عطریانفر:تندروهای اصلاح طلب مهار شده اند،اما تندروهای اصولگرا فعالند/یکی از نتایج قهر با انتخابات،روی آوردن به براندازی است
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۴۱۷۳۴
ساعت24-روزنامه ایران با محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی مصاحبه مفصلی انجام داده است.
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:
در مرور تغییر آرایش نیروهای سیاسی کشور طی سالهای گذشته شاهد آن بودهایم که تقسیمبندی اصلاحطلب و اصولگرا تدریجاً به دو قطبیهایی نظیر برجامی و غیربرجامی و نیز میانه رو - تندرو تغییر شکل یافته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مواضع سیاسیون در کشور ما ازمنظرکلان به دو دسته قابل تقسیم است. در ادبیات سیاسی پیشین جریان چپ و راست وجود داشت؛ اما به تناسب شرایط، این دوجریان امروزه با نامهای دیگری هم معرفی شدهاند. در طیف نظریات چپ، افرادی قرار دارند که ذهنیتشان معطوف به نوعی عدالت اجتماعی است و مشخصاً ذیل مباحث اقتصادی، عدالت توزیعی تعریف میشود. طیف راست نیز در ایران کسانی بودند که به سیاست بازار آزاد در اقتصاد باور داشتند و برخی ارزشهای اعتقادی خود را در نظریات اقتصادیشان دخالت میدادند. البته آنچه در ایران تحت عنوان چپ و راست تعریف شده با آنچه در فلسفه سیاسی غرب وجود دارد، متفاوت است. چنان که جریان راست درایران اگرچه در مباحث اقتصادی با راست در مفهوم غربیاش مشترکاتی دارد اما حائز تفاوتهایی در ارزشهای معنوی است.
امروز چهار دهه پس از انقلاب، اندیشه چپ خود را در نظریه اصلاحطلبی بازسازی کرده است و جریان راست که جریان بازار محسوب میشد تحت عنوان اصولگرا ظهورکرد. اصولگرایان کسانی هستند که به باور خود مقید به یکسری دیدگاههای محافظه کارانه و کنترل شده هستند و در مقابل اصلاحطلبانی هستند که بیشتر به آزادی های فردی واجتماعی و جنبههایی از مفاهیم دموکراتیک پایبندیهایی را نشان می دهند. در کنار این دو نظریه اصلی در کشور دو حوزه افراط گرایانه نیز در هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا شکل گرفت که البته حداقل در حوزه اصلاحات، گروههای مؤثر و جریانسازی نبودهاند بلکه براساس شرایط روزگار حضوری پیدا میکردند و تأثیرات مخربی را به جا میگذاشتند.
امروز تندروهای اصلاحطلب تا حدود زیادی کنترل شدهاند و عملاً منشأ اثری نیستند، اما در جریان اصولگرایی این طور نیست. در جریان اصولگرا به اعتبار اتکا به برخی از نهادهای قدرت غیرانتخابی و امید پایداری بیشتری که نسبت به آینده سیاسی خود دارند، تندروها برای خود اعتباری قائلاند و بیشتر ایفای نقش میکنند.
بههمین روال در مجلس شورای اسلامی اگرچه دو نظریه سیاسی اصلاحطلبی و اصولگرایی نمایندگانی دارند اما خوشبختانه جریان اصلاحطلب در حاشیه خود تقریباً عنصر تندرویی ندارد. البته ممکن است تک نمایندگانی از جریان اصلاحطلب که در قالب فراکسیون امید شکل حقوقی گرفته است برخی اظهارات تند را داشته باشند اما آن صداها جریان غالب نیست. در حالی که در جناح مقابل گرچه با یک جریان منطقی و معقول اصولگرا مواجهیم اما در کنارش جریان مؤثری به اسم جبهه پایداری در واقع همان تفکرات تند و افراطی جریان اصولگرا را نمایندگی میکند.
