به گزارش جهان نيوز، اکنون پس از گذشت سالها از آشوبها و اغتشاشهای سال ۸۸، به رهبری موسوی و کروبی، محمد اسماعیل کوثری، نماینده وقت مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، در نشستی که در پاسداشت حماسه مردمی نهدی، در موسسه آموزشی فرهنگی راهیان کوثر، برگزار شد، سخنان مهم و کمتر شنیده شدهای را پیرامون حوادث و اتفاقات فتنه ۸۸ بیان کرده است که انتشار آن برای شناخت بهتر ابعاد فتنه، لازم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن پیش رو، مکتوب بخشی از سخنان کوثری در ارتباط با فتنه ۸۸ است که برای اولین بار رجانیوز اقدام به انتشار آن میکند. سردار کوثری هماکنون جانشین قرارگاه ثارالله سپاه است: «ساعت حوالی ده و نیم شب خبر رسید که آقای موسوی در قیطریه خبرنگاران داخلی و خارجی را جمع کرده و در نشستی که با حضور آنها داشته است، گفته است که «من برنده قطعی
انتخابات هستم.» پس از این، رهبر انقلاب از آقای موسوی پرسید بر چه اساسی مدعی این هستید که در انتخابات پیروز شده اید؟ درحالی که تا ساعت حدود یک و نیم رای گیری ادامه داشت. روز بعد که نتایج غیر رسمی انتخابات اعلام شده بود، احمدی نژاد در میدان ولیعصر تجمعی برای جشن پیروزی ترتیب داد. بعد از تجمع موسوم به سکوت بود که رهبر انقلاب در جلسه ای که با موسوی تشکیل دادند و به موسوی تاکید کردند که اگر به چنین آشوب هایی ادامه دهد، نخواهد توانست که قضیه را جمع کند و به مشکل بر میخورد.سپس روز دوشنبه، موسوی برای تجمع در خیابان انقلاب اسلامی و آزادی، فراخوان داد. در نماز جمعه پیش روی این ماجرا که به امامت خود رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد، حضرت آقا صریح و شفاف در رابطه با حواشی پیش آمده مطالبی را گفتند. پس از آن، آقایان موسوی و کروبی دوباره اقدام به انتشار بیانیه کردند.
تشکیل جلسه کمیسیون امنیت ملی یک شنبه پس از نماز جمعه مقام معظم رهبری، کمیسیون امنیت ملی برای اتفاقات پیش آمده تشکیل جلسه داد. نتیجه جلسه این شد که کمیسیون امنیت ملی وظیفه دارد برای ختم غائله، با این آقایون صحبت کند که چرا در صدد ایجاد نا امنی و اشوب هستند؟ ادله شان برای تقلب در انتخابات چیست؟
دیدار و گفتگو با کاندیدا ها اولین کسی که پس از جلسهمان با او تماس گرفتیم محسن رضایی بود. اول تیر ماه با محسن رضایی صحبت کردیم. گفتیم از شما گله داریم. بالاخره باید با انتشار یک بیانیهای به حمایت از رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی میپرداختید. پس از جلسه با محسن رضایی، روز چهارشنبه به گفتگو با آقای موسوی. گفتیم آقای مهندس حرف شما چیست. علت چنین اقداماتی چیست؟ چرا دست به آشوب علیه کشور میزنید؟ گفتیم ما نمایندگان ملت هستیم و باید پاسخگوی ملت باشیم که چرا چنین کارهایی از جانب شما سر میزند. جلسهمان با آقای موسوی، از ساعت 6 صبح تا یک ربع به هشت طول کشید. ایشان گفت که من نه شورای نگهبان و و نه وزارت کشور را قبول دارم. به ایشان عرض کردم که برخی هستند که اصلا نظام را هم قبول ندارند. اما زندگی خود را ادامه میدهند و قصد تبدیل شدن به نفر دوم نظامی که مورد قبولشان نیست را ندارند. گفتیم شما میخواستید با شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نفر دوم این نظام شوید. آنهم با تایید شواری نگهبان و وزارت کشور. گفتیم شما چرا ساعت ده و نیم شب در حضور خبرنگارانی که اکثرشان خارجی بودند، اعلام کردید که برنده قطعی انتخابات هستید. دلیلتان چه بود؟
