Web Analytics Made Easy - Statcounter

ابطحی: جریان جدیدی نمی تواند وارد شود/ کوهکن: هر دو جریان باید بازنگری کنندبه گزارش بلاغ،محسن کوهکن گفت: هردو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا باید به دنبال یک بازنگری باشند چراکه نمی توان منکر آن شد که یک شعار جدید یا حرف جدید و همچنین یک اسم جدید می‌تواند جذابیت داشته باشد.

فائزه عباسی: «پایان ماجرای اصلاح‌طلبی و اصولگرایی از راه رسیده است؟» این سوالی است که بعد از اعتراضات دی ماه 96 نقل محافل سیاسی شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

موضوعی که هرچند نقطه آغازش به شعارها در اعتراضات سال قبل برمی‌گردد اما تنها به اینجا ختم نشد و کم کم برخی سیاسیون نیز از نقطه پایان برای جریان راست و چپ سخن گفتند. اسدالله بادامچیان عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی از زمره افرادی است که معتقد است دیگر اصلاح‌طلبان و اصولگرایان به آخر خط رسیده‌اند و باید فکر جریانی جدید باشیم. او در حساب توئیتری‌اش نوشت: «در آغاز دهه پنجم جناح بندی ها شکل دیگری می گیرد اصولگرایی با تعریف فعلی فاقد انسجام بخشی و امیداوری برای مردم است اصلاحطلبی هم که به ناامیدی ها انجامیده است.  پس طرحی_نو باید.» حال سوال اینجاست این فکر چقدر درمیان احزاب و جریان‌های سیاسی جایگاه و پایگاه دارد.

اصلاح‌طلبی تمام نشده

محمدعلی ابطحی رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت اصلاحات با وجود آنکه ترجیح می‌دهد درباره جریان رقیب صحبتی نکند اما در خصوص به آخر خط رسیدن اصلاح‌طلبان معتقد است باید میان تفکر اصلاح‌طلبی و افراد منسوب به اصلاح‌طلبان تفاوت قائل شد. او به خبرآنلاین گفت: من اصلاح طلبی را  یک تفکر می‌دانم. تفکری  که از درون یک جامعه برای به روز کردن حاکمیت و منطبق کردن آن با شرایط اجتماعی است. این تفکر هیچ گاه تفکری نیست که بخواهد پایان بپریزد. اساسا انتقادی که به اصلاح‌طلبان می‌شود این است که چرا این اندیشه اصلاح طلبی را نتوانسته اند با قدرت  در جامعه اجرا کنند. بنابراین اعتراضی که وجود دارد به تفکر اصلاح‌طلبی نیست بلکه این اعتراضی است که به اصلاح طلبان است.

او ادامه می‌دهد: جریانی که آینده ایران را می‌تواند مدیریت کند یک جریان سیاسی جدید نیست بلکه جریانی است که فهمی از واقعیت‌های اجتماعی داشته باشد. دنیای پسا ارتباطات یک دنیای کاملا متفاوتی است و این دنیا با چهره‌ها و اندیشه‌هایی که نتوانسته‌اند این ارتباط را برقرار کنند خیلی تنظیم نیست. امروز گپ بسیار بزرگی میان  نسل جوان جامعه  و ادبیات حاکمیت وجود دارد که این گپ یا تبدیل می‌شود به عدم همکاری و یا تبدیل می‌شود به ریاکاری و دورویی که نفاق را بیشتر خواهد کرد. 

حرف نو به‌جای جریان نو

محسن کوهکن از نمایندگان اصولگرای مجلس دهم نیز از زمره افرادی است که معتقد است هر دو جریان نیاز به یک بازبینی و یک حرف جدید برای جذب مخاطب دارند او درباره روی کار آمدن یک جریان جدید و ایده بادامچیان درمورد پایان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی به خبرآنلاین گفت: معمولا این صحبت‌هایی که می‌شود اظهار نظر درباره آن برداشت های عرفی از دو جریان است. در همین جمله بادامچیان هر جریان و گروهی که بخواهد درست رفتار کند چند کارباید انجام دهد و چندکار را هم نباید انجام دهد. یکی اینکه نمی تواند به اصول بدون توجه باشد و یکی دیگر آنکه نمی تواند به دنبال اصلاح امور نباشد بنابراین استنباطم از آنچه آقای بادامچیان مطرح کرده این است که بر اساس برداشت عرفی و سیاسی قضیه است. وگرنه هرکسی در جمهوری اسلامی ایران به مبانی نظام معتقد باشد یک اصولگرای اصلاح طلب است یعنی هم اصولگرایی اش باید واقعی باشد و هم اصلاح طلبی اما آنچه مسلم است مباحث در محافل سیاسی را باید از منظر ارزیابی عملکردها و رویکردها نگاه نگاه کرد.  