اینکه میگویید اصلاحطلبان الان طیف تندرو ندارند محصول چیست؟
دنبال دلایل منحصر و خاص نباشید. اما بهصورت کلی کسانی که از رویکردهای افراطی فاصله میگیرند معنای متناظرش این است که آنها به عقلانیت سیاسی بیشتر پایبندی نشان دادهاند. در حوزه فعالیتهای سیاسی در ایران، جریان اصلاحطلب امروزی که اندیشه چپ دیروز را نمایندگی میکند عمدتاً بهدلیل فراز و فرودهایی که در لابیرنتهای قدرت سیاسی ایران داشته و اتفاقاً فراز و فرودهای سنگینی هم بوده است زودتر به عقلانیت سیاسی معتدل دست پیدا کرد. نفس این عقلانیت سیاسی دلالت بر ضعیف شدن جریانات تندرو دارد. اما متأسفانه در حوزه اصولگرایان این اتفاق نیفتاده است؛ یعنی عقلانیت به مفهوم واقعی شکل نگرفته لذا در کنار معتدلین عناصر تندروشان هنوز مؤثرند.
شما در پاسخ هایتان به دایره مشخصی از اصلاحطلبان و اصولگرایان اشاره دارید در حالی که اظهارات منسوبان بههر دو دیدگاه از مبهم و مخدوش شدن مرزهای این دو دایره حکایت دارد. چنانکه شاهدیم چهرههای اصولگرا گاه مواضع کاملاً اصلاحطلبانه دارند و برعکس. در بافت سیاسی هم شاهد آن بودیم که جریان جدیدی تحت عنوان اعتدال خودش را معرفی کرد. البته منظورم صرفاً چهرههایی که حول دولت اعتدال حضور دارند نیست. اما آیا این وضعیت مبهم که به نوعی دو قطبی اعتدال و تندروی را شکل داده جایگزین دو قطبی اصلاحطلبی و اصولگرایی نشده است؟
ببینید، اعتدال اساساً بار اندیشهای و معنایی ندارد. اعتدال« رویکرد » است؛ رفتار آرام، غیرخشن، منطقی و قانونمند را تحت عنوان اعتدال نام میبریم. این صفت، صفت ذاتی اصلاحطلبی است. رویکرد اعتدال اصلاحطلبی است. اتفاقاً به محض اینکه کسانی نام اعتدال را بر خودشان بگذارند و چنین رویکردی داشته باشند در جبهه اصلاحطلبان قرار میگیرند. همین اتفاق برای طرفداران آقای روحانی و حزبی که تحت عنوان اعتدال و توسعه شکل گرفت رخ داد و این حزب خودش را خواسته یا ناخواسته در جبهه اصلاحطلبان تعریف میکند. نکته دیگر اینکه گفتید اصلاحطلبان تندرو... ما اصلاً اصلاحطلب تندرو نداریم. تندروی واصلاحطلبی نقیض هم اند. اگر کسی بوده که موضع گیری و نظرات تندروی خود را کنار گذاشته و خود را پالایش کرده است، ما نمیتوانیم بگوییم اینها همچنان زندهاند و متناسب با اقتضائات گذشته خودشان ممکن است در آینده کاری کنند. آنها ترمیم شدهاند شکل گذشتهشان را تغییر دادهاند و خود را در محک نقد آوردهاند و چه بسا از برخی مواضع گذشته تند خود عذرخواهی کردهاند. خب ما نمیتوانیم به حساب گذشته ناصواب، آنها را امروز بهعنوان عناصر تندروی اصلاحطلب محکوم کنیم. البته افراد معدودی ممکن است با تک صدایی در برخی شرایط اظهاراتی بکنند اما منشأ اثر نیستند. ما اصلاحطلبی را در مفهوم تبلیغی واعلامی، جمعی میدانیم که حول محور آقای سید محمد خاتمی نماد اندیشه اصلاحطلبی هستند و آنها سخنگویان متفرقهای نیستند که هر کدام از گوشهای صدایی بلند کنند. ما مجموعه دیدگاههای اصلاحطلبی را در قالب جنبههای تبلیغاتیاش آنجایی به رسمیت میشناسیم که مهر صحت و تأیید آقای محمد خاتمی و دوستانی که در روزهای آینده بهعنوان مجمع عالی اصلاحطلبان به رسمیت شناخته خواهند شد از ناحیه آنها به گوش برسد. صداهای متفرقه و متفاوت را هیچ اعتباری برایش قائل نیستیم.