چه عاملی باعث شد که موسوی در آن ساعت که هنوز رای گیری به اتمام نرسیده بود، اعلام پیروزی در انتخابات را کنند؟ مشاوران آقای موسوی یک ستادی تشکیل داده بودند و این ستاد معاونت های مختلفی داشت. یکی از این معاونت ها برای بحث نظر سنجی بود و مسئولیت آن معاونت نیز با آقای مهدی هاشمی رفسنجانی بود. این معاونت بجای نظر سنجی، به نوعی نظر سازی میکرد و در نتیجه به آقای موسوی اینطور القا میکرد که برنده انتخابات شده است. در نهایت ما به موسوی گفتیم شما که میگویید من این نهاد ها را قبول ندارم، نباید برای انتخابات کاندیدا میشدید. کسی هم اگر میپرسید چرا کاندید نشدید، پاسخ میدادید من شواری نگهبان را قبول ندارم و شرکت نمیکنم. پس حالا که وارد انتخابات شدید، یعنی شورای نگهبان را قبول داشتید و حالا که متوجه شدید انتخاب نشدید، میگویید من شورای نگهبان را قبول ندارم. من به ایشان گفتم که شما در مناظره ها دائم به آقای احمدی نژاد میگفتید که بر خلاف قانون عمل میکند. خب اگر ایشان(احمدینژاد) خلاف قانون عمل کرده باشد، شما هم خلاف قانون عمل کردید. پرسید چرا؟ گفتم مگر شما مجوز داشتید که برای تجمع در خیابان انقلاب و آزادی فراخوان دادید؟ چون مجوز نداشتید، پس خلاف کردید و اینها دلیل نمیشود که شما ادعا کنید در انتخابات تقلب صورت گرفته و از ما هم انتظار داشته باشید که ادعای شما را بپذیریم. به موسوی گفتم شما که تایید میکنید برای تجمع مجوزی نداشتید، به چه دلیل به این تجمع غیر قانونی رفتید؟ گفت من رفتم مردم را به آرامش دعوت کنم. گفتیم اگر برای این امر رفته بودید، پس چرا مردم را کنترل نکردید و به پایگاه بسیج حمله شد. آنهم مسلحانه که نتیجهاش کشته شدن تعدادی از هموطنان بود؟
اصرار موسوی بر لجبازی در نهایت و در آخر جلسه آقای موسوی گفت که «اگر این 13 میلیون و خورده ای که به من رای دادن، بگویند تقلب نشده، باز هم من میگویم تقلب شده است». ما هم گفتیم پس شما هیچ منطق و استدلالی ندارید و خداحافظی کردیم. پس از جلسه با موسوی رفتیم نزد آقای هاشمی و گفتیم حاج آقا شما که مدعی رفاقتی 50 ساله با رهبر انقلاب هستید، چرا در حمایت از رهبر و انقلاب اسلامی، یک بیانیهای صادر نمیکنید؟ آقای هاشمی رفسنجانی گفت که من تحت فشار هستم و نمیتوانم بیانیه صادر کنم. خب دو هزاری ما افتاد که منظورش چیست. منظورش این بود که دخترش فائزه را دستگیر کرده بودند. به آقای هاشمی گفتم که خب فائزه را هم آوردن تحویل دادند. اصلا در آن شلوغی و آشوب ها چه میکرد؟ عین جمله آقای هاشمی به من این بود: «به من گفتن که ما(فائزه هاشمی به همراه دختر دایی و زن داییاش) اونجا رفته بودیم ساندویچ بخوریم.» در آخر جلسه به آقای هاشمی گفتیم پس شما در حمایت از رهبر بیانیه صادر میکنید؟ گفتند بله. یکی دو روز دیگر. تا دو روز ما پیگیری کردیم و فهمیدیم که بیانیه ای ندادن. روز جمعه بود که از دفتر مقام معظم رهبری گفتند یک بیانیه ای صادر شده است، منتهی قابل انتشار نیست!.
جلسه با نفر آخر انتخابات هفته بعد از جلسه با مرحوم هاشمی، رفتیم به ملاقات آقای کروبی و گفتیم دلایل شما برای وقوع تقلب در انتخابات چیست؟ کروبی گفت به این دلیل تقلب شده است که در انتخابات قبلی (انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸) من چهار میلیون رای آوردم. اما در این انتخابات سیصد هزار رای بیشتر ندارم. گفتیم خب این مشخص است. حتی نزدیک ترین فرد به شما، به جنابعالی رای ندادند. انتظار دارید مردم رای بدهند؟ گفت چه کسی نزدیک من است؟ گفتیم کرباسچی که مشاورتان بود.
اعتراف خاتمی به عدم تقلب در انتخابات به جلسه با آقای خاتمی نتوانستم بروم.. اما چند نفر از همکاران رفتند. بعد که نتیجه جلسه با خاتمی را پیگیر شدم و گفتیم نتیجه چی شد؟ گفتند که آقای خاتمی میگوید «من قبول دارم که تقلب نشده است.» گزارشات این جلسات و گفتگو با این اشخاص جمع بندی شد و فرستادیم برای رهبر انقلاب. و ایشان هم گفتند اگر آقای خاتمی قبول دارد که تقلبی صورت نگرفته است، چرا برای ختم غائله، اعلام عمومی نمیکند؟»
کشتهسازی های دروغین! همچنین سردار کوثری با اشاره به کشته سازی های طرفداران موسوی گفت: «حتی در مجلس آقای الویری و محمدرضا بهشتی لیستی آوردند و مدعی شدند که 69 نفر کشته شدند. گفتیم لیست اسامی را بدهید تا تحقیق کنیم. لیست را که تحویل گرفتیم، دیدیم بعنوان مثال در قسمت اسامی فقط نوشته است حسین، رضا. خب گفتیم اینها فامیلی ندارند؟ قرار شد دوباره اسامی را با نام خانوادگی و مشخصات کامل بیاورند. اسامی لیستشان به 72 نفر رسید. به تعبیری میخواستند از تعداد 72 تن شهدای کربلا، سوءاستفاده کنند. رفتیم تحقیق کردیم و به این نتیجه رسیدیم که از این تعدادی که برای ما لیست کرده بودند، 39 نفر قطعی است. آن 39 نفر را هم که بررسی کردیم، 13 نفرشان شهدای بسیجی و سپاهی بودند که به دست فتنه گران به شهادت رسیده بودند. 13نفرشان نیز از مردم عادی بودند. مابقی هم از طرفداران آقای موسوی بودند.» سردار کوثری در ادامه به آسیبشناسی رفتار خواص در صدر اسلام پرداخت و با مرور برخی حوادث در دورانهای مختلف انقلاب اسلامی، توصیههایی به حضار ارائه نمود.
منبع: رجا
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۳۴۰۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری شاهرخخان در تهران | ناگفته های شاهرخ خان در گفت و گو با همشهری آنلاین
همشهری آنلاین - الهه فراهانی : سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت در این باره گفت: با اجرای طرحهای مختلف برخورد با سارقان که از سوی پلیس آگاهی تهران صورت گرفته است، شاهد بودیم که از ابتدای سال جاری تا کنون میزان سرقت در تهران کاهش یافته است. در تازهترین طرح نیز ۵۷ سارق و مالخر را که در زمینه سرقت وسایل نقلیه نقش داشتند دستگیر شدند.
وی افزود: از متهمان دستگیر شده علاوه بر خودروهای مسروقه، ۲۰۰۰ قطعه دزدی نیز کشف شده و بررسیها نشان میدهد برخی از افراد دستگیر شده سابقهدار هستند. به گفته سردار گودرزی، اعضای دستگیر شده یکی از باندها اقدام به سرقت موتور سیکلت کرده و آنها را به استان همجوار برده و تحویل مالخر می دادند. مالخر نیز پس از بین بردن شماره ارکان موتور، با دستگاهی که داشت، شمارههای جدیدی روی آن حک میکرد و موتورها را تحت عنوان موتورهای مزایدهای میفروخت.
وی همچنین به دستگیری دزدان خودرو در این طرح اشاره کرده و توضیح داد: بارها بر ضرورت تجهیز خودروها به ردیاب تاکید کردهایم، چرا که این اقدام ایمنی در جلوگیری از سرقت، تاثیر بسزایی دارد. همچنین جلسات مستمری در خصوص ایمنی و امنیت خودروها با خودروسازان برگزار کردهایم و راهکارهای ارتقاء امنیت خودروها را ارائه دادهایم که یکی از آنها، تجهیز همه خودروهای تولیدی به ردیاب بود.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت با اشاره به تفاهمنامه همکاری میان پلیس و یکی از شرکتهای دانشبنیان در حوزه ساخت ردیاب گفت: استفاده از وسایل و تجهیزات الکترونیکی درخودروها راهکار خوبی برای ممانعت از سرقت خودروها است و میتواند سرنخ خوبی برای پیدا شدن وسیله نقلیه بعد از سرقت باشد.
سرقتهای شاهرخخان ایرانی
سن و سال زیادی ندارد اما تا دلتان بخواهد سابقه سرقت دارد. به او میگویند شاهرخخان، چون به گفته خودش شبیه این هنرپیشه هندی است. او را به جرم سرقت خودروهای مزدا ۳ دستگیر کردهاند. گفتوگو با وی را بخوانید.
