نقش نفت در نقشه آمریکا برای سوریه/ آیا ترامپ روی چین تمرکز خواهد کرد؟ +عکس و فیلم
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۹۵۷۶۴
سه هفته پیش از دستور ترامپ به پنتاگون برای خروج از سوریه، گزارشی منتشر شد که از کشف یک حوضه نفتی عظیم در آمریکا خبر میداد؛ آیا میان این دو ارتباطی وجود دارد؟
سرویس جهان مشرق - تصمیم ترامپ مبنی بر خروج سربازان آمریکایی [۱] با واکنشهای گوناگونی در داخل آمریکا مواجه شده است [۲] . بخش قابلتوجهی از ساختار حاکم بر این کشور با این تصمیم مخالف است و حتی فرماندهان نظامی در وزارت دفاع خود ترامپ هم تلاش کردهاند تا او را از تصمیم خود منصرف کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 صحبتهای ترامپ درباره لزوم خروج سربازان آمریکا از سوریه [دانلود]
در همینباره بخوانید:
›› «جیم» هم جیم زد / در کابینه ترامپ «سگ دیوانه» عقل کُل بود
«لیندسی گراهام» سناتور آمریکایی و از متحدان و حامیان ترامپ، چند هفته قبل، پس از یک ضیافت ناهار در کاخ سفید، در همینباره گفت: «من فکر میکنم، داریم مسائل [و سیر تحولات] را به شکل هوشمندانهای کُند میکنیم؛ در حالی که هدف، همیشه ثابت بوده است: بتوانیم از سوریه خارج شویم و در عین حال مطمئن شویم داعش هرگز برنمیگردد، شرکای ما تحت مراقبت هستند، و ایران مهار شده است [۴] .» البته گراهام ابتدا قصد داشت ترامپ را به لغو دستور خروج از سوریه متقاعد کند [۵] ، اما ظاهراً به همین اندازه قانع شده و احتمالاً کاهش سرعت خروج از سوریه را مقدمهای برای متقاعد کردن رئیسجمهور آمریکا به ماندن در این کشور میداند.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 اظهارات «لیندزی گراهام» درباره خروج آمریکا از سوریه پس از جلسه با ترامپ در کاخ سفید [دانلود]
در حالی که اکثر تحلیلها درباره تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه، روی جنبههای نظامی و استراتژیک این مسئله و همینطور تلاشهای زودهنگام ترامپ برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ تمرکز کردهاند [۶] ، مسئله انرژی و به خصوص فاکتور نفت، در تصمیمگیری رئیسجمهور آمریکا مورد غفلت قرار گرفته است. رئیسجمهور آمریکا در اولین نشست خود با کابینهاش در سال ۲۰۱۹ صحبتهایی کرد که (احتمالاً بدون آنکه خودش بداند) اهمیت زیادی داشتند. ترامپ در این صحبتها، در حضور خبرنگاران، با دفاع از تصمیم خود برای خروج از سوریه، در بیان دلیل این تصمیم چند جمله بسیار کلیدی گفت: «سوریه مدتها قبل [به دست اوباما] از دست رفت. به علاوه، ما [وقتی از سوریه حرف میزنیم] درباره ماسه و مرگ صحبت میکنیم. درباره یک ثروت هنگفت صحبت نمیکنیم؛ درباره ماسه و مرگ حرف میزنیم [۷].» اما منظور ترامپ از «ثروت هنگفت» چیست؟ پایگاه تحلیلی «نیو ایسترن آوتلوک» در گزارشی با عنوان «سرنوشت «اوج نفت» چه شد؟ [۸] » با یادآوری یکی از دروغهای بزرگ تاریخ، به مسئله نقش احتمالی نفت در تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه پرداخته است.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 ترامپ: سوریه فقط ماسه و مرگ است؛ بگذارید ایران و روسیه در آن بجنگند [دانلود]
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای پایگاههای تحلیلی غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 واکنشها به خبر خروج آمریکا از سوریه [دانلود]
نظریه «اوج نفت» چیست و از کجا آمده است؟
«ویلیام انگدال» کارشناس ژئوپلتیک نفت و نویسنده گزارش نیو ایسترن آوتلوک، در ابتدا مینویسد:
طی روزهای ابتدایی دولت جورج دابلیو بوش، مقالات بیشمار و حتی بیانیههای رسمی «آژانس بینالمللی انرژی» و دولتهای مختلف، حاکی از آغاز پدیدهای بود که نام آن را «اوج نفت [۹] » گذاشته بودند. در آن زمان، «دیک چنی» معاون اول سابق [بوش] و مدیر عامل سابق کمپانی «هالیبرتون [۱۰] » [از بزرگترین کمپانیهای خدمات میدانهای نفتی]، به عنوان رئیس کارگروه [انرژی] کاخ سفید انتخاب شده بود. در جریان اتفاقات [زمینهساز و] پیش از جنگ عراق در ماه مارس سال ۲۰۰۳، نظریه اوج نفت یا کاهش مطلق ذخایر نفت جهان، توضیحی، یا توجیهی، باورپذیر برای حمله بوش به عراق به نظر میرسید. خود من هم در مقطعی متقاعد شده بودم که این مسئله میتواند توضیحی برای جنگ نفتی در عراق باشد. با این حال، امروز دیگر کسی درباره اوج نفت صحبت نمیکند. و دلیل این مسئله، بسیار جالب است.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 رهبری در سال ۹۱: دلیل اصلی دشمنیها با ایران، حراست مقتدرانه نظام اسلامی از نفت و گاز این کشور است [دانلود]
نظریه «اوج نفت» مدعی است که تولید نفت در دنیا به نقطهای خواهد رسید که پس از آن مطلقاً کاهش پیدا خواهد کرد و امکان افزایش تولید دیگر وجود نخواهد داشت. انگدال در توضیح این نظریه مینویسد:
اوج نفت، اختراع برخی حلقههای مالی با همراهی کمپانیهای بزرگ نفتیای بود که برای توجیه قیمت فوقالعاده بالای نفت و برخی مسائل دیگر، از این نظریه استفاده میکردند و میکنند. نظریهای که برای توجیه قیمتهای بالای نفت، آن را ترویج میکردند، به دهه ۱۹۵۰ و یکی از زمینشناسان و کارشناسان عجیب و غریب نفت به نام «ماریون کینگ هوبارت [۱۱] » برمیگشت که برای کمپانی «شلاویل [۱۲] » [شعبه آمریکایی کمپانی «رویال داچ شل»] در شهر «هیوستون» ایالت تگزاس کار میکرد. کینگ هوبارت، که دوست داشت «کینگ» صدایش کنند، سال ۱۹۵۶، زمانی که برای کمپانی شلاویل در تگزاس کار میکرد، موظف شد مقالهای برای نشست سالانه «مؤسسه نفت آمریکا» بنویسد.
«ماریون کینگ هوبرت» برای اولین بار، نظریه «اوج نفت» را به طور رسمی مطرح کردآیا «کمبود نفت» یک افسانه است؟
نیو ایسترن آوتلوک ادامه میدهد:
هوبارت تمام نتایج مقاله سال ۱۹۵۶ خود، از جمله اینکه آمریکا در سال ۱۹۷۰ به نقطه اوج [تولید] نفت خواهد رسید، را بر این عقیده اثباتنشده استوار کرده بود که نفت، یک سوخت فسیلی است؛ یک ترکیب بیولوژیکی که از بقایای دایناسورهای مرده، جلبکها و دیگر اشکال حیات تشکیل میشود که مربوط به حدود ۵۰۰ میلیون سال قبل هستند. هوبارت نظریه منشأ فسیلی نفت را بدون هیچ تردیدی پذیرفت و هیچ تلاش آشکاری هم برای راستیآزمایی علمی این بخش بنیادین و محوری از استدلال خود نکرد. او صرفاً «ریشههای فسیلی نفت» را به عنوان یک حقیقت انجیلی [و واقعیت غیرقابلتردید] تلقی کرد و سپس یک ایدئولوژی جدید را حول محور آن ساخت؛ ایدئولوژیای «نومالتوسی» [مرتبط با نظریه انتساب فقر به رشد جمعیت [۱۳] ] مبتنی بر لزوم ریاضت در مواجهه با کمبود نفت. هوبارت ادعا کرد که میدانهای نفتی از قانون منحنی زنگولهای «گاوسی» پیروی میکنند، فرمولی که خودش هم [مطلق نیست، بلکه] قراردادی است.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 توضیحاتی درباره آرزوها و سیاستهای نفتی آمریکا [دانلود]
انگدال در توضیح بیشتر دلایل ترویج نظریه اوج نفت، مینویسد:
کمپانیهای غولپیکر نفتی انگلیس و آمریکا و بانکهای بزرگ حامی آنها، برای آنکه بتوانند قیمت و دسترسی به نفت، یعنی شریان اصلی اقتصاد جهان، را کنترل کنند، به افسانه کمبود نفت نیاز حیاتی داشتند. و این افسانه قرار بود طی بیش از یک قرن آینده، عنصر کلیدیِ قدرت ژئوپلتیک انگلیس و آمریکا باشد. هوبارت در مصاحبهای رُک و راست در سال ۱۹۸۹، اندکی پیش از مرگش، اذعان کرد روشی که برای محاسبه کل ذخایر نفتی قابلاستخراج در آمریکا از آن استفاده کرده، مطلقاً علمی نبوده است [۱۴] . به عبارت دیگر، روش مورد استفاده توسط هوبارت، مثل خیس کردن انگشت برای سنجیدن قدرت باد بود. هوبارت عملاً یک ادعای اثباتنشده و نادرست (مبنی بر اینکه نفت از بقایای بیولوژیکی فسیلشده تشکیل شده است) را تبدیل به بنیادی برای اثبات ادعای خود مبنی بر کمبود ذاتی و کاهش اجتنابناپذیر تولید نفت کرد: «این دانش، یک مبنای قدرتمند زمینشناختی را در مقابل گمانهزنیهای خودسرانه درباره پیدایش نفت و گاز در اختیار ما میگذارد. عرضه اولیه نفت، محدود است؛ سرعت تجدیدپذیری نفت، ناچیز است؛ و پیدایش نفت، محدود به آن نقاطی از کره زمین است که در آنها سنگهای زیرزمینی با لایه ضخیمی از رسوبات تهنشینشده پوشیده شدهاند.»
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 توضیحات «جان پرکینز» نویسنده کتاب «اعترافات یک مزدور اقتصادی» درباره دخالت دولت آمریکا در بازار نفت [دانلود]
آیا ذخایر نفت خاورمیانه قابلچشمپوشی است؟
نویسنده تأکید میکند: «وقتی این طرزتفکر، در جهان زمینشناسی (جهانی که کتابهای درسی آن عمدتاً در آمریکای تحت سلطه کمپانیهای بزرگ نفتی نوشته شده بودند) پذیرفته میشد، دیگر تنها مسئله کنترل مناطق غنی از نفت میماند که باید از طریق سیاسی یا، در صورت لزوم، از راه نظامی به دست میآمد. این در حالی است که سال ۱۹۵۶ وقتی هوبارت پیشبینی ترسناکش درباره ذخایر «تمامشدنی» و «محدود» نفت را انجام داد، صرفاً اندکذرهای از سطح کره زمین حتی در معرض حفر چاههای نفت قرار گرفته بود.» انگدال برای تشریح حجم عظیم نفت در کره زمین، به اظهارات «مایکل هالبوتی» زمینشناس شناختهشده و مهندس نفت اهل تگزاس در سال ۱۹۸۰ در روزنامه والاستریتژورنال اشاره میکند:
حدود ۶۰۰ حوضه نفتی در جهان وجود دارد. از این تعداد، ۱۶۰ حوضه به بهرهبرداری تجاری رسیدهاند، عملیات شناسایی ۲۴۰ حوضه پیشرفت کم یا متوسطی داشته است، و ۲۰۰ حوضه باقیمانده عملاً شناسایی نشدهاند. تا سال ۱۹۷۸، حدود ۳/۵ میلیون چاه نفتی در جهان حفر شده است که ۷۳ درصد از آنها تنها در آمریکا حفر شدهاند. با این حال، حوضههایی که پیشبینی میشود در آمریکا کشف شوند، تنها ۱۰/۷ درصد از حوضههای نفتی کل جهان را تشکیل میدهند. به این ترتیب ۸۹/۳ درصد باقیمانده از حوضههای احتمالی در دنیا تا کنون تنها ۲۷ درصد از چاههای حفرشده را به خود اختصاص دادهاند. حوضههای خاورمیانه نسبتاً کوچک هستند و کمتر از ۵ درصد از کل نفت دنیا را در خود جای دادهاند [۱۵] . در عوض، حفاری عمیقتر در خلیج مکزیک، آبهای اطراف ویتنام، آبهای اطراف سواحل شرقی آمریکا، دریای چین شرقی، و غیره، منجر به پیدایش حجم وسیعی از نفت خواهد شد.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 توضیحاتی درباره دلایل آمریکا برای دخالت نظامی در سوریه [دانلود]
حوضه جدید نفتی در آمریکا چه ارتباطی با خروج ترامپ از سوریه دارد؟
در ادامه گزارش آمده است:
هوبارت بر اساس برآوردهای خود که کل ذخایر نفت آمریکا را ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد بشکه تلقی میکرد، پیشبینی نمود که تولید نفت آمریکا در اواخر دهه ۱۹۷۰ به اوج خود میرسد و سپس کاهش شتابنده تولید نفت در این کشور طبق منحنی زنگولهای آغاز خواهد شد. این پیشبینی در خوشبینانهترین حالت، نگرانکننده بود؛ و البته نادرست. در اینجا نمیخواهم به شواهد علمی روسی در دهه ۱۹۵۰ بپردازم که بر اساس روشهای تجربی نشان میداد نفت به طور مداوم در عمق گوشته زمین، بر اثر فشار و دمای بیاندازه زیاد، دارد تولید میشود و بنابراین به هیچ عنوان در حال پایان یافتن نیست. در این گزارش صرفاً به یکی از بولتنهای اخیر «تحقیقات زمینشناسی آمریکا» [از آژانسهای علمی دولت آمریکا] استناد میکنم.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 دعوای روسیه و آمریکا بر سر ذخایر نفتی قطب شمال، نمونهای از اهمیت حوضههای نفتی کشفنشده [دانلود]
نیو ایسترن آوتلوک سپس توضیح میدهد:
۲۸ نوامبر [سال ۲۰۱۸، سه هفته پیش از اعلام تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه]، وزارت کشور آمریکا کشف یک ذخیره عظیم نفت و گاز در منطقهای از غرب تگزاس به سمت ایالت آریزونا را تأیید کرد. این وزارتخانه از طریق آژانس تحقیقات زمینشناسی خود اعلام کرد که منطقه شِیل [متشکل از سنگهای نفتی] «ولفکمپ» و منطقه سنگ آهکی «بون اسپرینگ» واقع در بالای آن، در حوضه «دلاوِر»، بخشی از حوضه نفتی «پِرمیان» در نواحی تگزاس و نیومکزیکو «مطابق تخمینهای میانه، حاوی ۴۶/۳ میلیارد بشکه نفت، حدود ۸ تریلیون (هشت هزار میلیارد) متر مکعب گاز طبیعی، و ۲۰ میلیارد بشکه گاز طبیعی مایع» است. این تخمین شامل ذخیره نفت مداوم و غیرمتعارف [قابلاستخراج از روشهایی غیر از حفر چاههای معمولی نفت] میشود و منابع ناشناخته و از نظر فنی قابلاستخراج را در بر میگیرد. «جیم رایلی» مدیر آژانس تحقیقات زمینشناسی، تخمینها درباره حوضه دلاوِر را «بزرگترین ارزیابیهای منتشرشده در تاریخ درباره یک حوضه نفت و گاز مداوم [۱۶] » توصیف کرده است. به طور خلاصه، این کشف، خبر فوقالعاده مهمی برای ذخایر انرژی آمریکا محسوب میشود.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 نمونهای از دستکاری قیمت نفت توسط دولت آمریکا با همکاری رژیم سعودی [دانلود]
آیا «اوج نفت» یک نظریه سیاسی بود؟
انگدال گزارش خود را اینگونه پی میگیرد:
آژانس تحقیقات زمینشناسی تصریح میکند که کمپانیهای نفت و گاز در حال حاضر، هم با استفاده از روش سنتی چاه عمودی و هم به کمک روش حفاری افقی و شکست هیدرولیکی دارند از حوضه دلاوِر، نفت و گاز شِیل استخراج میکنند. این آژانس همچنین خاطرنشان میکند که حوضه دلاوِر در منطقه ولفکمپ و بون اسپرینگ، بیش از دو برابرِ حوضه «مرکزی» است [در حالی تا پیش از این تصور میشد حوضه مرکزی، بزرگترین حوضه در مجموعه حوضههای نفتی پرمیان است]. البته حتی قبل از این کشف جدید درباره نفت و گاز شِیل در منطقه تگزاس-آریزونا در اطراف حوضه پرمیان هم آمریکا، با احتساب مقادیر تخمینی نفت شِیل، دارای بزرگترین ذخایر بالقوه نفت جهان به شمار میرفت. طبق نتایج یک تحقیق که ماه جولای سال ۲۰۱۸ توسط کمپانی مشاورهای «رایستاد انرژی» نروژ، آمریکا ۲۶۴ میلیارد بشکه نفت دارد که بیش از نیمی از آن در شِیل نهفته است. این میزان نفت، بیش از ۲۵۶ میلیارد بشکه نفت روسیه و ۲۱۲ میلیارد بشکه نفت عربستان است [۱۷] .
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 فرآیند شکست هیدرولیکی چگونه انجام میشود (انگلیسی) [دانلود]
در ادامه میخوانیم:
اگر برآوردهای جدید آژانس تحقیقات زمینشناسی را نیز به تخمینهای قبلی اضافه کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که مجموع ذخایر نفتی آمریکا بیش از ۳۱۰ میلیارد بشکه است. به این ترتیب معلوم میشود پیشبینیهای کینگ هوبارت درباره رسیدن تولید نفت آمریکا به اوج خود در دهه ۱۹۷۰، کاملاً بیمعنی بوده است. آنچه در دهه ۱۹۷۰ اتفاق افتاد، عملاً دخالت کمپانیهای بزرگ نفتی [در سیاست خارجی دولت آمریکا] با هدف جایگزین کردن نفت فوقالعاده ارزان خاورمیانه به جای حفاری برای استخراج نفت داخلی آمریکا بود. استدلال اوج نفت، از دید این کمپانیها، یک معضل سیاسی مفید بود که پیامدهای ژئوپلتیک گستردهای برای سیاستهای آمریکا در قبال خاورمیانه پس از دهه ۱۹۷۰ داشت. اکتشافات جدید در تگزاس و آریزونا نیز این اطمینان خاطر را میدهد که تخلیه سریعتر نفت ذخایر نفتی شِیل در آمریکا در مقایسه با روشهای متعارف، موجب پایان زودهنگام تولید نفت در این کشور نخواهد شد.
مجموع ذخایر نفتی کشورها در آب (آبی)، سنگهای نفتی (سیاه)، خشکی (سبز) و شِیلنیو ایسترن آوتلوک گزارش خود را اینگونه به پایان میرساند: «امروز که آمریکا، بالاتر از روسیه و عربستان، تبدیل به بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان شده است، نظریه اوج نفت و اکتشافات جدید در این کشور پیامدهای مهم ژئوپلتیکی را در بر خواهد داشت. این مسئله همچنین میتواند توضیح بدهد که چرا رئیسجمهور آمریکا اخیراً احساس کرد که میتواند دستور خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را صادر کند. طی چند سال آینده، تغییرات ژئوپلتیک وسیعی رخ خواهد داد.»
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 جزئیات و پیامدهای خروج آمریکا از سوریه [دانلود]
آیا خروج از سوریه، تلاش ترامپ برای فرار از شکست است؟
ترامپ یک تاجر است، نه یک سیاستمدار؛ و با توجه به آنچه در بالا گفته شد، به نظر میرسد تصمیم وی برای خروج از سوریه هم یک تصمیم نظامی نبوده، بلکه یک تصمیم اقتصادی بوده است. اگر پیشبینیهای هالبوتی درست باشد، خلیج مکزیک، ویتنام و «دریای چین شرقی» حاوی مقادیر فراوانی نفت هستند. آیا میتوان از اینها نتیجه گرفت که رئیسجمهور آمریکا از سوریه صرفنظر کرده است تا برنامهریزیهای کابینهاش را معطوف به چین و نیروهای نظامی خود را آماده اعزام به اطراف این کشور کند؟ مسئله دریای چین جنوبی، در مجاورت ویتنام، از آغاز ریاستجمهوری ترامپ بارها و بارها موضوع اختلافات میان پکن و واشینگتن بوده است. آیا اختلافات درباره دریای چین شرقی و دریای چین جنوبی، اختلاف بر سر نفت است؟ لیندسی گراهام بعد از نشست با ترامپ، در اظهاراتی عجیب گفت رئیسجمهور آمریکا به او چیزهایی گفته است که آنها را نمیدانسته است [۱۸] و بنابراین اکنون احساس بسیار بهتری نسبت به سیاست ترامپ درباره سوریه دارد [۱۹] . آیا موضوع گفتوگوی آنها هم نفت بوده است؟
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمیکند.فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4 توضیحاتی درباره خروج آمریکا از سوریه [دانلود]
البته همه اینها صرفاً یکی از احتمالات موجود درباره اقدام ناگهانی ترامپ درباره سوریه است. برخی کارشناسان معتقدند خروج نیروهای آمریکایی از سوریه صرفاً یک «وقفه» است، نه «توقف» دخالت آمریکا در این کشور. حتی عدهای میگویند نقشه ترامپ عملاً به معنای «ماندن» در سوریه و نه ترک این کشور است [۲۰] . شاید هنوز برای اظهارنظر قطعی درباره دلیل یا دلایل تصمیم خودسرانه ترامپ برای خروج از جنگ سوریه زود باشد، اما اگر همه نظریههای بالا هم اشتباه باشند، یک نظریه دیگر نیز وجود دارد. ترامپ، چه در تبلیغات انتخاباتی و چه پس از پیروزی در انتخابات، بارها گفته است که دوران ریاستجمهوری او مملو از «پیروزی» و خالی از «شکست» خواهد بود. تحولات سوریه و خالی شدن دست آمریکا از گزینههایی برای دخالت در سرنوشت این کشور، ترامپ را به یک «شکست» بزرگ نزدیک کرده است و شاید عقبنشینی نیروهای آمریکایی از سوریه، تلاش ترامپ برای «خداحافظی در اوج» و فرار از این «شکست» حتمی در مقابل ایران و روسیه باشد. برخی از شواهدی را که حکایت از صحت این نظریه آخر دارند در گزارش بعدی مشرق بررسی خواهیم کرد.
در همینباره بخوانید:
›› ترامپ: هستهای بهانه است، فروش نفت نشانه است / آمریکا در آرزوی تبدیل شدن به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان
[۱] We have defeated ISIS in Syria, my only reason for being there during the Trump Presidency. Link
[۲] Trump Withdraws U.S. Forces From Syria, Declaring ‘We Have Won Against ISIS’ Link
[۳] Trump 'orders US troops to slow down Syria withdrawal' Link
[۴] Senator Says Trump Is Re-Evaluating Quick Syria Withdrawal Link
[۵] Trump ally Graham: president 'thinking long and hard about Syria' Link
[۶] What Trump's Syria Withdrawal Means for the Middle East Link
[۷] Remarks by President Trump in Cabinet Meeting Link
[۸] Whatever Happened to Peak Oil? Link
[۹] Peak oil Link
[۱۰] Halliburton Link
[۱۱] M. King Hubbert Link
[۱۲] Shell Oil Company Link
[۱۳] Malthusianism Link
[۱۴] M. King Hubbert - Session VII Link
[۱۵] OPEC, the Gulf, and the World Petroleum Market Link
[۱۶] USGS Identifies Largest Continuous Oil and Gas Resource Potential Ever Link
[۱۷] U.S. Has World’s Largest Oil Reserves Link
[۱۸] After lunch with Trump, Lindsey Graham shifts course on Syria: ‘I think the president’s taking this really seriously’ Link
[۱۹] Graham after meeting with Trump: I feel a lot better about Syria now Link
[۲۰] Lindsey Graham’s description of Trump’s Syria withdrawal plan sounds suspiciously like a plan to stay in Syria Link
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار سکه و ارز اعتراضات فرانسه بودجه 98 جام ملت های آسیا آمریکا ایران بشار اسد پنتاگون تحولات سوریه ترامپ حوضه نفت خاورمیانه خروج آمریکا از سوریه خلیج مکزیک داعش دریای چین شرقی ذخایر نفت سوریه لیندزی گراهام نفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۹۵۷۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ
منبع: تایم
تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: دو بخش از گفت و گوی مفصل و 16 هزار کلمه ای مجله تایم با ترامپ را در روزهای گذشته خواندید. عصر ایران شاید نخستین رسانه ایرانی بود که ساعاتی بعد از انتشار مجله تایم بخش اول گفت و گو را منتشر کرد که در آن گفته بود اشتباه او در دوره اول این بوده که زیادی خوب بوده! در بخش دوم هم گفت در دوره بعدی تلافی خواهد کرد ( البته اگر دوره بعدی در کار باشد). و حال نوبت به بخش سوم رسیده با این مقدمه مصاحبه کننده:
ترامپ از زمان خروج از قدرت، کوشیده تا گروهی از موافقان را مهندسی کند و میادین اولیه را در رقابتهای سنا و مجلس نمایندگان در اختیار بگیرد. امیدوار است که بدنۀ جمهوریخواهان مملو از افراد سرسخت ماگا باشد تا بتواند بر دستورکار قانونگذاری و نامزدها تأثیر بگذارد.
"جیم بنکس" (نمایندۀ ایندیانا، رئیس پیشینِ کمیتۀ مطالعات جمهوریخواهان (RSC) و نامزد حزب جمهوریخواه در مجلس سنای ایالت)، جلسۀ برنامهریزی RSC در آگوست 2022 را با حضور ترامپ در اقامتگاهش واقع در بدمینسترِ نیوجرسی به یاد میآورد.
او به خاطر میآورد که با ورود گروه هواداران ترامپ اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه افبیآی به مارالاگو حمله کرده است. بانکها مطمئن بودند که این جلسه لغو خواهد شد، اما لحظاتی بعد، ترامپ با بیقیدی از درها عبور کرد و متعهد شد که دوباره نامزد میشود.
بنکس ترامپ را با این گفته بهخاطر میآورد: «وقتی انتخاب شوم به متحدانی در کنگره نیاز دارم». حالا بنکس میگوید «تفاوت دورۀ دوم ترامپ این است که او پشتیبانهایی در کنگره خواهد داشت که پیش از این نداشته است».
قصد ترامپ برای بازسازی روابط آمریکا در خارج از کشور میتواند در همینحد تأثیرگذار باشد. ایالات متحده از زمان تأسیس، به دنبال برپاییِ اتحادهایی براساس ارزشهای مشترکِ مبتنی بر آزادی سیاسی و اقتصادی بود. ترامپ نسبت به پیشینیان خود و درقبال روابط بینالملل رویکرد معاملهگرایانهتری دارد ولی از متحدان سودجو و رهبران خودکامهای مثل "شیجینپینگ" (رئیسجمهور چین)، "ویکتور اوربان" (نخستوزیر مجارستان)، یا " ژائیر بولسونارو" (رئیسجمهور سابق برزیل) بیزار است.
بههمیندلیل وقتی همین اواخر در یکی از گردهماییهای تبلیغاتی گفت که روسیه میتواند با کشور ناتویی [که او معتقد است به قدر کافی برای دفاع جمعی هزینه نمیکند]، «هر کاری میخواهد بکند» متحدان سنتی آمریکا را به وحشت انداخت.
ترامپ به من میگوید این سخن بیراه نبوده است و اضافه میکند: «اگر نمیخواهید هزینه کنید، پس خودتان هستید و بس. ترامپ از مدتها پیش گفته است که ائتلاف آمریکا را از بین میبرد. "ینس استولتنبرگ"(دبیرکل سابق ناتو)، تهدید دورهٔ نخست ترامپ برای خروج از ائتلاف را عامل تشویق سایر اعضا به افزودن بیش از 100 میلیارد دلار به بودجۀ دفاعی ناتو میداند.
اما ناتوی ناامن همانقدر که به نفع آمریکاست، به نفع روسیه نیز خواهد بود. تهاجم سال 2022 رئیسجمهور ولادیمیر پوتین به اوکراین از نظر خیلیها در اروپا و ایالات متحده، آزمونی برای رویکرد مبسوط او به بازسازیِ امپراتوری شوروی قلمداد میشود. در زمان بایدن و کنگرۀ دوحزبیاش، ایالات متحده بیش از 100 میلیارد دلار برای دفاع از خود به اوکراین ارسال کرد. بعید است ترامپ همین میزان حمایت را از کییف ارائه کند.
او پس از بازدید اوربان از مارالاگو در ماه مارس گفت: «یک پنی هم به اوکراین نخواهم داد.» ترامپ در مصاحبۀ ما میگوید: «هیچ هزینهای نمیکنم مگر اینکه اروپا همتراز عمل کند. اگر اروپا قرار نیست پولی بپردازد، چرا ما باید پرداخت کنیم؟ جنگ آنها را بیشتر تحتتأثیر قرار میدهد. ما یک اقیانوس در میانمان داریم.» (کشورهای اتحادیۀ اروپا بیش از 100 میلیارد دلار به اوکراین کمک کردهاند.)
