کی نژاد: عکس های دختر و دامادم در شب کریسمس فتو شاپ هستند؛ به فرزند حاذقم افتخار میکنم
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۳۷۲۲۴
محمدعلی کینژاد عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس دانشگاه هنر اسلامی تبریز در واکنش به حواشی اخیر در شبکههای اجتماعی در خصوص دختر و دامادش جوابیه منتشر کرد.
در بخشی از جوابیه " محمدعلی کینژاد " که در سایت رسمی دانشگاه هنر اسلامی تبریز انتشار یافته، آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
مردم محترم ایران، بهخصوص آذربایجان و تبریز عزیز
با سلام و احترام
چندی است در مورد عملکرد اینجانب به عنوان فرزند شما، در طول سالهای پس از انقلاب شکوهمند اسلامی در فضای مجازی شبهاتی مطرح شده است که بنا بر اعتقادات شخصی خودم مبنی بر لزوم شفافسازی عملکرد خود را در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی به استحضار مردم ایران، خاصه تبریز عزیز برسانم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نوشته بنا دارم در خصوص شبهاتی که در برخی موارد در ذهن هموطنان عزیز ایجاد کردهاند توضیحاتی را ارائه دهم.
١- فرزندان، بستگان و همسرم: اینجانب از ۳۰ سال قبل که مسوولیت مستقیم بنیانگذاری و اداره دو دانشگاه صنعتی سهند در گذشته و اکنون هنر اسلامی تبریز را بر عهده داشتهام بنای تصمیمات خود را بر عدم هرگونه پذیرش توصیه جهت استخدام گذاشتهام.
در طی استخدام بیش از ۲ هزار نفر کارمند و اعضای هیات علمی تاکنون هیچ توصیهای را از هیچ ارگان و فردی از مسوولان استانی و حتی کشوری، دوستان، آشنایان و اقوام قبول نکردهام و شاهد این ماجرا قاطبه کارمندان و اعضای هیات علمی جوان و کار آزمودهای هستند که اغلب از خانوادههای متوسط و زحمت کشیده میباشند. تقریبا از تمامی نواحی و نقاط کشور عزیزمان در این دو دانشگاه استخدام شدهاند.
داماد بنده، دو سال پیش از ارتباط سببیشان با اینجانب به استخدام دانشگاه در آمده بودند.
همسر بنده با وجود داشتن شرایط، استخدام هیچ سازمانی نیستند. آقای سید هادی سید سعادتی، استاد سنتی بافت و رنگرزی فرش با طی تمام مراحل قانونی به عنوان استاد سنتی رنگرزی در آموزشکده فرش هریس استخدام شدهاند و هیچ سمت مدیریتی ندارند.
در مورد دختر اینجانب سلوى، باید اذعان کنم که با وجود شایعهپراکنی بدخواهان، به عنوان پدر به لحاظ کسب مدارج علمی و موفقیتهای بسیار به فرزند حاذق خود افتخار میکنم و از ایشان به واسطه سختیهایی که از قِبَل اسم و رسم بنده متحمل شدهاند قدردانی میکنم.
ایشان فارغالتحصیل راهنمایی و دبیرستان فرزانگان (تیزهوشان)، برگزیده المپیاد کشوری کامپیوتر، باوجود داشتن رتبه عالی در کنکور سراسری به جهت احترام به خواست خانواده، از انتخاب دانشگاههای طراز برتر کشور اجتناب و به عنوان اولین انتخاب، رشته معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز را برگزیدند و تنها با استناد به رتبه خود، ( برخلاف دروغ پردازیها ) بدون هیچ استفادهای از حقوق قانونی که امکان استفاده از آنها برایش میسر بود در این دانشگاه پذیرفته شد.
ایشان فارغالتحصیل ممتاز هر دو دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد بوده و در رقابتی یکسان موفق به عبور از تمامی مراحل علمی و تخصصی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شده و در نهایت با کسب نمره بالا در آزمونهاى زبان انگلیسى و اخذ پذیرش از یکی از ۱۰ دانشگاه برتر دنیا ETH زوریخ با سپردن وثیقههای قانونی درخواست شده از سوی وزارت علوم از امکان بورس بهرهمند شده است.
بسیار مایه تاسف است که شایعه پراکنان با تقطیع صدر، ذیل و کتمان پاسخ یک نامه، در پی ریختن آبروی یک فرد و خانوادهاش و به خطر انداختن امنیت روانی آنها باشند. در ضمن لازم به توضیح است که ایشان با توجه به شرایط خاص خود و خانوادهاش امکان ادامه و استفاده کامل از بورس مزبور را نداشته است و شایسته است وزارت محترم علوم، تحقیقات و فناوری نسبت به ارائه مستندات لازم اقدام کند.
موارد منتشر شده در خصوص بورس و دریافتیهای همسر ایشان در خارج از ایران نیز کذب محض و عاری از حقیقت است. ایشان برای همراهی همسرشان از امکان مرخصی بدون حقوق استفاده کردهاند و بعد از خروج از دانشگاه هیچ مبلغی از سوی دانشگاه به ایشان پرداخت نگردیده و بلافاصله حقوقشان قطع شده است.
۲- شغل و مسوولیت: همانطور که در اول نوشته اشاره کردهام اینجانب از قبل از انقلاب اسلامی دارای کرسی استادی در دانشگاه بودم و بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی نیز تنها فقط یک شغل و یک ممر درآمد داشتهام و آن همان ادامه استادی دانشگاه بوده است.
تنها مسوولیت رسمی اینجانب نیز در کنار استادی دانشگاه، ریاست دانشگاههای صنعتی سهند در گذشته و بعد از آن هنر اسلامی تبریز بوده است که باوجود انطباق کامل با قوانین موضوعه کشوری، همواره از گرفتن حق مدیریت این مسوولیتها خودداری و در صورت پرداخت هیچگاه از آن استفاده شخصی نکرده و تماما به صندوقهای قرضالحسنه دانشجویی و اعضای هیات علمی واریز شده است که امید قبول آن را از خداوند متعال دارم. خداوند را شاکرم که دریافتی یک استاد تمام رتبه ۴۳ آنقدر هست که کفاف زندگی بیآلایش و ساده ما را بکند.
لازم به توضیح است که شئون دیگر مطرح شده مثل عضویت شورایعالی انقلاب فرهنگی و دیگر شوراها طبق قوانین کشوری نه شغل محسوب شده و نه دریافتی برای آنها تعریف شده است.
در پایان تاکید میکنم که تمامی انسانها در حوزه کاری خود جایزالخطا هستند، اینجانب نیز قطعا در پروسه عظیم بنیانگذاری و تاسیس دو دانشگاه بزرگ کشوری که هر کدام با مشکلات عدیده، جانکاه و طاقتفرسا در مراحل اجرا و قوام خود همراه بوده و هستند عاری از اشتباه و خطا نبودهام.
اما سعی کردهام تا آنجایی که در توان دارم حقی را ناحق نکرده باشم. بسیار خوشحالم از اینکه تمامی زحمات به بار نشست و ما شاهد حضور دو مرکز علمی قوی هستیم که مایه مباهات و افتخار هر ایرانی منصفی هستند.
و در نهایت اذعان میکنم که من و دیگر مسوولان در نظام جمهوری اسلامی باید در حوزه انجام وظایف و مسوولیتها این خطاها را به حداقل ممکن برسانیم تا مایه خشنودی و رضایت مردم عزیز و رهبری معظم انقلاب را فراهم کرده و شرمسار همنسگران شهید خود نشویم»./ انتخاب
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۳۷۲۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوسروده حجتالاسلام انصارینژاد در استقبال از غزل رهبر انقلاب
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نوسروده حجت الاسلام محمد حسین انصاری نژاد در استقبال از غزل رهبر حکیم و ادیب انقلاب، منتشر شد.
فرصت زیتونی خدا
مطلع غزل امین شعر انقلاب این است:
دِلا! ز معرکهی محنت و بلا مگریز
چو گِردباد به هم پیچ و، چون صبا مگریز..
چه گفت آینه بر خیز و از بلا مگریز
به جز به حضرتِ روحی له الفدا مگریز
به روزِ واقعه شرطِ ولا بلانوشیست
به شامِ حادثه برخیز از بلا مگریز
از آن درخت تو انی انااللهی بشنو
به حُکمِ لاتَخَف از بیمِ اژدها مگریز
بزن به گُردهی دریا عصای معجزه را
هزار نیل بر آشوب با عصا مگریز
اگربه هم بخورَد نظمِ آسمان مهراس
به وقتِ چرخشِ منظومهی هدا مگریز
به شرحِ سلسلهی موجها کسی میگفت
که از خدای به دامانِ ناخدا مگریز
در استجابت گیسوی لیله الاسراست
امامِ آینهها دست بر دعا، مگریز
بر این کرانه، شبیخونِ خشم زیتونهاست
از این کرانهی زیتونی خدا مگریز
به رودِ باختری آن سوارِ موعود است
از آن کرانه صدا میزند تو را، مگریز
تمامِ معرکه گُلچرخ ذوالفقار علیست
تمام معرکه توفان لافتیٰ، مگریر
به هر کران هیجان ستارگان بنگر
ستاره سوختگان را بزن صدا، مگریز
به خون غزه که شرب الیهود شد سوگند
در آ به قلعهی خیبر از آن غزا مگریز
به پیشِ تیغِ علی مرحب آمدهست دو نیم
به پشتِ معرکه هنگام مرحبا مگریز
بگو به خصم در این آسیا بگردانی
تورا که گفت در این دور آسیا مگریز
بگو به مدعی انکارِ آفتاب چرا
در این تجلی و الشمس و الضحیٰ مگریز
جراحتیست اگر قبلهی نخستین را
اجابتیست در آن قبة الصّفا مگریز
چه گفت آینه «فّرو إلی الامام» تو را
چه گفت آینه الا به سوی ما مگریز
اگر تمامِ زمین غرقِ شمر و حرمله شد
در اقتدا به شهیدانِ کربلا مگریز
صدای کیست به لبیک یا امین الله
قسم به شورِ امینانِ کبریا مگریز
بیا به ساحتِ دارالشفای چشمِ امین
دلِ شکستهام از نسخهی شفا مگریز.
انتهای پیام/