چقدر سابقه داری؟
۱۰، ۱۲ باری می شود که دستگیر شده و به زندان رفتهام.
مگر چند سالت است؟
۲۸ سال. از نوجوانی سرقت میکردم. این بار هم به جرم سرقت مزدا ۳ دستگیر شدهام. البته فقط چند سرقت داشتم و خیلی طول نکشید که دستگیر شدم.
چرا از نوجوانی سر از دنیای مجرمان درآوردی؟
به خاطر کسب درآمد. میخواستم روی پای خودم بایستم. من از همان ابتدا راهم را اشتباهی رفتم و برای همین سرنوشتم اینطوری شد. یعنی اگر دوباره از شکم مادرم متولد می شدم، حتما راه درستی را پیش می گرفتم؛ مثلا دکتر می شدم. نه. نه. هنرپیشه می شدم. میبینید چقدر شبیه به شاهرخ خان هستم. این را خودم نمیگویم. دوستانم می گویند. اصلا آنها این اسم را روی من گذاشتند. من هم بعضی وقتها فاز هنرپیشگی میگیرم. مخصوصا وقتی از این مواد جدیده استفاده میکنم.
مگر چی مصرف میکنی؟
تیتاخ. یک نوع مخدر جدید است. تا قبل از این گل و شیشه می کشیدم. یک شب دوستانم گفتم بیا تیتاخ را امتحان کن. اسمش جالب بود و مصرف کردم. بعد از مصرف دچار توهمات عجیب و غریبی شدم. فکر می کردم در یک قصر بزرگ زندگی می کنم و شاهرخ خان واقعی هستم. خیلی دنیای عجیبی بود.
فقط مزدا ۳ سرقت می کردی؟
سالهاست که تخصصم سرقت مزدا ۳ است. خیلی وقت پیش به یک سارق حرفه ای پول دادم و او راز و رمز سرقت مزدا ۳ را یاد گرفتم. گاهی هم مزدا ۳ سرقت میکردم و با آن میرفتم سراغ ماشینهای دیگر. سراغ شاسی بلندها و لوازم داخلش را سرقت میکردم و با مزدا ۳ فرار میکردم.
از خودروهای شاسی بلند چطور سرقت می کردی؟
در عرض چند ثانیه با وسیله خاصی که داشتم(اسمش را نمیگویم که بدآموزی نداشته باشد) شیشه ماشین را می شکستم و وسایل با ارزشی که داخل آن بود را به سرقت می بردم.
مزدا ۳ را چطور سرقت می کردی؟
در عرض ۴ دقیقه با قیچی سلمانی. گفتم که پول دادم و روشش را یادگرفتم.
قبل از مزدا ۳ چی سرقت میکردی؟
از خانهها سرقت میکردم. گاهی هم پراید یا پژو می دزدیدم. البته فقط لوازم آن را بر می داشتم و ماشین را رها می کردم. سرقت از خانه ها هم خیلی مشکل بود، چون باید وارد خانه ها می شدم که ریسکش زیاد بود و دردسر داشت. آها. یکبار هم گوشی دزدیدم.
پس همه جور سرقتی انجام می دهی؟
ولی تخصص اصلی ام سرقت مزدا ۳ است. همه می دانند که شاهرخ خان سارق مزدا ۳ است. سرقت گوشی هم تفننی بود. داشتم از یک خیابان خلوت عبور می کردم که دیدم یک نفر گوشی آیفون آخرین مدل دستش است. من هم که مواد کشیده بودم و آماده سرقت. این بود که گوشی را قاپیدم و فرار کردم.
طعمهات خانم بود یا آقا؟
در مرام من سرقت از خانم ها نیست. من به هیچ عنوان از یک زن سرقت نمی کنم. من در زندان کسانی را که از خانمها سرقت کرده بودند، مسخره میکردم.
خالکوبی روی پایت چیست؟
«هرکه مرا دید تو را نفرین کرد». منظورم کسی است که مرا به این راه کشاند. نفرین ندارد؟ به نظر من که نفرین دارد. من داشتم زندگی ام را میکرد که یکی از دوستانم گفت بیا برویم سرقت. چون خوشتیپی و کسی به تو شک نمی کند. من هم رفتم و دیدم پولش خوب است و دیگر نتوانستم از این راه خارج شوم.
کد خبر 848852 برچسبها هند سارق - سرقت فراجا حوادث ایران