آسیب شناسی سلبریتی ها در فضای مجازی؛ لایک میگیرم پس هستم!
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۳۶۷۹۲
بعضی محصول «قاعده تصادف» هستند، یعنی دری به تخته خورده است تا یک ویدئو از او در فضای مجازی چرخیده است، بدون هیچ دستاوردی به شهرت میرسند. ۲۲ دی ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۳ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، پسربچهای را در نظر بگیرید، شیرینزبان است، بامزه است، گوشه مدرسه ایستاده است و دارد به ناظم مدرسه در مورد یک شیطنت کودکانه توضیح میدهد، یا آنکه نه، دارد برای دایی خود از خوشمزگی یک غذای محلی تعریف میکند یا دختربچهای با مادرش درباره موضوعی ساده مثل خوردن گیلاس صحبت میکند، یا آدمی از وضع مالی خوبی برخوردار است یا نیست حتی، اما هوس میکند که یک شب را خوش بگذراند و یک شام رویایی را در منوی غذای خود قرار دهد؛ اینها اتفاقهایی است که در طول تاریخ هزاران هزار بار رخ داده، اما یک وسیله میتواند قاعده بازی را برهم بزند، فقط کافی است در زمان این اتفاقها یک گوشی تلفن همراه روشن باشد و دوربین آن، این صحنه را ضبط کند، زدن دکمه ارسال در یک شبکه اجتماعی، یک حادثه تازه را میسازد، یک انسان تازه را، یک انسان مشهور تازه را، او دیگر یک «سلبریتی» است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبقه سلبریتیها
همه چیز از یک گوشی تلفن همراه شروع میشود، اما به تعداد کسانی که لایک و کامنت میاندازند، امتداد مییابد و این گونه است که ما چشم باز کردیم و با طبقهای تازه در جامعه مواجه شدیم؛ طبقهای مجازی، طبقه سلبریتیها... طبقه سلبریتیها، طبقه پر از تنوع است. بعضی از آنها واقعا در حوزهای شاخص هستند، ستاره سینما هستند، ورزشکار درجه یک هستند، نویسنده هستند، قلمی دارند، شاید در یک حوزه واقعا سواددار باشند، شاید طنزپرداز باشد، بعضیها هم در این حوزههای شکست خوردههای دنیای واقعی هستند، هنرپیشه و ورزشکار موفق نبودهاند، دیده نشدهاند، چهره نشدهاند، حالا میخواهند این شکست را در فضای مجازی پر کنند.
بعضی هم محصول «قاعده تصادف» هستند، یعنی دری به تخته خورده است تا یک ویدئو از او در فضای مجازی چرخیده است، بدون هیچ دستاوردی به شهرت میرسند. این طبقه هر منشایی داشته باشد، اما مسیرشان از راههای مختلف به یک نقطه میرسد؛ نقطهای که بزرگمهر حکیم، بیش از هزار و چند سال قبل، بزرگترین طعنه را به آنها زده است: «همهچیز را همگان میدانند، اما همگان از مادر نزاده است» بله! این سلبریتیهای عصر گوشیهای همراه، «همهچیزدان» هستند، شاید بیرحمانه میتوان گفت، آنهایی که سوادشان از بالا و پایینشدن انگشت شصتشان روی صفحه نورانی گوشی همراه تغذیه میشود، به صرف داشتن چندین K. یا حتی M. فالوئر این مجوز را دریافت کردهاند که در مورد همه چیز اظهارنظر کنند. در مورد همهچیز یعنی همهچیز، از ورزش و هنر بگیرید تا سیاست و اقتصاد. آنها نسخههای نجاتبخش همه معضلها و بحرانهای اجتماعی را در جیب دارند و در مورد همه چیز میتوانند اظهارنظر لایک خور داشته باشند. اگر چیز خاصی به ذهنشان نرسید، راه غرزدن را که نبستهاند، هر چیزی را میتوان با یک جمله معترضه در انتهای آن، تبدیل به یک پست جنجالی کرد. این طبقه اعتراض را خوب بلدند، اما اعتراض به چیزی که گاهی حتی نمیدانند، واقعا چیست. برای همین است که گاهی جملاتی که انتخاب میکنند که خود باعث میشود، اعتراض گستردهای به همراه داشته باشد. نمونه عینی را خودتان میدانید، احتمالا لازم نیست که از عذرخواهیها، از توجیه کردنها، از دیاکتیو کردنها و... مثال بیاوریم.
