب است، ولی یک پای دیگرش به شدت لنگ میزند و نمیتواند به خاطر این شرایطش به مدرسه بیاید.
خانم احمدی ادامه میدهد: وضعیت این بچه همه ما را متاثر کرده بود و نگران ادامه وضعیت تحصیل زهرا بودیم که تصمیم گرفتم حالا که او خودش نمیتواند به کلاس درس بیاید کلاس درس را پیش او ببرم و همه امکانات لازم از جمله میز، نیمکت، تخته وایت برد و لوازم التحریر را برای درس خواندن زهرا در خانه فراهم کردم.
معلم زهرا میگوید: دلم نیامد زهرا درس نخواند و قرار هم نیست هر کس بیمار شد از تحصیل محروم شود.
اولین روزی که به خانه زهرا رفتم
خانم احمدی با خوشحالی وصف ناپذیری از روزی که به خانه زهرا رفت میگوید: اولین بار که وسایل را به خانه زهرا بردم و به او گفتم که قرار است به خانه شما بیایم و به تو درس بدهم تا سواد خواندن و نوشتن را یاد بگیری زهرا خیلی خوشحال شد خوشحالی او خستگی تمام این چند سال تدریس را از تنم بیرون کرد. به زهرا گفتم که تو خیلی زود خوب میشوی و به او قول دادم تا زمانی که وضعیت ناسب برای حضور در کلاس درس پیدا کند هر روز به خانه شان بروم و لبا هم درس بخوانیم.
معلم زهرا میگوید: هزینه درمان زهرا بالا است و پدرش هم دیسک کمر دارد و نمیتوانند از پس هزینههای تحصیل زهرا بربیاید، ولی با این وجود فرهنگیان خیر شهرستان لالی با راه اندازی یک پویش مردمی همه هزینههای لازم برای درمان زهرا را فراهم کردند.
خانم احمدی با بغض ادامه میدهد: زهرا نمیتواند پای تخته بایستد و خودم هم خسته اش نمیکنم. ولی با این وجود بسیار پر تلاش است و با وجود اینکه بیشتر روزها به خاطر تحت درمان بودنش در خانه نیست تا به او آموزش دهم، ولی مثل سایر بچهها پیش میرود.
آرزویم
معلم زهرا از آرزویش برام میگوید که دوست دارم زهرا بتواند درسش را ادامه دهد و بر بیماریش غلبه کند و ادامه میدهد تا جایی که در توانم باشد به خانه زهرا خواهم رفت و تمام چیزهایی که بچهها در مدرسه یاد میگیرند را به زهرا آموزش خواهم داد.
این گونه بود که کلاس درسی در خانه زهرا با معلمی که ۲۶ سال تجربه تدریس در کلاس اول را دارد تشکیل شد تا زهرا قلم در دست بگیرد.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: بازی مدرسه استان خوزستان سرطان زهرا معلم حقوق بازنشستگی درمان بسیج پارس شهر دختر بیمار پارس نیوز 7 ساله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۰۲۰۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمیدهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم میزد و دستهایم را میسوزانداین ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران