هجرت حضرت ابراهیم(ع) به کنعان؛ اولین هجرت تاریخی اثرگذار در تاریخ
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۴۵۸۸۶
سید مجتبی حسینی یمین در گفتوگو با ایکنا از همدان، با اشاره به آیات سوره هود که هجرت ابراهیم به کنعان و ماجرای فرزند دار شدن او را بیان میکند، اظهار کرد: حضرت ابراهیم از خداوند درخواست زبانی صادق میکند «وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ و نامم بر زبان اقوام آتیه نیکو، و سخنم را دلپذیر گردان» (84/ سوره شعراء).
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ابراهیم(ع) پس از محاجهای که با نمرود داشته است از کنعان به بابل تبعید میشود، شاید اولین هجرت تاریخی اثرگذار در تاریخ در اینجا اتفاق افتاده است، بعد از ورود به کنعان هیچ برخوردی از حضرت ابراهیم(ع) با حاکم احتمالی آنجا دیده نمیشود، که نشان دهنده این است که بابل یا دارای حکومت مرکزی نبوده و یا اگر حاکمی داشته با حضرت ابراهیم(ع) درگیر نشده است.
حسینی یمین به نکتهای در باب ادعای یهودیان در مورد سرزمین فلسطین نیز اشاره کرد و گفت: یهودیان امروزه ادعا میکنند که سرزمین فلسطین سرزمین آبا و اجدادی آنان است که این ادعا از دو منظر اشتباه است؛ اول اینکه از نظر حقوق بینالملل قاعدهای به نام منطقه تثبیتشده وجود دارد که اگر افرادی در یک سرزمینی به وجود بیایند و سالهای زیادی در آنجا زندگی کنند حق بیرون کردن آنان از آن سرزمین را نداریم چراکه آن منطقه به گونهای تثبیتشده است، البته این مسئله به تعداد سال زندگی بستگی ندارد
این استاد دانشگاه تدامه داد: در مورد مردم فلسطین که برخی مسیحی و برخی مسلمان هستند باید گفت که آنها حداقل 4 هزار سال در آنجا سکونت داشتهاند و به گونهای این سرزمین، منطقهای تثبیتشده است. اما یهودیان حرفشان این است که چون در گذشته اجداد ما در این سرزمین بودهاند ما که فرزندان آنان هستیم در اینجا حق مکان داریم. این مسئله از نظر حقوق بینالمللی البته اگر آزادانه اندیشیده شود ادعای غلطی است چراکه فلسطینیان سالهای سال در آنجا و دارای حکومت نیز بودهاند.
ماجرای بنی اسرائیل در قرآن
حسینی یمین با اشاره به دلیل علمی اینکه فلسطین سرزمین یهودیان نیست گفت: سرزمین واقعی اجداد یهود در کنعان نیست بلکه در بابل است، ابراهیم(ع) که پدر بنیاسرائیل محسوب میشود در بابل بوده است.
وی با اشاره به ماجرای فرزنددار شدن حضرت ابراهیم(ع) از منظر قرآن اشاره کرد: حضرت ابراهیم(ع) به همراه ساره و کنیز همسرش هاجر وارد این سرزمین میشود، طبق گفته تورات ابراهیم(ع) در صد سالگی صاحب فرزند میشود که از قرآن هم همین استباط میشود.
حسینی یمین ضمن تاکید به این نکته که بچهدار شدن یا نشدن افراد دلیل بر خوب یا بد بودن آن فرد نیست، گفت: شاید یکی از دلایل عمده آن امتحان الهی باشد.
این استاد دانشگاه افزود: نهایتا خداوند به ابراهیم دو فرزند به نامهای اسماعیل و اسحاق که نام فرزند اسحاق نیز یعقوب بوده است را اعطا کرد، لقب یعقوب اسرائیل بوده است «ئیل» به معنای خدا است، اسرائیل به معنای بنده خدا است، حضرت یعقوب 12 پسر داشت که به آنها بنی اسرائیل میگفتند که یکی از این 12 حضرت یوسف یود که ماجرای او آنها را از کنعان به مصر میکشاند.
وی ادامه داد: از نسل حضرت اسماعیل تنها یک پیامبر وجود دارد که آن هم پیامبر ما پیامبر خاتم(ص) است. به طور تقریبی هر پیامبری که ما میشناسیم از نسل یعقوب (اسرائیل) هستند، همچون حضرت عیسی موسی داوود سلیمان و ... .