ساکنان موقت
سلبریتیها را محصول صنعتیشدن میدانند، سلبریتیها را محصول جامعه مصرفی و مصرفگرایی میدانند، برای آنها تعریفهای زیادی انجام دادهاند. جامعهشناسی این آدمهای مشهور مدرن بسیار اهمیت دارد، اما یک چیز را باید همین جا با هم تعریف کنیم، شهرتی که از فضای مجازی بیرون آمده باشد، چون شهرتی نیست که بر اساس دستاورد باشد، شهرتی شکننده است، شهرتی است که تاریخ مصرف دارد، شهرتی است که مبتنی بر رسانه است؛ حالا چه رسانههای جدید و چه قدیم، این رسانه میتواند مانند شمشیر دو دم عمل کند، یعنی گاهی برعکس برگردد، یعنی آنکه امروز محبوب است و مورد توجه، فردا روزی خیلی زودتر از آنکه تصور میشود، منفور میشود و مورد حمله. حتی بدترین اتفاقی که میتواند برای یک سلبریتی رخ بدهد، آن است که فراموش شود، مردم یادشان برود، او مجبور شود برای گرفتن لایک و فالوئر سقوط کند. سقوط کند و خود را نابود کند. سلبریتیها شاید طبقهای تازه باشند، اما این طبقه ساکنان دائمی کم دارد. هر کس که در طبقه مینشیند باید منتظر باشد که روزی حکم تخلیه مقابل چشمانش قرار بگیرد. بعضی خواستهاند با تطابق نظریههای جامعهشناسی کلاسیک، سلبریتیها را با مفهوم اقتدار کاریزماتیک وبری تطابق بدهند، اما گویی فراموش کردهایم که این سلبریتیها در بلندمدت هیچ اقتداری ندارند. در هیجانهای زودگذر جامعه، همان بزنگاههایی که جامعه از منطق بنیانی خود فاصله میگیرد و به سمت احساساتیشدن حرکت میکند، در همان زمان که جامعه میخواهد شکل تودهای داشته باشد، شاید سلبریتیها بتوانند خود را نشان دهند، اما در بلندمدت مردم از سلبریتیها عبور میکنند و جامعه مسیر خودش را طی خواهد کرد. سلبریتیها از سوی مردم انتخاب میشوند، اینگونه نیست که کلیت جامعه در مقابل سلبریتیها منفعل باشند؛ هرچه بگویند قبول کنند و آنها نقش لیدری داشته باشند، نه! اینگونه نیست. سلبریتیها طبقهای هستند که بیشتر نقش پلاکارد یا بیلبورد را بازی میکنند، برای آرزوها، رویا و خواستههای بخشی از جامعه که آنها را دنبال میکنند وگرنه اگر همین سلبریتیها بخواهند چیزی بگویند که آن بخش از جامعه نخواهد بشنود، حتی اگر حرفی درست برای گفتن داشته باشند، با چنان فشار خردکنندهای مواجه میشوند که گاهی از سلبریتیبودن پشیمان میشوند. طبقه سلبریتیها، طبقهای است که در جامعه مدرن به وجود آمده، طبقهای است که وجود دارد، اما ساکنان آن دائمی نیستند.
منبع: مثلث
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۳۶۷۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا نباید نگران نسل Z بود؟
در جوامع غربی، بیشتر مردم معتقدند که کودکان امروزی نسبت به والدینشان در گذشته، شانس بهتری در زندگی نخواهند داشت. جوانان نیز از مسائلی مثل مشکلات در خرید مسکن و تغییرات آب و هوایی نگرانند.
به گزارش خبرآنلاین، یک نسل گسترده از جوانان در حال شکل گیری است. به طور جهانی، حدود ۲ میلیارد نفر بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ متولد شدهاند و جزء "نسل Z" هستند. در آمریکا و بریتانیا، این گروه یک پنجم از جمعیت را تشکیل میدهند که با جمعیت بومرها رقابت میکنند؛ در حالی که در هند و نیجریه، جوانان به طور قابل توجهی بیشتر از سالخوردگان هستند.
برای هر نسل، یک روایت ساده وجود دارد: بومرها مقارن با فراوانی پساجنگ و میلنیالها همزمان با تجربه بحران مالی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹. برای نسل Z، دیدگاه متداول این است که گوشیهای هوشمند آنها را ناراحت کرده و آیندهی تلختری را پیش روی آنها قرار داده است.
