راز دو قتل در یک شب برملا شد
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۲۵۵۵۹۴
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در ساعت ۱۶:۲۰ دقیقه ۱۶ آبان پارسال مأموران کلانتری ۱۷۹ خلیج فارس در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از وقوع جنایتی در بزرگراه آزادگان خبر دادند. بهدنبال اعلام این خبر بلافاصله بازپرس جنایی به همراه تیم تحقیق راهی بزرگراه آزادگان، خروجی اتوبان خلیج فارس شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پسردایی مقتول گفت: ساعت ۳ بعد از ظهر بود که با اشکان – مقتول- تماس گرفتم و از او خواستم به قهوه خانه برویم. لحظاتی بعد او به همراه پسر سه سالهاش آمد و با هم به قهوه خانه حوالی بزرگراه آزادگان رفتیم. در حال صحبت بودیم که تلفن اشکان زنگ خورد و بعد از مکالمه کوتاهی گفت: قرار دارم و باید برویم. به محل قرار رسیدیم و درحالی که من و پسر سه سالهاش داخل ماشین بودیم اشکان از ماشین پیاده شد و در کنار بزرگراه منتظر ماند. لحظاتی بعد یک خودروی ۲۰۷ در مقابل پسرعمهام توقف کرد و سرنشین خودرو دو گلوله به سمت او شلیک کرد که به هدف نخورد و پسرعمهام نیز با سنگ به شیشه خودرو زد و شیشه شکست. در نهایت راننده پژو ۲۰۷ از خودرو پیاده شد و با شلیک سه گلوله دیگر به سمت پسرعمهام او را به قتل رساند و با عجله سوار خودرو شد و از محل گریخت. من قاتل را میشناسم او شهریار یکی از اقوام همسر مقتول بود. این درحالی بود که همسر مقتول نیز در تحقیقات گفت: چند سال قبل خانه خریدیم و برای خرید خانه مان مقداری پول کم آوردیم. برای همین از شهریار قرض گرفتیم، اما به خاطر شرایط مالی بدی که داشتیم نتوانستیم پول شهریار را به او برگردانیم. شهریار دنبال پولش بود و او حتی روزی که همسرم کشته شد با من تماس گرفت و تهدید کرد که اگر پول را به او ندهیم همسرم را به قتل خواهد رساند. من که از تهدید او ترسیده بودم با شوهرم تماس گرفتم که به او بگویم شهریار میخواهد او را بکشد، اما دیر شده بود.
با برملا شدن هویت عامل این جنایت تحقیقات به دستور بازپرس سجاد منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران برای دستگیری متهم فراری ادامه یافت. تا اینکه یک سال بعد کارآگاهان دریافتند شهریار پس از قتل اشکان به کرج رفته و از آنجا به شهرستان گرمسار متواری شده است.
با به دست آمدن این سرنخ، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت ضمن هماهنگی با بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران راهی گرمسار شدند. زمانی که تیم جنایی وارد مخفیگاه شهریار شده و مرد جوان را دستگیر کردند، داخل خانه وی مرد دیگری به نام فرشاد حضور داشت که وی نیز دستگیر شد. پس از انتقال متهم و دوستش به اداره آگاهی شهریار به قتل اشکان اعتراف کرد. این در حالی بود که کارآگاهان در بررسی سوابق فرشاد راز جنایتی دیگر را نیز فاش کردند. آنها دریافتند وی همان متهمی است که اسفند سال گذشته پسرعمویش را در مقابل قهوه خانهای در بلوار ابراهیم آباد به قتل رسانده بود. فرشاد در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: من و پسرعمویم در زمینه خرید و فروش موادمخدر با هم همکاری داشتیم، اما به مشکل برخوردیم و درگیریها ادامه داشت تا اینکه عصر روز جنایت بین ما دعوایی به وجود آمد. میثم داخل قهوه خانه نشسته بود که او را به بیرون قهوه خانه بردم و در پیادهرو خیابان با هم درگیر شدیم و با چند ضربه چاقو او را زدم و فرار کردم.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۲۵۵۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران