Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،شاهان حکومت پهلوی سه بار از ایران فرار کردند. رضاشاه در سال ۱۳۲۰ از ایران فرار و به آفریقای جنوبی تبعید شد. محمدرضاشاه نیز در سال ۳۲ از ایران فرار کرد و پس از کودتای آمریکایی-انگلیسی توانست مجددا به عرصه قدرت بازگردد، اما آخرین فرار محمدرضاشاه مربوط به ۲۶ دی‌ماه ۵۷ است که فراری بی‌بازگشت بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فروپاشی ارتش پوشالی رضاشاه

رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ از ایران فرار کرد. این فرار در روز‌های اوج جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد و کشور‌های متفقِ روسیه و انگلیس از شمال و جنوب به ایران حمله کردند و کشور ما را اشغال کردند. بهانه‌ی روس‌ها و انگلیسی‌ها برای حمله به ایران، حمایت و گرایش رضاشاه به آلمانی‌ها بود؛ رضاشاه نیز قبل از حمله تلاش کرد تا بهانه را از دست آلمانی‌ها بگیرد و متین‌دفتری، نخست‌وزیر، را که متمایل به آلمان بود از کار برکنار و علی منصور را جایگزین وی کرد، اما متفقین اعتماد خود را به رضاشاه از دست داده بودند و در پی برکناری وی از سلطنت بودند.

این تلاش‌ها در نهایت نتیجه‌بخش نبود و سرانجام در سوم شهریورماه ۱۳۲۰ نیرو‌های روس و انگلیس به ایران حمله کرده و کشور را اشغال کردند. نیرو‌های ارتش ایران به دستور رضاشاه هیچ مقاومتی نکردند و تنها سه نفر به صورت شخصی در مرز‌های شمالی کشور مقاومت کرده و به شهادت رسیدند.

بیشتر بخوانید:حقایقی درباره فرار سران رژیم پهلوی از ایران/ از محتوای ۳۸۴ چمدان فرح تا عملیات جابجایی تاج شاه مخلوع

اشرف پهلوی درباره روحیه رضاشاه در آن زمان می‌نویسد: «اطلاع بر این جریانات برای پدرم بقدری غیرمنتظره بود که یکباره قدرت مقاومتش را از دست داد و دچار چنان وحشتی شد که بدون توجه به عواقب کار و اثری که انتشار این خبر در مردم کرد، از تهران به اصفهان می‌رود و تصمیم می‌گیرد آن شهر را پایتخت کند.

من آن موقع پدرم را مردی شجاع و قوی تصور می‌کردم و در حققت در ابتدای کار هم همینطور بود، ولی بعد‌ها به خاطر سن زیاد و ترس از روس‌ها که با طرفدارانش در ایران با خشونت رفتار کرده بود، وقتی دید ارتشی که آن همه برای ایجادش خون دل خورده و تمام اتکایش به آن بوده به این زودی و سادگی مضمحل شده و روس‌ها به طرف تهران حرکت کرده‌اند روحیه خود را به شدت باخت.» [۱]رضاشاه در تبعید

برنامه سفری که انگلستان برای رضاخان تدارک دیده بود به این صورت بود که وی ابتدا به اصفهان منتقل شود و بعد از آن از طریق کرمان به بندرعباس برود و از آنجا بوسیله یک کشتی انگلیسی عازم هندوستان شود، البته در هند اجازه اجازه پیاده شدن و اقامت به رضاخان داده نشد و گفته شد که باید به جزیره موریس یکی از جزایر تحت مالکیت انگلستان بروند.

قبل از عزیمت رضاخان از اصفهان، دکتر سجادی وزیر راه که بیشتر از سایر وزرا مورد توجه بود مأمور شد به اصفهان برود و صلحنامه‌ای از وی برای انتقال املاک و اموال منقول و غیر منقول خود به پسرش بگیرد که به این ترتیب تمام املاک و اموالی که رضاخان در طول ۱۶ سال سلطنت از مردم غصب کرده بود به پسرش منتقل شد. [۲]تنها در موعد سقوط رضاخان و فرار او از ایران، به استناد بایگانی وزارت خارجه آمریکا نزدیک به ۲۰۰ میلیون دلار از ایران خارج شد. در کتاب «از قاجار به پهلوی» نوشته محمدقلی مجد، که به فارسی هم ترجمه شده است، منطبق بر اسناد وزارت خارجه آمریکا، آمده است: «رضا شاه هنگام کناره‌گیری از سلطنت یکی از ثروتمندترین مردم جهان بود. بر اساس بایگانی وزارت خارجه ایالات متحده، وی نزدیک به ۵۰ میلیون دلار در بانک تهران، ۱۸ میلیون دلار در بانک‌های نیویورک و حداقل ۱۰۰ میلیون دلار در بانک‌های لندن ذخیره کرده بود. وی همچنین مقادیر نامشخصی در بانک‌های سوییس سرمایه‌گذاری کرده بود. وی به بهانه خرید تسلیحات، عواید حاصل از فروش نفت ایران را به حساب شخصی خود در این بانک‌ها واریز می‌کرد.»

رضاخان در سال‌های سلطنت نزدیک به ۷ هزار دهکده و مناطق وسیعی از اراضی ایران را به املاک شخصی خود اضافه کرد. جواهرات سلطنتی نیز به این لیست اضافه می‌شود. [۳]فرار، کودتا و بازگشت با وعده دموکراسی

اولین فرار محمدرضا شاه از کشور در مرداد ماه ۱۳۳۲ رقم خورد. در ۲۲ مرداد ۱۳۳۲ شاه در اقدامی غیرقانونی، حکم برکناری محمد مصدق از نخست‌وزیری را به صورت محرمانه امضا کرد و بلافاصله برای در امان ماندن از تبعات این امضا به کلاردشت رفت. این حکم باید پیش از امضا توسط او از تصویب مجلس شورای ملی می‌گذشت؛ در حالی که هفدهمین دوره مجلس شورای ملی چند روز پیش از این قضیه با برگزاری رفراندوم منحل شده بود؛ بنابراین اقدام شاه غیرقانونی بود. او علاوه بر حکم برکناری مصدق، حکم نخست‌وزیری سرلشکر زاهدی که بازنشسته ارتش بود را هم امضا کرد.

سرهنگ نعمت‌الله نصیری مأمور تسلیم حکم شاه به محمد مصدق بود، ساعت ۲ بامداد ۲۵ مرداد به خانه مصدق در خیابان کاخ (فلسطین جنوبی) رفت. محافظان خانه نخست‌وزیر، او را که علاوه بر فرماندهی گارد سلطنتی، فرستاده شاه هم بود، دستگیر کردند. شاه به محض دریافت خبر بازداشت پیک خود، به همراه همسر خود ثریا با هواپیمای شخصی به بغداد رفت. خلبان این پرواز سرگرد محمد خاتم بود که بعد‌ها با فاطمه خواهر شاه ازدواج کرد.

شاه و نصیری پس از کودتای ۲۸ مرداد

پس از علنی شدن خبر فرار شاه از کشور، مردم به خیابان‌ها ریختند، مجسمه‌های او و پدرش رضاشاه را پایین کشیدند و علیه سلطنت شعار دادند.

کودتا در ۲۵ مرداد ناموفق بود، اما آمریکایی‌ها با پشتیبانی انگلیسی‌ها سه روز بعد توانستند دولت مصدق را سرنگون کرده و شاه که در ۲۸ مرداد در ایتالیا به سر می‌برد، در پیامی که از رادیو تهران پخش شد، وعده غیرمنتظره‌ای داد؛ وعده‌ای که یک بار دیگر ۲۵ سال بعد، دوم شهریور ۱۳۵۷ هم تکرار شد. شاه با هدف آرام کردن مردم به آن‌ها وعده دموکراسی داد و گفت که تنها اوست که می‌تواند در کشور دموکراسی واقعی برقرار کند. [۴]شاه مخلوع سرانجام در آخرین ساعات ۳۰ مرداد ۱۳۳۲ به کشور بازگشت.