ترامپ از لحاظ تاریخی تمایلی به انتقاد یا مقابله با پوتین ندارد. ادعای دخالت روسیه در انتخابات 2016، او را در کنار خودکامۀ روسی قرار میدهد. حتی ترامپ درحالحاضر نیز از پوتین برای اهداف سیاسیاش استفاده میکند. وقتی از ترامپ پرسیدم که چرا فراخوانی برای "ایوان گرشکویچ" (خبرنگار والاستریتژورنال که یک سال است به ناحق و به اتهامات واهی در زندان مسکو زندانی است) نداده، گفت: «دارم روی این موضوع کار میکنم. گرشکویچ باید آزاد شود و تردید دارم این اتفاق پیش از انتخابات رخ دهد.» ترامپ میگوید: «این خبرنگار باید آزاد شود. نمیدانم در زمان بایدن آزاد شد یا نه، ولی من او را آزاد خواهم کرد.»
متحدان آسیاییِ آمریکا هم مثل متحدانِ اروپاییاش، ممکن است بهسببِ رهبری ترامپ تنها بمانند. وزیر امور خارجۀ تایوان اخیراً اعلام کرده است که کمک به اوکراین برای جلوگیری از حملۀ "شیجینپینگ" به جزیره بسیار مهم است. ترامپ میگوید: «رهبران کمونیست چین باید درک کنند که چنین چیزهایی آسان نیست»، اما مشخص نمیکند که به دفاع از تایوان خواهد آمد یا نه.
موضع ترامپ دربارۀ استقرار نیروهای فعلی آمریکا در آسیا مشخصتر است. اگر کرۀ جنوبی هزینۀ بیشتری برای حمایت از نیروهای آمریکایی و جلوگیری از رژیم جنگطلبِ "کیمجونگاون" در شمال پرداخت نکند، ترامپ پیشنهاد میکند که ایالات متحده نیروهای خود را خارج کند. او به تایم میگوید: «ما 40هزار سرباز داریم که در موقعیتی ناایمن قرار دارند (تعداد واقعی 28هزار و پانصد نفر است.) و این وضع هیچ معنایی ندارد. چرا باید از دیگری دفاع کنیم آن هم وقتی که از کشوری بسیار ثروتمند صحبت میکنیم.»
«انزواگرایی معاملهای» میتواند اهرم فشار اصلیِ سیاست خارجی ترامپ باشد، اما محدودیتهایی نیز وجود دارد. ترامپ میگوید: «در رویارویی با ایران به اسرائیل می پیوندم» و میافزاید: «اگر آنها به اسرائیل حمله کنند... بله، ما آنجا خواهیم بود.» او میگوید به این باور رسیده که بعید است دو دولتِ فلسطین و اسرائیل در کنار هم و در صلح به سر ببرند. او میگوید: «زمانی فکر میکردم ایدۀ دودولتی میتواند کارساز باشد، اما اکنون فکر میکنم تحقق این ایده بسیار دشوار است.»
بااینحال حتی حمایت او از اسرائیل نیز تماموکمال نیست. او از رفتار اسرائیل در جنگش علیه حماس (که منجر به کشتهشدن بیش از 30 هزار فلسطینی در غزه شد)، انتقاد کرده و از ملت خواسته «جنگ را به پایان برسانند. » وقتی میپرسم آیا او برای سوقدادن اسرائیل به خاتمۀ جنگ، توقفِ کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل را در نظر دارد، نمیگوید بله، اما رد هم نمیکند. او بهشدت از "بنیامین نتانیاهو"، (نخستوزیر اسرائیل) که زمانی متحد نزدیکش بود، انتقاد میکند. ترامپ میگوید: «تجربۀ بدی با بیبی داشتم.» بهگفتۀ ترامپ، عملیات ژانویۀ 2020 ایالات متحده برای ترور ژنرال ارشد ایرانی قرار بود حملۀ مشترک ما باشد تا اینکه نتانیاهو در آخرین لحظه پا پس کشید. او میگوید: «هرگز این پاپسکشیدن را فراموش نمیکنم.» او نتانیاهو را به خاطر ناتوانی در جلوگیری از حملۀ 7 اکتبر و نفوذ شبهنظامیان حماس به جنوب اسرائیل مقصر میداند و میگوید: «آنها حدود 1200 نفر را با اعمال وحشیانهای از جمله زندهسوزاندنِ خانوادهها و تجاوز به زنان و دختران به قتل رساندند.» ترامپ میگوید: «این واقعه در زمان ریاست بیبی اتفاق افتاد.»
من در دومین روز محاکمۀ ترامپ در نیویورک به تاریخ 17 آوریل، پشت پیشخوان فروشگاهی در خیابان 139 و برادوی ایستادهام. آمدهام او را ببینم که قرار است برای توقفِ کمپین (که درخلال برگزاری دادگاه برگزار میشود) صحبت کند. بودگای کالیفرنیا را برای سخنرانی انتخاب کرده است. در سال 2022، یکی از کارمندان فروشگاه، مشتریای را که به او حمله کرده بود، با چاقو به قتل رساند و دادگاه او را به قتل درجه دو متهم کرد.
این اتهامات بعدها در میانۀ خشم عمومی نسبت به ویدئوهایی که نشان میداد کارمندی برای دفاع از خود دست به این کار زده، کنار گذاشته شد. چوب بیسبالِ پشت پیشخوان به بیم فروشنده از حملات احتمالی اشاره دارد. وقتی ترامپ وارد میشود، از مالک فروشگاه، معد احمد (مهاجر یمنی) دربارۀ وضعیت امنیتی سؤال میکند. ترامپ به احمد می گوید: «باید جواز اسلحه داشته باشی. اگر تفنگ داشتی، هرگز سرقت اتفاق نمیافتاد.»
به گفته افبیآی، ترامپ در مسیر مبارزات انتخاباتیاش همیشه به جرم و جنایت اشاره دارد و آمریکای شهری را عرصۀ نبرد درندهخویان ترسیم میکند. این در حالی است که طبق آمار، جنایات خشونتآمیز در سالهای اخیر کمتر شده و بهگفتۀ FBI، میزان قتلهای شهری در سال 2022، 6 درصد و در سال2023، 13درصد کاهش یافته است.
وقتی به این موضوع اشاره میکنم، ترامپ میگوید که فکر میکند دادههای گردآوریشده در ادارات پلیس ایالتی و محلی، دستکاریشده و نادرست است. او می گوید: «کاهش جرم و جنایت کذب است.» او متعهد شده گارد ملی را در دورۀ دوم (حتمالاً بدون درخواست فرمانداران) به شهرهایی که با جرم و جنایت دستوپنجه نرم میکنند، بفرستد و قصد دارد کمکهای وزارت دادگستری را فقط در شهرهایی که روشهای پلیسیِ ترجیحیاش (مانند طرح «توقف و حرکت») را اتخاذ میکنند، تصویب کند.
از نظر منتقدان، توجه ترامپ به جنایت قابلتوجه است. در نظرسنجیها، تعداد زیادی از حامیان او بر این عقیدهاند که اکنون در ایالات متحده نژادپرستیِ ضدسفیدپوستان معضلی بزرگتر از نژادپرستیِ سیستماتیک است (که مدتهاست سیاهپوستان آمریکایی را در مضیقه قرار داده است). وقتی از او میپرسم که آیا با این گفته موافق است، ترامپ مخالفتی ابراز نمیکند و به تایم میگوید: «گرایشی آشکارا ضدسفیدپوست در کشور پدید آمده و نباید مجاز قلمداد شود.» مشاوران میگویند دولت ترامپ در دورۀ دوم، دستورات اجرایی بایدن را که برای تقویت تنوع و برابری نژادی طراحی شده، لغو خواهد کرد.
توان ترامپ در مبارزات انتخاباتی برای رسیدن به کاخ سفید در بحبوحۀ برگزاریِ چنین دادگاه جناییِ بیسابقهای، محصول کارزار حرفهایتری است که از درگیریهای داخلی اجتناب کرده است. "الیز استفانیک" (نمایندۀ نیویورک) میگوید: «او تیم بسیار منسجمی دارد و حکایت از این دارد که دورۀ دوم ریاستش بسیار منظم و متمرکز خواهد بود.» چنین سازوکاری به حزب بزرگ جمهوریخواه نیز تعمیم خواهد یافت.
تشکیلات جمهوریخواه در سال 2016 موفق نشد کارزار انتخاباتی ترامپ را از ریل خارج کند، بههمیندلیل تلاش کرد تا او را با کارکنان تعدیلگر احاطه کند، ولی حالا بیشتر جمهوریخواهان ماگائیستهای تبشیری هستند. ترامپ کمیتۀ ملی جمهوریخواهان را تصفیه کرده و رهبران دستچینشده - از جمله عروسش - را بر کار گمارده است. آنها طبق گزارشها آزمایشهای وفاداری را بر متقاضیان شغلی بالقوه تحمیل میکنند و از داوطلبان میپرسند که آیا ادعای تقلب در انتخابات 2020 را باور دارند یا نه؟ ترامپ با جذبِ هر فردی که معتقد به بُرد بایدن است، مشکل دارد و میگوید: «به طرفداران بایدن حس خوبی ندارم.»
گروههای سیاستگذاری در حال ایجاد دولتی مملو از مؤمنان واقعی و مسیحیان تبشیری هستند. پروژۀ 2025 "بنیاد هریتیج" با آموزش پرسنل احتمالی برای دورۀ دوم ترامپ، برنامههایی را برای قوانین و دستورات اجرایی طراحی کرده است. مرکز نوسازی آمریکا به رهبری "راسل ووت" (مدیر سابق دفتر مدیریت و بودجۀ ترامپ)، وقف سلب قدرت از دولت اداری شده است، مجموعهای از بوروکراتها بر همهچیز (از تصمیمات ایمنی دارو گرفته تا محتویات ناهار مدارس) احاطه دارند. موسسۀ سیاسی "اول آمریکا" (America First)، پناهگاه تحقیقاتی پوپولیستهای راستگرای طرفدار ترامپ شده و به رهبری "استیون میلر"(مشاور مهاجرتی ترامپ) در حال تشدید مبارزات دادگاه علیه دولت بایدن است.
هدف این گروه ها این است که چشمانداز ترامپ را از روز نخست تحقق بخشند. ووت میگوید: «رئیسجمهور هیچگاه فرآیند سیاستگذاریِ درخور و دستاوردی نداشت که واقعاً در پی آن باشد و بتواند با افتخار در کارزار انتخاباتی از آن یاد کند. ما به مدد مراجع قانونی، مکانیسمها را مرتب و مسیر حرکت دولت آینده را هموار خواهیم کرد.» این مکانیسمها شامل مجموعهای از سیاستهای راستگرای مرزی (ازجمله کاهش بودجۀ وزارت دادگستری و کاهش مقررات آبوهوا و محیطزیست) است.
ستاد انتخاباتی ترامپ میگوید که او تصمیمگیرندۀ نهایی است و سیاستهای پیشنهادیِ این سازمانها به فرمان ترامپ اجرا میشوند، اما این مشاوران دستکم میتوانند خط مقدمِ جدال برنامهریزیشده علیه دولت پنهان (دیپاستیت) باشند و هوش بوروکراتیک را با غیرتِ ضدبوروکراتیکِ رهبرشان پیوند بزنند.
یکی از سلاحهای دور دوم ترامپ، راهکار شکاکانۀ «جنگ علیه واشنگتن» است. این راهکار بهمعنای بازگرداندن قدرت توقیف است و به رؤسایجمهور این امکان را میدهد تا از بودجههای اختصاصیافته از سوی کنگره خودداری کنند. «توقیف» یکی از مانورهای مورد علاقۀ نیکسون بود. او از اختیارات خود برای مسدودکردن بودجه درخصوص مسکن یارانهای و آژانس حفاظت از محیطزیست استفاده کرد. به گفتۀ مشاوران سیاست مبارزات انتخاباتی، ترامپ و متحدانش قصد دارند قانون 1974 را (که استفاده از این امکان را ممنوع میکند) به چالش بکشند.
