قطع همکاری ایران با اروپا در حوزه مبارزه با ترانزیت مواد مخدر و مهاجران
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۹۶۴۷۸
روابط این روزهای ایران و اتحادیه اروپا همچون روزهای سرد و خشک دی ماه با وقوع برخی از تحولات رو به سردی گراییده و با توجه به فراز و نشیبهای صورت گرفته و فشار عنصر سومی همچون آمریکا در حال حاضر خبری از گرمی و یا رفع برخی از چالشهای به وجود آمده نیست.
به گزارش ایسنا، بعد از انعقاد برجام بین ایران و کشورهای 1+ 5 همانطور که پیشبینی میشد، روابط ایران و اتحادیه اروپا گرمی بیشتری نسبت به قبل پیدا کرد ، چنان که شاهد سفر چندین باره خانم فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران بودیم و هر روز خبری از سفر مقامات عالی رتبه کشورهای اروپایی به همراه تجار این کشورها به تهران در رسانههای ایران و جهان برای گسترش تعاملات و همکاری ها منتشر میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در چارچوب تلاشهای دو طرف برای ارتقای این روابط ، ایران و اتحادیه اروپا تصمیم گرفتند که گفتوگوهای سیاسی سطح بالا بین دوطرف را بار دیگر از سر بگیرند چنان که این گفتوگوها تاکنون چندین دور، هر شش ماه یک بار به میزبانی تهران یا بروکسل در سه سال اخیر برگزار شده است. بعد از خروج آمریکا از برجام نیز ایران بنا به درخواست اروپاییها به همراه چین و روسیه و تاکید آنها مبنی بر این که با تهیه ساز و کاری منافع ایران از برجام را تامین میکنند، به این قرارداد بینالمللی متعهد ماند و به تعهدات خود عمل کرد. در حالی که ایران از اردیبهشت ماه سال جاری منتظر است که در برابر تحریمهای یک جانبه آمریکا راهکار مالی اتحادیه اروپا یا SPV عملیاتی یا اجرایی شود و اروپاییها به وعدههای خود در این زمینه عمل کنند، شاهد این بودهایم که مقامات اروپایی بارها علیرغم این که بعضا زمانهایی را نیز برای تحقق این روند مشخص کرده بودند، هنوز به صورت عملی و عینی اقدامی را در این مورد انجام ندادهاند چنان که هنوز افق روشنی در این زمینه مشاهده نمی شود .
با توجه به گلهمندی ایران از اتحادیه اروپا به خاطر بدعهدی آنها در اجرای تعهداتشان به نظر میرسد که طی دو الی سه ماه پایانی سال 2018 و ژانویه 2019 برخی از کشورهای اروپایی به صورت هماهنگ جهت فرار از پاسخگویی به خاطر بدعهدیشان با طرح برخی از مسائل حاشیهای و همچنین فشار کشوری همچون آمریکا تلاش کردهاند که روابط ایران و اتحادیه اروپا را با چالشهایی روبرو کنند به نحوی که توجه افکار عمومی را از بد عهدی اروپاییها در اجرای تعهداتشان دور کنند .
در همین چارچوب میتوان به ادعاهای اخیر فرانسه، دانمارک و هلند در ارتباط با اقدام ایران جهت انجام عملیات تروریستی در این کشور و سوء قصد به شهروندان این سه کشور اشاره کرد. موضوعی که با واکنش مقامات وزارت امور خارجه ایران مواجه شد، چنان که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در توییتی با اشاره به این ادعاها، نوشت : فرانسه، هلند و دانمارک در حالی این ادعاها را مطرح میکنند که این کشورها سالها است محل اسکان گروههای تروریستی هستند که دستشان به خون صدها نفر از ایرانیان آلوده است.
تحولات صورت گرفته در روابط ایران و برخی از کشورهای اروپایی به موردی همچون بازداشت یک دیپلمات ایرانی در آلمان اخراج تعدادی از دیپلمات های ایران از دانمارک، هلند و آلبانی و اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران محدود نمیشود و نمونه آخر این اقدامات ضد ایرانی را میتوان ، تصمیم کشور لهستان برای برگزاری نشست ضد ایرانی ورشو با همکاری آمریکا عنوان کرد .
در چارچوب همین تحولات، وزارت امور خارجه ایران در راستای اجرای سیاستهای کلان کشور و حق انجام اقدام متقابل تلاش کرده با حفظ آرامش و بر اساس مصالح کشور اقداماتی را انجام دهد که در این زمینه میتوان به احضار برخی از دیپلماتهای اروپایی به وزارت امور خارجه و پیگیری این گونه اتهامات از طریق مجاری بینالمللی اشاره کرد.