فراری که بازگشت نداشت

روز ۲۶ دی‌ماه ۱۳۵۷ ساعت ۱۳:۰۸، محمدرضا پهلوی به‌همراه همسرش فرح، خاک ایران را به مقصد مصر ترک کرد. شاپور بختیار نخست‌وزیر، جواد سعید رئیس مجلس شورای ملی، علینقی اردلان وزیر دربار و جمعی از وابستگان درباری برای بدرقه وی حضور داشتند.

شاه در فرودگاه علت سفر خود به خارج را اینگونه توصیف کرد «مدتی است احساس خستگی می‌کنم و احتیاج به استراحت دارم. ضمناً گفته بودم پس از این که خیالم راحت شود و دولت مستقر گردد، به مسافرت خواهم رفت.» [۵]امیراصلان افشار، رئیس وقت تشریفات دربار در گفت‌وگویی که بعد‌ها به عنوان خاطرات او تدوین شده درباره می‌گوید: مساله سفر به امریکا آنچنان برنامه‌ریزی شده و مسلم بود که حتی آقای علی کبیری، آشپز اعلیحضرت که به دیدار فرزندش به آمریکا می‌رفت، با ما همراه شد! اما اعلیحضرت معتقد بودند که: «سولیوان سوء‌نیـت دارد و گزارش درستی از اوضاع ایران به کاخ سفید و مقامات وزارت امور خارجه آمریکا ارائه نمی‌دهد؛ بنابراین لازم است که خودم به آمریکا بروم و با کارتر و مقامات وزارت امور خارجه آمریکا ملاقات کنم و به آن‌ها بگویم که اقدامات شما در بی‌ثبات کردن ایران نه فقط برای ما بلکه برای تمام منطقه فاجعه‌بار خواهد بود.»

با چنان سابقه‌ای و با این هدف، سولیوان طی ملاقاتی با اعلیحضرت، موافقت دولت امریکا را برای سفر اعلیحضرت اعلام و تاکید کرد: «هواپیمای اعلیحضرت در فرودگاه «آندروز» نزدیک واشنگتن، به زمین خواهد نشست و از آنجا با هلیکوپتر به منزل دوست نزدیکتان «والتر آننبرگ» خواهید رفت...»

با این مقدمات، اعلیحضرت از سفر به امریکا راضی و خوشحال بودند و به من فرمودند: «در این صورت، حداکثر ۳-۲ ماه در سفر خواهیم بود، هدایایی تهیـه کنید تا به میزبان‌های خودمان بدهیم.» در تدارک سفر و تهیـه هدایا بودم که اعلیحضرت به من فرمودند: «کارتر پیشنهاد کرده بهتر است در سر راه امریکا، دو سه روز هم به اسوان (مصر) برویم و در آنجا با انور سادات و جرالد فورد (رییس‌جمهور سابق امریکا) درباره قرارداد «کمپ دیوید» ملاقات و مذاکره کنیم...»

با این مقدمات، اعلیحضرت و شهبانو و همراهان به اسوان رفتند و در فرودگاه بین‌المللی «اسوان» از طرف انور سادات و همسرش با تشریفات و احترامات بسیار، مورد استقبال رسمی قرار گرفتند. پس از ۳ روز، اعلیحضرت به من فرمودند: «مذاکرات ما تمام شده و سادات هم باید به یک سفر رسمی به سودان بروند، شما با سفیر آمریکا در قاهره تماس بگیرید و بپرسید که در چه روز و چه ساعتی ما وارد آمریکا می‌شویم.»