حسینی یمین با تاکید بر اینکه داستان بچهدار شدن حضرت ابراهیم را خداوند در 5 جای قرآن ذکر کرده است، یادآور شد: سوره هود اولین جایی است که خداوند این مسئله را بیان میکند «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ و محققا فرستادگان ما (فرشتگان آسمان) بر ابراهیم (خلیل) بشارت آورده و او را سلام گفته و او پاسخ سلام بداد، آن گاه ابراهیم بیدرنگ از گوشت گوساله کبابی آورد.»(69/هود).
وی توضیح داد: از این آیه چند نکته استباط میشود «قَالُوا سلاما» نشان میدهد تعداد فرشتگان بیش از 3 نفر بوده است و اینکه «فَمَا لَبِثَ» ابراهیم(ع) بی درنگ گوسالهای بریان را برایشان فراهم میکند یعنی آمادگیاش را داشته و از طرفی خلیل الله خواندن ابراهیم برگرفته از صفت مهماننوازی حضرت بوده است و نیازمندان از در خانه ابراهیم(ع) غذا دریافت میکردند و تعداد مهمانان حضرت به قدری بوده که گوسالهای را آماده میکند.
خوف ابراهیم(ع) از غذا نخوردن مهمانانش
وی با بیان اینکه در تفسیر این آیه آمده است که فرشتگان، به اذن الهى به صورت وشكل انسان در مىآيند، گفت: حضرت دید که مهمانانش چیزی نمیخورند ترسید «فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ و چون دید که آنان به طعام دست دراز نمیکنند آنان را بیگانه شمرد و در حال از آنها دلش متوحش و بیمناک گردید، آنان گفتند: مترس که ما فرستاده خدا به قوم لوط میباشیم.» (70 /هود). میبیند که دست به غذا نمیبرند، نخوردن غذا در آن زمان به معنای دشمنی داشتن با میزبان بوده است که ترسی در دل حضرت ابراهیم(ع) ایجاد میشود
با اشاره به واژه «خیفه» در این آیه توضیح داد: دوگونه آیه در قرآن وجود دارد آیات محکم و متشابه، آیات متشابه را باید به آیات محکم برگرداند، ابراهیم دارای مقام بسیار بالایی است که خداوند در قرآن به او سلام داده و قطعا ابراهیم جزء اولیای خداست اما طبق آیه أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ آگاه باشید که دوستان خدا هرگز هیچ ترسی (از حوادث آینده عالم) و هیچ حسرت و اندوهی (از وقایع گذشته جهان) در دل آنها نیست.» (62/ یونس) این سوال ایجاد میشود که چرا حضرت ترسیده است؟
این استاد دانشگاه یاداور شد: این نکته را باید گفت که حضرات معصومین و پیامبران نیز بشر هستند و ویژگیهای بشری را دارند، اما وجود این ترس باعث نشد که حضرت ذرهای از اعتمادش به خدا در اینجا کم شود، این ترس به او که توسط نمرود در آتش انداخته میشود غالب نمیشود.
وی ادامه داد: مهمانان گفتند ترسی به دل خود راه نده ما به سمت قوم لوط میرویم که حضرت متوجه می شود که آنان ملائکه هستند. حال سوال ایجاد می شود که آیا پیامبری ممکن است فرشتگان را نشناسد؟ بله امکان دارد چراکه علم انبیاء نیز به اذن خداوند است.
حسینی یمین توضیح داد: عصمت هیچ تعارضی با نقص ندارد ممکن است پیامبری دارای عصمت باشد اما نقص نیز داشته باشد، همانطور که در قرآن آمده است «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ این پیغمبران را برخی بر بعضی برتری و فضیلت دادیم، » (253/ بقره) این برتری که در اینجا بیان شده است به معنای بالا و پایین یا به معنای نقص و کمال است. ممکن است پیامبری هر چند معصوم است اما به نسبت پیامبر دیگر دارای نقص باشد، باید تاکید کرد پیامبر اکرم(ص) هم کامل است و هم معصوم و مقامی بالاتر از تمام پیامبران دارد.