او ادامه داد: در همه دنیا مسئله انتخاب شعار و کار کارشناسی بسیار اهمیت دارد. بر این اساس می توان گفت باید در انتخاب شعارها تغییراتی ایجاد کنیم یا در جریان های سیاسی یک بازنگری صورت بگیرد. این نوع نگاه مشکلی ندارد اما اگر اصل را بخواهیم انکار کنیم به نظرم این حرف نمی تواند صحیح باشد  

کوهکن همچنین گفت: با توجه به شناختی که از آقای بادامچیان دارم به نظرم منظور او همان بحث عرفی موضوع است و تغییر در عملکردها است بنابراین لازم است هردو جریان به دنبال یک بازنگری باشند چراکه نمی توان منکر آن شد که یک شعار جدید یا حرف جدید و همچنین یک اسم جدید می‌تواند جذابیت داشته باشد.

جریان جدید شاید وقتی دیگر

همیشه ایران با دو جناح راست و چپ مواجه بوده است و هر روز با یک عنوان در عرصه سیاسی ظاهر شده اند و امروز هم اصلاح‌طلبی و اصولگرایی عناوین اصلی جریانات سیاسی کشور را یدک می‌کشد. بنابراین از آنجایی که تن دادن به یک جریان سوم از سوی سیاسیون یک ریسک حساب می‌شود به نظر می‌رسد هر دو جناح تلاش دارند تا این شرایط را حفظ کنند اما از سوی دیگر این واقعیت نیز وجود دارد که هر دو جناح مهمترین برگ‌های خود را در عرصه انتخابات بازی کرده‌اند و قطعا این موضوع کار را برای انتخابات آینده سخت خواهد کرد آن هم در شرایطی که نارضایتی عمومی چه از اصولگرایان و چه از اصلاح‌طلبان به اوج رسیده است. بنابراین وقتی فردی مانند بادامچیان از یک جریان دیگر و طرحی نو برای جلب نظر مردم صحبت به میان می‌آورد به لحاظ تاکتیک سیاسی برای جذب آراء قابل توجه است اما بعید است بازیگران اصلی هر دو جناح حاضر باشند به سمت ایجاد یک جریان جدید پیش بروند مگر آنکه بازیگران جدیدی فارغ از چهره‌های اصولگرای شناخته شده و اصلاح‌طلب شناخته شده وارد عرصه شوند و لیدری جریان سوم را با تابلویی جدید به دست بگیرند. از آنجایی که بازیگران فعلی تا امروز هر کدام در یکی از این دو جریان تعریف شده اند بنابراین بعید است حتی اگر به سمت ایجاد جریان جدید پیش بروند بتوانند نتیجه دلخواهی بگیرند. بر این اساس این احتمال وجود دارد که حداقل تا انتخابات یک سال دیگر دو جریان تلاش کنند تا با شعارهای تازه و در قالب‌های نواصلاح‌طلبی و نواصولگرایی خود را معرفی کنند. بر این اساس به نظر می‌رسد اگر قرار به شکافتن فلک برای طرحی نو در کار باشد احتمالا این موضوع تا سال 1400 به تعویق بیافتد.

منبع: بلاغ مازندران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۰۵۸۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنش‌های انتخاباتی رادیکال‌ها پس از عملیات تحریم!

جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعل‌ها بوده است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید

************

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان می‌آورند که بررسی‌ها نشان می‌دهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان می‌باشد.

آغاز این کنش‌ها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:

سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی می‌دانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.

این روزنامه اصلاح‌طلب در ادامه نوشته است:

این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشه‌ای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی می‌دانم.

بررسی‌ها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را می‌گستراند.

اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.

روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و می‌نویسد:

امید در ایران به امری مناقشه‌آمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید ‌و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را می‌گستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.

در ادامه این یادداشت آمده است:

شوربختانه در پیمایش‌های متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشت‌های مردم در حوزه مولفه‌های سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان می‌دهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشته‌اند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشته‌اند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافته‌های امیدبخشی حاصل نشده است.

اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.

این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.

اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.

دیگر خبرها

  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • تحلیل عباس عبدی از اعتراضات دانشجویی در آمریکا: از این تنور نانی برای اصولگرایان محترم پخته نمی‌شود، بهتر است فکر دیگری کنند
  • انتقاد تند جهره شاخص اصلاح‌طلبان از سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز!
  • اصلاح‌طلبان درباره روند بررسی صلاحیت‌ها چه گفتند؟
  • رابط اصلاح‌طلبان با رهبری بعد از فوت هاشمی‌رفسنجانی چه کسی است؟
  • فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنش‌های انتخاباتی رادیکال‌ها پس از عملیات تحریم!