در لحظه، با سفیر آمریکا در قاهره تماس گرفتم و ایشان گفتند: با واشنگتن تماس خواهم گرفت و روز بعد، به من تلفن کرد و گفت: «متاسفانه مقامات آمریکایی در حال حاضر، مسافرت اعلیحضرت را به آمریکا صلاح نمی‌دانند!» بیم و نگرانی، وقتی پیام سفیر آمریکا در قاهره را به عرض اعلیحضرت رساندم، با ناراحتی و حیرت فرمودند: «این‌ها با پدر من هم همین کار را کردند. پدرم مایل بود که در هند و نزدیک ایران باشد و این وعده را هم داده بودند، ولی در بمبئی انگلیسی‌ها اجازه ندادند که پدرم حتی از کشتی پیاده شود و از آنجا، او را به جزیره موریس بردند... من اشتباه کردم که به این‌ها اعتماد کردم و به اسوان آمدم!» بعد به اردشیر زاهدی تلفن شد و او خیلی سریع با مراکش تماس گرفته بود و پادشاه مراکش، وزیر دربار خودش را به اسوان فرستاد و اعلیحضرت را دعوت کرد که به مراکش بروند.

در آن شرایط آشفته و عصبی، خودمان را در برابر یک توطئه یا فریب بزرگ می‌دیدیم و واقعاً نمی‌دانستیم که چه کنیم؟ هیچ یک از دولتمردان آمریکا دیگر به تلفن‌هایم پاسخی نمی‌دادند. ما با مختصری لباس و وسایل سفر کوتاه از ایران آمده بودیم و هیچ آمادگی برای تحمِل این شرایط ناگهانی و نامنتظره را نداشتیم. طرز صحبت کردن اعلیحضرت هم حتی عوض شده بود و دیگر وقار پادشاهی را نداشتند. [۶]

پی‌نوشت:

[۱]-mshrgh.ir/۲۷۰۵۷۴

[۲]-mshrgh.ir/۲۷۰۵۷۴

[۳]- mehrnews.com/news/۴۴۹۱۹۳۴

[۴]-mehrnews.com/news/۲۴۰۸۱۸۹

[۵]-https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۶/۱۰/۲۶/۱۶۲۸۳۶۰/

[۶]-mehrnews.com/news/۲۴۰۸۱۸۹

منبع:فارس

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: رژیم پهلوی حاشیه های سیاسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۹۱۴۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رمزگشایی از سیگنال‌های برجامی آمریکایی‌ها پس از عملیات وعده صادق/ آیا ایران به دنبال تغییر در دکترین ساختن بمب اتمی است؟

دکترین هسته‌ای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیت‌های موجود در حوزه هسته‌ای به‌منظور دستیابی به فنّاوری‌های روز نیز استفاده خواهد کرد.

سرویس سیاست مشرق- ارسال چند پیام از سوی آمریکایی‌ها و سپس تکذیب آن حکایت از سردرگمی کاخ سفید در تحلیل وقایع منطقه پس از عملیات درخشان وعده صادق دارد. پیش‌ازاین نشریه انگلیسی آی در گزارشی نوشته بود که و بایدن همه گزینه‌ها را «روی میز» نگه می‌دارد و در نظر دارد تا توافق برای جلوگیری ایران از تولید سلاح‌های هسته‌ای به‌عنوان بخشی از تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌تر برای جلوگیری از جنگ همه‌جانبه در خاورمیانه را احیا کند.

این نشریه انگلیسی که به محافل دیپلماتیک در لندن نزدیک است در ادامه با اشاره به موضوع احیای برجام نوشته است که کاخ سفید در حال بررسی توافق هسته‌ای جدید با ایران درازای لغو برخی تحریم‌های اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام‌عیار در منطقه جلوگیری کند، یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیس‌جمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هسته‌ای ایران می‌بیند.

پس از انتشار این گزارش روزنامه کویتی الجریده که مدعی انتشار اخبار محرمانه در منطقه است در خبری قابل‌توجه نوشت که ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا درباره برجام نیز آغاز شود!