پس از اینکه ملائکه گفتند به سمت قوم لوط میروند به ابراهیم(ع) نویداسحاق و پسرش یعقوب را میدهد که همسرش نیز که در اینجا حضور داشته این خبر را میشنود.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا همدان آیات سوره هود حضرت ابراهیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۴۵۸۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت هجرت اجباری ابوالرضا(ع) از مدینه به عراق
امروز بیستم ماه شوال(۲۰ اردیبهشت) مصادف است با سالروز تبعید حضرت امام موسی کاظم(ع) از مدینه به عراق. ما به همین مناسبت به سراغ دکتر مرتضی انفرادی، پژوهشگر گروه مطالعات اجتماعی اعتاب مقدس بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی رفتیم و در مجالی کوتاه درباره این هجرت با وی گفتوگو کردیم که اینک پیش روی شماست.
جناب آقای دکتر انفرادی، ما در تاریخ اسلام برای پیامبر اکرم(ص) هم با این موضوع روبه رو هستیم، درست است؟
بله همانطور که اشاره کردید، این مسئله حتی برای پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) نیز صورت گرفت و ایشان با توجه به مقتضیات زمان، از مکه هجرت و به شهر یثرب که بعداً به مدینه النبی (ص) شهرت یافت، مهاجرت فرمودند.
لطفا درباره معنای این هجرت هم توضیح دهید و بفرمایید در زندگی اهل بیت(ع) از چه زمانی آغاز شد؟
هجرت اجباری و سفر از روی اکراه در زبان عربی با عبارت "اِشخاص" بیان میشود و در زندگی اهل بیت(ع) بهجز دوران اسارت ایشان در واقعه کربلا، به طور مشخص از امام کاظم(ع) شروع شد، به عبارتی زمانی که امام رضا(ع) در عنفوان جوانی و در سن 31 سالگی به سر میبردند شاهد دستگیری و تبعید پدر ارجمند و بزرگوارشان از مدینه به عراق بودند.
بیستمین روز از ماه شوال بنابر نقل بسیاری از اخبار تاریخی مصادف است با سالروز این واقعه که در سال 179 هجری قمری روی داده است. در واقع این هجرت و سفر اجباری از امام کاظم(ع) آغاز شد و برای فرزندان ایشان ادامه یافت. در این باره بفرمایید.
بله، الزام به ترک وطن و سفر اجباری برای خاندان پیامبر از امام کاظم(ع) آغاز و این موضوع برای فرزند برومندشان امام رضا(ع) و نیز ابناء الرضا شامل امام جواد(ع)، امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) ادامه یافت به همین دلیل است که مشاهد مشرفه و حرمهای مطهر این بزرگواران از مدینهالنبی فاصله زیادی دارد.
جناب انفرادی بفرمائید مطالعه منابع تاریخی درباره دستگیری و تبعید حضرت امام موسی کاظم(ع)، ما را با چه عللی مواجه میکند؟
در خصوص دستگیری و تبعید امام کاظم(ع)علتهای متعددی بیان شده است، نخست اینکه ایشان فرزند امام صادق(ع) بودند که آن حضرت توانستند با برگزاری کرسیهای علمی، هویت ناب اسلامی را در تمام جهان اسلام گسترش دهند و این موضوع برای دستگاه حاکمیت ناخوشایند بود.
همچنین امام کاظم(ع) با پایهگذاری شبکه وکالت و ارسال نمایندگان باعث شده بود که سردمداران حکومت در تنگنای سیاسی و اجتماعی قرار بگیرند. علت دیگر این است که حسادت به جایگاه رفیع و مقام والای امام، از سوی برخی از نزدیکان و خاندان به طور خاص برادرزاده امام کاظم(ع) به نام محمد بن اسماعیل، سبب شد که آنها نزد خلیفه از امام بدگویی کنند و سبب برانگیختگی کینه خلیفه شوند. از این رو خلیفه عباسی، امام کاظم(ع) را از مدینه به عراق و به شهر بصره تبعید و به مدت یکسال در آنجا زندانی کرد و سپس ایشان را از بصره به بغداد منتقل و در همان شهر به شهادت رساند که حرم مطهر ایشان امروز در کاظمین مطاف بسیاری ازعاشقان خاندان عصمت و طهارت(ع) است.