یعنی نگران این نیستید که صداهای متفاوتی که شنیده میشوند از جمله کسانی که میگویند دیگر دلیل ندارد بههر قیمتی در انتخابات شرکت کنیم یا دیگرانی که میگویند باید با چهرههای اصولگرای میانه مانند آقایان لاریجانی یا ناطق نوری ائتلاف کرد و پشت آنها ایستاد. نگران آن نیستید که این طیف متفاوت از دیدگاهها نتوانند زیر پرچم اصلاحطلبی از آن نوع که شما تعریف میکنید باقی بمانند؟
اولاً باید برای من و شما مشخص باشد که اصلاحطلبی یک فرایند است، پدیده وساختار متصلب نیست. به این معنا که اگر کسی یکبار نام اصلاحطلبی را یدک کشید فارغ از عملکردش تا آخر این مهر بر پیشانی اوثبت شده باشد یا برعکس اگر دیگری عنوان اصولگرایی پیدا کرده است تا آخرچنین است. اصلاحطلبی رویکردی است که دلالت بر افکار و اندیشه ما دارد. ما کسی را تنها به لباس اصلاحطلب نمیشناسیم بلکه بهعمل، اندیشه و رفتارهای اجتماعی، این صفت را بر کسی قرار میدهیم.
در سؤال تان به آقایان لاریجانی و ناطق نوری اشاره کردید، همین آقای ناطق نوری که یک روز در سال 76 رقیب اصلاحطلبان بوده امروز رویکردش اصلاحطلبانه و متحول شده است. آقای علی لاریجانی که یک روز عنصر متقابلی به حساب میآمده امروز رویکردش به نحوی است که ما او را بر یک چهره شاخص اصلاحطلبی در مجلس ترجیح میدهیم و در مدیریت مجلس اعتبار بیشتری برایش قائل میشویم. بنابر این رویکرد ملاک است و نه سابقه انتساب افراد به این یا آن جریان. وقتی این طور به مسأله نگاه کنیم خیلی از تعاریفمان باید اصلاح شود. نکته سوم اینکه قهر از انتخابات اساساً یک شعار انحرافی است. اصلاحطلبی «همزاد با انتخابات» است. اگر شما روزی از انتخابات روی برگردانید، از کسوت اصلاحطلبی خارج میشوید و لاجرم در برابرتان سه راه وجود دارد. یا یک منفعل سیاسی میشوید و دیگر دغدغهای برای سرنوشت ملی ندارید و در گوشهای سر در لاک خودتان فرو میبرید، یا از سیاست و سیاست ورزی دست میکشید ومی گویید بروم به زندگی ام بپردازم، شاید در بزنگاههای انتخاباتی رأی بدهید یا نه، قسمت سوم این است که میروید به سمت مقاومت و مخالفت با نظام حاکمی که انتخابات را مبنای مدیریت خود درجامعه قرار داده است و آن وقت میشوید برانداز و مخالف. بنابراین کسانی که سخن از قهر انتخاباتی میزنند توجه نمیکنند به اینکه تبعات این اظهارنظر چیست. تبعات این اظهارنظر یا دلالت بر انفعال یا دلالت بر یک قهر انتخاباتی دارد که نظام آن را به رسمیت نمیشناسد یا رویکرد مخالفت و مقاومتی که روح براندازی نظام از آن استنباط میشود.
منبع: ساعت24
کلیدواژه: احمدی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۴۱۷۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
اصلاحطلبان رادیکال به دنبال جهت دهی خشم عمومی با هدف بازگشت به خیابان هستند!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز دوشنبه دهم اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که ایران پادشاه فوتسال آسیا، «نتانیاهو» در هزارتوی بحرانها، خاک تشنه سیستان و حوتشی شورای شهر حین سخنرانی شهردار تهران و زمزمه استیضاح در بهشت در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
تاملی بر کنش های سیاسی- رسانه ای اصلاح طلبان در خصوص طرح «نور» بیانگر آن است که آنان این طرح را به عنوان یکی از فرصت های کنشگری خود در فضای سیاسی- اجتماعی تفسیر کرده و بر این باورند قطبی سازی در این حوزه سیاستورزی از دریچه اجتماعی هستند.
روزنامه آرمان ملی در گفتگو با حسین انصاری راد نماینده تندرو در مجلس ششم مسئله حجاب و گفتگو با آمریکا را به طرز عجیبی به یکدیگر پیوند داده و نوشته است:
در شرایط کنونی این هسته چهار خط قرمز برای خود ترسیم کرده است. مسأله اول مذاکره با آمریکاست. دوم موضوع حجاب است. سوم مسأله محبوسین و چهارم موضوع نظارت استصوابی است. در واقع اگر قرار است تغییر مثبتی در آینده صورت بگیرد باید تغییری در نگرش های موجود صورت بگیرد. هسته مرکزی قدرت باید تلاش کند در این چهار موضوع تجدید نظر کند. این تجدید نظر نیز می بایست در راستای منافع ملی و خواسته های مردم صورت بگیرد. بدون تردید در شرایط کنونی یکی از چالش های مهم کشور در عرصه بین المللی است. این در حالی است که مذاکره با آمریکا و کاهش تنش با این کشور تا حدودی می تواند این چالش ها را کاهش بدهد!
روزنامه هممیهن نیز به نقل تقی آزاد ارمکی جامعه شناس اصلاحطلب به طرح مسئله عبور زنان از قواعد حجاب پرداخته و مینویسد:
اعتراضات در ایران ابتدا مستقیم و رودررو نیست، اعتراضات به شکل دیگر انجام میشود، مثلا به جای اینکه زنان به پوشش بیشتر ترغیب شوند به سمت تغییر الگوهای پوشش میروند، اتفاقی که در دوسال اخیر افتاده است.
آزاد ارمکی با بیان ان ادعا که عبور زنان از قواعد جمهوری اسلامی الان در تمام ایران حتی شهرهای مذهبی و شهرهای کوچک هم دیده میشود، افزود: این موضوع در حال گسترش است. زنان به جای اینکه درگیر شوند، افراد دیگر را هم به عبور از حجاب دعوت میکنند. این اتفاق عجیبی است که گشت ارشاد ناخواسته باعث آن میشود. از سوی دیگر نارضایتی که در خیابان ایجاد میشود، به خانواده انتقال مییابد و خانوادهها در گروههای اجتماعی دچار تغییر رفتار میشوند، که اگر این بگیر و ببندها باعث اتفاق دیگری شبیه به مرگ مهسا شوند، آنوقت دیگر نمیتوان آن را کنترل کرد. اتفاقی شبیه به مسمومیت دختران در مدارس میتواند تبدیل به جریان خطرناکی شود و اعتراض اجتماعی را به سمت خشونت آمیز و غیر قابل کنترلی ببرد.
روند کنشگری اصلاح طلبان در این رابطه با ایجاد خشونت در خیابان و تئوری پردازی برای آن چند نکته قابل توجه دارد، این جریان تلاش دارد همچنان از کلیدواژه «گشت ارشاد» به جای طرح «نور» در فضای رسانه ای استفاده کرده و به نوعی تصویر گذشته را بر طرح نور غالب سازد.
اصلاح طلبان طی این جهت دهی می کوشند تا جامعه را جامعه معترض، ناراضی و بدبین تعریف کنند که با طرح نور عصبانی تر می شوند. نکته قابل توجه اینکه اصلاح طلبان در حال جهت دهی به این موضوع هستند که مخالفان باید دو اقدام را انجام دهند یکی بروز خشم در صحنه و دیگری بروز خشم خود در حوزه هایی که قدرت دارند!
این جریان در راستای ایجاد جبهه مخالفان و دگرسازی از نیروی انتظامی به عنوان مجری قانون تلاش می کنند که این نیرو را درصدد کنترل شهر بازنمایی کنند.
عباس عبدی نیز در روزنامه شرق توصیه ویژه به مسئولان کرده و نوشته است:
اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود!
برخی اصلاح طلبان ضمن تجویز نافرمانی مدنی بر عبور از قواعد حجاب و نیز تغییر الگوهای پوشش در سطح جامعه تاکید دارند.
بررسی این مطالب اما بیانگر آن است که اصلاح طلبان تلاش دارند تا در راستای راهبرد امر اجتماعی خود و ارتباط گیری با طیف جوانان و زنان بر روی مساله حجاب و پوشش متمرکز شده و به تعبیر خود اعتراض به حاکمیت را در این عرصه دنبال نمایند.
این طیف بر این باور است با صید با تولید سوژه های لازم امکان به عقب راندن تصمیمات حاکمیتی در موضوع حجاب و در نتیجه شکستن تابوی اقتدار نظام فراهم می آید، از جانب دیگر باید به این نکته نیز اشاره داشت که اصلاح طلبان به بهانه مبارزه خود با حاکمیت علاوه بر ایجاد تنش اجتماعی در خلال یک اقدام قانونی عملا می کوشند بخشی از مردم را هزینه منافع جریانی و سیاسی خود نمایند.