در جوامع غربی، بیشتر مردم معتقدند که کودکان امروزی نسبت به والدینشان در گذشته، شانس بهتری در زندگی نخواهند داشت. جوانان نیز از مسائلی مثل مشکلات در خرید مسکن و تغییرات آب و هوایی نگرانند. علمای اجتماع نگران هستند که نسل Z، که بیشترین زمان خود را در فضای مجازی سپری کردهاند، اکنون تحت تأثیر اضطراب و افسردگی قرار دارند. برخی سیاستمداران در آمریکا و بریتانیا به ممنوعیت استفاده از گوشیهای هوشمند و محدودیت رسانههای اجتماعی برای کودکان زیر ۱۶ سال فکر میکنند.
همه این موارد میتوانند باعث شود که به نسبت به نسل Z احساس امیدواری کمتری داشته باشیم. اما وقتی به دنیا و به معیارهای گستردهتری نگاه میکنیم، میبینیم که جوانان زومر از سرنوشت تلخی رنج نمیبرند. در بسیاری از جنبهها، آنها به خوبی عمل میکنند:
حدود چهار پنجم جمعیت ۱۲ تا ۲۷ ساله جهان در اقتصادهای نوظهور زندگی میکنند و به لطف رشد و گسترش فناوری، از وضعیت بهتری نسبت به والدین خود برخوردارند. اما در برخی مناطق، نگرانی وجود دارد که پیشرفت سریع دهههای گذشته ممکن است تکرار نشود. این اضطراب در چین مشهود است.
نسل Z به درستی مهارتهایی کسب میکنند که قابل بازاریابی هستند. بیشتر از آنها به دنبال مطالعه رشتههای علوم مهندسی و پزشکی هستند؛ در حالی که علوم انسانی از رواج خارج شدهاند.
به طور واضح، نسل Z در حال تحول دادن جهان کاری است. آنها قدرت مذاکره دارند - و این را میدانند. بسیاری از میلنیالها در سایه بحران مالی جهانی بزرگ شدند و از درخواست افزایش حقوق اجتناب میکردند. بهنظر میرسد که نسل Z کمتر نگرانی درباره ترک شغل برای فرصت بهتر یا زندگی لذتبخش دارند.
نسل Z، با توجه به علاقه بیشترشان به مسائل اجتماعی و محیط زیست، ممکن است تأثیرات مهمی در جوامع بگذارند. این جوانان کمتر به سرگرمیهای شبانهروزی و مصرف مواد مخدر توجه میکنند و زندگی غیرمسئولانهای ندارند. البته این تفاوتها ممکن است باعث افزایش احساس تنهایی و کاهش ارتباطات حضوری و کاهش روابط جنسی شود. همچنین، نرخهای گزارش شده از اضطراب و افسردگی در برخی مناطق در حال افزایش است، اگرچه این افزایش ممکن است ناشی از افزایش آگاهی از مشکلات روانی باشد.
نسل Z به طور چشمگیری در جهان کاری و اجتماعی تأثیر گذاشتهاند. آنها دارای مهارتها و قدرتهایی هستند که به آنها امکان میدهد نقش مهمی در جوامع و بازار کار ایفا کنند. این جوانان دارای ارادهی قویای هستند و ترجیح میدهند از فرصتهای بهتری در زندگی استفاده کنند.
از طرف دیگر، افراد میانسال ممکن است به دلیل تجربیات گذشتهی خود نگران شکلگیری جوانان Z و تأثیراتی که بر جوامع دارند، باشند. اما در آخر، اگر این تحولات به نفع جامعه باشد و فرصتهای بهتری برای همه افراد ایجاد شود، آنها هم میتوانند از این فرصتها بهرهمند شوند.
نسل Z به طور گستردهتری به فضای مجازی و فناوریهای روزمره وارد شدهاند. سرعت فراگیری تلفنهای هوشمند و برنامههای رسانه اجتماعی سبب شده تا این جوانان به دنبال راههایی برای مدیریت بهتر و سازندهتر از فضای مجازی بگردند. اینکه آیا این فضای مجازی به نفع آنها است یا ممکن است بر روی روانشان تأثیر منفی بگذارد، یک موضوع مورد بحث است. به هر حال، آنها به تدریج به شکلگیری روشهایی برای استفاده بهینه از فضای مجازی میپردازند تا از مزایا و معایب آن به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.
در گذشته، فناوریهای نوین همیشه همراه با مشکلاتی مواجه بودهاند. به همین ترتیب، استفاده از فضای مجازی نیز نیازمند تعادل و مدیریت صحیح است.
با انجام اقداماتی مانند اطلاعرسانی به جوانان درباره مخاطرات موجود در فضای مجازی، ارائه آموزشهای مرتبط با مدیریت زمان و تنظیم حدود استفاده از رسانههای اجتماعی، میتوان از بروز مشکلات روانی و اجتماعی جلوگیری کرد و از مزایای این فناوری به بهترین نحو بهره برد.