البته این اخبار دو روز پس از انتشار از جانب یک مقام سیاسی در آمریکا تکذیب شده است، ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جریان کنفرانس خبری و در پاسخ به پرسشی در خصوص این دست گزارش‌ها اعلام کرد که در مورد راه‌های ارتباط خود با ایران ابراز نظر نکرده اما می‌بایست گفت آمریکا در حال مذاکره مستقیم با ایران در نیویورک یا هر جای دیگری در مورد برجام نیست.

برای مهار ایران با آن‌ها گفتگو کن!

برخی آگاهان سیاسی اعتقاد دارند که انتشار این دست اخبار از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکایی‌ها و تکذیب آن در تریبون‌های رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به آغاز مذاکراتی است که با دادن مشوق‌هایی ایران را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مهار کند. به‌عبارتی‌دیگر آمریکایی‌ها پس از مشاهده ضرب دست ایران در عملیات وعده صادق به این نتیجه رسیده‌اند که افزایش فشار بر ایران کارکرد خود را ازدست‌داده و تنها گزینه فعال روی میز گفتگو است.

این گزاره شواهد قابل‌توجهی دارد؛ باوجودآنکه طرف آمریکایی باز کردن میز مذاکره با ایران را تکذیب کرده اما مدتی قبل متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا بایدن در حال بررسی مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هسته‌ای با ایران است یا خیر؟ اعلام کرد که دولت بایدن بر این باور است که یک مسیر دیپلماتیک بهترین راه روبه‌جلو است.

البته آمریکایی‌ها برای باز کردن کریدور گفتگو با ایران از یک سیاست پیچیده و ترکیبی استفاده کرده و مسیر ابهام را پیش می‌برند، کاخ سفید هفته قبل معافیت‌های تحریمی را که به ایران اجازه می‌داد در پروژه‌های هسته‌ای با طرف‌های بین‌المللی همکاری کند را تمدید نکرده اما در اقدامی متقابل در باغ سبز مذاکره را نیز باز گذاشته است، این تاکتیک نشان می‌دهد که سیاست آمریکا در قبال ایران افزایش فشار با راهنما زدن به‌سوی مذاکره است!

درحالی‌که آمریکا با عدم تمدید معافیت‌های هسته‌ای مرگ برجام را تائید کرده اما در آن‌سو در حال دادن تنفس مصنوعی بی‌نتیجه به آن است، این سیاست به معنای تمایل آمریکا به دادن مشوق جدید به ایران نیست بلکه ایجاد اتمسفری است که با تمسک به آن راهبردهای جدید بازدارندگی از جانب ایران را مهار کند.

شورای آتلانتیک در گزارشی درباره اهمیت مهار ایران با کمک سیگنال‌های برجامی نوشته است:

تنش چشمگیر بین ایران و رژیم صهیونیستی در هفته‌های اخیر پتانسیل بالایی برای اشتباه محاسباتی در فقدان کانال‌های ارتباطی مستقیم را نشان می‌دهد. اگر ایران تصمیم بگیرد وضعیت خود را به‌عنوان یک کشور دارای آستانه هسته‌ای کنار بگذارد و سیاست خود را به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای بچرخاند، این خطر حتی جدی‌تر خواهد شد. علیرغم پیام‌های گسترده‌ای که در روزهای قبل از حمله به تهران ارسال شد و از آن خواست از پاسخ مستقیم علیه اسرائیل خودداری کند، ایران تصمیم گرفت سیاست مهار خود را کنار بگذارد. ایران در این مرحله به دنبال احیای بازدارندگی خود علیه اسرائیل حتی به قیمت تشدید تنش نظامی احتمالی بود.

آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟

تغییر در دکترین هسته‌ای ایران یکی از گزاره‌های جدید غربی‌ها برای افزایش فشارهایی است که ایران را به سوی کانال‌هایی هدایت می‌کند که خروجی آن طرح مهار است.