در همین چارچوب بر اساس برخی اخبار شنیده شده به نظر میرسد که دستگاه دیپلماسی ایران با هماهنگی با سایر دستگاههای تصمیمساز در کشور احتمالا در نوع همکاریهای ایران با اتحادیه اروپا تجدید نظر کند. در حال حاضر ایران و اتحادیه اروپا در حوزههای مختلف سیاسی، امنیتی ، اقتصادی در موضوع مهاجران و مبارزه با ترانزیت مواد مخدر با یکدیگر همکاری دارند و بر اساس اطلاع خبرنگار ایسنا، دستگاه دیپلماسی ایران تصمیم دارد در فاز اول اجرای تصمیم مورد اشاره ، همکاریهای خود را با این اتحادیه در حوزه مبارزه با ترانزیت مواد مخدر و مهاجران قطع کند و به این نوع همکاریها پایان دهد .
البته اگر چنین گمانهزنیهایی درست باشد و ایران در این مسیر گام بردارد که احتمال آغاز این روند بسیار است، این موضوع میتواند به عنوان یک نقطه کلیدی و اساسی در روابط دو طرف باشد. از یک طرف میتواند آغازی برای دور شدن هر چه بیشتر ایران از اروپا باشد که با اقدامات اساسی و تجدید نظر ایران در برخی سیاستهای قبلی خود نسبت به اروپا صورت خواهد پذیرفت و یا این که پایان بخش دوران سر در گمی اروپا باشد و دو طرف وارد فضای بهتری نسبت به گذشته شوند.
در همین چارچوب توجه به این موضوع بسیار مهم است که مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند که صبر ایران هم مانند همه حد و مرزی دارد چراکه روابط در عرصه بینالملل یک مسیر دو سویه است و دوران راه های یک طرفه در عصر اتوبان های مدرن بسر امده است و مقامات اروپایی در نوع برنامهریزی خود در جریان تعامل با ایران قطعا باید به این اظهار نظر مقامات ایرانی توجه داشته باشند.
انتهای پیام
خبرنگار: اکرم احقاقی
دبیر: فاطمه ابوطالبی
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ایران و اتحادیه اروپا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۹۶۴۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا معتقد است: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
به گزارش ایسنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سالهای گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکندهتر میبینم. من دنیایی را میبینم که در آن قوانین رعایت نمیشود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر میبینم. من میبینم که چگونه وابستگیها تبدیل به سلاح میشوند. من شاهد هستم که سیستم بینالمللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.
بورل افزود: من چین را میبینم که به جایگاه ابرقدرتی میرسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بینظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریبا ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپاییها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است. این یک تغییر چشمگیر در چشم انداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوریهایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.
این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبیتر است - بله، این درست است. همزمان قدرتهای میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آنها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگیهای مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قویتر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آنها استقلال خود را به حداکثر میرسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت میکنند. آنها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آنها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.
بورل افزود: ما اروپاییها میخواستیم در همسایگی خود حلقهای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقهای از آتش است. حلقهای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدانهای نبرد اوکراین میآید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آنها در مجاورت ما هستند و در برخی از آنها ما حتی با مأموریتهای نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.
او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین میجنگند. این نشان میدهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بیربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیریهای ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خونهای زیادی را ریخته است.
بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد میکند که ما نمیتوانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد. در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی میکند و در عین حال شاهد افزایش نابرابریها، کاهش دموکراسیها و در خطر افتادن آزادیها هستیم. این چیزی است که من میبینم. در این چشم انداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمیدانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالشهایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی میشنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودیترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته میشود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است. ۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانیها آن را «Wandel durch Handel» مینامند، همگرایی سیاسی ایجاد میکند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوختهای فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشم انداز داشتن یک دولت دست نشانده در کییف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپاییها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه میشوند. اما من میدانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن میبیند. او در بسیاری از سخنرانیهای خود این را به صراحت بیان کرد.
بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهههای اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود. فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپاییها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق میافتد، اروپا را به گونهای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمیکنند. آنها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی میدهد تعجب کردند. فرآیندهای تصمیمگیری اتحادیه اروپا چگونه کار میکند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رای دادند و دیگران وقتی زمان تصمیمگیری درباره آتش بس فرا رسید، رای ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق میافتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.
این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر میکنم اعراب باید چشم انداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه میگویند که راهحل دو کشوری را می خواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار میکنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست. اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بینالمللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینیها را کنار بگذاریم، راهحل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو میپرسیم، تنها پاسخی که میگیریم این است؛ «ما راهحل دو دولتی را نمیخواهیم». میپرسیم چه میخواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بینالمللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند. در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آنها نمیتوانند با هم زندگی کنند، آنها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپاییها باید حل کنند.
انتهای پیام