یکی دیگر از اقدامات داخلی او، اجرای «برنامۀ اِف» است که به رئیسجمهور اجازه میدهد مقامات دولتیِ غیرسیاسی را اخراج کند و ترامپ میگوید از آن استقبال خواهد کرد. او میگوید: «شما افرادی دارید که مصونیت دارند و نباید از آنها محافظت شود. این افراد باید برکنار شوند» یکی از قضات ارشد آمریکایی مثالی ارائه میکند که نشاندهندۀ پیامدهای چنین اقدامی است. فرض کنید بیماری همهگیر دیگری به راه بیفتد و پرزیدنت ترامپ اصرار داشته باشد از داروی آزمایشنشدۀ دیگری استفاده کند (همان کاری که با هیدروکسیکلروکین در خلال همهگیریِ کووید19 انجام داد). براساس «برنامۀ اِف»، اگر بازرس پزشکی دارو در «سازمان غذا و دارو» از تأیید استفاده از دارو امتناع کند، ترامپ میتواند او و هرکس دیگری که از میل او سرباز زده را اخراج کند. تیم ترامپ میگوید رئیسجمهور به قدرتی نیاز دارد تا بوروکراتها را در برابر رأیدهندگان پاسخگو کند. ووت میگوید: «برنامۀ اِف بهخودیخود تضمین میکند که بوروکراسی همسو با منافع شما باشد.»
گاهیاوقات تشخیص مقاصد واقعی ترامپ دشوار است. او در گفتگو با تایم، از پاسخ به خیلی از سؤالات طفره میرفت یا به روشهای متناقضی به آنها پاسخ میداد. نمیتوان توصیف کرد که نفس و رفتار خودویرانگرش چگونه میتواند مانع تحقق اهداف شود و بهرغم همۀ هنجارشکنیهایش، خطوطی وجود دارد که او میگوید از آنها عبور نخواهد کرد.
وقتی از او پرسیده شد که آیا از تمام دستوراتِ تأیید شده ازسوی دیوان عالی تبعیت میکند، میگوید این کار را خواهد کرد.
اما مشغلههای سیاسی او روشن و ثابت است. حتی اگر ترامپ بتواند بخشی از اهدافش را تحقق را بخشد، تأثیر آن میتواند به اندازۀ هر دورۀ ریاستجمهوری در بیش از یک سدۀ گذشته، تحولساز باشد. "استفان بنن" (مشاور سابق و معتمد ترامپ) میگوید: «او در موضع حمله قرار دارد. نگاه ترامپ به وضعیت کشور، «کاملاً آخرالزمانی» است. قلب او اینجا میتپد و میلی وسواسگونه به تغییر دارد.»
این وسواسها میتوانند بار دیگر کشور را به مرز بحران بکشانند. ترامپ احتمال خشونت سیاسی پیرامون انتخابات را رد نمیکند. او به تایم میگوید: «اگر ما پیروز نشویم ... بحث عادلانهبودن یا نبودنِ انتخابات پیش کشیده میشود.» وقتی میپرسم منظورش از ادعای بیاساسِ دزدیدهشدنِ انتخابات در سایت تروثسوشال (Truth Social) چه بوده و چطور میتواند به این راحتی از «اجازۀ خاتمهدادن به همۀ قوانین، مقررات و لوایح و محتویات قانون اساسی» حرف بزند؟ ترامپ با انکار موضوع پاسخ میدهد و میگوید از پروندۀ «دادگاه هدایتشده ازسوی بایدن» که در نیویورک با آن روبهرو است شکایت کرده و اعلام کرده «فاشیستها» در دولت آمریکا بزرگترین تهدید به شمار میروند. او به من میگوید: « فکر میکنم دشمنان داخلی در بسیاری از موارد برای کشور ما بسیار خطرناکتر از دشمنان خارجی ازقبیل چین، روسیه و سایرین هستند.»
در پایان مکالمۀ ما در مارالاگو، از ترامپ میخواهم دربارۀ یکی دیگر از اظهارات نگرانکنندهاش توضیح دهد. چرا گفتید میخواهم برای یک روز هم که شده دیکتاتور باشم؟ اشارهام به سخنان او در سالن شهرداری "فاکسنیوز" و گفتگو با "شانهنیتی" (مجری محافظهکار آمریکایی) است که به ترامپ فرصت داد نگرانیهای مبنی بر سوءاستفاده از قدرت یا انتقامگیری از مخالفان سیاسی را بیان کند. ترامپ آنجا گفت: «اگر رئیسجمهور شوم بهجز روز اول، دیکتاتور نخواهم بود. میخواهم مرز را ببندم و حفاری (نفت) کنم.»
ترامپ میگوید این اظهارات را به شوخی و با طعنه بیان کرده و این موضوع را با لحظۀ جالبی از مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۶ قیاس میکند که روسها را تشویق کرده تا ایمیلهای "هیلاریکلینتون" را هک و افشا کنند. رسانهها به این اظهارات دامن زدند اما روسها شوخی نداشتند. در بحبوحۀ تلاش برای تأثیرگذاری بر نحوۀ اجرای دموکراسی آمریکایی در آن سال، آنها سرورهای کمیتۀ ملی دموکراتها را هک و ایمیلها را در ویکیلیکس منتشر کردند.
آیا او از خاتمۀ جبارانه به آزمون 248 سالۀ دموکراسیِ ما حرف میزند؟ از او میپرسم: «نمیدانید چرا بسیاری از آمریکاییها چنین سخنانی در باب دیکتاتوری را مغایر با گرامیترین اصول ما میدانند؟» ترامپ میگوید: «چنین نیست....حرف شما صحت ندارد.... خیلیها شیفتۀ سخنان من هستند.»
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی میکنم - ترامپ