یکی از مهم‌ترین بازیگران در این طراحی مدیرکل آژانس است؛ رافائل گروسی در مصاحبه‌ای با دویچه وله، ضمن این ادعا که ایران نه ماه‌ها بلکه چند هفته با داشتن اورانیوم کافی برای تولید یک بمب اتمی فاصله دارد، اما این به آن معنا نیست که ایران در آن فاصله زمانی سلاح هسته‌ای دارد یا خواهد داشت.

البته گروسی گفته است که نمی‌توان نتیجه مستقیم گرفت که ایران اکنون سلاح اتمی دارد. به‌رغم همکاری‌های ایران با آژانس، گروسی در این مصاحبه همچنین مدعی شد آژانس سطح دسترسی لازم در ایران را ندارد و به همین دلیل سؤالات زیادی مطرح است!

مدیرکل آژانس بار دیگر درباره مواردی سخن گفته که به تعبیرش «مسائل باقیمانده» نام داشته و اعلام کرده است که برای حل این موارد تمایل به سفر به ایران را دارد. به نظر می‌رسد که مدیرکل آژانس بابیان ادعاهای پرونده‌های مفتوح در سطح یک کاتالیزور برای اعمال فشار به تهران عمل می‌کند.

واقعیت آن است که در حال حاضر اقدامات آژانس چیزی بیشتر از یک مزاحمت سیاسی نبوده و ثابت‌شده است که قرار نیست قدمی در جهت حل سه موضوع فنی یعنی «حل‌وفصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمین‌های ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریم‌های بازدارنده» بردارد، ازاین‌رو در شرایط فعلی سفر گروسی به تهران بی‌معنا بوده و تا زمانی که در نقش مزاحم فعال قرار دارد گفتگوی او با مقامات ایرانی عبور از خطوط قرمز هسته‌ای محسوب می‌شود.

واقعیت آن است که دکترین هسته‌ای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیت‌های موجود در حوزه هسته‌ای به‌منظور دستیابی به فنّاوری‌های روز نیز استفاده خواهد کرد، همچنین اظهارنظرهای شخصی باعث تغییر در خطوط کلی نظام نیز نخواهد شد.

همچنین باید به این نکته اشاره کرد که سیاست افزایش فشار و ارائه مشوق برای خروج ایران از مدار یک تاکتیک نخ‌نما شده است و اراده ایران در کنشگری فرا منطقه‌ای با این دست اظهارات ضد ایرانی همراه با سیگنال‌های مبهم دچار خلل نخواهد شد، عملیات موشکی اخیر سپاه پاسداران نشان داد دشمنان نه قادر به درک ابعاد گوناگون صبر استراتژیک ایران هستند و نه شناختی نسبت به قواعد نهان بازدارندگی در منطقه دارند!

دیگر خبرها

  • واکنش آمریکا به گزارش اخیر گروسی درباره ایران
  • آمریکا: برای عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای تلاش می‌کنیم
  • تلاش آمریکا برای عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای
  • فیلم/ تیتر روزنامه‌های ورزشی پنجشنبه ۶ اردیبهشت
  • آمریکا: با آژانس اتمی برای شفافیت بیشتر فعالیت‌های هسته‌ای ایران همکاری داریم
  • رمزگشایی از سیگنال‌های برجامی آمریکایی‌ها پس از عملیات وعده صادق/ آیا ایران به دنبال تغییر در دکترین ساختن بمب اتمی است؟
  • صفحه نخست روزنامه‌های استانی - چهارشنبه ۵ اردیبهشت
  • صفحه نخست روزنامه‌ - چهارشنبه ۵ اردیبهشت
  • دانشگاه‌های آمریکا در تسخیر معترضان به جنایات اسرائیل
  • عکس/ تیتر روزنامه‌های ورزشی چهارشنبه ۵ اردیبهشت